کتاب تصمیم‌گیری نوشته‌ی استیفن پی. رابینز، اثری کاربردی برای همه‌ی علاقه‌مندان و دانش‌پژوهان مسائل مدیریت و روان‌شناسی است.

شاید هیچ مهارتی بیشتر از توانایی تصمیم‌گیری (Decide & conquer) برای موفقیت در زندگی، مهم نباشد. در واقع تصمیم‌گیری زندگی شما را شکل می‌دهد. اینکه در چه رشته‌ای درس بخوانید؟ در کدام دانشگاه؟ چه شغلی را برگزینید؟ یا با چه کسی ازدواج کنید؟ و غیره؛ اینکه چه کسی هستید و چه کسی خواهید شد، به طور کامل با انتخاب‌های شما در تصمیمات تعیین می‌شود.

شما چگونه تصمیم می‌گیرید؟ آیا در فرایند تصمیم‌گیری‌های خود از سبک خاصی پیروی می‌کنید؟ آیا فکر می‌کنید در تصمیم‌گیری به اندازه‌ی کافی منطقی هستید یا تحت تأثیر احساسات و تخمین‌های سرانگشتی عمل می‌کنید؟ آیا خود را مسئول سرنوشت خود می‌دانید؟ آیا شتاب‌زده تصمیم می‌گیرید یا در انجام کارها آن‌قدر تعلل می‌کنید که زمان از دست برود؟ آیا فکر می‌کنید در تمام دوران زندگی خود، تصمیم‌های درستی گرفته‌اید؟

آیا می‌دانستید نوع شخصیت شما بر تصمیم‌هایی که می‌گیرید، مؤثر است؟ آیا هنگام تصمیم‌گیری می‌توانید تردیدها، احساسات یا اطمینان بیش از حد خود را کنترل کنید؟ آیا تاکنون در رژیم گرفتن، ورزش کردن یا ترک سیگار موفق بوده‌اید یا منتظر شنبه‌ای طلایی هستید!؟ آیا در تصمیم‌های خود، همه‌ی اطلاعات لازم را فراهم آورده‌اید؟ آیا به نظر شما آنچه در گذشته رخ داده، تأثیری در آینده‌ی شما دارد؟ آیا تصمیمی که اخیراً گرفته‌اید، کاملاً درست بوده یا بدشانشی آورده‌اید؟ آیا تا به حال تصمیم اشتباه گرفته‌اید؟ آیا...

استیفن پی. رابینز (Stephen P. Robbins)، در این اثر به همه‌ی این سؤالات و پرسش‌های دیگر شما در حوزه‌ی تصمیم‌گیری پاسخ می‌دهد. بیشتر علاقه‌مندان حوزه‌ی مدیریت و روان‌شناسی با کتاب‌های این نویسنده‌ی مشهور آشنایی دارند. کتاب رفتار سازمانی رابینز که سال‌هاست در داخل و خارج از کشور و در سطوح مختلف دانشگاهی تدریس می‌شود، این نویسنده‌ی بزرگ را در صدر مؤلفان آثار این حوزه قرار داده است.

این اثر حاصل مطالعات و پژوهش‌های سی ساله‌ی مؤلف است. او سعی کرده با استفاده از مطالعات و پژوهش‌های آکادمیک صورت گرفته در حوزه‌ی روان‌شناسی و مدیریت، الگویی سودمند برای تصمیم‌گیری فردی و کاربردی ارائه دهد. آنچه کتاب حاضر را از سایر کتب حوزه تصمیم‌گیری و موفقیت متمایز می‌سازد، این است که رویکرد آن تجاری نیست و با نگاهی آکادمیک به این مقوله پرداخته شده است.

جملات برگزیده‌ی کتاب تصمیم‌گیری:

- هرچه بیشتر بخواهید، بیشتر به دست می‌آورید.
- صبر همیشه کمک نمی‌کند، اما بی‌صبری هرگز کمک نمی‌کند.
- کنترل شما تنها بر فرایند تصمیمات است و نه بر نتایج و پیامدهای آن.
- ابتدا واقعیت‌ها را کشف کنید؛ سپس می‌توانید به میزانی که دوست دارید آن‌ها را تحریف کنید.
- کیفیت تصمیم‌هایی که شما می‌گیرید، یکی از مهم‌ترین مسائلی است که به طور وسیع زندگی روزانه شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

در بخشی از کتاب تصمیم‌گیری می‌خوانیم:

بسیاری از ما در هنگام تصمیم‌گیری غرق هزینه‌های از دست رفته می‌شویم؛ برای مثال، آیا کسی را می‌شناسید که بشقاب پر از غذا را در رستوران رها کند؟ دوستی داشتم که وقتی بیرون غذا می‌خوردیم، همیشه خودش را مجبور می‌کرد که غذای خود را تا آخر بخورد، حتی اگر صد در صد هم سیر بود. این واقعیت است که او پول غذا را پرداخت کرده بود، برای اینکه آن را کاملاً بخورد. آیا تا کنون شده که کسی به شما بگوید در روابطش با فرد دیگری ناخشنود است؟ اگر از آن شخص بپرسید چرا ادامه می‌دهد، جوابش چیزی مثل این خواهد بود: «چون من زمان زیادی برای این رابطه صرف کرده‌ام». آیا تا به حال نشده است فیلمی را که از دیدن آن متنفرید، ادامه دهید؛ فقط به این دلیل که 8 دلار بابت بلیت آن پرداخت کرده‌اید؟

در مطالعه‌ای کلاسیک به گروهی از افراد گفته شده بود که خودشان را رئیس شرکتی تصور کنند که هواپیمای نظامی تولید می‌کند. این شرکت 10 میلیون دلار روی پروژه ساخت هواپیمایی سرمایه‌گذاری کرده بود که با رادارهای معمولی قابل کشف نبود، اما وقتی پروژه 90 درصد کامل شد، یکی از رقبای شما هواپیمایی به بازار می‌فرستد که قابل کشف با رادار نیست و بسیار سریع‌تر وکم‌هزینه‌تر از هواپیمایی است که شرکت شما ارائه می‌دهد. از افراد به عنوان رئیس شرکت پرسیده می‌شود که آیا روی 10 درصد باقی‌مانده پروژه سرمایه‌گذاری می‌کنند تا پروژه تمام شود. سپس به گروه دیگری نیز همین سناریو داده می‌شود، اما حرفی از سرمایه‌گذاری قبلی به میان آورده نمی‌شود. اگر چه 85 درصد گروه اول گفتند که پروژه را تمام می‌کنند، اما تنها 17 درصد از گروه دوم گفتند که پول بیشتری در این پروژه خرج می‌کنند. به طور واضح، مخارج 10 میلیون دلاری اولیه روی تصمیم گروه اول جهت ادامه دادن یا متوقف کردن این پروژه مؤثر بوده است.

فهرست مطالب
پیشگفتار
مقدمه
بخش یکم: مقدمه
فصل یکم: تصمیم‌گیری زندگی شما را شکل می‌دهد
فصل دوم: جست‌وجو برای عقلانیت
فصل سوم: چرا منطقی بودن سخت است؟
بخش دوم
فصل چهارم: سبک تصمیم‌گیری شما چگونه است؟
فصل پنجم: آیا شما ریسک‌پذیر هستید؟
فصل ششم: چه کسی سرنوشت شما را کنترل می‌کند؟
فصل هفتم: آیا شما در انجام کارهای خود تعلل می‌کنید؟
فصل هشتم: آیا شما شتاب‌زده عمل می‌کنید؟
فصل نهم: آیا شما می‌توانید احساسات خود را کنترل کنید؟
فصل دهم: آیا شما بیش از حد به خود مطمئن هستید؟
فصل یازدهم: درک تصویر شخصیت شما
بخش سوم: خطاها و انحرافات تصمیم‌گیری که بیشتر افراد مرتکب آن می‌شوند (چگونگی غلبه بر آن‌ها)
فصل دوازدهم: چگونه می‌توانید تا این اندازه در مورد چیزی مطمئن باشید؟ رویارویی با اطمینان بیش از حد
فصل سیزدهم: کار امروز را به فردا نیندازید: تمایل به تنبلی
فصل چهاردهم: من آن را می‌خواهم، همین حالا آن را می‌خواهم! تمایل به لذت‌های آنی
فصل پانزدهم: نقطه پایان هر کاری به نقطه شروع آن بستگی دارد: اثر تکیه‌گاهی
فصل شانزدهم: من آن چیزی را می‌بینم که به آن اعتقاد دارم: تمایل به ادراک گزینشی
فصل هفدهم: من آنچه را می‌خواهم بشنوم، می‌شنوم
فصل هجدهم: نیمه پر لیوان را می‌بینید یا نیمه خالی آن را؟ انحراف ناشی از چهارچوب
فصل نوزدهم: اخیراً شما برای من چه کاری انجام داده‌اید؟ انحراف در دسترسی به اطلاعات
فصل بیستم: نگاه‌ها می‌توانند فریبنده باشند: انحراف ناشی از قیاس به نمونه
فصل بیست‌ویکم: مشاهده الگوهایی که در آن‌ها شانسی بودن وجود ندارد: رویارویی با حوادث اتفاقی
فصل بیست‌ودوم: آنچه از دست رفته همیشه فراموش نخواهد شد: شناخت هزینه‌های از دست رفته
فصل بیست‌وسوم: ساده بگیر: خطای جست‌وجوی محدود
فصل بیست‌وچهارم: از دست دادن منطق در کشاکش مبارزه: خطای درگیری احساسی
فصل بیست‌وپنجم: چه کسی را مقصر خواهید دانست؟ میل به خودخواهی
فصل بیست‌وششم: از اول هم می‌دانستم: انحراف ادراک
بخش چهارم: نصایحی‌که حتی مادرانتان هم به شما نگفته‌اند‌
فصل بیست‌وهفتم: اهداف و اولویت‌های روشن و مشخص، انتخاب را خیلی راحت‌تر می‌کنند
فصل بیست‌وهشتم: عدم تصمیم‌گیری، خود یک تصمیم است
فصل بیست‌ونهم: تصمیمات به طور مجزا گرفته نمی‌شوند
فصل سی‌ام: همه تصمیمات مهم نیستند
فصل سی‌ویکم: اطلاعات بیشتر لزوماً بهتر نیستند
فصل سی‌ودوم: تصمیمات گذشته را دوباره مرور و زنده نکنید
فصل سی‌وسوم: انسان‌های موفق ریسک‌پذیرند
فصل سی‌وچهارم: اشتباه کردن ایرادی ندارد، در غیر این صورت هیچ‌کس فصل شکست را تجربه نمی‌کرد
فصل سی‌وپنجم: تجربه می‌تواند تصمیم‌گیری را بهبود بخشد، اما...
فصل سی‌وششم: جایی که شما تحت تأثیر هستید، چگونه تصمیم می‌گیرید
بخش پنجم: سخن آخر
فصل سی‌وهفتم: خلاصه