مخالفت مردم با نفوذ و حاکمیت بیگانگان

مخالفت مردم با نفوذ و حاکمیت بیگانگان


یکی دیگر از مشخصات مهم دوره 57 1342، نفوذ و سلطه قدرتهای خارجی بخصوص آمریکا و انگلیس در ایران است.شاه که در داخل کشور با نمایش یک دیکتاتوری مطلقه و استبداد خشن، همه اختیارات را قبضه کرده بود، در مقابل بیگانگان بسیار خوار و ذلیل و تسلیم بود.از این نظر، استعمار و استیلای خارجی قرینه استبداد داخلی است و انقلاب اسلامی ایران به همان اندازه که انقلابی علیه استبداد و دیکتاتوری بود، یک جنگ استقلال علیه نفوذ قدرتهای بیگانه هم بود.

دوره 25 ساله 57 1332، دوران حاکمیت کامل آمریکا بر ایران و به تعبیر حامد الگار دوره استثمار شدید ذخایر و منابع ایران توسط آمریکاست. (1) به نظر وی، دوام سلطنت شاه، به مقدار زیادی به نفوذ آمریکا مربوط می شد و شاه در سایه حمایت آمریکا، قادر شده بود که به مردم و قانون اساسی بی اعتنایی کند. (2) اگر به روند تحولات و وقایع سالهای 57 1342 نگاه کنیم، ملاحظه می کنیم که یکی از محلهای اساسی مبارزه با رژیم شاه، چه از سوی مذهبیها (و در رأس آن امام خمینی (ره) و چه از سوی لیبرالها و چپی ها، مسأله آمریکا و تبعیت شاه از آمریکا بوده است.امام به طور مکرر در اعلامیه های خود، به سرسپردگی شاه در مقابل آمریکا و اسرائیل تمسک جسته و با نفی نفوذ و سلطه اجانب بر کشور اسلامی، به تحریک احساسات مردم پرداختند.این موضوع به قدری مهم بود که مردم نسبت به آن بشدت واکنش نشان می دادند و رژیم شاه هم در مقابل، هرگونه انتقاد نسبت به آمریکا و اسرائیل را ممنوع اعلام کرده بود.

البته قصد ما این نیست که شاه را یک مهره بی اراده در برابر ابر قدرتها، بخصوص آمریکا، قلمداد کنیم، همانطور که نظریه استقلال او از غرب نیز مطرود است.واقعیت این است که مجموعه ای از عوامل مثل حمایت غرب از شاه، اعتقاد شخصی شاه به غرب، ترس و نفرت شاه از گرایشهای رادیکال، از او و رژیمش شخصیتی ساخته بود که متحد اصلی و استراتژیک غرب در منطقه خلیج فارس بود و با وجود او غرب نگران صف آرایی با شرق در این منطقه نبود. (3) موضوع دیگری که در این دوره حادث شد و بر شدت احساسات ضد آمریکایی افزود، کاپیتولاسیون و اعطای معافیتها و مصونیتهای سیاسی به اعضای مستشاری نظامی آمریکا در ایران بود، با تصویب لایحه کاپیتولاسیون، حدود 40 هزار نفر از آمریکاییهای مقیم ایران از شمول قوانین ایران معافیت کامل می یافتند (4) و این امر بوضوح نقض استقلال قضایی و حاکمیت سیاسی ایران به شمار می آمد و مایه ننگ و تحقیر ملت ایران بود.امام (ره) با توسل به همین مسأله که ایران را تحت اسارت آمریکا قرار داد، بر رژیم شاه حمله کرد و از ارتش و مردم خواستند که این ننگ و تحقیر را قبول نکرده، علیه آن اقدام کنند. (5) از سوی دیگر، دوره حاکمیت آمریکا بر ایران، دوره استثمار شدید ذخایر و منابع ایران توسط آمریکاست که در کنار سلطه سیاسی، سلطه اقتصادی آمریکا را نیز نشان می دهد.تحمیل انواع اصلاحات و برنامه های اقتصادی بر ایران، نمودی از این حاکمیت اقتصادی است که آمریکا سعی داشت هر چه بیشتر اقتصاد ایران را به اردوگاه سرمایه داری پیوند بزند.موضوع لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و یا تصویب نامه ملی و انقلاب باصطلاح سفید، همه و همه طرحهای آمریکا بودند و اتفاقا یکی از دلایل مخالفت امام خمینی (ره) و گروههای سیاسی و نیز مردم با این طرحها، این بود که آنها را «آمریکایی» و دیکته شده از سوی آمریکا می دانستند و نفوذ و سلطه آمریکا را در ورای آنها می دیدند.

بنابر این ادعایی گزاف نیست اگر گفته شود یکی از عواملی که موجب معارضه و ستیز ملت ایران با سلطنت مطلقه شاه شد، اتحاد و اتفاق روز افزون سلطنت مطلقه ایران با قدرتهای خارجی بود.حامد الگار معتقد است که اگر دخالتهای مستمر قدرتهای خارجی، بخصوص روسیه، انگلیس، آمریکا، و اسرائیل نبود، ایران به جای این همه مبارزات و جنگ و گریز می توانست بیش از یک قرن حکومت مشروطه واقعی و پارلمانی را تجربه کند. (6)

پی نوشت ها:

1.حامد الگار، نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ص .35

2.همان، ص .37

3.زیبا کلام، مقدمه ای بر انقلاب اسلامی، ص 119 .117

4.مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ص .81

5.رجوع شود به: سخنرانی امام به این مناسبت در آبان ماه 1343 که به تبعید ایشان منجر شد.

6.حامد الگار پیشین، ص .32

منبع : مدخلی بر انقلاب اسلامی و ریشه های آن , شفیعی فر، محمد

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه