ویژه ماه مبارک رمضان

 نفحات رمضان 

 نفحات رمضان 

در عرصه عشق؛ عشاق متضادند و عشقشان نیز متفاوت! بعضی عشق زمینی دارند و گروهی عشق اسمانی و برخی در میانه راه به هر دو می اندیشند به راستی رمضانیان از کدام قبیله اند؟. هرچه باشد انها در انتظار شهرالله هستند و با ان ماه پیوندی عاشقانه خورده اند ماهی که حق تعالی ان را به نام خود خوانده است


مقدمه:
رمضان ماه خدا، ماه ازادی و پیوند بود.

 

ماه عشق است و خلوص و ایمان

ماه وحی است و نزول قران[1]

 

در عرصه عشق؛ عشاق متضادند و عشقشان نیز متفاوت! بعضی عشق زمینی دارند و گروهی عشق اسمانی و برخی در میانه راه به هر دو می اندیشند به راستی رمضانیان از کدام قبیله اند؟. هرچه باشد انها در انتظار شهرالله هستند و با ان ماه پیوندی عاشقانه خورده اند ماهی که حق تعالی ان را به نام خود خوانده است. (ماه رمضان)

در استانه رمضان:
رمضانیان قبل از انکه به رمضان برسند به شعبان نیز فکر می کنند، زیرا شرط ورود به ضیافت الهی امادگی در ماه شعبان است. از این جهت در اقصی نقاط جهان مسلمانان از هر قوم و نژاد مقدمات حضور در ماه خدا و تبرک جویی از ان را در شعبان جستجو می کنند و تدارک می بینند که بخشی از ان به اداب و رسوم محلی و ملی انان مربوط می شود و قسمی دیگر برگرفته از سنت و کتاب خداست.

تمهیداتی مانند خانه تکانی و نظافت مخصوص در محل زندگی و محیط کار، غبار روبی مساجد و اماکن مقدسه، تهیه قوت و غذا برای سحری و افطار ماه رمضان، توجه بیشتر به صله ارحام و زدودن زنگار کینه و کدورت از دل و اماده شدن برای بهره گیری از برنامه های تبلیغی، قرایت قران، دعا و نیایش و... از جمله انهاست. شیخ صدوق در عیون الاخبار از اباصلت روایت کرده که گفت: در جمعه اخر شعبان به خدمت حضرت رضا (ع) رفتم، حضرت فرمود: ای اباصلت اکثر ماه شعبان سپری شد و این اخرین جمعه ان است، بنابراین در باقی مانده این ماه تقصیرها و کوتاهی هایی که در ایام گذشته نموده ای را جبران نما و در صدد تدارک ان باشی و نسبت به انچه برای اخرت تو نافع و مفید است تلاش کن و بدان روی اور. بر تو باد به کثرت تلاوت قران و استغفار بسیار و توبه در پیشگاه خداوند متعال از گناهان خود تا چون ماه مبارک رمضان فرا رسد نزد خداوند خالص شده باشی. هیچ نوع کینه ای از مومن در قلب تو نباشد مگر انکه ان را کنده باشی و هیچ نوع گناهی که قبلا به ان الوده بودی در تو نباشد مگر ان که ان را کاملا محو و نابود ساخته باشی. در مورد اعمال شعبانیه روایات متعددی وارد شده که به منظور جلوگیری از اطاله نوشتار به همین مقدمه اکتفا می کنیم.

فضیلت ماه رمضان از دیدگاه ایات و روایات:
در اهمیت، ارزش و اعتبار ماه مبارک رمضان همین بس که قران کریم به نزول ایاتش در این ماه تصریح فرموده است. شهر رمضان الذی انزل فیه القران هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان فمن شهر منکم الشهر فلیصمه[2] در این ایه خداوند با اشاره به نزول قران در ماه رمضان به منظور هدایت مردم، کسانی را که در این ماه وارد شوند و ان را درک کنند به صیام دعوت نموده است. همچنین در سوره قدر خداوند متعال به نزول قران در شب قدر تاکید می فرماید. شاید به همین دلیل در گفتار معصومین (ع) از ماه رمضان به بهار قران تعبیر شده است. بهار فصل شکوفایی و نشاط است. فصل بهره برداری بیشتر از فیوضات الهی و نوشیدن جرعه های اسمانی در میهمانی خدا و این حق و تکلیف نه تنها برای عوام که برای خواص نیز توصیه گردیده بلکه اولیاء خدا و شخص نبی مکرم اسلام (ص) عنایت ویژه ای به این ماه داشته اند. سید بن طاووس در کتاب اقبال روایت می کند از خلف بن ایوب عامری که چون ماه مبارک رمضان فرا می رسد رنگ رخسار مبارک رسول خدا (ص) تغییر می کرد و نماز خواندنش زیاد می شد و در دعا و درخواست ازحق تعالی بسیار تضرع و زاری می نمود و از خدا ترسان بود.[3] او می فرمود: رمضان ماهی است که ابتدایش رحمت است و میانه اش مغفرت و پایانش ازادی از اتش جهنم.[4] بدون تردید توجه به ترتیبات در سخن پیامبر مقصود ان حضرت را محقق می سازد. نخست اینکه مسلمان مومن ابتدا باید به این باور برسد که حلول ماه رمضان، مبارک و دارای بار معنوی فراوان است تا بتواند خود را اماده و برای ورود به مرحله بعدی یعنی انابه و استغفار و طلب امرزش و نیایش به درگاه ذات اقدس حق بدون توجه به بعد رحمانیت و رحیمیت افریدگار بی همتا فاقد هرگونه ارزش می باشد. حال اگر از این دو مرحله گذشت به مرحله بعدی که همانا رهایی از عذاب جهنم است می تواند امیدوار باشد. به همین روی برای نیل به مقصود باید به بهترین و محکم ترین ریسمان الهی توسل یافت و ان تمسک به قران کریم و سیره اهل بیت[5] خواهد بود. پیامبر اکرم (ص) می فرماید:

هر که در این ماه یک ایه قران بخواند اجر او اجر کسی است که در ماهی غیر از ماه مبارک رمضان ختم قران کند و تدبرش در قران نتیجه بیشتری به همراه خواهد داشت و هدایتش افزونتر. از امام سجاد (ع) روایت است که فرمود: ستایش مخصوص خداوندیست که ماه مبارک رمضان را نیز راهی از راه های خیر و رحمت قرار داد و این ماه را به نام مقدس خود انتخاب فرمود و شرافت داد و این ماه را نیز به نزول قران مجید احترام و اعتبار داد. به نقلی از حضرت علی (ع) امده است که پیامبر گرامی اسلام (ص) در خطبه ای به برکات ماه رمضان اشاره می فرماید: در پایان خطبه امام (ع)که از مستمعین این خطبه بوده سوال می کند.

که یا رسول الله چه عملی در این ماه از همه اعمال نیکوتر است ؟ پیامبر (ص) فرمود ای ابا الحسن (ع) بهترین اعمال در این ماه پرهیز از محرمات الهی و گناهان است.[6] در روایت داریم که ( شکر النعماء اجتناب المحارم ) یعنی یکی از راههای شکر گذاری به خاطر نعمت هایی که به انسان ها ارزانی داشته اجتناب از محرمات و گناهان است و این عمل در مرحله صبر بر گناه و معصیت توجیه می گردد. به همین دلیل گفته شده است روزه دار ماه رمضان علاوه بر خودداری از خوردن و اشامیدن تمام اعضاء و جوارح او باید در محدوده امساک تحت نظارت و کنترل قرار گیرد و در غیر این صورت قبولی فریضه روزه محل اشکال است. ابن عباس می گوید از پیامبر خدا (ص) شنیدم که فرمود: ( لو علمتم ما لکم فی رمضان لزدتم لله تبارک و تعالی شکرا ). اگر می دانستید که خداوند در ماه رمضان چه برکات و نعماتی به شما عطا می کند بسیار بیشتر از اینها شکر می کردید. امام سجاد (ع) در پایان ماه رمضان اینگونه دعا می فرمود: پروردگارا توبه و بازگشت ما را بپذیر و عمر ما را تا ماه رمضان دیگر پایدار ساز. پروردگارا؛ در ماه رمضان اینده ما را بر انجام عبادت و دستورهایت انچنان که شایسته عظمت تو است یاری فرما.[7] با تامل در جملات امام سجاد (ع) درمی یابیم که در صورت قبولی اعمال در ماه رمضان هر سال و پذیرش توبه از سوی حضرت احدیت برای اینده مصونیت اور نیست بلکه مسیولیت اور است! و الزاما محاسبه و مراقبه از اعمال پس از رمضان شرط مصونیت و مانع لغزش ها در یازده ماه بعد از ان خواهد بود، بلکه معاقبه و سرزش نفس به طور مستمر از ضروریات حفظ و صیانت از ثمرات این ماه می باشد و اساسا ما در اندیشه معصومین رمضان را باقی و پایدار می بینیم نه یک مقطع زمانی خاص. انجا که امام باقر (ع) می فرماید: نگویید رمضان رفت و یا امد زیرا رمضان نامی از اسماء الله است که نمی رود و نمی اید که شیء زایل و نابود شدنی می رود و می اید بلکه بگویید ماه رمضان، پس ماه را اضافه کنید.[8]

لیالی قدر به اعتبار قران:
درباره شان نزول قران در ماه رمضان و بطور معلوم؛ لیله القدر صراحت تام وجود دارد و می توان گفت معتبرترین سند برای این صراحت خود این کتاب اسمانی است. و نص ایاتی همچون ایات سوره بقره، دخان و سوره قدر جای تردید باقی نمی گذارد. لکن در کم و کیف نزول وحی و در تشخیص شب قدر میان مفسران و دانشمندان علوم قرانی ابهام وجود دارد کرده. انچه مسلم است این است که قران در شب قدر بر قلب مبارک نبی اکرم (ص) نازل گردیده، حال به صورت دفعی در شب قدر رمضان و یا تدریجی ان در طول 23 سال رسالت ان بزرگوار؛ و یا ایاتی که در هر سال بر ایشان نازل می شده است همان ایات نیز در شب قدر هر سال مجددا بر وی نزول پیدا می کرده است. صاحب المیزان ( ره ) در مورد سوره قدر می نویسد: روایاتی است که این سوره (قدر) دلالت دارد بر خوابی که رسول خدا (ص) دید و ان خواب این بود که بنی امیه بر منبر او بالا می روند و سخت اندوهناک شد و خدای تعالی برای تسلیش این سوره را نازل کرد و در ان فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حکومت بنی امیه است. او می افزاید: مدلول ایات این می شود که قران کریم دو جور نازل شده یکی یک پارچه در یک شب معین و یکی هم به تدریج در طول 23 سال نبوت.[9]

ایشان در مورد تکرار شب قدر هر رمضان نظر جالبی دارند و در تفسیر این سوره می نویسد: شب قدر منحصر در شب نزول قران و ان سالی که قران در ان شبش نازل شده نیست بلکه با تکرار سنوات، ان شب هم مکرر می شود. پس در هر ماه رمضان پس از هر سال قمری شب قدری هست که در ان شب امور سال اینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیری و مقدر می شود. برای این که این فرض امکان دارد که در یکی از شب های قرن چهارده قرن گذشته قران یکپارچه نازل شده باشد ولی این فرض معنا ندارد که در ان شب حوادث قرون گذشته و اینده تعیین گردد. علاوه بر اینکه (یفرق) به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را می رساند، در سوره مورد بحث هم که فرموده: شب قدر از هزار ماه بهتر است. و نیز فرموده: ملایکه در ان شب نازل می شوند موید این معناست.

پس وجهی برای تفسیر زیر نیست که بعضی گفته اند شب قدر در تمام دهر فقط یک شب بود و ان شبی بود که قران در ان نازل گردید و دیگر تکرار نمی شود. همچنین تفسیر دیگری (اشاره به مجمع البیان) که بعضی کرده و گفته اند: تا رسول خدا (ص) زنده بود شب قدر در هر سال تکرار می شد و بعد از رحلت ان جناب خدا شب قدر را هم از بین برد و نیز سخن ان مفسر (اشاره به تفسیر قرطبی) دیگر که گفته: شب قدر تنها یک شب معین در تمام سال است نه در ماه رمضان، و نیز سخن ان مفسر (اشاره به روح المعانی) دیگر که گفته شب قدر شبی است در تمام سال ولی در هر سال یک شب نامعلومی است، سالی در بعثت و سالی در ماه رمضان بوده و در سالهای دیگر در ماه های دیگر، مثلا شعبان یا ذی القعده واقع می شود، هیچ یک از این اقوال درست نیست.[10]

بعضی گفته اند کلمه (قدر) به معنای ضیق و تنگی است و شب قدر را بدان جهت قدر خوانده اند که زمین با نزول ملایکه تنگ می گردد، و این دو وجه به طوری که ملاحظه می کنید چنگی به دل نمی زند.[11] قمی (ره) از امام باقر (ع) نقل نموده که پرسیدند ایا شما شب قدر را می شناسید فرمود: چگونه نمی شناسیم با انکه ملایکه گرد ما می گردند در ان شب و نیز نقل نموده که ملایکه و روح القدس نازل می شوند بر امام زمان و تسلیم می نمایند به ان حضرت انچه را که نوشته اند و از امام صادق (ع) نقل نموده که روح بزرگتر از جبرییل است و جبرییل از ملایکه و روح خلقی بزرگتر از ملایکه است. مگر خداوند نمی فرماید نازل می شوند ملایکه و روح؟ در روایات دیگری هم این معنی تایید شده. بنابراین شاید مراد از روح همان روان پاک و مقدسی باشد که از حق در شب قدر بر انبیا و اولیا افاضه شده و همه ساله در ان شب تقویت می گردد.[12]

شرط رمضانی شدن:
گفته اند شهر الله مانند بیت الله است. همانطور که باید با احترام وارد خانه خدا شد و قلب پاک و روح مطهر را به مراد خود سپرد. همانطور است وارد شدن در ماه خدا هر چند همه ایام و تمام ماه ها و همه هستی در ید قدرت و هدایت الهی است ولی ایام و لیالی ماه صیام حال و هوای دیگر دارد. ماهی که نزد خدا بهترین ماهها، روزهایش بهترین روزها، شب هایش بهترین شبها، خواب و بیداری ان و نفس ها ثواب تسبیح دارند، دعا در ان مستجاب می شود. پس در این ماه باید امرزیده شد، نه امرزیده شدن تنها که بیشتر از ان باید پاداش گرفت و نقطه اوج این میثاق با خدا و امید به عفو حضرتش شب قدر است. رسول خدا (ص) فرمود: کسی که ماه رمضان را درک کند و امرزیده نشود پس خداوند او را از رحمت خود محروم و دور سازد و جای دیگر می فرماید: هیچ مومنی نیست که در ماه رمضان از روی حساب (فقط به حساب خدا) روزه بگیرد مگر اینکه خداوند تبارک و تعالی برای او هفت خصلت را واجب و لازم می گرداند: اول: هرچه حرام در پیکرش باشد محو و ذوب می گرداند. دوم: به رحمت خداوند متعال نزدیک می شود. سوم: خطای پدرانش را می پوشاند. چهارم: سکرات مرگ (لحظات جان کندن را) بر او اسان می کند. پنجم: از گرسنگی و تشنگی روز قیامت ایمن خواهد بود. ششم: برایت از جهنم را خداوند به او عنایت می فرماید. هفتم: خداوند متعال او را از طیبات و پاکیزه های بهشت اطعام خواهد نمود.[13] در احادیث امده که شیاطین در ماه رمضان در غل و زنجیرند و درهای رحمت الهی باز است. بنابراین دور از انصاف و عقل است که باتوجه به این همه تاییدات و مستندات، انسان از فیض های این ماه با برکت محروم بماند با این حال همانگونه که هرکس برای نیل به درجاتی باید واجد شرایطی باشد، برای تناول از خوان گسترده معنوی رمضان نیز شرایطی لازم است تا فرد رمضانی شود. هر انسانی در مسیر تکاملی خویش با مشکلات و موانعی مواجه می شود و اهل رمضان نیز موانعی بر طریق خود دارند که باید با تلاش همه جانبه در رفع و دفع ان بکوشند تا طی ان طریق بر انان سهل و اسان گردد. پایمال کردن حق الناس و زیر دین حق الله ماندن، تکبر و خود برتر بینی، نزدیکی به محرمات، بی توجهی به دستورات الهی و فرایض دینی و نیز لقمه حرام را در این عرصه می توان برشمرد.

پیامبر (ص) می فرماید: خداوند در شب قدر به حال مومنان توجه می فرماید و همه را عفو می فرماید به جز 4 شخص. صحابه پرسیدند یا رسول الله ان چهار شخص چه کسانی هستند؟ فرمود: اول شخصی است که معروف به شراب نوشی باشد. دوم شخصی است که نافرمان والدین باشد. سوم شخصی است که قطع رحم می کند و پیوند خویش را می برد. چهارم شخصی است که کینه ورزی بکند.[14] در کتاب ترعیب از روایات ابن مسعود نقل شده است که در هر شب رمضان یک منادی صدا می کند که ای تلاش کننده خیر متوجه شو و پیشروی کن و ای طلبکار شر کوتاه بیا و منصرف شو و سپس ان فرشته می گوید: ایا کسی هست که دعا کند تا دعای او مقبول گردد؟ کسی هست که سیوال بکند تا به سیوالش پاسخ مثبت داده شود؟ پس برای این همه مقبول شدن دعا چند شرط وارد شده است که از فوت شدن انها بعضی اوقات دعا مردود می شود. از ان جمله غذای حرام است که به سبب ان دعا مردود می شود. رسول اکرم (ص) فرموده که بسیاری ادم های پریشان دستها را به سوی اسمان دراز کرده دعا می کنند و یارب یارب می گویند ولی چون غذای انها حرام و اشامیدنی انها حرام و لباس انها حرام، در چنین وضعی دعای انها چطور می تواند مقبول شود.

مورخان نوشته اند که در شهر کوفه گروهی از مردان مستجاب الدعا بودند که هرگاه حاکم ظالمی بر انها مسلط می شد در حق او دعای بد (نفرین) می کردند و او به هلاکت می رسید. وقتی که حجاج بن یوسف ستمگر معروف بر انها مسلط شد انها را در یک دعوت خصوصی بر طعامی جمع کرد و وقتی از خوردن فارغ شدند حجاج گفت که من از خطر دعای بد این گروه محفوظ شدم زیرا غذای حرام بر شکم انها داخل شد. صاحب المیزان با استناد به ایاتی از قران کریم می نویسد: شب قدر به عینه یکی از شبهای ماه مبارک رمضان از هر سال است و در هر سال در ان شب همه امور احکام یا پایدار و استوار می شود البته منظور از احکام از جهت اندازه گیری است خواهید گفت پس هیچ امری از ان صورت که در شب قدر تقدیر شده باشد در جای خودش با هیچ عاملی دگرگون نمی شود؟ در پاسخ می گوییم نه هیچ منافاتی ندارد که در شب قدر مقدر نشود ولی در ظرف تحقق ان طوری دیگر محقق شود چون کیفیت موجود شدن مقدر امری است و دگرگونی در تقدیر امری دیگر است همچنان که هیچ منافاتی ندارد که حوادث در لوح محفوظ معین شده باشد ولی مشیت الهی ان را تغییر می دهد همچنان که در قران کریم امده (ایه 39 سوره رعد) (یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب)[15]

پی نوشت ها

[1] شاعر معاصر حجه الاسلام و المسلمین بهجتی (شفق)

[2] سوره بقره ایه 185
[3] ره توشه رمضان، رضا قربانیان
[4] بحار الانوار، ج 93، ص 342
[5] صحیفه سجادیه، دعای 44
[6] وسایل الشیعه ج 4 ص 227
[7] ره توشه رمضان، رضا قربانیان
[8] بحار الانوار، ج 98، ص 376
[9] تفسیر المیزان، ج 20، ص 560
[10] همان صفحه، 562
[11] همان
[12] تفسیر روان جاوید، ایت اله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی، ص 415
[13] ره توشه رمضان، رضا قربانیان
[14] فضایل رمضان، مولانا محمد زکریا صاحب
[15] تفسیر المیزان، ج 20، ص 562

 منبع : کوثر - شماره 14؛ تشکر، احمد

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه