ویژه ماه مبارک رمضان

ماه رمضان، ماه بستن بار معنوی و اخروی

ماه رمضان، ماه بستن بار معنوی و اخروی

انسان باید پیش از فرارسیدن ماه مبارک رمضان امادگی جسمانی و روحانی تحصیل نماید و دوام ان را در طول ماه از خدا تمنا کند. ماه رمضان ماهی است که بندگان الهی باید بار سفر اخرت و معنویت و انسان کامل شدن خویش را بر بندد. رسیدن به این فیض عظیم، سلامتی ظاهری و امادگی باطنی و ایمنی از نارسایی ­های زندگی و تسلیم محض در برابر حق و خواسته های او را می طلبد تا در نتیجه، مومن بهره کاملی از ان حاصل کند." پس ماه رمضان ماه بستن بار معنوی و اخروی است.


اگر انسان سالم نباشد نمی تواند از فیض روزه و اعمال ظاهری در ماه رمضان بهره مند گردد. به هر حال همین عمل ظاهری روزه و گرسنگی، اثار و برکاتی دارد. اگر سالم نباشد نمی تواند بهره خودش را از این عمل ظاهری ببرد و استفاد کند.

سلوک معنوی، مستحب و واجب
چرا بحث امادگی جسمانی را این طور به تفصیل مطرح می کنیم. دو جهت دارد: جهت اول ان این است که کسانی که در وادی تهذیب و تطهیر و طی طریق قرب الهی قرار می گیرند، نوعا این طور هستند که از جسم خودشان غافل می شوند و امادگی­های جسمانی را روز به روز از دست می دهند و به امراضی ابتلا پیدا می کنند. خیلی از اساتید اهل معرفت به این مسیله توجه داشته ­اند که شاگردانشان به این افت مبتلا نشوند. حالا من یکی دو نمونه را هم عرض میکنم. این دو نمونه هم از مرحوم ایت الله جعفری هست و هم از ایت الله پهلوانی. یکی در باب روزه ماه رجب و شعبان است که این همه تاکید شده. حتی در دعای هلال این ماه هست که: "اعنی علی الصیام و القیام"یعنی کمک کن که این ماه را روزه بگیرم. خیلی ­ها هم که در وادی معنوی هستند این سه ماه را متصل میکنند. یعنی از ابتدای رجب تا پایان رمضان روزه میگیرند. خب این بزرگواران تاکید داشتند که "مراقب باشید که یک وقت انجام روزه مستحب ماه رجب و شعبان باعث نشود که شما از فریضه ماه رمضان بیفتید" و این را تاکید میکردند. چون این فریضه و واجب است و ان مستحب. این هم مبنا دارد.

یا در باب محاسبه گذشته نفس (که حالا ان محاسبه هم مستقلا باید بحث بشود) کسی که در باب روزه، گذشته خودش را محاسبه میکند، ممکن است در این محاسبه ای که انجام میدهد متوجه شود که چون تحت تربیت خانواده متدینی نبوده یا اگر متدین هم بودند خیلی با ظرایف فقهی اشنا نبودند، از زمان تکلیف شرعی، روزه خودش را نگرفته باشد یا مکلف بوده اما مثلا به حساب نوجوانی و جوانی یک ابی در این ماه مبارک رمضان خورده. اینجا کفاره عمدی بر دوش او هست. کفاره عمدی چیست؟ اینکه یا 60 روز روزه بگیرد و یا اینکه 60 مسکین را طعام بدهد. هم مرحوم ایت الله جعفری و هم مرحوم ایت الله پهلوانی (رضوان الله تعالی علیهما) تاکید می کردند که "حتما 60 طعام برای مسکین را انجام دهد. یعنی 60 روز روزه را نگیرد. چون اگر کسی60 روز روزه ­ای بگیرد که یک ماهش هم پشت سرهم است، این سبب می شود که بدنش زود فاسد شود." اینقدر توجه می دادند.

مبنای اینکه اگر مستحبات به انجام واجبات ضرر می زند، نباید انجام داد، دو روایت هست. یک روایت خیلی مفصل است از رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) که این توصیه های حضرت به امیرالمومنین (صلوات الله و سلامه علیه) است که همه با "یا علی، یا علی"  شروع می شود. در یک جا حضرت می فرمایند که: " اذا رایت الناس یشتغلون بالفضایل، فاشتغل انت باتمام الفرایض" اگر دیدی مردم مشغول مستحبات و کارهای خیر استحبابی هستند، تو ان واجباتت را کامل کن. یعنی اگر مستحب باعث می شود که به کمال فریضه، نه اصل فریضه اسیب برسد، ان مستحب را ترک کن. واجب برای تو تکمیل واجبات است.

روایت دیگر از امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه نقل شده که " اذا اضرت النوافل بالفرایض فارفضوها" اگر انجام مستحبات سبب اسیب دیدن واجبات شد، مستحبات را ترک کنید...مکتب تربیتی مرحوم ایت الله جعفری، مرحوم ایت الله پهلوانی و مشایخ سلوکی اینها، منطبق بر ایات و روایات و عقل است. هم نقل هم عقل. و اینها یک مطالب ذوقی و سلیقه ای نیست. این یک جهت که سالک باید مراقبت از جسم خودش بکند تا بتواند اعمال ظاهری عبودی خودش را درست انجام دهد.

عرفان عملی، خشک نیست
جهت دومی که این بحث را به تفصیل عرض کردیم این است که مرحوم ایت الله پهلوانی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند که "عرفان عملی را جوری باید به مردم معرفی کرد که توی ذوق اینها نخورد، خشک نباید معرفی شود." لذا بعضی ها که سیر و سلوک را معرفی می کنند طوری تعریف می کنند که مخاطب اینطور تصور می کند که اگر بخواهد در این وادی ورود پیدا کند، باید از کار و تلاش و تفریح و لذت های حلال و همسر و فرزند و خورد و خوراک خودش دست بردارد. درحالی که اینطور نیست. شما وقتی نگاه میکنید می بینید که یک سالک با غیر سالک در ظاهر خیلی تفاوت ندارند. شما یک ظرف غذا می اورید غیر سالک این غذا را می خورد، سالک هم این غذا را می خورد. یعنی ظاهر را که نگاه می کنی تفاوتی نمی بینید. یا نماز را که مثلا یک سالک می خواند یا غیر سالک می خواند یک دو رکعتی یا چهار رکعتی یا سه رکعتی او می خواند این هم می خواند، اما تفاوت اینها از زمین تا اسمان هست. تفاوت به چیست؟

تفاوت به جهت هست. دیگری وقتی غذا می خورد برای لذت می خورد. ازدواج می کند برای لذت، تفریح می رود برای لذت، یا سلامتی جسمانی­ اش. جهت کارهای او همین امور مادی دنیوی است. اما سالک این طور نیست. غذا می خورد، جهت دارد که " قو علی خدمتک جوارحی". می خورد که من نیرو پیدا کنم تا بندگی خدا را بکنم. نمازش همین طور هست. ازدواجش همین طور هست. کارهای او جهت دارد. منتها این جهت عبودی، با مراتبی که طی می کند، چون اینها باید برای او به صورت ملکه بشود که در قالب مراقبه و محاسبه و مراتب مراقبه و محاسبه می­گنجد.

چای خوردن سالک هم عبادت است
پس جهت دوم این شد که عرفان عملی و سیر و سلوک، نباید خشک معرفی شود که اگر کسی در این وادی امد، اینگونه تصور نکند که در واقع یک تزاحمی هست بین کارهای دنیوی و تزکیه و تهذیب نفس؛ نه این طور نیست. اتفاقا کسی که اهل معنویت باشد دنبال قرب خدا باشد محبتش بیشتر خواهد بود. چون کسانی که در سیر و سلوک نیستند و اهل تهذیب نیستند و جهت عبودی ندارند وقتی سفره افطارشان خدشه ببیند نسبت به همسرشان مکدر می­شوند چرا؟ چون اینها ذهنشان همین مسایل مادی است. اما او که در این وادی سیر و سلوک است، این طور نیست. او نگاهش به همسر، یک نگاه دیگر است. به عنوان بنده خدا به او نگاه می کند. به اینکه جلوه ای از اسماء و صفات الهی است دارد به او نگاه می کند. این دید فرق می کند. شما در ظاهر تفاوتی نمی بینید. اما در حقیقت و باطن یک غوغایی است و فاصله هاست. اصلا راه فرق می کند. مثلا وقتی برای یک انسان مقدس متدین چایی می اورند خب تشکر هم می کند. ولی برای یک سالک چایی می اورند این چایی اش هم می شود عبادت! چایی می خورد اما در همین چایی هم جهت دارد که من نشاط پیدا کنم که درست بتوانم وظایف بندگی خودم را انجام دهم.

سر توصیه به مراقبت از جسم
محور دیگری که اینجا باید بحث کنیم این است که سر توصیه به مراقبت از جسم و بدن چیست؟ این در کلمات مرحوم ایت الله پهلوانی به خوبی تبیین شده. خوب این را دقت کنید. ببینید اهل معرفت وقتی در باب جسم و بدن هم می خواهند حرف بزنند این طور حرف می زنند. کلمه اول­شان، کلمه 204 کتاب "عید وصال" هست و کلمه دومشان کلمه 132 کتاب عید وصال هست. خوب این را دقت کنید. این از گمشده های ماست خصوصا بین نسل جوان و انهایی که امدند به سمت معنویت.

ایشان می فرمایند که "اگر انسان سالم نباشد نمی تواند از فیض روزه و اعمال ظاهری در ماه رمضان بهره مند گردد." به هر حال همین عمل ظاهری روزه و گرسنگی، اثار و برکاتی دارد. اگر سالم نباشد نمی تواند بهره خودش را از این عمل ظاهری ببرد و استفاد کند. خب این مال جسمش است. حالا روحش چطور؟ هر دو جهت را دارد: "و اگر شخص روزه دار به شک و شبهه و شرک و الودگی های درونی مبتلا باشد امکان ندارد، نتیجه کاملی را که اولیای الهی از ماه صیام می گیرند به دست اورد."­ تعبیر را ببینید می فرماید "امکان ندارد". پس هم سلامتی جسمانی و هم سلامتی روحی. این دو اگر نباشد ان بهره کاملی که اولیای الهی می برند نمی تواند ببرد. این یک هشداری است برای ما که قبل از ماه مبارک رمضان به اصلاح بدنمان بپردازیم و به اصلاح روح خودمان بپردازیم تا بتوانیم این بهره کامل را ببریم.

ایشان همین را توصیه می کنند می فرمایند "انسان باید پیش از فرا رسیدن ماه مبارک رمضان امادگی جسمانی و روحانی تحصیل نماید." در امادگی جسمانی، جسم یک جوری است که وقتی مشکلی پیدا می کند خودش را نشان می دهد. دندان شما مشکل داشته باشد بلافاصله درد در ان نقطه شروع می شود و مثل یک زنگ خطری خبر می دهد که اینجا مشکلی ایجاد شده است. قلب شما ریه شما استخوان درد شما. خیلی زود ادم می فهمد که مشکلی پیدا کرده. اما الودگی های روحی نخیر، به این راحتی انسان نمی تواند انها را پیدا کند. این یک محاسبه جدی قبل از ماه رمضان می خواهد که این گرفتاری اش چیست؟

در ادامه می فرمایند: "انسان باید پیش از فرارسیدن ماه مبارک رمضان امادگی جسمانی و روحانی تحصیل نماید و دوام ان را در طول ماه از خدا تمنا کند." یک وقت هست که شما به ماه رمضان که وارد می شوی سلامت جسمانی داری، یک روز دو روز سه روز روزه می گیری بعد مشکل پیدا می کنی. لذا­ می فرماید که از خدا تمنا و درخواست کند هم سلامتی جسمانی و هم دوام این سلامتی را. چرا؟ جهت این است: "تا از ضیافت کامل الهی بهره مند گردد." بعدا عرض خواهیم کرد که این ضیافت یعنی چه؟ اجمالا فقط بدانید که این ضیافت، ضیافت ترک است. حالا ترک خودش مراتبی دارد به یک جایی می رسد که به ترک الترک و نفی النفی می رسد.

کلام بعدی ایشان این است که می فرمایند که "کسب درجات بالا و نتایج اخروی به وسیله اعمال صالح ممکن است و نیز سیر انسان در کمالات معنوی، وابسته به این است که سالم باشد و قدرت استفاده از مظاهر دنیا را داشته باشد." اگر کسی پا نداشته باشد ضعیف باشد، این نمیتواند از برکات جهاد یا دفاعی که شروع شده بهره ببرد.

یا بیماری دارد که نمی تواند در مسجد حضور پیدا کند و از برکات مسجد بی بهره شده. یکی از کلمات ایشان هم در رابطه با مسجد هست که این را بعدا مفصل عرض خواهیم کرد که مسجد در دیدگاه سالک که ریشه در مکتب اهل بیت دارد چه جایگاهی دارد. اصلا خودش موضوعیت دارد. حالا اجمالا این را بدانید که اگر نماز واجبی در خانه با حضور قلب انجام بگیرد اما در یک مسجدی شما حضور پیدا کنی که در این مسجد سرو صدا باشد و ان حضور قلب نباشد، چیزی که در مسجد گیر شما می اید در خانه گیرتان نمی اید. خود این بیت الهی، خانه الهی، خودش موضوعیت دارد که بحث ان مفصل است.

سلامتی در دین و بدن در روایات
مبنای این توصیه روایات است. چند تا از روایات را عرض کنم. یکی این روایت که از رسول خدا صلی الله علیه و اله نقل شده است که: " العلم علمان علم الادیان و علم الابدان" پس ببینید معلوم است که بدن مهم است که حضرت فرمود دو تا علم داریم یکی علم دین و یکی علم بدن. پس بدن مهم است که یک عده ای بروند عالم بشوند برای اینکه این بدن درمان و اصلاح بشود.

روایت دیگر را خصوصا نسل جوان باید خوب توجه کنند. چون گاهی ان جوانی اینها باعث می شود که دست به یک کارهای خطرپذیر بزنند! حالا موتور سوار هست یا ماشین سوار هست، یک کارهایی بکند که سلامتی جسمش دچار خطر شود. حالا مکتب اسلام چه جوری تربیت می کند؟ روایت دارد که: "نهی رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم عن ینام علی سطح غیر محجر" حضرت نهی فرمودند از اینکه شما بروید به پشت بامی بخوابید که این پشت بام حفاظی ندارد. وقتی پشت بام حفاظ ندارد احتمال دارد که انسان از پشت بام پرت بشود و جسمش اسیب ببیند. یعنی این جسم را باید حفظ کرد. اگر کسی در پشت بامی خوابید که حفاظ ندارد، قطعا سقوط نمی کند ولی احتمال دارد. حضرت همین احتمال را هم به ان توجه دادند. یعنی این بدن را باید حفظ کرد. انسان بی خودی ان را در معرض اسیب قرار ندهد مگر در جایی که تکلیف باشد که ان بحث دیگری است.

دعای 23 صحیفه سجادیه هم نمونه دیگری است. این را بدانید که هر چیزی که معصومین صلوات الله از خدا خواسته اند این مطلوب است. یعنی هم باید در قالب دعا از خدا خواست هم انسان تلاش کند که اینطور بشود. مثلا وقتی ما می گوییم که "خدایا به ما توفیق روزه گرفتن بده" یعنی هم از خدا درخواست این توفیق را می کنیم و هم تلاش می کنیم که روزه را بگیریم. در دعای 23 امام سجاد صلوات الله و سلامه علیه می فرمایند: " و اﻣﻨﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﺎﻟﺼﺤﻪ و اﻻﻣﻦ" بر من منت بگذار به تندرستی و امنیت. حالا این امنیت اینجا دیگر قید ندارد. امنیت نسبت به جسم خودش، امنیت مادی، امنیت معنوی و حتی مراتب بالای امنیت. حتی امنیت از شرک خفی! همه اینها را شامل می شود. "و امنن علی بالصحه و الامن و السلامه فی دینی و بدنی". ببینید اینجا هم علم الادیان و علم الابدان. نعمت سنگین را میگویند منت. بر من منت بگذار چه به من بده؟ یکی سلامتی در دینم و یکی هم سلامتی بدنی.

رمضان، ماه بستن بار معنوی و اخروی
کلام بعدی مرحوم اقای پهلوانی رضوان الله تعالی علیه این است که ایشان توصیه می کند که سالک باید در ماه مبارک رمضان، بار معنوی و اخروی خودش را ببندد. این خیلی مهم است. این کلام ایشان در کلمه 203 عید وصال امده است. ایشان می فرمایند که: "ماه رمضان ماهی است که بندگان الهی باید بار سفر اخرت و معنویت و انسان کامل شدن خویش را بر بندد. [خوب این بار چه جوری بسته می شود؟ این امادگی می خواهد] و البته رسیدن به این فیض عظیم، سلامتی ظاهری و امادگی باطنی و ایمنی از نارسایی­های زندگی و تسلیم محض در برابر حق و خواسته های او را می طلبد تا در نتیجه، مومن بهره کاملی از ان حاصل کند." پس ماه رمضان ماه بستن بار معنوی و اخروی است. این است که حافظ هم می فرماید که:

 نگویمت که همه ساله می‌ پرستی کن/ سه ماه می خور و نه ماه پارسا می باش

اگر در این ماه رمضان اصلاح باشد باقی ایام دیگر هم درست خواهد بود. خیلی سخت نخواهد بود. همه این کلماتی که ایشان دارند ریشه روایی در روایات معصومین دارد که به ان توصیه شده است. ایشان در استانه ماه مبارک رمضان به شاگردانشان دستوراتی را می دادند. بعضی از این دستورات عمومی بود یعنی همه شاگردان باید انجام دهند. بعضی از این دستورات مناسب مرتبه سیر اینها بود که هر کسی چه مقدار سیر کرده و به میزان سیر او یک دستور ویژه ای در رابطه با ماه مبارک رمضان میدادند که این شاگرد سالک­شان بتواند بار معنوی و اخروی خودش را در این ماه ببندد.

خطبه شعبانیه و ماه رمضان
اینکه ایشان قبل از حلول ماه مبارک رمضان دستورات ماه رمضان را می دادند اولا، و بعد توجه می دادند به اینکه باید بار معنوی و اخروی خودتان را برای بعد از ان ببندید ثانیا، ریشه ان روایاتی است که مهم ان خطبه شعبانیه رسول خدا صلی الله علیه و اله است که اسمش خطبه شعبانیه است، اما همه ان در رابطه با ماه رمضان است. یعنی قبل از ماه رمضان حضرت توصیه می کردند برای رمضان. هم اهمیت رمضان را مطرح می کردند و ادم می فهمد که باید بار خودش را ببندد و هم می گفتند که چه باید بکنید. چه جوری بار خودتان را ببندید. این خطبه شعبانیه به قدری با عظمت هست و لطایف و ظرایفی دارد که مرحوم ابن طاوس رضوان الله تعالی علیه، طلیعه کتاب اقبال الاعمالش را همین خطبه شعبانیه قرار داده است. یعنی شما اقبال را که باز می کنید همان اول اقبال مرحوم ابن طاوس، خطبه شعبانیه را می بینید. امام راحل ما رضوان الله تعالی علیه هم در کلماتشان بخشی از این خطبه را دارند. مرحوم ایت الله پهلوانی رضوان الله تعالی علیه هم در کلماتشان بخشی از این خطبه را اورده اند. اما این خطبه لطایف و دقایقی دارد لذا باید ما بیشتر به این خطبه بپردازیم.

این خطبه برای عموم خصوصا اهل سلوک مطالب راهگشایی دارد. من اینجا یک نکته ای را عرض کنم، خوب توجه کنید. غیر سالکین یعنی انهایی که در وادی طریق توحید نیستند، وقتی که اعمالی را انجام می دهند، حالا یا برای این انجام می دهند که به ثواب الهی برسند و بهشت نصیبشان بشود و نعمت های بهشتی، و یا اینکه از جهنم می ترسند. می گویند که ما جهنم نرویم، حالا ان درجات بالای بهشت را نمی خواهیم. در این خطبه اعمال و ثواب هایی ذکر شده. سالک وقتی که می خواهد از اینها استفاده کند این طور است که وقتی می بیند که ثواب عملی پر رنگ هست و اثاری دارد، این عمل را برای ان ثواب انجام نمی دهد. بلکه از ثواب کشف می کند که میزان محبوبیت ان عمل را در نزد مولی. این خطبه در مفاتیح هم امده ترجمه خطبه هم امده خوب همه می خوانند که این کارها را انجام دهند و این اثار را هم دارد. اما سالک وقتی این را می خواند، دیدش فرق می کند. می گوید چیزی که محبوب اشرف کاینات است، محبوب خداست. کشف می کند میزان محبوبیت در نزد مولای خود را. چون تو دوست داری من انجام می دهم.

فرازی از خطبه شعبانیه که موید طریق سالکان
این خطبه فرازهای مهمی دارد که با یا ایها الناس یا ایها الناس، حضرت سفارشات خودشان را دارند. راوی خطبه امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه است. البته امام رضا صلوات الله و سلامه علیه نقل می کنند از پدران خود که می رسد به امیرالمومنین. حضرت در ان مجلس حضور داشته، این خطبه را شنیده و نقل می کنند. حتی در انتهای خطبه یک گفتگویی هم جلوی جمع بین حضرت و رسول خدا رخ می دهد که امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه ان را هم نقل می کنند.

خطبه اینطور شروع می شود " ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکه و الرحمه و المغفره." "مردم ماه خدا اقبال کرده و به شما روی اورده."خوب هر اقبالی استقبالی می خواهد. این ماه اقبال کرده به شما برکت دارد رحمت دارد مغفرت دارد. حالا برکت، ان خیر ماندگار را گویند. لذا این برکه که می گویند، ان جایی است که اب جمع می شود و می ماند. رحمت هم، رحمت خاصه الهیه است. مغفرت هم فقط شامل گناهان نمی شود. مغفرت خودش یک درجات عالی است که در بهشت هم بهشتیان مغفرت الهی را تقاضا می کنند که این را ما در بحث دعای کمیل در ذیل ان فرازهای "اللهم اغفر" دعای کمیل مفصل توضیح داده ایم.

" شهر هو عند الله افضل الشهور" سال دوازده ماه دارد. اما هیچ کدام ان مثل ماه رمضان نیست. " ایامه افضل الایام" و روزهای ان هم با روزهای باقی سال تفاوت دارد. یک فضیلت و خیراتی در این روزها نهفته که در سایر ایام نیست. "و لیالیه افضل اللیالی" شب هایش هم همین طور هست و " ساعاته افضل الساعات" حالا ساعات را لحظه معنا کنیم یا همان ساعات فرقی نمی کند. لحظه های این ماه با لحظه های ماه های دیگر فرق دارد.

در یک روایتی این یک مقداری باز شده است. ان روایت هم باز از رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم هست که حضرت فرمودند: " لو یعلم العبد ما فی رمضان لود ان یکون رمضان السنه." اگر بنده بداند که چه خیراتی و چه برکاتی و چه اثاری در ماه رمضان نهفته است دوست داشت همه سالش بشود ماه رمضان. این است که مرحوم اقای پهلوانی می فرماید که سالک باید بار خودش را در این ماه ببندد. چرا؟ چون ماه های دیگر شب هایش مثل این ماه نیست، روزهایش مثل روزهای این ماه نیست. اثار و انواری که در این ماه موج می زند در سایر ماه ها نیست لذا سالک باید بار خودش را ببندد.

بعد حضرت فرمودند که "هو شهر دعیتم فیه الی ضیافه الله و جعلتم فیه من اهل کرامه الله" حالا قبل از اینکه من این را توضیح بدهم، یک توجهی بدهم عزیزان را به این مسیله که حضرت در خطبه فرمودند که روزهایش فرق می کند شب هایش فرق میکند لحظات و ساعاتش فرق می کند. رمضان کجا و غیر رمضان کجا؟ در رابطه با ماه مبارک رجب و همین طور شب جمعه، بحث ندای ملک مطرح است. در مورد شب جمعه از امام باقر صلوات الله و سلامه علیه نقل شده که: " ان لله تعالی لیامر ملکا ینادی کل لیله جمعه من فضل عرشه من اول اللیل الی اخره" خدا دستور می دهد به یک ملکی در هر شب جمعه از بالای عرشش از اول شب جمعه تا اخر شب. این ندا شاهد عرض ماست. این ملک، دعوت نامه الهی، خواسته و مطالبه حضرت حق را با بنده­ها در میان میگذارد و ندا می دهد. پس در بین ایام هفته این اتفاق کی می افتد؟ فقط شب جمعه از کی؟ از اول شب تا اخر شب.

در ماه رجب این اتفاق در هر 30 شب ماه رجب صورت می­گیرد. ان جا ملک داعی است. " ان الله تعالی نصب فی السماء السابعه ملکا یقال له الداعی فاذا دخل شهر رجب ینادی ذلک الملک کل لیله منه الی الصباح" تا اول صبح ندا می دهد. حالا در رابطه با صبح هم یک اختلاف نظری هست که صباح که اینجا گفته شده ایا تا همان اذان صبح است یا تا ان موقعی است که هوا روشن می شود. پس در هفته فقط شب جمعه شد و در ماه رجب 30 شب شد از ابتدای شب تا صبح.

اما در ماه رمضان این طور نیست. حضرت حق روز و شب بنده ها را می خواند و تناثر رحمت دارد. این چیزهایی که بر سر عروس می پاشند، رحمت الهی از اسمان همین طور می ریزد. این در دو روایت هست. یکی از امیر المومنین صلوات الله وسلامه علیه نقل شده که: " ما من یوم و لیله من الشهر الا والبر من الله تعالی یتناثر من السماء علی هذه الامه" بر یعنی خوبی و نیکی. روز و شبی در این ماه نیست مگر ان که در ان خیر و نیکی از اسمان بر امت می­ریزد. اینجا قلوب مستعده می خواهد که هر کسی به اندازه هنرش و قابلیتش و توفیقش، اینها را جذب کند.

ببخش، در عوض ارتقا پیدا می کنی
روایت دیگر بحث ندا هست. روایت از رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم است که: " یامر الله ملکا ینادی کل یوم من شهر رمضان فی الهواء: ابشروا عبادی، فقد وهبت لکم ذنوبکم السالفه، وشفعت بعضکم فی بعض فی لیله القدر الا من افطر علی مسکر او حقد علی اخیه المسلم." "در هر روز ماه رمضان، ملکی این ندا را میدهد که ای بندگان مژده! خدا فرموده گناهان گذشته شما را بخشیدم و شفاعت شما را در رابطه با یکدیگر در شب قدر هم قبول کردم. مگر کسی که اهل شراب باشد یا کینه برادر مسلمانش را در دل داشته باشد." لذا عزیزان اگر نسبت به مومنی کینه ای دارید از قلوبتان بیرون کند. دیشب یک اقایی امد و گفت که "هر کار می کنم نمی توانم ببخشم" من به ایشان عرض کردم که "اگر الان از کنار خانه این اقا رد بشوی بعد یک دفعه ببینی که اینجا اتش گرفت شعله های اتش دارد می رود بالا چه کار می کنی؟ می توانی بی تفاوت باشی یا اینکه می روی خاموش می کنی که رفیقت و فامیلت را و خانواده اش را نجات دهی؟" گفت "نه خوب می روم درست نیست بی تفاوت باشم." گفتم: "پس چطور راضی می شوی که این به اتش دنیا نسوزد اما به اتش اخرت که بنا به روایت از قیر سیاه تر است در ان گرفتار بشود. برای چه؟ اگر دین خدا را اسیب زده بله، اما این چیزهای دیگر چرا نبخشی؟ ببخش، در عوض ارتقا پیدا می کنی." لذا در ایات قران هم ما داریم که می فرماید که می توانی مثلا این کار را بکنی، اما اگر ببخشی بهتر است. با این بخشش ها، چیزی گیر انسان می ­اید. خدا رحمت کند مرحوم ایت الله برهان (رحمت الله علیه) را. ایشان از شاگردان مرحوم ایت الله قاضی بودند. و بعد هم که امده بودند ایران، هر سال می رفتند نجف دیدن مرحوم اقای قاضی و مرحوم اقای قاضی هم به ایشان یک مشت نقل می دادند و ایشان نقل ها را می اوردند. مرحوم ایت الله جعفری می­فرمودند که ما هم از ان نقل ­ها استفاده کردیم.

مرحوم ایت الله پهلوانی وقتی می روند قم یک نامه ای می نویسند به استادشان مرحوم اقای برهان به این مضمون که ما طلبه شما بودیم و شاید یک وقت ان احترام و ادبی که لازم بود را رعایت نکردیم و ایشان یک حلالیتی طلبیده بودند. خود مرحوم ایت الله پهلوانی برای بنده نقل کردند و فرمودند که "اقای برهان برای من در پاسخ فرموده بودند که من هر شب تا همه را حلال نکنم به خواب نمی ­روم و خوابم نمی ­رود." امیدوارم که خداوند به همه ما توفیق عنایت کند و این دعای قرانی که (در مسبحات است که شب ها بخوانید و ایه قران است، اما دعاست) "و لا تجعل فی‌ قلوبنا غلا للذین امنوا ربنا انک روف رحیم" کینه مومنی در دل ما نباشد. اگر ادم در ماه رمضان نتواند اینها را اصلاح کند بعد رمضان نمی شود اصلاح کند. چون:

 ای دل به کوی دوست گذاری نمی‌کنی/اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی. ماه رمضان همه اسباب جمع است اگر انسان کاری نکند بعد رمضان هم معلوم نیست توفیق پیدا کند.

 

 منبع : rezataran.ir

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه