احمدشاه و تداوم سنت سفر به فرنگ

احمدشاه و تداوم سنت سفر به فرنگ


مهدی احمدی
 احمدشاه قاجار به دلیل سنت سفر به فرنگ که در دوره‌ شاهان پیش ایجاد شده بود تیرماه ۱۲۹۸ خورشیدی در نخستین سفر خود به کشورهای اروپایی اعلام داشت که ایران درهای میدان کارزار اقتصادی را گشوده و شاهراه‌های جدیدی فیمابین ممالک مجاوره و قلب خطه مشرق احداث خواهد کرد.

نخستین زمزمه‌های تغییر و تحولی را که به پیدایش انقلاب مشروطه در ایران منجر شد در تماس با غرب می‌توان جست‌وجو کرد. چنانکه یحیی دولت‌آبادی درباره این موضوع می‌نویسد: در اواسط قرن سیزدهم که مراوده‌ ایرانیان با اروپاییان زیاد شد، به ‌اقتضای زمان، افکاری در ایران به هیجان آمده، به‌ خیال می‌افتد از روشنایی عصر حاضر استفاده نموده، این ‌است که درصدد برمی‌آیند از اروپا معلم به ایران بیاورند و از ایران محصل به اروپا بفرستند(۱). با توجه به چنین دیدگاه هایی بود که نه تنها شماری از محصلان بلکه خود حکام قاجاری نیز پای در سرزمین فرنگ نهادند تا از نزدیک با پیشرفت و دستاوردهای آنها آشنا شوند که از ناصرالدین شاه شروع و به احمدشاه ختم شد؛ شاهانی که به فکر نوسازی افتادند و هدف آن‌ها رسیدن به مرحله‌ دولت‌های پیشرفته‌تر، دست‌کم از نظر اداری و نظامی بود اما توانایی لازم برای ایجاد تغییرات بنیادی نداشتند.

سلطنت شاهزاده ۱۲ ساله

احمدمیرزا در ۱۲ سالگی و پس از برکناری محمدعلی‌شاه بر تخت سلطنت نشست. از آنجا که وی در زمان پادشاهی به سن قانونی نرسیده بود، عضدالملک و ناصرالملک را به عنوان نایب‌السلطنه او انتخاب کردند تا پادشاه جوان را در اداره بهتر کشور یاری کنند تا اینکه مقارن با انتخابات مجلس سوم شورای ملی، احمدمیرزا به سن قانونی رسید و با نام احمدشاه در مرداد ۱۲۹۳ خورشیدی رسماً تاجگذاری کرد و چنانکه مخبرالسلطنه هدایت می نویسد: احمدشاه را به مشایعت عدّه قزاق روس و سوار هندی و قزّاق ایرانی از زرگنده به سلطنت‌آباد آوردند و از تخت حمایت بیرون آمد و بر تخت سلطنت قرار گرفت. نایب‌السّلطنه و مؤسسین استقبال کردند. گفتند: امّیدواریم پادشاه خوبی باشی. گفت: انشاءالله. (۲) تا به این ترتیب دوران نیابت سلطنت ناصرالملک و زمامداری عضدالملک به پایان رسید و عضدالملک سه هفته بعد بدون آنکه نطقی بکند یا گزارشی از دوران زمامداری خود بدهد، ایران را ترک و به اروپا رفت(۳) تا احمدشاه جوان سکان اداره مملکت را در دست بگیرد.

سفر به فرنگ

احمدشاه در واقع به دلیل سنت سفر به اروپا که در دوره‌ شاهان پیش ایجاد شده بود و هم به دلیل جوانی، آرزوی رفتن به اروپا را داشت. به همین دلیل هم در تیر ۱۲۹۸ خورشیدی نخستین سفر خود را به اروپا آغاز کرد. وی در حالی کشور را از راه بندرانزلی به نخستین مقصد خود در بادکوبه ترک می کرد که دعوا بر سر قرارداد ۱۹۱۹ همچنان ادامه داشت. شاه پس از اقامت کوتاهی در استانبول راهی ایتالیا شد و سوئیس، فرانسه و در نهایت انگلیس مقاصد بعدی او بودند. در فرانسه به زبان فرانسوی سخنرانی و به نیاز کشورش برای کمک دموکراسی های غربی تاکید کرد.

صحبتی درباره قرارداد ۱۹۱۹ نکرد

در این سفر، وثوق‌الدوله که خود عامل قرارداد ۱۹۱۹ بود، شاهزاده نصرت‌الدوله وزیر امور خارجه جدید را که مورد اعتمادش بود، همراه احمدشاه فرستاد تا در کشورهای اروپایی وی را وادار به ایراد بیاناتی در موافقت با این قرارداد کند(۴) اما گویا احمدشاه به‌رغم آنکه با استقبال مقامات رسمی و بلندپایه انگلیس هم مواجه شده بود در ضیافت رسمی مقامات انگلیس صحبتی درباره قرارداد نکرد و زیربار آن نرفته بود. چنانکه در شب سخنرانی، ناصرالملک به شاه گفته بود: کار خودت را ضایع کردی! شاه نیز پاسخ داده بود که اگر در سوئیس کلم‌فروشی کنم، بهتر است تا در چنین مملکتی پادشاه باشم(۵).

ایران ابواب میدان کارزار اقتصادی را گشوده

احمدشاه که در سفر خود به اروپا در انگلیس حضور داشت در یک مهمانی که پادشاه انگلیس ترتیب می دهد حاضر می شود؛ مهمانی که قرار می شود، شاه ایران نطقی هم ایراد کند اما به نظر می آید که شاه جوان با جمله هایی از این نطق که برای او تهیه کرده بودند، موافقت نمی کند هرچند که ناصرالملک می گوید که اگر شاه این جمله را از نطق خود حذف کند انگلیسی ها سلسله قاجار را منقرض خواهند کرد اما شاه جواب می دهد، ممکن نیست، من این جمله را در نطق خود بگنجانم، جهنم هرچه می شود، بشود و اگر انگلیسی ها مایل نیستند، من الساعه جامه دانم را برداشته از لندن خارج می شوم(۶).

به هرترتیب احمدشاه در نطق خود اعلام می کند که من نماینده رژیم آزادی جدید هستم و ایرانیان انتظار دارند به وسیله آن مجدداً داخل مراحل ترقی و تعالی گردند... ایران ابواب میدان کارزار اقتصادی را گشوده و به واسطه حسن موقعیت جغرافیایی خود سهل ترین راه آسیای وسطی می باشد. ایران شاهراه های جدیدی فیمابین ممالک مجاوره و قلب خطه مشرق احداث خواهد نمود و امیدوار است در رساندن نفوذهای متمدنه مغرب به ممالک مزبور بتواند، مساعدتی بنماید. ایران مقارن همان حال در ترقی و توسعه روابط اقتصادی فیمابین مغرب و مشرق نزدیک مجاهداتی به عمل خواهد آورد(۷).

شاه جوان قاجار در صحبت های خود اشاره می کند که عزیزترین آرزویش ترقی مادی و اجتماعی و تعالی موقعیت عموم ایرانیان است و می گوید: من اطمینان دارم یادگارهای نفیس و عقاید سودمند با خود به ایران برده آنها را مبنای اصلاحات قرار خواهم داد. ایران جداً تصمیم گرفته است در استقرار نظم و آسایش شرق وسطی معاونت و همراهی نماید. من در پیشرفت روابط تجارتی ایران حتی المقدور کوشش نموده و توجه مخصوص نسبت به ترقی و توسعه راه های آهن و شوسه و حمل و نقل به وسیله اتومبیل خواهم نمود(۸).

احمدشاه در انگلیس با استقبال جورج پنجم پادشاه این کشور مواجه شد و با رضایت از مهمان نوازی آن ها این کشور را ترک کرد و مدتی دیگر در اروپا باقی ماند تا آن که عزم مراجعت به کشور کرد.

منابع

۱- یحیی دولت‌آبادی. حیات یحیی، تهران، فردوس، ۱۳۶۲ص، ۲۳۴

۲- هدایت (مخبرالسلطنه)، مهدی‌قلی. ۱۳۶۳. گزارش ایران: قاجاریه و مشروطیت. به اهتمام محمدعلی صوتی. تهران: نقره، ص۲۴۲

۳- علی‌اصغر شمیم، ایران دوره سلطنت قاجار قرن سیزدهم و نیمه اول قرن چهاردهم، تهران، بهزاد، ۱۳۸۹، چ دوم، صص ۵۳۷- ۵۳۸

۴- عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵، چ یازدهم، ص ۳۶۱

۵- محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ج ۱، تهران، امیرکبیر، چ سوم، ۱۳۵۷، صص ۳۸- ۳۹

۶- حسین مکی، زندگانی سیاسی سلطان احمدشاه، تهران: علمی، ۱۳۲۳ص ۶۲

۷- همان، صص۴۹، ۵۰

۸- همان، ص ۵۰

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه