سیره تربیتی حضرت فاطمه (س)

عقیقه و صدقه برای فرزند در سیره تربیتی حضرت فاطمه (س)

عقیقه و صدقه برای فرزند در سیره تربیتی حضرت فاطمه (س)

انسان به دلیل محدود بودن به ماده و عدم آگاهی از مسایل ماورای ماده در جهان، دچار ناراحتی ها و گرفتاری هایی می شود که گاه زندگی را برای او ناگوار، خسته کننده و حتی آزاردهنده می کند. راه جلوگیری از این وضعیت، کسب اطلاعات بیشتر است و البته مهمتر از آن دل سپردن به دستورات خداوند در مسیر بندگی و زندگی است. عمل به واجبات و در کنار آن توجه به مستحبات نیز بسیار کارساز خواهد بود.


 
انسان به دلیل محدود بودن به ماده و عدم آگاهی از مسایل ماورای ماده در جهان، دچار ناراحتی ها و گرفتاری هایی می شود که گاه زندگی را برای او ناگوار، خسته کننده و حتی آزاردهنده می کند. راه جلوگیری از این وضعیت، کسب اطلاعات بیشتر است و البته مهمتر از آن دل سپردن به دستورات خداوند در مسیر بندگی و زندگی است. عمل به واجبات و در کنار آن توجه به مستحبات نیز بسیار کارساز خواهد بود. از جملة این مستحبات، عقیقه برای فرزندِ تازه مولود است. حضرت زهرا(س) با توجه به آثار روحی و معنوی عقیقه، خود را مقید به انجام آن می دانستند و فرزندان خود را از فواید روحانی و الهی آن بهرمند می ساختند. در روایاتی که از زندگی حضرت زهرا(س) نقل شده، آمده است: «إِنَّ فَاطِمَةَ(س) عَقَّتْ عَنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ(ع)؛ فاطمه(س) برای حسن و حسین(ع) عقیقه کردند»[1] توجه ویژۀ حضرت زهرا (س) به این مهم و اهمیت آن در زندگی و روح و جان کودکان، زمانی بیشتر آشکار می شود که بدانیم با وجود آنکه پیامبر اکرم(ص) برای امام حسن و امام حسین(ع) عقیقه قرار داده بودند، ولی حضرت زهرا(س) خود نیز به این کار مبادرت ورزیدند. در این خصوص از امام صادق(ع) آمده است: «عَقَّ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَنِ الْحَسَنِ بِیدِهِ؛ پیامبر برای امام حسن(ع) با دست خودش عقیقه کرد»[2] شاهد این مدعا آن است که شیح حر عاملی در وسایل الشیعه با استناد به این موارد، جواز تعدد عقیقه بر یک کودک را استنباط کرده است.[3]

از این رو مناسب است والدین نیز از زندگانی حضرت زهرا(س) الگو گرفته و برای سلامت جسم و روح فرزندان که ارزش و اهمیت فراوانی دارد سرمایه گذاری کرده و سرآغاز زندگی آن ها را تقرب به خداوند قرار دهند. شاید ظاهر امر، غیر ضروری نماید؛ ولی با توجه به تأکید روایات، استفاده می شود که در فرهنگ اسلامی عقیقه از اهمیت بالایی برخوردار است و به تبع، آثار نیک فراوانی را به دنبال دارد. در روایتی از امام صادق(ع) دربارة اهمیت عقیقه آمده است: «کلُ مَوْلُودٍ مُرْتَهَنٌ بِالْعَقِیقَةِ؛ هر مولودی در گرو عقیقۀ خود می باشد» (شیخ صدوق، 1413، ج 3، ص 484). با توجه به این روایت می توان گفت سلامتی جسم و روح نوزاد در گرو این قربانی است. لازم به ذکر است که در این موضوع تا آن جا که از روایات برمی آید، قربانی مختص نوزاد نیست؛ یعنی اگر کسی در کودکی برایش عقیقه نکرده باشند، همچنان سلامتی اش در گرو قربانی است. گاهی اوقات ناراحتی ها و بیماری هایی به سراغ انسان می آید که بسیار پی درپی و آزاردهنده است و به صورت منطقی قابل قبول به نظر نمی رسد، شاید یکی از دلایل آن ندادن عقیقه در کودکی است. در روایت آمده است که فردی از امام صادق (ع) می پرسد: «إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَدْرِی کانَ أَبِی عَقَّ عَنِّی أَمْ لَا قَالَ فَأَمَرَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) فعَقَقْتُ عنْ نَفْسِی وَ أَنَا شَیخٌ؛ نمی دانم پدرم برایم عقیقه کرده است یا نه. امام فرمودند: برای خود عقیقه کن. من نیز چنین کردم، در حالی که کهنسال بودم»[4] در واقع تأکید امام بر انجام عقیقه در کنهسالی نشان از اهمیت آن دارد. گویا این امر بر دوش انسان باقی است و تا انجام نشود سنگینی آن برداشته نمی شود.

در دعاهایی که برای عقیقه ذکر شده نکاتی وجود دارد که اهمیت آن را در مورد مسایل غیر مادی بیشتر روشن می کند: «اللَّهُمَّ عَقِیقَةٌ عنْ فلَانٍ لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لآِلِ مُحَمَّدٍ(ص)؛ خدایا عقیقه است از فلان گوشتش در برابر گوشت او، خونش در برابر خون او، استخوانش در برابر استخوان او. خدایا قرار بده این قربانی را مایۀ حفظ آل محمد(ص)»؛ «إذَا ذَبَحْتَ فَقُلْ. .. الشُّکرَ لِرِزْقِهِ وَ الْمَعْرِفَةَ بِفَضْلِهِ عَلَینَا؛ هنگامی که ذبح می کنی بگو خدایا این قربانی را به شکرانۀ نعمتی که به ما روزی کردی و به علت شناختی که از فضل تو بر خانوادۀ خود دارم ذبح می کنم» و «لَک سُفِکتِ الدِّمَاءُ لَا شَرِیک لَک وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ اللَّهُمَّ اخْسَأِ الشَّیطَانَ الرَّجِیم؛ خدایا برای تو خون ها ریخته می شود که شریکی نداری و حمد مخصوص پروردگار عالمیان است خدایا شیطان رانده شده را خوار فرما»[5]

مواردی که در این دعاها ذکر شد عبارت است از این که این قربانی فدیه ای است برای فرزند در قبال سلامتی او و دیگر اینکه این قربانی از جانب فرزند است و به نیت او ذبح می شود و نیت آن نزدیکی و توجه به خداوند است. نکتۀ دیگر اینکه در دعا بر عقیقه از خدا خواسته می شود که شیطان را خوار سازد. در واقع عقیقه به نیت سلامت جسم و روح کودک و تقرب کودک به خداوند و دوری شیطان از او صورت می گیرد که این امر از ابتدا در روح کودک اثرگذار بوده و سرمایۀ سلامتی جسم و روح او خواهد بود.

صدقه دادن برای فرزند
از دیگر نکاتی که می توان از سبک زندگی حضرت زهرا(س) در خصوص تربیت فرزند به آن اشاره کرد، دادن صدقه برای فرزند است. در روایت از امام صادق(ع) آمده است: «أن فاطمة(س) حلقت حسنا و حسینا یوم سابعهما و وزنت شعرهما فتصدقت بوزنه فضة؛ فاطمه (س) در روز هفتم ولادت، موهای سر حسن و حسین(ع) را تراشید و وزن کرد و به همان وزن، نقره صدقه داد»[6] این روایت اشاره به صدقۀ روز هفتم دارد که از مستحبات مؤکد در مورد فرزند است.

در خصوص صدقه در روایات فراوان آمده است که صدقه باعث دفع بلا، بیماری و ناراحتی می شود: «الصّدقة تستدفع البلاء و النّقمة؛ صدقه بلا و عذاب را دفع کند»[7]  «حصّنوا انفسکم بالصّدقة؛ جان های خود را با صدقه حفظ کنید »[8] از این رو دادن صدقه باعث حفظ و ایمنی برای افراد می شود. حضرت زهرا (س) نیز به عنوان مادری نگران سلامت جسم و روح فرزندان خود، با دادن صدقه این حفاظ الهی را برای فرزندان خود قرار می دهد، زیرا داشتن آرامش خاطر و امنیت تأثیر مستقیمی بر سلامت روحی افراد دارد، البته صدقه و انفاق های حضرت زهرا(س) بسیار بوده است، مانند بخشیدن گردنبند.[9] صرف نظر از افطاری خود و انفاق به یتیم و اسیر و مسکین و موارد بسیاری که در زندگی ایشان قابل مشاهده است. این بخشش و گذشت های آن حضرت، به اندازه ای قابل توجه و درخور ستایش است که خداوند آیاتی را به آن اختصاص داده است.[10] اما آنچه در اینجا مورد نظر است، صدقۀ حضرت زهرا(س) برای فرزندان است. این کار علاوه بر موارد ذکر شده باعث افزایش محبت بین فرزند و مادر می شود و همین امر از نظر روحی باعث آرامش بیشتر برای خانواده خواهد بود.

منبع: مجله نامه جامعه، بهار 1396 - شماره 121؛ سیره حضرت زهرا علیها السلام در تربیت فرزند؛ موسوی، سیده زهرا.

پی نوشت ها:

[1] صدوق، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیه السلام، تهران: نشر جهان، 1378ق ، ج 2، ص46.

[2] حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، قم: مؤسسة آل البیت((ع))، 1409ق.، ج 21، ص 430.
[3] همان، ص 448.
[4] کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الإسلامیة، بی تا.، ج 6، ص 25.
[5] مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، چاپ دوم، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1404ق.، ج 21، ص56 و 54.
[6] ابن أبی الحدید، عبد الحمید، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، قم: کتابخانۀ آیة الله المرعشی النجفی، 1404ق.، ج 16، ص 10.
[7] تمیمى آمدى، عبد الواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ، قم : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه قم ، 1366، ص 395.
[8] لیثى واسطى، على بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، قم: دار الحدیث، 1376ش.، ص233.
[9] مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، چاپ دوم، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403ق.، ج 43، ص 57.
[10] ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1374، ج 25، ص 343.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه