مقالات اجتماعی

روش نقد و تردید پیشران

روش نقد و تردید پیشران

 در تاریخ علم اندیشیدن و شناختن مختصات انقلاب علمی که فقط یک‌بار در طول تاریخ بشر اتفاق افتاده است، بسیار حائز اهمیت است. جان و جوهر انقلاب علمی، همانا، تغییر نگرش و نحوه‌ی تلقی انسان از طبیعت، جهان، خالق و رابطه آدمی با خود و محیط پیرامونی بود.

 در تاریخ علم اندیشیدن و شناختن مختصات انقلاب علمی که فقط یک‌بار در طول تاریخ بشر اتفاق افتاده است، بسیار حائز اهمیت است. جان و جوهر انقلاب علمی، همانا، تغییر نگرش و نحوه‌ی تلقی انسان از طبیعت، جهان، خالق و رابطه آدمی با خود و محیط پیرامونی بود.

در ادامه یادداشت ۱۵ اسفند روزنامه همدلی به قلم محمدعلی نویدی مدرس دانشگاه می‌خوانیم: تردید اندیشگی و علمی در کانون این تغییر نگرش قرار داشت. در واقع، تردید «Doubt» پیشران و پیش‌برنده کشش و کنش انسان به سمت و جانب نوین بود؛ بنابراین، منظور از تردید بد دلی و دودلی نیست که توقف در آن هدر رفت نیروها و سرمایه‌ها و اندیشه‌ها و عمل‌ها را در پی دارد؛ بلکه، مراد از آن تقویت قدرت حلاجی گری و نقادی آدمی ست؛ یعنی با تردید علمی و نقد انسان توانایی تغییر و زیرورو کردن و شخم زدن پیدا می‌کند. شخم زدن یک متن و کتاب و داستان و اثر هنری و فیلم و نظریه و اندیشه. کشاورزان قبل از کشت، زمین را آماده می‌کنند و شخم می‌زنند، این کار شرط بذرافشانی و داشت و برداشت محصول است.

ازاین‌روی، تردید امر مثبت و سازنده و پیشران نقد و نقادی است و به حوزه اندیشمندی و درایت مربوط می‌شود. چرا اندیشه و دانش در دوران قرون‌وسطی، ابتر و عقیم بود؟ چرا نقد علمی و فکری تعطیل بود؟ چرا مایه‌ها و مضامین خلاقیت و پیشرفت مفقود و متروک بود؟ پاسخ این سؤالات هرچه باشد از چند نکته مهم نمی‌توان گذر کرد: بعد از دوران شکوفایی یونانیان، دوره یونانی‌مآبی «Hellenisi» از درون‌مایه عقلانی و منطقی به‌صورت عرفانی و شهودی کشیده شده بود؛ نتیجه این تغییر نگرش، توجه به ترک دنیا و بی‌اهمیتی زندگی بود. این نگاه و رهیافت در اندیشه قرون‌وسطی تأثیر عمیق داشت.

سایه سنگین ارسطو و استاد اعظم شوق و عشق به‌نقد و نقادی و تردید را از اهل فکر و علم ستانده بود. نگرش تسلیم و پرستش بر موضوع مطالعه و تحقیق غالب بود. کلیسا با تسلیم و تقلید کورکورانه و پرستش موافق بود نه پرسش و نقد و تردید. نحیف و ضعیف بودن اقتصاد و معیشت و رفاه و ارکان اجتماع از عوامل اصلی دیگر فقدان نقد و تحول محسوب می‌شد.

گویی، ارباب قدرت و نفوذ خواهان تعطیلی و تعلیقی عقل و اندیشه بودند، به سخن دیگر، دریای آدمیان را آرام و ساکن و ساکت می‌خواستند، نه متلاطم و نقاد و وقاد؛ فانوس دانایی خاموش بود و حق تردید و تفکر مفقود. باری، فراگیری تاریکی و جهل و گرفتاری، با عدم تردید و پرسش و نقد ربط وثیق دارد. نقد اثربخش ریشه در روش و روشنی شک و تردید علمی و اندیشگی، اختیار پرسش و پرسشگری، گفتگو و تعامل، خلاقیت و کارآفرینی، مسئله شناسی و حل مسئله و ارتباطات و تعاملات و اقتصاد قوی و مؤثر دارد. در تردید و نقد، توقف ممنوع است و آدمی پیوسته از آگاهی عمومی به‌سوی آگاهی علمی و تخصصی در حرکت است. مهارت‌های تحلیلی و تفسیری «هرمنوتیکی» خود را افزایش می‌دهد و پیش می‌رود و آگاه‌تر می‌شود و جهان و زندگی بهتری می‌سازد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه