ویژه نیمه شعبان ولادت حضرت مهدی موعود(عج)

عدالت اقتصادی مهدوی

عدالت اقتصادی مهدوی

بهره برداری بهینه از استعدادها و ظرفیت ها و امکانات و توزیع عادلانة امکانات و تعاون بر برّ و تقوی و ارتقای سطح اخلاق و معنویت و ایثار و انفاق در راه خدا، هم چنین تلقی از عدالت به عنوان تکلیف و وظیفه و عبادت و خدمت در راه خدا، خود از بهترین زمینه ها برای تقویت بنیادهای عدالت خواهی وگسترش فرهنگ گرایش به عدالت و پاسداری از حریم و حدود آن است

سوالات :
1. شاخصه های عدالت اقتصادی مهدوی چیست؟
2. جهانی سازی در رابطه با نابرابری چه ارمغانی آورده است؟
3. جهانی سازی در رابطه با فقر چه دست آوردی داشته است؟
4. آیا امیدی به بهبود فقر و نابرابری هست؟ به عبارت دیگر، آیا نظام سرمایه داری کنونی، ساز و کارهای مناسبی برای تحقق عدالت اقتصادی جهانی دارد؟
5. برای رسیدن به شاخصه های عدالت اقتصادی و برون رفت جهان از بحران کنونی چه باید کرد؟
6. با توجه به شاخصه های عدالت اقتصادی، سیاست های اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
7. راهکارها و موانع رسیدن از وضعیت موجود اقتصادی ایران، به وضعیت مطلوب عدالت اقتصادی مهدوی چیست؟
پاسخ سوال 1)
شاخصه اصلی در مکتب ولایت و امامت و مهدویت، عدالت و قسط است. عدالت و قسط آرمان بزرگ انبیا و اولیای گرامی اسلام است. آیات قرآن کریم و سیره نبوی و علوی(ع) بر این امر زندگی بخش گواه است. امام علی(ع) نیز در بیانات فراوانی عدالت را جان مایه حیات اجتماعی و سیاسی جامعه و قوام ملک و ملت دانسته و فرموده است:

((العدل حیاة28؛ عدالت حیات و زندگی است)).

((العدل حیاة الاحکام29؛ عدالت مایه حیات احکام الهی است)).

((العدل قوام الرعیة30؛ عدالت مایه پایداری جامعه است)).

((العدل اقوی اساس31؛ عدالت نیرومندترین پایه و اساس است)).

((ان العدل میزان الله سبحانه الذی وضعه فی الخلق و نصبه32؛ عدالت ترازوی خداوند سبحان است که آن را در میان بندگان خود وضع کرده)).

آری، عدالت جوهرة احکام الهی است و هر جا عدالت هست، اسلام هست و هر جا عدالت نیست باید گفت انحراف از اساس آفرینش است؛ چون عدالت در تکوین و تشریع معیار و مبنا و اساس میزان است و انحراف از آن انحراف از میزان الهی است که ((العدل میزان الله سبحانه الذی وضعه فی الخلق)).

همان طور که از بیانات نورانی امیربیان استفاده می شود، از عدالت به عنوان یک امر فردی و شخصی، سخن گفته نشده؛ گرچه شرط اصلی تحقق عدالت اجتماعی، قضایی و اقتصادی انسان های عادل و عدالتخواه و عدالت پرور است، ولی عدالت یک امر جامع اجتماعی، سیاسی، حکومتی، عمومی و همگانی است و کلیة نظامات فردی و اجتماعی را شامل می شود، کلیه ابعاد فردی و اجتماعی جوامع انسانی را در بر می گیرد و نسبت به دوست و دشمن یک اصل و یک ترازوی الهی است. عدالت عامل صلاح و اصلاح دین و دنیا و مایه بقا و تداوم و پایداری، صیانت و حصانت دولت ها و ملت ها و یک سیاست عام و فراگیر است.

((لن تحصن الدول بمثل استعمال العدل فیها)).33

((هرگز چیزی به مانند عمل کردن به عدالت، دولت ها را صیانت نخواهد کرد)).

((من عمل بالعدل حصن الله ملکه)).34

((هرکس به عدالت عمل کند، خداوند ملک او را از گزند حوادث صیانت خواهد کرد)).

((ما حصن الدول بمثل العدل)).35

((هرگز در استحکام پایه های حکومت ها چیزی هم چون عدالت نخواهد شد)).

حصن به معنی دژ و قلعه و حصار است. همان طور که در روایات از توحید و ولایت به عنوان حصن یاد شده، از عدالت ـ که یکی از صفات برجسته خداوند متعال و اولیای حضرت حق است ـ نیز به عنوان حصن حصین و قلعة فولادین و حصار استوار اهل یقین و دژ مستحکم دولت های عدالت خواه و عدالت گستر یاد شده و رمز بقا و پایداری و تداوم حاکمان دین و اصحاب ایمان و یقین به حساب آمده است تا به برکت عدالت حقوق همه رعایت و روابط جامعه، سالم و سازنده و امیدوار کننده و پایدار باشد. البته این امتحان بزرگی است و نیازمند فداکاری و ایثار و قطع تعلق و وابستگی نسبت به دنیا و عشق و معرفت و ایمان نسبت به خداوند متعال و آخرت است که فرمود:

((قد احیا عقله و امات نفسه)).36

((عارف بالله عقل خود را احیا کرده و شهوات و تمایلات نفسانی خود را میرانده است تا به روح یقین رسیده و به ابواب سلامت بار یافته است)).

شاخص ها، سیاست ها و راهبردهای اساسی در نظام اسلامی، علوی، ولایی و مهدوی عبارتند از:

1. فضا سازی برای تحقق و گسترش قسط و عدل و برخورداری و بهره مندی همگان از عدالت در تمام زمینه ها و سطوح و نسبت به همه اقوام و ملل و پیروان همه ادیان آسمانی و آیین های بشری.

((... و یعدل فی خلق الرحمن البر منهم والفاجر)).37

((آری او در میان خلق خدا عدالت را برقرار می کند؛ چه نیکوکار باشد و چه گناهکار)).

2. فرهنگ سازی و فرهنگ شدن، ارزش دانستن عدالت و عدالت خواهی در کل جامعه بشری، نهادینه شدن این اصل و این آرمان بزرگ الهی و این فطرت توحیدی است.

3. ایجاد ساز و کارهای لازم برای تحقق عدالت و کاربردی کردن آن، با از بین بردن زمینه های تبعیض و بی عدالتی، جور، تجاوز، طغیان، هواپرستی و عصیان، در حقیقت زمینه های بی عدالتی و انحراف از حق و عدل، در اندیشه ها و ذهن ها و روابط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مناسبات فردی و خانوادگی از میان می رود و بسترهای مناسب در راه عدالت خواهی و عدالت گستری فراهم می شود.

4. با ارزش تلقی شدن عدالت و فرهنگ شدن آن و فضای نورانی آن روزگاران از یک سو و از میان رفتن زمینه های فساد و تبعیض و طغیان و تجاوز از سوی دیگر، طبیعتاً راه را برای گرایش عموم به عدالت و اصلاح بینش ها و روش ها بر مبنای عدالت و ارتقای فرهنگ عدالت خواهی و عشق به عدالت و پاسداری و صیانت از عدالت در دل ها و جان ها و اندیشه ها و روابط اجتماعی هموار می شود. اساس عدالت که عدل در تخلق انسان به اخلاق فاضله و کمالات عالیه و عدل در اعتقادات و اخلاقیات و اعمال و مناسبات است، فراهم می شود و بستر ((قد الزم نفسه العدل فکان اول عدله نفی الهوی عن نفسه))38 آماده می گردد. در هر صورت برای اصلاح، قوم صالح و برای عدالت پروری، قوم عادل و کارگزاران عادل و بایسته و شایسته و عدالت خواه لازم است.

عبادالله آنهایی هستند که عدالت را بر خود الزامی نموده و در حصن رکین عدالت قرار گرفته اند و از دژ عدل و تقوی خارج نمی شوند. لازمه این عدل در مرحله نخست پرهیز از هواها و هوس ها و تطمیع ها و تهدیدهاست. تا خود ترازوی عدل نباشند نمی توانند ترازوی عدالت را برقرار کنند و داعیه دار عدالت باشند. باید امین بود تا امانتداری کرد و صالح بود تا به اصلاح دعوت کرد و پاک بود تا دیگران را به پاکی فرا خواند.

5. ایجاد فرصت های مناسب برای همه و شرایط لازم برای رشد و شکوفایی استعدادها، برخورداری از امکانات و منابع و فضاها؛ تا همة ظرفیت های طبیعی و انسانی به فعلیت برسند و همه استعدادهای بالقوه به فعلیت برسند و سطح علم و ادراک و بینش و دانش، ارتقا یابد و همه افراد پویا و متحول و آگاه و زنده و بیدار گردند.

6. بهره برداری بهینه از استعدادها و ظرفیت ها و امکانات و توزیع عادلانة امکانات و تعاون بر برّ و تقوی و ارتقای سطح اخلاق و معنویت و ایثار و انفاق در راه خدا، هم چنین تلقی از عدالت به عنوان تکلیف و وظیفه و عبادت و خدمت در راه خدا، خود از بهترین زمینه ها برای تقویت بنیادهای عدالت خواهی وگسترش فرهنگ گرایش به عدالت و پاسداری از حریم و حدود آن است.

7. بلوغ عقل ها و کمال معرفت بشری، ارتقای سطح دانش و ارتباطات، هم سویی همة خردها و خردمندان برای اعتلای کلمة توحید، اجرای عدالت، پاسداری از ولایت و مبارزه با فقر و جهل و جور و فساد و تبعیض، خود بهترین سرمایه و چراغ راه برای گسترش عدالت و حاکمیت تقوا و فضیلت در جامعة بشری است.

8. در روایات اسلامی عناوین بسیار ارزنده ای برای عدالت ورزی حضرت مهدی(عج) به کار رفته که در زیر به برخی از آن ها اشاره می شود:

الف) ((فانه یقسم بالسویة39؛ آن بزرگوار اموال را براساس مساوات تقسیم می کند)) و در حقیقت توزین عادلانه ثروت، امکانات، فرصت ها و منابع طبیعی و خدادادی یکی از برنامه های نورانی آن حضرت است.

ب) ((یملأ الارض قسط و عدلا و نوراً40؛ زمین را از قسط و عدل و روشنایی و نور پر می کند)).

ج) ((و یعدل فی خلق الرحمن البر منهم والفاجر41؛ در میان خلق خدای رحمان عدالت به خرج می دهد چه نیکوکار باشند و چه گناه کار)).

د) ((فیعطی شیئاً لم یعطه احد کان قبله42؛ مانند ابری که همه را سیراب می کند، در زمان آن حضرت نیز زمینه های لازم برای تأمین نیازهای مردم و اعطای امکانات به همه، آن چنان فراهم می شود که پیش از آن هرگز تاریخ و جامعه بشری به خود ندیده است)).

هـ) ((و تجمع الیه اموال الدنیا کلها ما فی بطن الارض و ظهرها43؛ کلیه اموال دنیا در اختیار آن حضرت قرار می گیرد؛ زمین ذخایر درونی و بیرونی خود را در اختیار آن حضرت قرار می دهد. دربارة آن چه که با یکدیگر تنازع و تخاصم می کردند، قطع رحم می نمودند و منشأ کشمکش و تنازع و جدال بود به خیر و صلاح و خدمت و فلاح و عدالت و نور تبدیل می شود.

و) ((فیقول للناس تعالوا الی ما قطعتم فیه الارحام و سفتکم فیه الدماء و رکبتم فیه محارم الله)).44

آن چه مایة اختلاف، قطع رحم و خون ریزی و ارتکاب محرمات الهی شده همه به روح تعاون، فداکاری، خدمت و عشق به حق تبدیل می شود و ارزش های واقعی جای ارزش های خیالی و مادی را می گیرد.

ز) ((یقسم المال صحاحا... و یملأ الله قلوب امة محمد(ص) غنی و یسعهم عدله45؛ قبل از این که انسان ها گرسنه مال و ثروت باشند و اسیر حرص و آز و طمع، قلب ها و جان ها دارای مناعت طبع و استغنای روح، بی نیاز از ما و منی، شیفتة خیر و خدمت، تشنه ایمان و معرفت و عاشق عدل و فضیلت خواهند شد.

این است که دیگر هرگز احساس نیاز به مادیات نخواهد کرد و اسارت و وابستگی به دنیا از بین خواهد رفت. جان ها به ((یغبقون بکاس رویه)) با شهد ولایت، ایمان و معرفت سیراب شده و (سقاهم ربهم شراباً طهورا(46 و ((صحبوا الدنیا بأبدان ارواحها معلقة بالمحل الاعلی))47

آری، بدن های آن ها در این دنیاست، اما جان های آن ها به جای دیگر و عرش خدا متعلق است.

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود آن چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

و به قول سعدی:

گر از دوست چشمت به احسان اوست تو در بند خویشی نه در بند دوست

در این جا سخن را با اشاره به آیه 106 سورة مبارکه انبیاء48 به پایان می بریم. با امید آن که ارباب معرفت و ارباب ارباب معرفت همة ما را از جام معرفت سیراب و از کوثر ولایت بهره مند و از ولایت امامت با صفا و نورانی کنند. خداوند در کتاب های قبل از نزول قرآن کریم؛ یعنی زبور داود و تورات موسی(ع) و در قرآن کریم پیروزی و حاکمیت صالحان بر زمین را مژده می دهد که جامعه انسانی را به سمت خیر و صلاح، هدایت و زمینه عبودیت خداوند متعال را هموار می کند. بساط کفر و شرک و نفاق و فسق و فجور برچیده خواهد شد و مشعل های هدایت روشن، معالم دین زنده و دست ستمکاران کوتاه خواهد گردید.

در هر صورت برای نجات بشریت و گسترش عدالت چاره ای جز صلاحیت زمامداران و صالحان، مدیریت شایستگان، قدرت و حاکمیت پاکان و پاکیزگان و عدالتخواهان راه دیگری نیست و به برکت پاکان و مطهران و اهل آیه تطهیر است که زمین از لوث آلودگان پاکان و دست ظالمان کوتاه و پرچم عدالت به اهتزاز در خواهد آمد.

منبع : مجله  انتظار  زمستان 1383، شماره 14 

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه