ویژه سالگرد قیام 15 خرداد 42

قیام 15 خرداد قیامی به بلندای نیم قرن

قیام 15 خرداد قیامی به بلندای نیم قرن

 روز چهارشنبه، ساعت چهار صبح روز پانزده خرداد 1342 (12 محرم 1383) نیروهای امنیتی و انتظامی، پس از محاصره ی منزل امام خمینی، در قم و ورود به منزل از طریق دیوار، ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و به پادگان عشرت آباد بردند. قبل از طلوع آفتاب، خبر دستگیری امام در قم و سپس در سایر شهرها منتشر و موجب تشدید هیجان مردم گردید.


«قیام پانزده خرداد، اسطوره ی قدرت ستم شاهی را در هم شکست و افسانه ها و افسون ها را باطل کرد.» (صحیفه ی امام، ج 19، ص165)

 روز چهارشنبه، ساعت چهار صبح روز پانزده خرداد 1342 (12 محرم 1383) نیروهای امنیتی و انتظامی، پس از محاصره ی منزل امام خمینی، در قم و ورود به منزل از طریق دیوار، ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و به پادگان عشرت آباد بردند. قبل از طلوع آفتاب، خبر دستگیری امام در قم و سپس در سایر شهرها منتشر و موجب تشدید هیجان مردم گردید. وضعیت فوق العاده ای بر شهرهای قم، تهران و شهرهای دیگر حاکم گردید و درگیری های گسترده به تدریج از ساعت ده صبح در تهران و قم آغاز شد. کشتار در خیابان های اطراف صحن مطهر حضرت معصومه(س) تا ساعت پنج بعدازظهر ادامه داشت. تعداد زیادی از مردم در روز پانزده و شانزده خرداد، بازداشت و بعضی از آن ها پس از مدتی آزاد و عده ای نیز به حبس های طولانی مدت محکوم شدند؛ حکومت نظامی اعلام شد. دستگیری، زندان، حصر و آزادی امام تا نیمه ی دوم فروردین 1343 ادامه یافت و طی این ده ماه ایران دست خوش رویدادهای فراوانی بود. رژیم با وجود امکانات تبلیغاتی وسیع و به رغم مصرف میلیون ها تومان توسط سفارت خانه های خود در کشورهای خارجی به منظور خرید صفحات جدید و سانسور شدید مطبوعات داخلی، نتوانست بر اراده ی مردم مسلمان ایران فایق آید و دستگیری علما، روحانیون و دیگر قشرهای ملت، حاصلی برایشان نداشت. رژیم که گمان می کرد با دستگیری امام و یارانش، سرکوب خونین قیام پانزده خرداد و دستگیری و تبعید یاران امام، به رویارویی خاتمه داده شد، به تدریج متوجه شد هیچ تغییری در مواضع امام صورت نگرفته و نه تنها از محبوبیت ایشان کاسته نشده؛ بلکه پشتیبانی مردم از مواضع امام، روز به روز جایگاه امام خمینی را به عنوان صدای رسای اسلام در میان مردم و مبارزان بیش تر تثبیت می کرد.

پانزده خرداد، نقطه ی عطف تاریخ انقلاب اسلامی
 پانزده خرداد 1342، در واقع آغازگر نهضت انقلاب اسلامی بود. «در حقیقت دستاورد نهضت پانزده خرداد 42، پیروزی 22 بهمن 57 بود.» (صحیفه ‎ی نور، ج 13، ص 263) امام از ابتدای سال 1340 و پس از درگذشت آیت الله العظمی بروجردی، مرجع شیعیان، در حرکتی گام به گام کوشید تا شاه و حکومتش را از راه انحرافی برگردانده و خسارت معنوی و مادی جامعه ی ایران از ناحیه ی این انحرافات را کاهش دهد. «با این قیام اولین گام اساسی برای سرنگونی نظام سلطنتی و استقرار نظام جمهوری اسلامی برداشته شد و مهم تر از آن، ماهیت اسلامی و مردمی قیام و رهبری روحانیت رقم خورد. بعد از پانزده خرداد حرکت های اصیل اسلامی، خود را در سایه ی رهبری امام خمینی متحد یافتند و با کنار گذاشتن اختلاف نظرهای سطحی به ترویج یک شعار محوری یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی پرداختند. پس بی راه نیست اگر قیام پانزده خرداد را ریشه ی اصلی انقلاب اسلامی قلمداد کرده و با بررسی زمینه های بروز آن منشأ و پیامدها و نتایج آن را کندوکاو کنیم.» ( حنیف، 1386، 11)

خاستگاه قیام پانزده خرداد
خاستگاه سیاسی قیام پانزده خرداد از نقش و جایگاه روحانیت شیعه در جامعه ی ایران و پیروی مردم از آن ها ناشی می شد. هرچند روحانیت از دوره ی مشروطیت در سطوح متفاوت در حوادث مختلفی چون مشروطه، جنگ های جهانی، درگیری با رضاشاه و جریان ملی شدن نفت، ایفای نقش کرده بود، اما هیچ ‎گاه هم چون پانزده خرداد، در رأس رهبری نبود. «خطابه ها و اعلامیه های رهبر قیام که انبوه تحصیل کردگان و اقشار شهری و روستایی را مخاطب قرار داده بودند، با لحن میهن دوستانه، ضداستعماری و ضدصهیونیستی، آنان را به رها کردن فرهنگ و ارزش های غربی و مقابله با سیاست های فرهنگی شاه دعوت می ‎کردند، ایشان با تأکید بر اسلام به عنوان پشتوانه ی کشور ایران، سیاست های معارضه جویانه ی خاندان پهلوی با روحانیت را ناقض استقلال کشور تلقی می کردند. بنابراین، امام خمینی، به منظور بازگشت به سوی فرهنگ خودی، مردم را راهنمایی به نفی ارزش های ضددینی و ضدایرانی کرده و این سخنان مصداق «سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند» انگیزه های فرهنگی لازم، برای مقابله با فرهنگ غیرخودی را فراهم می ساخت.» (حنیف، 1386، 102) هرچند برخی از نظریه پردازان چپ کوشیدند قیام پانزده خرداد را حرکتی یک سونگرانه از سوی مذهبیون برشمارند و انگیزه ی حرکت نیروهای مذهبی را در به خطر افتادن موقعیت مالکان و مصالح روحانیت قلمداد کنند؛ ولی واقعیت این بود که رهبر قیام، خود را رهبر یک قشر خاص اجتماعی نمی دانست و حتی عمومأ در سخنرانی هایش به وضعیت فقرا توجه خاصی داشت، به همین خاطر خاستگاه اجتماعی قیام را باید در وجود همه ی اقشار جامعه و از همه ی طبقات جامعه جست وجو کرد و نگاهی به اسامی شهدا، مجروحین و دستگیرشدگان قیام پانزده خرداد نشان می دهد که از دانشجو تا کارگر و از روحانی تا بازاری در این قیام شرکت داشتند. (حنیف، 1386، 103) اما، در هر حال، منشأ اجتماعی این قیام در بطن عمده ی گروه ها نهفته است که این قیام همه ی اقشار را دربرمی گرفت؛ اگرچه نمی توان از نقش پررنگ روحانیت در برپایی این قیام غافل شد. به طورکلی از ویژگی های بارز و مهم قیام پانزده خرداد از فراگیر بودن و همگانی بودن در کنار خودجوش بودن این قیام است که همه ی گروه های غیرحاکم را دربر می گرفت.

جلوه های بی نظیر قیام پانزده خرداد
 نیمه خرداد 42 که نقطه ی عطف مبارزات مردم ایران به رهبری حضرت امام بود؛ جدا از این که به لحاظ سیاسی در تاریخ کشور ما باارزش و تحول آفرین بود؛ یکی از میراث های عظیم فکری ـ سیاسی مردم به شمار می رود. اولین مشخصه ی بارز این روز، آن است که علی رغم تمام فشارها و هجوم همه جانبه ی رژیم اعم از به خاک و خون کشیدن مردم و تبعید حضرت امام، نهضت در روند خود هرگز دچار وقفه و رکود نگردید و این روز تاریخی منشأ و سرآغاز نهضت اسلامی بهمن 57 گردید؛ این امر بدان جهت است که قیام و خیزش توده ی مردم علیه رژیم شاه براساس یک برنامه ی منسجم و حساب شده طرح و پی ریزی شده بود که طراح و معمار این حرکت عظیم، رهبر معظم انقلاب بود و ثمره ی زحمات درازمدت ایشان در تربیت شاگردانی چون شهید مطهری و شهید بهشتی که از بازوان توانای رهبر انقلاب در نهضت محسوب می گشتند و نقشی که این بزرگواران در سازمان دهی سازمان روحانیت و هدایت و انسجام مردم داشتند، بی نظیر بود. وجود این استوانه های قوی در راستای حرکت خونین مردم، به قیام و نهضت پانزده خرداد قدرت و قوت بخشیده بود و همین امر نهضت پانزده خرداد را از سایر قیام ها و حرکت های دیگر متمایز می کند. مشخصه ی دیگر پانزده خرداد، اثبات واماندگی و عجز رفرمیسمی بود که در قالب روشن فکری و مبارزه از طریق پارلمانیستی ـ که نوعأ اکثر مبارزات بعد از شهریور 1320 این مشی را دنبال می کردند ـ دنبال می شد، و از طرفی در این قیام طرح اسلام به عنوان مکتب انقلاب و ایدئولوژی مبارزه به تحقق پیوست. شهید بهشتی در همین راستا می گوید پانزده خرداد اسلام را به عنوان مکتب انقلاب به صورت گسترده در میان توده ها مطرح کرد و انگیزه ی اصلی قیام یک انگیزه ی عقیدتی بود، شهید بهشتی هدف عمده ی نهضت را زدودن فرهنگ شاهنشاهی و جایگزین کردن نظام راستین اسلام و امامت می دانست. وجه شاخص دیگر نهضت پانزده خرداد، این است که این قیام، صرفأ مبارزه ی مسلحانه ی یک بعدی نبود، بلکه بر سه بعد ایدئولوژیک، سیاسی، و مسلحانه استوار بوده و همان طور که شهید مظلوم بهشتی گفت زیربنای نهضت خرداد 42 دقیقأ متکی بر مکتب و ایدئولوژی و یک مبارزه ی کاملأ عقیدتی می باشد.

انگیزه ها و اهداف قیام پانزده خرداد
 درباره ی جایگاه پانزده خرداد که توسط مردم و با اشراف روحانیت و امام به وقوع پیوست و هم چنین انگیزه ها، زمینه ها و اندیشه هایی که از آن پشتیبانی کردند؛ باید گفت مبارزه با شاه، حمایت از امام و اسلام، مبنای حرکت بود. در اندیشه ها و تفکر آن حضرت، تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلام جایگاه خاصی داشت. بر این اساس، پیاده شدن قوانین اسلام در حوزه های سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع از انگیزه های اصولی نیروهای مذهبی محسوب می شد. «در بررسی پدیده های اجتماعی، توجه به عناصر آن بسیار مهم اند. عناصر اصلی این قیام شامل نیروهای قیام و به بیان دیگر، رهبری قیام و مردم است که توسط ایدئولوژی و اندیشه ی نهضت، به هم دیگر پیوند خورده اند. ایدئولوژی و تفکر قیام، همانا اندیشه های ناب مذهبی بود. در واقع، اندیشه ها و افکار، انگیزه ها و اهداف و آرمان ها و آرزوهای مردم ایران، از زبان رهبر نهضت، یعنی امام خمینی بیان می شد.» (روحانی، 1376، 78 ) بنابراین، نیروهای مذهبی که از امام خمینی پیروی می کردند، با انگیزه ی اولیه ی مخالفت با دستگیری امام خمینی و انگیزه های اصلی دفاع از دین اسلام و ارزش ها و احکام آن، در قیام پانزده خرداد شرکت کردند و اهداف رهبری نهضت را که در طول دو سال مبارزه (1342-1341) بیان شده بود، پی گیری کردند. اهداف اصلی امام خمینی(ره)، حاکمیت قوانین اسلام و اجرای شریعت اسلامی و قطع زنجیرهای وابستگی کشور از کشورهای استعمارگر و استکباری آمریکا و اسرائیل و. .. بود. براندازی اصل نظام شاهنشاهی و جایگزینی حکومت اسلامی برای جامه ی عمل پوشاندن به اهداف نهضت ضروری بود که امام خمینی تلاش برای تحقق آن ها را پیشه ی خود ساخته بود.

ماهیت قیام پانزده خرداد
 ماهیت این قیام را می توان در استقلال طلبی و دین خواهی یک ملت دانست که بدون اتکا به هر نوع نیروی خارجی و صرفأ با تکیه بر مردم شکل گرفت. دفاع از دین و مبارزه برای حفظ آن، به خصوص در دورانی که جریان روشن فکری ضددینی یا بی دینی در تمام دنیا بر ذهن و افکار مردم غلبه ی نسبی داشته و معتقد بودند دوران دین و دین داری به پایان رسیده است. قیامی که حرکتی اسلامی، ارزشی و منبعث از چشمه های اصیل قرآنی و روایی بود. امام خمینی(ره) در این باره می فرمایند: «پانزده خرداد برای اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدئیت اسلام و راهنمایی روحانیت پانزده خرداد را به وجود آوردند.» (صحیفه ی نور، ج7، ص53) با توجه به آن که، ماهیت سیاست های رژیم شاه، مبارزه با فرهنگ مذهبی مردم ایران بود «از این رو، این قیام برای دفاع از فرهنگ اسلامی و ارزش ها و هنجارهای مذهبی مردم ایران به وقوع پیوست. قیامی که دارای ماهیت اصیل دینی و مذهبی بود.»

نتایج و پیامدهای پرثمر قیام پانزده خرداد
 قیام پانزده خرداد، تأثیرات شگرفی بر فعالیت مبارزان گذاشت، به طوری که به نقطه ی عطف پیروزی انقلاب اسلامی مبدل شد. این قیام در ابتدا منجر به تشکیل انجمن های اسلامی شد، به طوری که پس از قیام پانزده خرداد انجمنهای اسلامی بازار، دانشجویان و دانش آموزان شکل گرفت و مدارس دین و دانش در نقاط مختلف کشور به وجود آمد. رهبری مخالفان رژیم پهلوی به اسلام گرایان منتقل شد و نیروهای چپ و ناسیونالیست به انزوا کشیده شدند. تا قبل از این قیام، مخالفان رژیم خواستار سرنگونی سلطنت نبودند و روش های اصلاح طلبانه را دنبال می کردند؛ اما پس از قیام، خواستار سرنگونی رژیم شدند. همین طور باعث طرد نیروهای بیگانه و جلوگیری از نفوذ آنان در کشور شد. قیام پانزده خرداد سبب شد تا سکوت چندین ساله ی مردم شکسته شود و این خود مردم بودند که پس از قیام پانزده خرداد وارد صحنهی مبارزاتی شدند، در واقع این قیام باعث بیداری و بالا رفتن شعور سیاسی مردم شد و این امر باعث همراهی مردم با نهضت اسلامی گردید. سخنرانی امام در روز عاشورا سبب شد تا ابهت چندین ساله ی شاه شکسته شود. تا قبل از پانزده خرداد کسی حق انتقاد از شاه را نداشت؛ اما پس از قیام، مردم و در رأس آن ها روحانیت، جرأت انتقاد از شاه را بدست آوردند. قیام پانزده خرداد، این دستاورد را به همراه داشت که ورود روحانیت و حوزه ی علمیه به مسائل سیاسی بیش تر شد و اگر تا آن زمان، روحانیت برای ورود به مسائل سیاسی احتیاط می کرد، پس از قیام، دیگر احتیاط معنایی نداشت. با قاطعیت می توان گفت که اگر این قیام پانزده رخ نمی داد، آگاهی و تفکر انقلابی در مردم بدین شیوه رشد نمی کرد و از سویی روحانیت و به ویژه امام خمینی در مرکزیت نیروهای معارض رژیم قرار نمی گرفت و همراه با تشکیل سازمان ها و گروه های اسلامی، چهره ی واقعی شاه و عمال او برای مردم آشکار نمی گردید. هرچند پس از پانزده خرداد فرهنگ نوین مبارزه، حول محور روحانیت و به ویژه آیت الله العظمی خمینی پا گرفت؛ اما بیش ترین پیامدهای مثبت این قیام، پیامدهای سیاسی آن محسوب می شوند. هم چون افزایش رشد سیاسی روحانیت و حوزه های علمیه و ورود به صحنه های سیاست کشور، الگو قرار گرفتن مذهب برای مبارزه و رویکرد بیش تر نیروهای مبارز به مذهب، رشد و آگاهی توده های مردم و تکامل مبارزات سیاسی آن ها، تثبیت مرجعیت و رهبری امام خمینی با تأکید مراجع، علما، حمایت و پشتیبانی مردم، احساس ضرورت تشکل برای ادامه ی مبارزه. در یک کلام، می توان گفت قیام پانزده خرداد، علاوه بر افزایش آگاهی سیاسی مردم و تعیین و تثبیت رهبری آن، گروه های سیاسی غیرمذهبی و ملی را به حاشیه راند.

منابع:
- حنیف، محمد، قیام پانزده خرداد 1342، تهران، نشر عروج، 1386.

- خمینی، روح الله، صحیفه ی نور، ج 7، 13، 19، چاپ سوم، تهران، مؤسسه ‎ی تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (س)، 1379.

- روحانی، حسن، انقلاب اسلامی: ریشه ها و چالش ها، تهران، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ایران، 1376.

منبع : مجله  پیام زن  خرداد ماه سال 1392 شماره 255  /نویسنده : محمدی سیف معصومه دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی

 

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه