ویژه ماه مبارک رمضان

رمضان و شیطان 

رمضان و شیطان 

حال با وجود این همه امکانات در جانب خیر، بودن نیرویی در جانب شر، موجب می شود که ازمایش الهی از حالت صوری در اید؛ یعنی، وجود نیروهایی که انسان را به سوی شر وسوسه می کنند، باعث می شود انسان واقعا در میان دو راهی ها، قرار گیرد و خود با اراده و عزم خویش، مسیری را انتخاب کند.


این سوال، پرسشی بنیادین است که برای هر اندیشمند مسلمان رخ می نماید و پاسخ به ان در گرو کاویدن جنبه های مختلف ان است. در این پرسش سه طرف- خداوند، انسان و شیطان- قرار دارد که به طور مختصر به بررسی انها می پردازیم:

1- هدف خداوند از افرینش انسان، رساندن او به کمال است.

2- تبلور کمال انسان، در شناخت خداوند است و معرفت، در گرو عبادت او است. خداوند خود می فرماید: (و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون)[1]؛ (جن و انس را تنها برای عبادت خود افریدم)؛ زیرا با عبادت و شناخت او، کمال انسان تحقق می یابد.

3- انسان عبادت گر را تنها در صورتی می توان در حال حرکت به سوی کمال دید که اگاهانه و با اختیار، این مسیر را انتخاب کرده باشد؛ نه انکه همانند فرشتگان به صورت تکوینی به عبادت بپردازد و قدرت بر عصیان و نافرمانی خداوند نداشته باشد: (بل عباد مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بامره یعملون)[2].

4- خداوند به همین جهت انسان را موجودی مختار افرید و انتخاب راه سعادت و شقاوت را در اختیار او نهاد؛ چنان که می فرماید: (انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا)[3]؛ (ما راه را به انسان نشان دادیم، حال یا سپاس گزار است و یا ناسپاس).

5- از اینجا است که مسیله امتحان- به عنوان یکی از اهداف واسطه ای افرینش انسان- مطرح می شود؛ زیرا امتحان، تبلور اختیار انسان است و جای شگفتی ندارد که در ایات فراوانی، طرح این مسیله را به گونه های مختلف می بینیم؛ چنان که می فرماید: (انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه)[4]؛ (ما انسان را از نطفه ای امیخته افریدیم تا او را بیازماییم)[5].

6- برقراری یک (امتحان عادلانه)، تنها در گرو وجود شرایط و امکانات برای گزینش مسیر خیر یا شر به وسیله انسان است. اما خداوند از ان رو که انسان را گل سر سبد مخلوقات خود می داند و تنها برای افرینش او به خود تبریک می گوید (فتبارک الله احسن الخالقین)[6]، در جهت انتخاب مسیر کمال و خیر، امکانات فراوانی را در اختیار او گذاشته است. این ابزار

و امکانات عبارت است از:

6- 1- افرینش بر اساس فطرت و گرایش ذاتی به خداوند: (فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها)[7].

6- 2- رهبری و هدایت الهی به سوی حق به وسیله خود خدا: (قل الله یهدی للحق)[8].

6- 3- الهام خوبی ها و بدی ها به انسان به منظور گزینش اگاهانه او: (فالهمها فجورها و تقواها)[9].

6- 4- محبوب قرار دادن ایمان به خداوند در نهاد انسان ها: (حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم)[10].

6- 5- یاری رساندن ویژه به مومنان در مسیر زندگانی: (انا لننصر رسلنا و الذین امنوا فی الحیاه الدنیا)[11]. [12]

6- 6- گشودن راه های هدایت به تناسب تلاش انسان: (و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین)[13].

7- حال با وجود این همه امکانات در جانب خیر، بودن نیرویی در جانب شر، موجب می شود که ازمایش الهی از حالت صوری در اید؛ یعنی، وجود نیروهایی که انسان را به سوی شر وسوسه می کنند، باعث می شود انسان واقعا در میان دو راهی ها، قرار گیرد و خود با اراده و عزم خویش، مسیری را انتخاب کند.

به عبارت دیگر وسوسه های شیطانی، باعث می شود که انسان به مبارزه برخیزد و با استمداد از عنایت های الهی، نبردی سهمگین را اغاز کند. به این وسیله نفس او پرورش و تکامل می یابد و عالی ترین مدارج کمال ممکن را کسب می کند و چون در این صورت امتحان جدی صورت گرفته است، حقیقت شخصیت او- خواه مثبت و ملکوتی یا منفی و منحط- بروز می نماید؛ یعنی، انسان نهان خود را نشان می دهد.

از اینجا بود که با نافرمانی ابلیس و رانده شدن او از درگاه الهی و سپس تقاضای او برای اغوای نوع انسانی؛ خداوند با تقاضای او موافقت کرد و به او مهلت داد تا در مقابل نیروهای الهی، وسوسه گر انسان به سمت شر باشد. اما در عین حال قدرت او در این زمینه را محدود ساخت و هیچ سلطه ای را برای شیطان به طور مستقل بر انسان ها قرار نداد: (و ما کان له علیهم من سلطان الا لنعلم من یومن بالاخره ممن هو منها فی شک)[14].

8- اغواگری شیطان، تنها در انسان هایی موثر است که جانب شر را بر خیر ترجیح می دهند؛ اما خالصان و خداجویان حقیقی، گزندی از او نمی بینند. چنان که شیطان خود بر ناتوانی خویش در این زمینه اعتراف کرده، می گوید: (فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین)[15].

بنابراین وسوسه گری شیطان، پس از روی گردانی انسان از ندای فطرت و الهامات رحمانی است. چنین کسانی که با اختیار و انتخاب خود کفر ورزیده، قابلیت محبت و همراهی با پاک ترین انسان های روی زمین را از دست داده اند؛ سزاوار ان هستند که به وسوسه های شیطانی گرفتار شوند و این خود نوعی مجازات الهی نسبت به انان در همین دنیا است: (ا لم تر انا ارسلنا الشیاطین علی الکافرین توزهم ازا)[16]؛ (ایا ندانستی که ما شیطان ها را بر کافران گماشته ایم، انان را شدیدا تحریک کنند؟).

9- خداوند متعال به جهت عنایت ویژه اش به مومنان، زمان ها، مکان ها و وسایطی برای انها قرار داده است تا بتوانند از انها استمداد جسته و در جهت حفظ و تقویت بعد معنوی خویش، تلاشی پیگیر داشته باشند. ماه رمضان- به ویژه شب قدر- بهترین زمان ها برای این جهت است. خداوند در این ماه، قدرت شیطان را محدود ساخته است (که از این محدودیت، به زنجیر کشیده شدن او تعبیر می شود)؛ لکن این تنها زمینه خوبی برای حرکت به سوی کمالات معنوی است که به خواسته انسان مشروط است و اگر انسان نخواهد در مسیر تکامل ایمانی قرار گیرد- اگر چه روزه هم بگیرد لکن در ترک گناهان نکوشد- روزه تاثیری ژرف در جان او نگذاشته، تنها تکلیفی را از او ساقط می کند.

پی نوشت

[1] . ذاریات 51، ایه 56.

[2] . انبیاء 21، ایه 26 و 27.

[3] . انسان 76، ایه 3.

[4] . همان، ایه 2.

[5] . همچنین ر. ک: ایات 31 سوره محمد؛ 35 سوره انبیاء؛ 155 سوره بقره؛ 7 سوره کهف؛ 165 سوره انعام؛ 7 سوره هود؛ 2 سوره ملک، 15 سوره فجر و ....

[6] . مومنون 23، ایه 14.

[7] . روم 30، ایه 30.

[8] . یونس 10، ایه 35.

[9] . شمس 91، ایه 28.

[10] . حجرات 49، ایه 7.

[11] . غافر 40، ایه 56.

[12] . با استفاده از: المیزان، ج 12، ص 159.

[13] . ابراهیم 14، ایه 12.

[14] . سبا 34، ایه 21.

[15] . ص 38، ایه 82 و 83.

[16] . مریم 19، ایه 83.

 

 منبع : برگرفته از دفتر: 9 ،پرسش ها و پاسخ های برگزیده ویژه ماه مبارک رمضان

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه