ویژه ماه مبارک رمضان

فرهنگ رمضان

فرهنگ رمضان

ماه مبارک رمضان از جمله‌ ماه‌هایی است که خدای سبحان به ان نظر ویژه دارد و بر بندگان خویش نیز در این ماه با نگاهی متفاوت می‌نگرد. در این ماه که ماه خودسازی و ماه جلب رضایت خداوند کریم است، ان رحیم بخشنده، درهای رحمت و مغفرتش را به روی انسان‌ها بازمی‌گذارد. او همگان را به ضیافت ماه پر فیض رمضان فرا می‌خواند و از هر طرف و به هر بهانه‌ای به تقسیم لطف و کرامت در بین انان می‌پردازد.


ماه مبارک رمضان از جمله‌ ماه‌هایی است که خدای سبحان به ان نظر ویژه دارد و بر بندگان خویش نیز در این ماه با نگاهی متفاوت می‌نگرد. در این ماه که ماه خودسازی و ماه جلب رضایت خداوند کریم است، ان رحیم بخشنده، درهای رحمت و مغفرتش را به روی انسان‌ها بازمی‌گذارد. او همگان را به ضیافت ماه پر فیض رمضان فرا می‌خواند و از هر طرف و به هر بهانه‌ای به تقسیم لطف و کرامت در بین انان می‌پردازد. شاید بتوان گفت خدای سبحان، ماه رمضان را چونان میدان مسابقه‌ای قرار داده است تا همه در ان شرکت کنند و هر کس به اندازه توان خویش تلاش کند تا برنده شود. در این میدان‌گاه مسابقه هیچ شرکت‌کننده‌ای بازنده نیست و فقط کسی بازنده است که از اساس به میدان این مسابقه الهی وارد نشود. چنین کسی خسرانی جبران‌ناپذیر بر خود روا داشته است.
اهالی رمضان برای شرکت در میدان مسابقه رمضان، برای خویش (فرهنگ رمضان) را بنیاد نهاده‌اند. فرهنگ رمضان همچون قانون و ضوابط اجرایی هر مسابقه‌ای برای شرکت‌کنندگان در مسابقه رمضان از هر نظر قابل توجه و مهم است. برخی از سرفصل‌های فرهنگ رمضان را می‌توان به شرح ذیل برشمرد:
نیت: هر شرکت‌کننده که قصد شرکت در میدان مسابقه رمضان را دارد، از پیش با خود عهد می‌کند هنگامی که هلال ماه رمضان رویت شد، به این مسابقه پا گذارد و با خدای خود که داور این مسابقه است، عهد می‌بندد به تمام اصول و ضوابط و قوانین مسابقه بی‌کم و کاست و بی‌چون و چرا پایبند باشد.
او نیت می‌کند در میدان مسابقه رمضان خط قرمز‌ها را رعایت کند و نه یک قدم جلو برود و نه یک قدم عقب برگردد، ‌بلکه در جاده مستقیم فرهنگ رمضان به سوی مقصد گام بردارد. این‌گونه است که عملش را (روزه) و خودش را (روزه‌دار) در دفتر شرکت‌کنندگان ثبت و ضبط می‌نماید.
سحری: هنگام که خروس سحری نخستین بانگ بیدارباش نیمه‌شبش را از حنجره به طبیعت ندا داد، روزه‌دار برمی‌خیزد. او به زلال اب روان روی می‌اورد تا سیمایش را با قطراتی از ان مطهر و پاک نماید و در اولین گام، وضویی می‌سازد و مهیای اداب دیگر رمضان می‌شود.
هنوز ساعتی به بانگ اذان صبحگاهی مانده است. پس سجاده نیایش می‌گسترد و روی به درگاه دوست می‌اورد و دست توسل به استان داور دادار بلند می‌کند و با او سخن می‌گوید؛ سخنی که نشان از امید و عافیت و خیر است، برای خودش و برای اهل خانه و دیگر مومنان. پس ان‌گاه لقمه‌ای از سفره سحری را نوش جان می‌کند و جرعه‌ای اب گوارا هم گلویش را خنک می‌سازد.
اذان صبح: الله اکبر، الله اکبر، اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول‌الله، ... این ندایی است که دست کشیدن و برخاستن از سفره طعام و لقمه‌های چرب و شیرین جسمانی را نهیب می‌زند و نشستن بر سفره ضیافت معنوی را فرمان می‌دهد؛ که ای انسان! برخیز و اندرون از طعام خالی کن و خود را چند روزی در امتحان صیام و روزه قرار بده. پس ان‌گاه (روزه‌دار) از سفره طعام دست می‌کشد و برمی‌خیزد و روی به کعبه مقصود، دوگانه صبح را به‌جا می‌‌اورد.
نماز و قران: شیوه با خدا صحبت کردن در نماز نهفته است و شنیدن کلام خدا در قرایت قران کریم. و این هر دو در میدان رمضان از جایگاه ویژ‌ه‌ای برخوردارند. روزه‌دار افزون بر انجام نمازهای واجب، سعی می‌کند همواره در سجده و نیایش یا ادای نمازهای مستحبی باشد. او بدین وسیله می‌خواهد دست نیازش را به درگاه خدای سبحان نزدیک و نزدیک‌تر کند تا به ان درگاه دست رساند و بدین وسیله، حلقه وصل را استوار و استوارتر سازد. او برای حصول به این مقصود از قران کریم نیز بهره می‌جوید و با قرایت ایه‌های نور به دستورات نورانی قران پناه می‌اورد. هر ایه، ‌بلکه هر واژه از واژگان نورانی قران مجید چونان ریسمانی محکم و بندی زرین است که دست توسل نمازگزار روزه‌دار را به درگاه باری‌تعالی استواری بیشتری می‌بخشد. وی در قرایت قران مجید، گوش دل به کلام الهی می‌سپارد و در نماز سر به سجده نیاز می‌ساید.
دعا: در فراخنای میدان رمضان، عناصر معنوی دیگری نیز جاری است که روزه‌دار را برای رسیدن به بارگاه معبود بهتر و بیشتر یاری می‌دهند. دعا و نیایش یکی دیگر از میان‌‌راه‌هایی است که مسیر رسیدن به استان مقصود را سهل و کوتاه می‌کند. در دعا و نیایش رازهایی میان عبد و معبود نهفته و جاری است که فقط روزه‌دار می‌داند و دست طلب دراز می‌کند و معبود می‌شنود و در پرونده عبد ثبت و ذخیره می‌نماید تا به گاه نیاز پاسخ دهد.
ارباب فرموده: (ادعونی استجب لکم) و روزه‌دار هم می‌گوید: لبیک، پس اگر این‌گونه است:

 

دست از طلب ندارم تا کام من براید

 

یا تن رسد به جانان یا جان ز تن براید

 


معصومان که اولیاءالله‌اند، برای حصول بیشتر و نتیجه بهتر و دست‌یازیدن به مقصود، ادعیه فراوانی را فراروی دیدگان روزه‌داران گشوده‌اند. این ادعیه همچون ریسمانی است که ادمی بدان چنگ می‌زند تا به سیاهی نیفتد و راه را گم نکند و از ظلمات برهد. برای روزه‌دار در میدان مسابقه رمضان بهره‌مندی از این ریسمان‌های الهی و چنگ زدن بدان، مسیر رسیدن را هموارتر و هر چه بهتر و بیشتر سهل و ممکن می‌کند.
افطار و افطاری: هنگامی که خورشید جهان‌افروز، بساطش را از پهنه و گستره اسمان جمع کرد و دامنش را از طبیعت بیکران برچید و برای استراحت شبانه به ان سوی کوهستان‌ها خزید، سرخی فلق نشان از بانگی دگرباره می‌دهد تا روزه‌دار متوجه شود به انتهای یک روز از ایام روزه‌داری‌اش رسیده است. ندای ملکوتی اذان مغرب از ماذنه بلند است و روزه‌دار هم سجاده مغرب گسترده. بوی سبزی و رطب تازه و نان و پنیر هم در این فضا پیچیده، و تو با تمام وجود حس می‌کنی این عطر هم کم از عطر معنوی راز و نیاز به درگاه الهی نیست. بلی، در کنار سجاده نیایش، سفره افطاری پهن است. روزه‌دار، نماز را که به جای اورد، بر گرد سفره افطار می‌نشیند تا بدین‌سان روزی از روزهای رمضان را با شرکت در این ضیافت الهی به انتها رسانده باشد. او برای تناول لقمه‌های افطاری، با حلاوت و شیرینی خاصی بسم‌الله الرحمن الرحیم می‌گوید و ان را نوش می‌کند.
اطعام: میدان مسابقه رمضان با هر مسابقه دیگری فرق دارد. در مسابقات دیگر، هر شرکت‌کننده می‌کوشد رقیب را از میدان عقب براند و او را پشت سر بگذارد و تنها خود به مقصود در مقصد برسد و جام قهرمانی را به اغوش کشد؛ اما در میدان‌گاه رمضان این‌گونه نیست. در این میدان‌گاه گاهی روزه‌دار، سفره‌ای می‌گستراند و رقبا را به ضیافت افطاری دعوت می‌کند. این عمل امتیازی ویژه برای روزه‌دار در پی دارد. او معتقد است داور به این عمل روزه‌دار نظری خاص می‌اندازد و امتیازی فوق‌العاده برایش ثبت می‌کند. هر لقمه از ضیافت افطاری، در ترازوی داور وزنه‌ای سنگین است. لقمه‌های اطعام در افطاری ان‌قدر سنگین و ارزشمندند که بهایش را فقط او می‌تواند محاسبه و پرداخت کند.
روزهای روزه‌دار به تزکیه نفس و تهذیب اخلاق سپری می‌شود؛ یعنی او سعی می‌کند به ریاضتی الهی بپردازد تا در درگاه وی پذیرفته شود. در طول روزهای گرم و سرد فصول مختلف، بر روی همه امیال نفسانی خویش پای می‌گذارد و با عزت نفس کامل متحمل هر نوع مرارتی می‌شود. او تمام تلاشش این است که با رعایت ضوابط و قوانین روزه‌داری به جلای روح و تزکیه جان بپردازد؛ زیرا می‌داند روح که صیقل یافت، جسم و جان در دست وی همچون موم خواهد بود و به هر شکلی می‌تواند ان را سامان دهد.
احیا: در فرهنگ پویای رمضان ادابی وجود دارد که به (احیا) معروف است و در حقیقت زنده نگه داشتن روح ادمی است. هر موجودی سرانجامی دارد. به عبارت بهتر، سرانجام هر موجودی به مرگ ختم می‌شود. هرگاه مرگ موجودی فرارسد، جسم ان موجود را دیگر در این اجتماع جایگاهی نیست، بلکه باید به وادی دیگری انتقال داده شود به نام گورستان. اما برخی از عناصر هستند که در عین حیات داشتن، به دلایل مختلف و به دلیل عوامل متفاوت می‌میرند. مردن دل یکی از این موارد است. دل هنگامی می‌میرد که رافت و عطوفت و محبت و مهربانی از سرایش کوچ کند. زایل شدن این صفات الهی ـ انسانی موجبات دل‌مردگی را فراهم می‌اورد و هنگامی که دل مرد، ان دل سخت و زمخت می‌شود و سیاهی و کدورت ان را می‌پوشاند. امان از دل مرده! به هنگامه دل‌‌مردگی، کالبد ادمی همچون تابوتی است که جسد متعفن دل را با خود به این و ان سو می‌برد و صد البته دیگران از بوی عفن و مشمیزکننده ان در رنج و عذاب خواهند بود. اما برای زنده نگه‌داشتن دل، راه‌هایی وجود دارد. یکی از این راه‌ها در فرهنگ رمضان نهفته است و ان زنده کردن دل در ایام (احیا) است.
روزهای احیا بخشی از فرهنگ رمضان است که روزه‌دار در ان ایام به خویشتن خویش می‌پردازد تا روح و دل خود را زنده و بازسازی، بلکه نوسازی نماید. دل‌مردگی صفت رذیله‌ای است در وقتی که محبت و رافت و مهر از سرای دل کوچانده شده باشد. هر روزه‌دار هنگامی که شب از نیمه گذشت، درهای رحمت الهی را به روی خویش گشوده می‌بیند.گرچه احیا شامل ایام و شب‌هایی در نیمه دوم ماه رمضان است که روزه‌داران به شب‌زنده‌داری می‌پردازند، اما در حقیقت با این عمل به احیای دل خویش مبادرت می‌کند و دل که احیا شد، روح انسانیت و جوانمردی زنده می‌شود.
به هنگامه احیا در میدان‌گاه رمضان، پل‌ها و مسیرهای فراوانی به روی روزه‌دار گشوده می‌شود و او خود را در این مسیرهای ارزشمند و طلایی قرار می‌دهد تا نجات یابد. هر کس (قدر) این میان‌‌راه‌ها را بهتر و بیشتر بشناسد و در بهره‌مندی از ان بیشتر بکوشد، سریع‌تر و زیباتر به مقصد می‌رسد و قدر و منزلتش شور‌افرین خواهد بود.
قدر: (انا انزلناه فی لیله القدر). حضرت باری‌تعالی در میدان‌گاه رمضان شب‌هایی به نام (قدر) قرار داده است که اهمیتش طبق فرموده خودش از هزار ماه بیشتر و برتر است. این شب‌ها به نوعی تضمین سعادت، هدایت و عاقبت به خیری برای روزه‌دار به دنبال خواهد داشت. اگر او بتواند قدر این شب‌ها را بداند و از فیوضاتش به نحو مطلوب بهره‌مند شود، خیر دنیا و عاقبت را برای خویش تضمین کرده است. جایگاه شب قدر ان‌قدر والاست که در دل ان عظمتی بالاتر از هزار ماه نهفته است. در چنین شبی سرنوشت هر شخص رقم می‌خورد؛ یعنی قضا و قدر، رزق و روزی، مرگ و زندگی و خیر و شر انسان در ان شب معلوم می‌شود. شبی که نزول قران کریم در ان رخ داده، بی‌گمان برای بشر بسیار پر خیر و برکت است. در این شب فرشتگان عرش مرتب بین اسمان و زمین در رفت‌وامدند تا تقدیر یک‌ساله انسان‌ها را ثبت و ضبط کنند. روزه‌دار ماه رمضان به هر بهانه‌ای دست می‌زند تا نظر ارباب را جلب کند و دل رحیم وی را به روی خویش بگشاید. زهی سعادت بر روزه‌داری که در این شب بتواند در نظرگاه رب جلیل دوست‌تر نمایان شود و زیباتر جلوه و دلربایی کند. برای این مقصود شب قدر، شب گدایی کردن، ضجه زدن، اشک ریختن، ‌توسل جستن و شب توبه و انابه به درگاه باری‌تعالی است.
گدایی بر درگاه سلطان عالم و اویخته شدن بر استان وی، شاهی کردن در برابر شاهان عالم است:

 

ما گدایان خیل سلطانیم

 

شهربند هوای جانانیم

 

بنده را نام خویشتن نبود ج

 

هرچه ما را لقب دهند انیم ج

 

گر برانند و گر ببخشایند ج

 

ره به جای دگر نمی‌دانیم

 


شرکت‌کننده در مسابقه رمضان هر ان مقدار که بتواند حال معنوی خویش را دگرگون‌تر کند، در نزد پروردگار مهربان جایگاه والا‌تری خواهد داشت؛ ‌زیرا ارباب، در این شب خریدار دل‌های شکسته و جان‌های مشتاق به خویش است.
خیرات: از دیگر اداب مسابقه رمضان، بذل مال و ایثار جان است. هر روزه‌دار سعی می‌کند در عرصه میدان‌گاه رمضان با بذل و بخشش و توزیع پاره‌ای از اموال خویش، محبت و ترحم خدای سبحان را به سوی خود جلب کند. او با دادن افطاری به روزه‌داران و کمک به نیازمندان و توزیع خیرات برای اموات و درگذشتگان می‌کوشد هر چه بیشتر امتیاز به دست اورد. همچنین برخی از شرکت‌کنندگان در مسابقه رمضان، فرهنگ اهدای خون را به بانک خون مراکز بهداشتی ـ درمانی که نوع ایثار محسوب می‌شود، راه دیگری برای رضای خدا می‌دانند. البته تمام این امور بهانه‌‌هایی است برای جلب نظر حضرت دوست.
روز قدس: اخرین ادینه میدان‌گاه رمضان (روز قدس) نام دارد. قدس قبله‌گاه اول مسلمانان عالم است. اکنون بیش از نیم قرن است مسلمانان و هم‌کیشان رمضانیان در ان سرزمین از ستم صهیونیسم جهانی رنج می‌برند. برای جلب نظر حضرت دوست، جمعه اخر ماه رمضان همگان به خیابان‌ها می‌ایند و اجتماع عظیمی را شکل می‌دهند تا برای تظلم‌خواهی و هم‌دردی با هم‌کیشان خود در سرزمین‌های مظلوم و تحت اشغال کافران ستمکار فریاد دادخواهی بلند کنند. اکنون سال‌هاست (روز قدس) بخشی از ایین و اداب فرهنگ رمضان شده است.
عید فطر: سرانجام و انتهای میدان‌گاه رمضان به عید فطر می‌انجامد. هنگامی که هلال ماه شوال رویت شد، در حقیقت زنگ پایان مسابقه نواخته می‌شود. این لحظات به قدری برای روزه‌دار حلاوت دارد که گویی جشنواره‌ای شیرین در قلب روزه‌دار برپا گردیده است. او به پایان مسابقه رمضان رسیده و اینک از ضیافت رمضان خارج و در ضیافتی دیگر به مهمانی میزیانی می‌رود که تمام اعمال فرهنگ رمضان را برای جلب نظر او انجام داده است. در روز عید فطر به هنگامه طلوع خورشید عالم‌افروز، دوگانه‌ای به جماعت به جای می‌اورد که به نماز عید فطر موسوم است. ان‌گاه به شکرانه یک ماه روزه‌داری و به صورت ویژه در محضر رب‌الارباب بودن، بخشی معین از مال خویش را به عنوان فطریه و صدقه عید فطر برای خود و اهل و عیال خویش جدا می‌کند تا به دست نیازمندان و درماندگان برساند.
خدایا! ما را در ژرفای اقیانوس زلال فرهنگ رمضان که ماه خودسازی و جلب رضایت خداوند سبحان است، غرق فرما.

 

منبع : مجله  اشارات  تابستان سال 1394 شماره 159  / نویسنده : قربان صحرایی چاله‌سرایی

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه