کتاب نگاه هنرمند اثر پیتر ینی نخستین جلد از مجموعه‌ی دیدآموزی با هدف واسازی شیوه‌ی نگریستن، باعث می‌شود پس از مطالعه کتاب چشم شما با تصویرهایی مواجه شود که بارها نادیده گرفته‌اید.

پیتر ینی (Peter Jenny) به سان باقی آموزگاران طراحی، نگریستن را بر هر کنش دیگری در طراحی مقدم می‌داند و قصد دارد تا با دگرگون ساختن شیوه‌ی نگریستن، آموزش طراحی را گامی به پیش ببرد. کتاب نگاه هنرمند (Zeichnen im Kopf) چشمان خواننده را بر تصادفی‌ها و امکان‌های خلقِ نهفته در اشیاء روزمره و بر زیبایی امر عادی و چیزهایی همچون ابرها و خراشیدگی‌ها و تورفتگی‌ها باز می‌کند و در برخی از فصل‌ها کتاب شما را به طراحی، نقاشی، یا عکاسی فرامی‌خواند.

در بیشتر نظام‌های آموزش هنرهای تجسمی، کار آموزش با تمرین و تحصیل طراحی شروع شده و هنرجو با عمل به طراحی در واقع آموزش می‌بیند تا با نگریستن، وا ساختن، و تفسیر کردن یک پدیدار آن را با خوانشی جدید یا با روایتی مشابه به بازسازی آن بپردازد. همین تعریف از طراحی به زعم پیتر یِنی کمبود‌هایی دارد و جای خالی تخیل در آن احساس می‌شود و در مجموعه‌ی دیدآموزی این نکته را با تمرین‌هایش نشان‌تان می‌دهد.

نویسنده در همان جمله‌ی اول کتاب توجه مخاطب را برمی‌انگیزد: «ذهن آدم کارگاه اوست و چشمانش چراغ‌های کارگاه.» همین گزاره خبر از توجه نویسنده به نقش تخیل و اهمیت فردیت می‌دهد. وقتی کار خواندن کتاب تمام شود، آدم میل پیدا می‌کند که قلم بردارد و از همه جالب‌تر اینکه نویسنده از شما می‌خواهد تا وقتی کارتان تمام شد، کتاب را دفترچه‌ای فرض کنید که باید سیاهش کرد.

اگر تصمیم به یادگیری طراحی دارید یا می‌خواهید پیشرفت چشم‌گیری در مهارت‌های رسم خود داشته باشید مجموعه‌ی دیدآموزی مطلبی است برای الهام‌گیری و تمرین‌های آسان، این مجموعه شما را به اشتیاق می‌آورد تا برگ‌های دفتر طراحی‌تان را با پشت گرمی بیشتر و در زمان کوتاه‌تری سیاه کنید.

خالق مجموعه‌ی دیدآموزی در این کتاب بنا ندارد که مهارت‌هایی نو و بی‌بدیل یادتان دهد، بلکه می‌خواهد روح خفته‌ی خلاقیت را فرا بخواند و راه را فقط اندکی بگشاید؛ باشد تا مخاطب خود مسیر بپیماید.

در بخشی از متن کتاب نگاه هنرمند می‌خوانیم:

همه‌مان از میان توده‌های بی‌شکل، ابرها، اجرام سماوی، یا حجم‌های دیگر تصویرهای آشنا پیدا می‌کنیم. این اکتشاف‌ها خواه هنگام دیدن رخ دهد یا اندیشیدن و یاد آوردن به گشودگی ذهن بستگی دارد. می‌گویند غیب‌گوها می‌توانند آینده را از هم‌اکنون ببینند؛ البته هرکسی از این استعداد بهره ندارد. وقتی پای نگریستن به توده‌های بی‌شکل در میان باشد، خلاف این مسئله پدیدار می‌شود: بیشتر آدم‌ها می‌توانند انباشتی از ماهیت‌های مبهم و بی‌شکل را در ذهنشان به صورت تصویری آشنا درآورند.

چشم و ذهن با هم کار می‌کنند تا ذهنیت‌ها را طراحی، رنگ‌آمیزی، یا اصلاً مخیل کنند. وانگهی، واژه‌ی «کار» سزاوار این کنش خلاقانه نیست، زیرا چنین فرآیندی شامل تلاش و رنج نیست. من با این کتاب می‌کوشم تا شما را در یافتن سرنخ‌ها و نشانه‌های بصری یاری کنم. شما هم می‌کوشید تا از این راهنمایی‌ها فراتر بروید و به روندی گذار کنید که راه به شگفتی‌ها و ناشناخته‌ها می‌برد. کیست که از شگفتی و راز آلودگی دربگذرد؟

طرز فکر آدمی بر شیوه‌ی نگریستنش تأثیر می‌گذارد، چنان‌که هر کنایه و اشاره‌ای را به قالبی تازه درمی‌آورد و با ریختار ذهن و کنجکاوی خود وفق می‌دهد. این فرآیند درست همانند پخت‌وپز با مواد اولیه‌ی محدود و دم‌دستی است؛ وقتی که با همین مواد اندک، خوراکی بی‌مانند و لذیذ تهیه می‌شود. به بافتار خودمان بازگردیم؛ بذر چند ایده‌ی ساده در ذهن آدمیزاد به تصویری کامل بدل می‌شود (اگر در حال گرسنگی باشیم، احتمالاً آن تصویر ذهنی به شکل غذا درمی‌آید). ایده معمولاً برتابنده‌ی میل‌هاست؛ نه‌تنها تصادفی نیست که همواره در ناخودآگاه حاضر است.

فهرست مطالب
پیشگفتار مترجم
پیشگفتار
درآمد
پرداخت کردن
چین دادن
طرح‌ریزی
پاشیدن
رگه‌دار کردن
معکوس‌سازی
صور فلکی
تصویر میان ابرها
لکه‌های روی دیوار
بازی
خائوس
خط‌خطی کردن
سایه‌ها
لکه‌های قهو‌ه
محو سازی
برش
چوب
رخ
شکل حروف
خط‌های کف دست
بقایا
دو چشم