ویژه سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)

امام خمینی(ره) شاگرد پروری و پرهیز از شخصیت زدگی

امام خمینی(ره) شاگرد پروری و پرهیز از شخصیت زدگی

حضرت امام بارها تذکر می دادند که بزرگی بزرگان نباید مانع دقت و نظردهی شما باشد و کلام بزرگان گرچه بزرگ است؛ ولی شما باید فهم خود را به کار بیندازید (یعنی نظر خودتان را بدهید). لذا یکی از خصوصیت های کلاس درس حضرت امام این بود که واقعاً مجتهدپرور بود.

همواره علاقه مند پاسخگویی
آیت اللّه امامی کاشانی می گوید: حضرت امام بعد از اینکه تدریس شان تمام می شد، معمولاً می نشستند و شاگردان دورش جمع می شدند و سؤال می کردند، کار به جایی می رسید که از دو زانو نشستن به چهار زانو نشستن می رسید و عمامه شان را روی زانو می گذاشتند و تازه اول بحث بود و تا اشکال وجود داشت، ایشان نشسته بودند و تا ما حرف و سؤال داشتیم، ایشان نشسته بودند و جواب می دادند. وقتی که دیگر کسی حرفی نداشت، از جا بلند می شدند و حرکت می کردند.

کلام بزرگان گرچه بزرگ است
از حجت الاسلام ناصری نقل است: حضرت امام بارها تذکر می دادند که بزرگی بزرگان نباید مانع دقت و نظردهی شما باشد و کلام بزرگان گرچه بزرگ است؛ ولی شما باید فهم خود را به کار بیندازید (یعنی نظر خودتان را بدهید). لذا یکی از خصوصیت های کلاس درس حضرت امام این بود که واقعاً مجتهدپرور بود.

تذکرهای اخلاقی نافذ
حجت الاسلام عمید زنجانی می گوید: از خصوصیات درسی امام که بر جذابیت درس ایشان می افزود، تذکرهای اخلاقی ای بود که در موقع شروع درس و یا در ایامی که منجر به تعطیلات می شد، می فرمودند. گاه این تذکرها آن چنان نافذ و مؤثر واقع می شد که بعضی ها در درس امام به گریه می افتادند و بعضی ها از حال می رفتند.

اینجا مجلس روضه خوانی نیست
حجت الاسلام عمید زنجانی می گوید: از خصوصیات درسی حضرت امام، روح تحقیق بود که در طلبه ها ایجاد می کرد. امام در این مطلب بسیار اصرار داشتند که طلبه ای که در درس ایشان شرکت می کند، فقط حالت ضبط صوت نداشته باشد، بلکه امام سعی داشتند کسانی که پای درسشان حاضر می شوند، غیراز اینکه باید بفهمند، خودشان هم صاحب نظر شوند و آنچه را از استاد شنیده اند، تحلیل و بررسی کنند و این چیزی بود که امام شاگردانش را بر آن عادت داده بودند و حتی یک بار امام از استادشان نقل می کردند که تقریرات درس را کسی آورده بود خدمت ایشان، فرموده بودند که اینها همه مطالب من است، پس مطالب و نظرهای خودت کو؟ تو چه نوشته ای؟ بررسی و تحلیل خودت کو؟ با این روش طلبه را صاحب نظر بار می آوردند. حتی یک بار امام در درس فرمودند: «اینجا که مجلس وعظ و خطابه یا مجلس روضه خوانی نیست که همه سکوت کرده اید و گوش می دهید، اینجا کلاس درس و بحث است. خاصیت درس این است که یک اشکالی یا ایرادی بگیرد، اظهار نظری بکند.» بارها و بارها امام از اینکه درس حالت یکنواختی داشته باشد، یک جانبه باشد و فقط استاد حرف بزند، اظهار نگرانی می کردند.

شخصیت زدگی، هرگز
حجت الاسلام عمید زنجانی می گوید: حضرت امام در نقد گفتار استادان گذشته و در تحلیل مطالب فقها و اصولیین گذشته کمال دقت را داشتند و هیچ وقت عظمت فرد، باعث آن نمی شد که امام مطلب را موشکافی نکنند و اشکالاتش را بیان نکنند. بارها در درس می شد که بعضی ها می گفتند: این اشکالات که شما به مرحوم نائینی، مثلاً در مسائل اصولی یا فقهی می گیرید، ایشان این مطلب را نگفته است، منظورشان چیز دیگری است، امام می فرمودند: «ما کاری به شخص نداریم، این حرف از هر کسی که باشد، این اشکالات به آن وارد است» و سعی می کردند که طلبه طوری بار بیاید که محقق باشد و عظمت گوینده چشم او را نگیرد و ذهن او را از خلاقیت و ابتکار باز ندارد. لذا بسیاری از شاگردان امام با این خصلت رشد کردند.

توجه کامل به سخن گوینده
از حجت الاسلام عمید زنجانی نقل است: یکی دیگر از خصوصیت های کلاس درس حضرت امام این بود که هم در درس شان و هم در برخوردهای معمولی، وقتی شخصی می خواست مطلبی را به ایشان بگوید، با کمال دقت و حواس کامل و بدون اینکه به کار دیگری مشغول باشند، به حرف طرف مقابل گوش می دادند تا حرف طرف را خوب بگیرند. دقت امام در گوش دادن به حرف های دیگران واقعا از خصوصیت های برجسته ایشان بود و حضرت امام با وسواسی خاص این عمل را انجام می دادند.

کلاس مجتهد پرور
حجت الاسلام ایمانی می گوید: حضرت امام در جلسه درس شان بیشتر به فکر تربیت و پرورش استعدادها بودند که در نهایت، طلاب متکی به خودشان بار می آمدند، حتی گاهی اوقات در بحث های علمی سربه سرشان می گذاشتند تا آنها را در اتکای به نفس شان و در اعتماد به خودشان قوی تر کنند. فراموش نمی کنم زمانی که یکی از فضلا، متون درس ایشان را به همراه نظرهای خود به حضرت امام عرضه کرد، حضرت امام بعد از مطالعه به او فرموده بودند: «از اینکه در حاشیه تقریرات درس، نظرات خود را نوشتی، لذت بردم. گرچه همه نظرات درست نبود؛ اما از اینکه متکی به خود هستی و روی حرف من ایراد گرفتی و اشکال وارد کردی، خوشحال شدم.» لذا باید گفت کلاس های درس حضرت امام، واقعا مجتهد پرور بود.

کلاس درس، کلاس اموات نیست
از آیت اللّه خلخالی نقل است: امام در کلاس درس، حوصله خوبی داشتند؛ زیرا طلبه ها سؤال های زیادی می کردند و ایشان با کمال حوصله گوش می دادند، سؤال هایی که مربوط بود، جواب می دادند و بحث می شد، ولی از کنار سوال های نامربوط به آرامی می گذشتند تا در ذهن شاگرد اثر نامطلوب نگذارد.

گاهی اوقات از من نزد امام شکایت می شد که زیاد سؤال می کنم، امام به آنان می فرمود: «کلاس درس، کلاس اموات نیست، باید طلبه اشکال بگیرد تا کلاس پویا و فعال و مفید شود.» اصولاً حضرت امام علاقه مند بودند که طلاب چشم و گوش بسته نباشند که هر چه استاد می گوید، همان را قبول کنند، و می فرمودند: «طلبه باید اهل تحقیق و تفحص و مطالعه باشد».

علت پویایی کلاس های درس حضرت امام
آیت اللّه غیوری می گوید: عموما دیده می شد که بعضی از آیات عظام و مدرسان بزرگ حوزه، بیشتر در فکر مرجعیت و رسیدگی به امور مردم و آمد و رفت ها بودند. لذا گاهی اوقات دیده می شد که درس برخی روزها را مطالعه نکرده باشند؛ اما حضرت امام عموما کارشان درس خواندن و درس دادن بود. در طی سال های متمادی که این جانب در کلاس درس ایشان شرکت می کردم، به یاد ندارم که حتی یک دفعه بدون مطالعه در درس حاضر شوند و غالبا هم مطالب شان نو بود و در بین کتاب ها کمتر پیدا می شد. یادم می آید یک روز عصر در مسجد سلماسی فرمودند: «گاهی انسان به بعضی از آیات قرآن برخورد می کند و هر چه به عمق آیات بیشتر فکر می کند، مطالبی می فهمد که قبلا نفهمیده بود.» لذا می دیدیم که کلاس های درس حضرت امام، پرتحرک و پویا و فعال بود.

ساعت های خود را با ورود امام تنظیم می کردیم
آیت اللّه امامی کاشانی در رابطه با نظم حضرت امام می گوید: جلسه تدریس حضرت امام خصوصیت ها و مزایای مختلفی داشت که خیلی قابل توجه بود، اول اینکه، از دقت خاصی برخوردار بود و از تدریس دیگر اساتید قوی تر بود؛ دوم، ایشان بیان گرم و دل نشینی داشتند. من به درس خارج استادان دیگر هم رفته بودم، اما هیچ کدام را به این گرمی ندیدم. مطالب را خوب می شکافتند و سخنان بزرگان را نقد می کردند؛ سوم، ایشان در درس، نظم خاصی داشتند، حتی طلاب می گفتند ما ساعت هایمان را با آمدن حاج آقا روح اللّه تنظیم می کردیم، مثلا اگر درس ایشان ساعت نه و سی دقیقه بایست شروع می شد، اگر برف می آمد، اگر آفتاب داغ بود، اگر باران می آمد و یا...، رأس موعد مقرر شروع می کردند، من یادم نمی آید که روزی درس ایشان تعطیل شده باشد.

تأخیر، هرگز
آیت اللّه امینی می گوید: یکی دیگر از ویژگی های کلاس درس حضرت امام این بود که ایشان مقید بودند همیشه سر وفت تدریس را شروع کنند. گاهی که بعضی از طلاب سر وقت نمی آمدند، ایشان اظهار ناراحتی می کردند و به آنان تذکر می دادند؛ ولی خودشان همیشه سر وقت در کلاس حاضر بودند و درس را شروع می کردند. من به یاد ندارم که ایشان حتی یک دفعه، پنج دقیقه درس را دیر شروع کرده باشند. فاصله زمانی محل درس و منزل را آن چنان، درست تنظیم می کردند که سر ساعت بتوانند درس را شروع کنند. حتی گاهی، پنج دقیقه زودتر می آمدند و در آن دقایق جهت ایجاد آرامش و شروع به موقع درس، قرآن می خواندند.

کلاس های پر تحرک و پویا

از آیت اللّه امینی نقل است: یکی از ویژگی های کلاس درس حضرت امام این بود که ایشان با برخورد خوب شان طلبه را وادار می کردند که کلاس درس را به کلاس بحث و گفت وگو مبدل کند، اگر اشکال کننده، اشکالش سطحی بود که یک جوری از کنارش رد می شدند، ولی اگر اشکال او منطقی و حساب شده بود، امام تا آخر کار می ایستادند تا مطلب روشن شود. یکی از کسانی که امام روی اشکال هایشان حساب می کردند، استاد شهید مطهری رحمه الله بود. حضرت امام، آن قدر بحث را تعقیب می کردند تا به نتیجه می رساندند، خیلی وقت ها استاد مطهری تسلیم می شد و می گفت: خوب، بس است؛ ولی حضرت امام به این سادگی مسئله را رها نمی کردند و می فرمودند: «نه، باید این مطلب روشن شود»، امام در بحث ها خیلی سر سخت بودند، مخصوصا اگر طرف مقابل طلبه روشن و فهیمی بود، حضرت امام هم خوش شان می آمد و با برخوردی مناسب آن طلبه را تشویق می کردند. در نتیجه، کلاس های درس ایشان بسیار زنده و پرتحرک و پویا بود.

ایشان مرا تنبّه دادند
آیت اللّه امامی کاشانی می گوید: کلاس درس حضرت امام عموما با بحث و پاسخ سؤالات طلاب همراه بود. روزی من یک اشکال در درس وارد کردم، استاد به من جواب دادند؛ ولی قانع نشدم. معمولاً حضرت امام بعد از تدریس به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام مشرف می شدند. من در طول راه بحث را ادامه دادم، اما باز هم قانع نشدم. ایشان جلوی کفشداری ایستادند و با من صحبت کردند و به هر صورت مرا قانع کردند. روز بعد که به درس تشریف آوردند، اشکال را دوباره در جلسه تدریس بررسی کردند و بعد فرمودند: «ایشان (آقای امامی کاشانی) مرا به این مطلب تنبّه دادند».

این اظهار، خیلی خوب و سازنده بود. اصلاً طلبه ها را عوض کرد، با آنکه برای من اشکالی پیش آمده بود؛ ولی روی تمام جمعیت حاضر در درس تأثیر عمیق گذاشت. وقتی استادی با آن عظمت بفرمایند: ایشان مرا تنبّه دادند، هر کس با هر غرور علمی که باشد، عوض می شود. خلاصه، تعبیر ما این است که جلسه های درس امام، عالم پرور است، شاگرد برای ایشان، ارزش دارد، به خصوص به طلبه ای که خوب می فهمد، بیشتر بها می دهند.

فقط دو روز تعطیلی
حجت الاسلام غیوری می گوید: این جانب در تمام عمرم کسی را منظم تر از امام ندیده ام. حدود چهار سال و نیم در یک دوره اصول ایشان شرکت داشتم؛ ولی فقط دو روز تعطیلی از ایشان دیدم. سعی می فرمودند دقیق سر وقت تشریف بیاورند. گاهی که ساعت های ما خوابیده بود، آن را روی آمدن ایشان کوک می کردیم. من در طول عمرم کسی را منظم تر از ایشان ندیده ام. تمام کارهایشان دقیق و منظم بود.

منبع: مجله  طوبی  خردادوتیر 1385، شماره 7 

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه