سیره تربیتی حضرت فاطمه (س)  

احترام به شخصیت فرزند در سیره تربیتی حضرت فاطمه (س)  

احترام به شخصیت فرزند در سیره تربیتی حضرت فاطمه (س)  

از آن جا که یکی از مبانی تربیت اسلامی کرامت انسانی است و کرامت یعنی والایی و برتری ویژه انسان که از عنصر روحانی و فطرت خداجور و فضیلت خواه بشر مایه می گیرد، از این رو مناسب است که به این گفتار و سخن کلیدی و راهبردی حضرت علی(ع) توجه داشته باشیم که فرمود: «زبانت را به سخن ملایم و سلام عادت بده تا دوستانت زیاد دشمنانت کم شوند


 
از آن جا که یکی از مبانی تربیت اسلامی کرامت انسانی است و کرامت یعنی والایی و برتری ویژه انسان که از عنصر روحانی و فطرت خداجور و فضیلت خواه بشر مایه می گیرد، از این رو مناسب است که به این گفتار و سخن کلیدی و راهبردی حضرت علی(ع) توجه داشته باشیم که فرمود: «زبانت را به سخن ملایم و سلام عادت بده تا دوستانت زیاد دشمنانت کم شوند.»[1] کرامت انسانی مبنای دینی دارد و از مبنای علمی هم برخوردار است. به همین دلیل ابراهام مازلو روان شناس مشهور آمریکایی معتقد است یکی از نیازهای انسان بعد از نیازهای فیزیولوژیک و نیاز به امنیت، نیاز به احترام و تکریم است.[2]

امام حسن و امام حسین «علیها السلام» انسان های والایی هستند که در اثر شخصیت نافذ و الهی خود توانستند مسیر تاریخ را تغییر بدهند و تغییر مسیر تاریخ، حاصل نمی شود مگر با همت های بلندی که در هر عصری نمونه های معدودی دارد. کیست که نداند، این کرامت و همت والای امامان ما مدیون تربیت الهی و بیت ملکوتی فاطمه زهرا «سلام اله علیها» است.

روزی پیامبر وارد خانه شد. فرمود: دخترم! امروز پدرت مهمان شماست. فاطمه جواب داد: پدر جان!فرزندانم حسن و حسین از من طعامی خواستند و من قادر به تهیۀ آن نبودم.

پیامبر در کنار امیر المومنین و امام حسن و امام حسین «علیهم السلام» نشست. فاطمه هم چنان متحیر بود که برای پذیرایی از رسول خدا(ص) چه بکند؟ در آن هنگام پیامبر خدا دست هایش را به قصد طعامی بهشتی برای فرزندانش به طرف آسمان بلند کرد. لحظاتی دست هایش را به قصد طعامی بهشتی برای فرزندانش به طرف آسمان بلند کرد. لحظاتی بعد، جبرئیل به نزد پیامبر مشرف شد. عرض کرد: «من حامل سلام مخصوص خداوند بر شمایم. خداوند می فرماید: به علی و فاطمه و فرزندان آن ها بگو آنچه از میوه های بهشتی میل دارید، از من بخواهید. پیامبر اکرم(ص) پیام خدا را به اهل بیت «علیهم السلام» رساند؛ اما کسی چیزی نگفت. امام حسین(ع) گفت: اگر اجازه بفرمایید من برای شما میوه انتخاب می کنم. همگی گفتند: انتخاب تو را قبول داریم. امام حسین(ع) گفت: ای رسول خدا(ص) به جبرئیل بگویید ما خرمای بهشتی میل داریم. پیامبر به فاطمه(س) اشاره کرد که برخیز داخل اتاق شو و هر چه که آن جاست بیاور. فاطمه زهرا(س) در آن اتاق با سبدی بلورین که با دستمال ابریشم سبزی پوشانده شده بود، روبه رو گشت. داخل سبد پر از خرمای غیر فصلی بود. پیامبر رطب ها را گرفت و میان اعضا تقسیم کرد و خود دانه دانه در دهان حسن و حسین گذاشت.[3]

نکته ای که باعث شد تا روایت فوق به طور کامل ارائه شود، احترامی بود که اهل خانه به نظر و رای حسین(ع) گذاشتند. به گونه ای که همه پذیرفتند. آن چه امام حسین (ع) اراده می کند، برای دیگران آماده می شود. این گونه تربیت اثر دادن به رای نظر اعضای خانواده، شخصیت مستحکمی را برای افراد به ارمغان می آورد. ایشان حتی در قالب بازی ها و شوخی شخصیت کودک در تقویت می کرد. او را به داشتن مفاخر و ارزش های اکتسابی تحریک و تهییج می کرد.[4]

معیار و میزان شخصیت انسان ها
شخصیت هرکس به اندازه ی اثر وجودی آن فرد است. هر قدر که تأثیر و جودی انسان در جامعه، تاریخ و نسل­ها بیشتر باشد، به همان نسبت، ارزش و افتخار بیشتری نصیب وی می شود. بعضی از افراد، داری شخصیت مثبت هستند، یعنی از توانایی های بالفعل و بالقوه ی خود، در جهت مصالح جامعه و افراد نزدیک به خود، استفاده می کنند، و برخی دیگر، دارای شخصیت منفی هستند، یعنی نیرو و استعداد آن ها مانند سم مهلکی است که به پیکره ی اجتماع وارد می­شود. نباید فراموش کرد که شکل اصلی و اولی این دو نوع شخصیت و منش، از همان دوران کودکی، ساخته می شود.

از طرف دیگر، آثار وجودی هر شخصی از نقطه ای شروع می شود که به طور صد در صد تأثیر اطرافیان، بخصوص پدر و مادر قرار داشته است. در تعالیم دینی آمده است که آن چه کودک در طفولیت می آموزد، تا پایان عمر او را همراهی می کند.

روانشناسان می گویند: تربیت کننده، باید شخصیت کودک را پرورش دهد و اعتماد به نفس را به او تلقین کند. او را بزرگ نفس و با شخصیت بار بیاورد.

مربی اگر به کودک احترام نگذاشت و او را کوچک شمرد و شخصیت او را خرد کرد، طبعاً ترسو و بی شخصیت بار می­آید و خودش را زبون و بی ارزش می پندارد. هنگامی که بزرگ شد خودش را کوچک تر از آن می داند که به کارهای بزرگ اقدام کند. چنین فردی در اجتماع منشأ اثر واقع نخواهد شد و به آسانی زیر بار ذلت خواهند رفت اما اگر خودش را بزرگ و با شخصیت دانست، به کارهای پست، تن نمی دهد و زیر بار خواری و ذلت نمی رود. این شخصیت نفسانی تا حدودی، به تربیت خانوادگی و روحیات پدر و مادر بستگی دارد.

روانشناسان برای تقویت روحی کودک مطالبی را به تربیت کنندگان توصیه می کنند که از جمله ی آن ها موضوعات زیر است:

 اظهار علاقه و محبت و نوازش کودک؛ این موضوعی است که قبلاً هم بدان اشاره شد و گفتیم که حسن و حسین(علیهماالسلام) از جهت محبت پدر و مادر و رسول خدا بقدر کافی برخوردار بودند.

 باید صفات خوب کودک را یادآوری کرد و او را در حضور خودش و دیگران تعریف و توصیف نمود و بزرگی نفس را به او تلقین کرد. رسول خدا بارها می فرمود: «حسن و حسین(علیهماالسلام) بهترین جوانان اهل بهشتند و پدرشان از آنان بهتر است.»[5]

سخن گفتن محبت آمیز و مؤدبانه نقش مؤثری در شخصیت و بزرگی روح کودک دارد، سلام را به صورت صحیح ادا کردن و پاسخ کامل آن را کامل گفتن از آداب اسلام است. رفتار مؤدبانه پدر و مادر با یکدیگر و رعایت ادب بهترین آموزش برای فرزندان است، چگونگی صحبت کردن حسنین(علیهما السلام) با مادر و و پاسخ زهرا(سلام اللّه علیها) و نحوه مکالمه آن حضرت با همسرش و احترام گذاردن به بزرگتر و کسب اجازه، از حدیث شریف کسا آشکار است که می ­فرماید:

«… وَ اِذاً بَوَلَدِیَ الْحَسِن قَد اَقْبَلَ وَ قالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّه عَیْنی وَ ثَمَرَه فُؤادی… فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساءِ وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللهِ اَتَاْذَنُ لی اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الکِساءِ فَقَالَ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدی وَ یا صاحِبَ حَوْضی قَدْ اَذِنْتُ لَکَ… فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِکَ ابوالحسنِ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالِب وَ قالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا بِنْتَ رَسُولِ الله فَقُلْتُ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَا اْلحَسَنِ وَ یا امیرالمؤمنینَ…»[6]

«ناگاه فرزندم حسن وارد شد و گفت: ای مادر سلام بر شما. گفتم: سلام بر تو ای روشنی چشم من و میوه دل من … حسن بطرف عبا روی آورد و گفت: سلام بر شما ای جد بزرگوار ای رسول خدا، آیا به من اجازه می دهید که با شما زیر عبا قرار بگیرم؟ (رسول الله) فرمود: سلام بر تو ای فرزندم و ای صاحب حوض من به تحقیق اجازه دادم… سپس ابوالحسن علی بن ابی­طالب وارد شد و گفت سلام بر تو ای دختر رسول خدا و گفتم بر شما سلام باد ای ابوالحسن ای امیرالمؤمنین…»

ادب و احترام در گفتار خانواده فاطمه(سلام اللّه علیها) نمایان است. استفاده از کلمات محبت آمیز و مؤدبانه سبب محبت و صفای بیشتر خانوادگی می شود، حسنین از جد بزرگوارشان اجازه ورود گرفتند، ایشان این گونه احترام و ادب را از گفتار و رفتار مادر و پدر خود آموختند. حتی در گفتار نسبت به یکدیگر نیز ادب و احترام را رعایت می کردند، که امام باقر می فرماید:

«امام حسین (ع) جز با احترام نزد امام حسن (ع) صحبت نمی کرد»[7].[8]

پی نوشت ها:

[1] حکیمی، محمد رضا، علی و محمد، الحیاة، ترجمه احمد آرام. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376، ج 4، ص 329.

[2] سیف، علی اکبر. روان شناسی پرورشی. تهران: انتشارات آگاه، 1380.
[3] انصاری، عذرا. جلوه های رفتاری حضرت زهرا(س). قم: انتشارات بوستان کتاب، 1385.
[4] مادری، منزلت و بایدهای آن در تعلیم و تربیت نبوی: نگاهی اجمالی به حیات طیبۀ فاطمۀ زهرا (س)؛ حسین چاری، مسعود؛ زارع، فاطمه.
[5] بحارالانوار، ج 43، ص 263.
[6] مفاتیح الجنان، ص ۱۱۲۹.
[7] مناقب ابن شهر آشوب ج ۳، ص ۴۰۱؛ به نقل از سید حسین سجادی تیلی، چهل حدیث، حدیث حسینی، از فصل ادب امام.
[8] برگرفته از مقاله: شیوه های تربیتی حضرت زهرا(س) از منظر علم و دین؛ زارع، فاطمه؛ سایت مجموعه فرهنگی امام صادق میبد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه