انتخابات ریاست جمهوری

انتخابات در آینه سواد شبکه‌های اجتماعی

انتخابات در آینه سواد شبکه‌های اجتماعی

 بیش از سه دهه از قدم‌های اول عمومی شدن استفاده از اینترنت در ایران می‌گذرد. با این حال تنها در حدود نیمی از این زمان می‌توان دسترس‌پذیری عمومی قابل قبول به اینترنت را در جامعه مشاهده کرد.

 بیش از سه دهه از قدم‌های اول عمومی شدن استفاده از اینترنت در ایران می‌گذرد. با این حال تنها در حدود نیمی از این زمان می‌توان دسترس‌پذیری عمومی قابل قبول به اینترنت را در جامعه مشاهده کرد.

در سرمقاله ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ روزنامه ابتکار به قلم رضا دهکی می خوانیم:  از آن زمان کلیدواژه‌هایی مثل دولت الکترونیک و خدمات آنلاین بارها و بارها به کار رفته‌اند، استارتاپ‌های آنلاین بسیاری پدیدار شده‌اند و حالا امروز تصور زندگی بدون عناصر گوناگون مبتنی بر بستر اینترنت دشوار است. از اطلاع‌رسانی و اخبار گرفته تا ارتباط با دیگران، از سفر با تاکسی‌های اینترنتی و خرید بلیط انواع وسایل نقلیه گرفته تا خرید کردن، از تحقیق و پژوهش گرفته تا بسیاری از خدمات دولتی و خصوصی و ثبت‌نام‌های گوناگون همگی به صورت آنلاین انجام می‌شوند.
هر چند نمودار رشد کسب‌وکارها و خدمات آنلاین و اقبال عمومی به آن‌ها در سال‌های اخیر همواره رو به رشد بوده است، اما شیوع کووید۱۹ و چالش‌های بیماری کرونا باعث شد که در یک سال و چهار پنج ماه گذشته، این روند سرعتی دو چندان بگیرد. این سرعت بالای رشد اما باعث شده است که از یک سو عقب‌ماندگی زیرساخت‌ها و از سوی دیگر ظرفیت‌های موجود اما به کار گرفته نشده اینترنت در حوزه‌های گوناگون بسیار به چشم بیاید.
یکی از حوزه‌های قابل طرح و بررسی در این زمینه، «انتخابات» است. انتخابات را می‌توان هم از بٌعد فنی و اجرایی و هم از بٌعد امور مربوط به تبلیغات و معرفی کاندیداها دید و در هر دو زمینه عملکرد دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان درصد ناچیزی از پتانسیل‌های این فضا را به خود اختصاص داده است.
فارغ از اینکه حداقل در طول سه انتخابات گذشته هر بار سخن از فراهم آمدن امکان رای‌گیری الکترونیک مطرح شده اما نتیجه نسبت به زمان چندان قابل توجه نیست، در حوزه فرآیند تبلیغات و معرفی کاندیداها نیز حضور در شبکه‌های اجتماعی و اینترنت چندان موثر نبوده است.

پیش از هر چیز باید گفت که از دید پژوهش‌های بازاریابی، همچنان معرفی سینه به سینه و سپس تبلیغات بیشترین اثر را بر ایرانی‌ها دارد. این در حالی است که در جهان رویکرد استفاده از روابط‌عمومی و اطلاع‌رسانی از این دو محور پیشی گرفته و یا حداقل به سطح اهمیت آن‌ها رسیده است. از سوی دیگر، بررسی رفتار انتخاباتی جامعه ایرانی نشان می‌دهد که رای آن‌ها – و حتی رای ندادن آن‌ها – چندان مبتنی بر تبلیغات نیست، بلکه نگاه فرهنگی و سیاسی افراد در این زمینه موثر است. درواقع در ایران جمعیت مشخصی همواره پای صندوق‌های رای می‌روند و جهت رای‌شان هم اغلب مشخص است و طیف گسترده‌ای از آرای خاکستری هم وجود دارد که حضورش پای صندوق وابسته به مولفه‌های بیرونی است و این که رای خود را به چه سویی بدهد نیز با وجود وابستگی به همین مولفه‌ها، تا به این جا اغلب به سوی اصلاح‌طلبان بوده است.
انتخابات خرداد ۱۴۰۰ دومین انتخابات پس از اسفند ۹۸ است که در دوران کرونا برگزار می‌شود. در انتخابات پیشین، حتی اعلام وجود یا عدم وجود کرونا در ایران تحت تاثیر تحلیل‌های سیاسی قرار گرفته بود که بنا بر آنها به نظر برخی قرار بود بر بالا و پایین شدن میزان مشارکت تاثیر بگذارد. پایین‌ترین مشارکت در انتخابات پس از انقلاب اسلامی اما نه صرفا به دلیل شیوع کرونا که به دلیل قهر همان طیف رای‌های خاکستری اتفاق افتاد. هر چند انتخابات ریاست جمهوری همواره در اذهان عمومی از انتخابات مجلس شورای اسلامی مهم‌تر بوده و مشارکت در آن عدد بالاتری ثبت می‌کند، اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد که اقبال عمومی به مشارکت در انتخابات تغییر چندانی نسبت به انتخابات ۹۸ نداشته است و البته در این میان فقدان امکان وجود فضای انتخاباتی خیابانی در زمانه شیوع کرونا و کاهش همایش‌های انتخاباتی، بر این موضوع دامن می‌زند. در چنین شرایطی است که دامنه فضای انتخاباتی به شبکه‌های اجتماعی می‌کشد. با این حال پیش‌بینی می‌شود که این شرایط نه تنها چندان اثرگذار نخواهد بود که آسیب‌هایی را حتی برای پس از انتخابات به دنبال خواهد داشت.

در جمع کاندیداهای بالفعل و بالقوه ریاست جمهوری – شاید به جز یکی دو نفر با سابقه مرتبط – آگاهی کافی و دقیقی درباره ظرفیت‌های شبکه‌های اجتماعی وجود ندارد و البته همگی اغلب کار را به دست مشاوران خود می‌سپارند. هر چند سنجش اثرگذاری فعالیت در شبکه‌های اجتماعی در حیطه‌ای مثل انتخابات نیازمند ارزیابی کیفی است، اما بسیاری از فعالان این فضا، عملکرد خود را با داده‌های عددی می‌سنجند. تعداد دنبال‌کننده، لایک، نظر، مشاهده محتوا، بازنشر و ... از جمله اعداد مطرح در این زمینه هستند و اخیرا تعداد حاضران در روم‌های کلاب‌هاوس هم اضافه شده است. از سوی مشاوران شبکه‌های اجتماعی، اغلب این عددهاست که «فروخته می‌شود»؛ چنان که اخیرا از فروش روم ۱۰۰ میلیون تومانی برای صحبت‌های کاندیداهای بالقوه و بالفعل انتخابات خبر می‌رسد.

همین روند درباره تبلیغات در سایر فضاهای شبکه‌های اجتماعی هم وجود دارد و البته گاه چالش‌زا هم می‌شود؛ مثلا وقتی که در دوره گذشته تبلیغات محمدباقر قالیباف و در هفته‌های گذشته ویدئوهای محمود احمدی‌نژاد، در کانال‌های پربیننده جوک، تصاویر و ویدئوهایی دیده شده‌اند که با متر و معیارهای همین افراد «مستهجن» ارزیابی می‌شوند. شبکه‌های اجتماعی همچنین با قابلیت ترفندهای فنی گوناگون، از ساخت کاربران فیک گرفته تا هجمه‌های گوناگون دروغین، الزاما آینه تمام‌نمای عناصر مربوط با انتخابات و هیچ رویداد سیاسی نیستند. آسیب انتخابات برای این فضا نیز همین باقی ماندن آثاری از جنس حساب‌های فیک و تخریب‌های دروغین و بی اخلاقی خواهد بود.

همین موضوع یک نکته مهم را پیش روی کاندیداها، ارزیابان فضای انتخاباتی و البته مردم می‌گذارد: جو انتخاباتی را از شبکه‌های اجتماعی برداشت و تحلیل نکنید. شبکه‌های اجتماعی حداقل در این یک زمینه هنوز به بلوغ نرسیده‌اند و جای کار بسیاری دارند و البته این نکته را هم پیش روی ما می‌گذارند که اگر سابقا باید به سواد رسانه‌ای مجهز می‌شدیم تا از بازی‌های این چنین در امان می‌بودیم، حال باید «سواد شبکه‌های اجتماعی» و «سواد اینترنت» هم داشته باشیم.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه