مقالات فضای مجازی

سایه‌روشن‌های طرح صیانت

سایه‌روشن‌های طرح صیانت

حاشیه‌های طرح صیانت همچنان ادامه دارد و این طرح هنوز نتوانسته افکار عمومی و حتی نگاه بسیاری از کارشناسان عرصه رسانه را با خود همراه کند.

حاشیه‌های طرح صیانت همچنان ادامه دارد و این طرح هنوز نتوانسته افکار عمومی و حتی نگاه بسیاری از کارشناسان عرصه رسانه را با خود همراه کند.

در ادامه گفت وگوی چهارم آبان ۱۴۰۰ روزنامه جوان با صادق ستاری‌فر کارشناس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی آمده است: حاشیه‌های طرح صیانت همچنان ادامه دارد و این طرح هنوز نتوانسته افکار عمومی و حتی نگاه بسیاری از کارشناسان عرصه رسانه را با خود همراه کند. جلسات بررسی این طرح در پشت درهای بسته و شفاف نبودن آن، به ابهامات موجود دامن می‌زند؛ طرحی که اگر چه به دنبال صیانت افراد به ویژه گروه کودک و نوجوان از محتواهای غیراخلاقی در فضای مجازی است، اما تبلیغ و ترویج مکاتب ماتریالیستی و مادی‌گرا را فراموش و به حال خود رها کرده‌است. در چنین شرایطی اگر چه نمی‌توان با اصل ضابطه‌مندی فضای مجازی مخالف بود، اما چگونگی این ضوابط و اجرای آنها موضوع مهمی است که اثربخشی و قابلیت اجرای این طرح را تعیین می‌کند.

پلتفرم‌های داخلی ارائه شده هر چند کاربرانی را به خود جلب کرد، اما به لحاظ زیرساختی و خدماتی هنوز نتوانسته کاربران را برای کوچ از پلتفرم‌های خارجی قانع کند. در چنین شرایطی آیا طرح صیانت از فضای مجازی از منظر فنی قابل اجراست‌؟ آیا این طرح از منظر جامعه‌شناختی مورد پذیرش مردم قرار خواهد گرفت؟ آسیب‌های اجرایی‌نشدن این طرح در صورت تصویب و عدم اقبال اجتماعی چه خواهد بود؟

برای پاسخ به این سؤالات و ابهامات به سراغ دکتر صادق ستاری فر، کارشناس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی رفتیم و با وی به گفت‌وگو نشستیم.

 

فضای کلی جامعه نسبت به طرح مثبت نیست و انتقادات زیادی را به طرح وارد می‌دانند. یکی از اهداف بحث صیانت حذف موضوعات نامناسب و فحشا از شبکه اجتماعی اینستاگرام است،‌اما تبلیغ و ترویج بسیاری از مکاتب مادی‌گرایانه، فاشیسم و ماتریالیسم در این بین نادیده گرفته شده‌است. از سوی دیگر سؤال این است آیا این طرح چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ جامعه‌شناختی قابلیت اجرا دارد و اگر مردم زیر بار اجرای آن نروند،‌آیا اثر نامطلوب اجرا نشدن و دور زدن این قانون بیشتر نخواهد بود؟

این طرح بیشتر برای حمایت از کاربران و خدمات پایه کاربردی یعنی پلتفرم‌هایی که به کاربران خدماتی را ارائه و شرایط و ضوابط فعالیت را پیش‌بینی می‌کند و طرح اصلاً هدفش خارج و مسدود کردن پلتفرم‌های کاربردی مانند اینستاگرام نیست و چه بسا اگر این پلتفرم‌ها بتوانند در بستر قانونی فعالیت کنند، حمایت‌هایی را هم از آنها داشته‌باشد. منهای تبلیغ و ترویج موارد نامناسب، اینستاگرام یک پلتفرم مؤثر است که هزاران کاربر از طریق آن امرار معاش می‌کنند. بنابراین فضایی دوگانه در این خصوص وجود دارد و دسترسی‌ها آزاد است.

هم کودکی که در حال حاضر از آموزش‌های مجازی استفاده می‌کند، می‌تواند به محتوای نامناسب موجود در اینستاگرام دسترسی داشته باشد و برای کودک و نوجوان ما محیط مناسب، امن و سالمی نیست و هم فعال بازاری که حقیقتاً از آن استفاده اقتصادی دارد و در حوزه بازاریابی و تبلیغات کالا و خدماتش نان‌آوری می‌کند، در این بستر فعالیت دارند. بنابراین در طرح به جد اشاره شده که محیط کودک و نوجوان ما باید محیط امن، سالم، ارزان و صیانت شده‌ای باشد.

 

تجربه سایر کشورها در زمینه صیانت از کودکان در فضای مجازی چطور است؟

ما شاید در این زمینه نسبت به کشورهای پیشرفته بسیار عقب هستیم. اتحادیه اروپا سال‌ها این مسئله را تصویب و اجرایی کرده‌است و تمام کشورهای پیشرفته دنیا در حوزه‌های آی‌تی و فناوری ضوابطی را در خصوص دسترسی کودک و نوجوان پیش‌بینی و اجرایی کرده‌اند،‌اما ما متأسفانه هیچ‌گونه ضوابطی را برای دسترسی کودک و نوجوانمان پیش‌بینی نکرده‌ایم. به‌خصوص در شرایط کنونی که بیش از ۱۰ میلیون کودک ما به فضای مجازی دسترسی دارند و ما هیچ سیاستی درباره ابزار و محتوای دسترسی و پلتفرم‌های موجود نداریم. این طرح نمی‌گوید پلتفرمی از دسترسی خارج شود، بلکه می‌گوید کودک و نوجوان من یک حقوقی دارد که این حقوق نباید نادیده گرفته شود. حتی برای فعالان کسب و کار هم همینطور.

 

این حق و حقوق که می‌گویید چیست؟

مثلاً اگر اینستاگرام یکباره تمام آی‌دی‌ها و آی‌پی کاربران ایرانی را بست در این صورت فعالان اقتصادی ما قرار است روی کدام بستری فعالیت و تبلیغ کنند؟ این امکان وجود دارد و نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌توجه باشیم. باید امکان انتخاب برای کاربر وجود داشته باشد و فضا به نحوی نباشد که یک پلتفرم از این انحصار سوء‌استفاده کند و با انتشار محتواهای نامناسب فرهنگ یک کشور را تحت‌تأثیر قرار دهد. ما نمی‌توانیم انکار کنیم که فضای مجازی یکی از ابزارهای تهاجم و نفوذ فرهنگی است که رها شده و بی‌ضابطه هستند،‌اما از سوی دیگر فرصت‌هایی هم ایجاد کرده‌اند. به خصوص برای افرادی که در حوزه‌های سرگرمی و بازاریابی فعالیت می‌کنند و نمی‌توان به آن هم بی‌تفاوت بود.

ضلع سومی که باید دیده شود، این است که برخی از این شبکه‌ها شبکه‌های بین‌المللی هستند و ما می‌توانیم از این فرصت استفاده کنیم و به عنوان یک کنشگر فعال پیام فرهنگی اجتماعی و سیاسی خودمان را به گوش دنیا برسانیم و گاهی می‌بینید پیام‌های ما به مذاق آنها خوش نمی‌آید. همانطور که دیدید بسیاری از صفحاتی که در زمان شهادت سردار سلیمانی پیام می‌گذاشتند از دسترس خارج شد. زیرا آنها بر نمی‌تابند که ما از این ابزار و سیستم برای رساندن پیام خودمان به گوش جهانیان استفاده کنیم.

البته طرح فعلاً در حد یک پیش‌نویس است و ما نمی‌دانیم مواجهه نمایندگان مجلس با آن چگونه خواهد بود، اما در آن پیش‌بینی شده پلتفرم‌های اثرگذار که دارای کاربران زیاد هستند، مادامی که جایگزینی برایشان تعریف نشود، از دسترس خارج نشوند. جایگزین هم باید به گونه‌ای باشد که در درجه نخست زیرساخت فنی لازم را داشته باشد و تعداد قابل‌توجهی از کاربران در شبکه‌های پیش‌بینی شده به عنوان جایگزین حضور داشته باشند و انتخاب کنند و مردم بتوانند آزادانه از بین پلتفرم‌های موجود مثلاً توئیتر، اینستاگرام و تلگرام انتخاب کنند.
 

یعنی در این طرح قرار است توئیتر رفع فیلتر بشود؟

بله به موجب این طرح امکان رفع فلیتر توئیتر و تلگرام هم وجود دارد.
 

چگونه؟

قبلاً در سیاست‌هایی که شورای عالی فضای مجازی تصویب و آقای روحانی ابلاغ کرده‌بود هر پلتفرم خارجی که می‌خواهد در کشور فعالیت کند باید در کشور دفتر حقوقی داشته‌باشد و این چیز جدیدی نیست که بخواهد در این طرح آمده باشد.

 

خیلی بعید است کشورهایی که ما را تحریم کرده‌اند و با ما ارتباط خوبی ندارند برای تأسیس دفتر و گرفتن مجوز در ایران اقدام کنند، همچنان که تاکنون این اتفاق نیفتاده‌است؟

بله ما هم در این طرح گفته‌ایم امکان اینکه آنها در کشور ما دفتر حقوقی داشته‌باشند،‌خیلی کم است، اما می‌توانند یک نماینده معرفی کنند. این نماینده می‌تواند یک شخص ایرانی یا غیر ایرانی، سفارتخانه، یک شرکت یا فردی حقیقی باشد و در این طرح این مسئله پیش‌بینی شده تا فعالیت پلتفرم‌های خارجی تسهیل شود.
 

آقای آذری جهرمی به عنوان وزیر ارتباطات دولت دوازدهم شخصاً به دیدار پاول دورف رفت و با مدیر تلگرام به مذاکره نشست،‌ اما این مذاکره منتج به این نتیجه که تلگرام بخواهد فعالیت قانونی در کشور ما داشته باشد و دفتر حقوقی تأسیس کند، نشد؛ حالا چطور ممکن است بتوانیم آنها را به معرفی نماینده قانع کنیم؟!

اتفاقاً اگر شما سوابق را ببینید، در آن دوره تلگرام پلتفرم مورد اقبال مردم نبود و ما به جهت اینکه وایبر را حذف کنیم با تلگرام مذاکره کردیم. تلگرام قواعد و ضوابط ما را پذیرفت و در کشور ما فعالیت کرد، اما وقتی ما یک بازار انحصاری در اختیار تلگرام قرار دادیم این پلتفرم زیر توافقاتی زد که با هم بسته بودیم.


یعنی فعالیت تلگرام در آن دوره مجوز داشت ؟!

نمی توانم بگویم مجوز داشت، اما توافقاتی بین نمایندگان وزارت ارتباطات وقت با تلگرام حاصل شد و حتی یک جاهایی ما برای تلگرام تبلیغ می‌کردیم و کاربرانمان را خیلی نظام‌مند به آن سمت هدایت کردیم.

من با شما موافق نیستم ! همانطور که اشاره داشتید در طرح صیانت از فضای مجازی بحث جایگزینی پلتفرم داخلی با پلتفرم‌های خارجی آمده‌است،‌در حالی که تجربه قبلی ما در کوچ کاربران از وایبر به تلگرام نشان می‌دهد پلتفرمی که بتواند خدمات بهتری ارائه دهد بدون نیاز به تبلیغ یا تلاش خاصی خود به خود کاربران را به خود جلب می‌کند و برعکس. بنابراین اگر پلتفرم‌های داخلی بتوانند خدمات بهتری ارائه دهند این کوچ به خودی خود اتفاق خواهد افتاد!

ما چرایی عدم اقبال مردم به پلتفرم‌های داخلی را بررسی کردیم. مردم می‌گویند اولاً زیرساخت فنی شبکه‌های داخلی مناسب نیست و دوم اینکه می‌گویند امنیت نداریم و شنود می‌شویم. در طرح صیانت هر دوی این نگرانی‌ها پوشش داده‌شده تا هم مردم شنود نشوند و امنیت داشته باشند و هم آزادی‌های مشروع در اصل ۲۲ و ۲۳ قانون اساسی به رسمیت شناخته شده‌است. بنابراین با تأکید بر منع شنود، مردم احساس کنند می‌توانند در شبکه‌های داخلی می‌شود فعالیت‌های فراغتی و شغلی خودشان را رعایت کنند و این از نقاط قوت طرح است. سرعت، محیط ابری، حجم بارگذاری داده‌ها و امکان ارتباطات اجتماعی گسترده هم از جمله مسائلی است که در حوزه زیرساخت فنی مطرح است.

مثلاً ما نتوانسته‌ایم شبکه‌ای با ارتباطات گسترده اجتماعی مانند توئیتر ایجاد کنیم. مردم می‌خواهند فعالیت اجتماعی داشته‌باشند. در این طرح حمایت‌های لازم برای گسترش زیرساخت‌های فنی شبکه‌های داخلی پیش‌بینی شده همچنین در این محیط حریم خصوصی مردم رعایت شود و داده‌های آنان در اختیار دیگری قرار داده نشود و از آن سوء‌استفاده نشود و این مسئله جرم‌انگاری شده و جرمش حبس است و این از نقاط قوت طرح است.


یکی از مهم‌ترین ابهامات طرح، ماده ۲۸ است. در این ماده گفته شده پلتفرم خارجی باید مجوز بگیرد و اگر مجوز نگرفت دولت باید ظرف یک سال جایگزین بیاورد، اما اگر بعد از یک سال نسبت به جایگزین اقدام نشود، تکلیف روشن نیست و معلوم نیست مثلاً اگر شبکه اجتماعی اینستاگرام ظرف یک سال مجوز نگرفت، قرار است بسته شود و مردم مجبورند به شبکه جایگزین معرفی شده از سوی دولت بروند و اگر نخواهند این امر را بپذیرند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

بله، این یکی از نقاط ابهام‌آمیز این طرح است و باید رفع ابهام شود، به نحوی که هم شبکه‌های خارجی موجود در کشور فعالیت کنند و هم با ایجاد یک محیط رقابتی سالم بین شبکه‌های داخلی و خارجی، مردم بتوانند خودشان انتخاب کنند. کسی مجبور به ترک شبکه‌ای نشود و شبکه خارجی مسدود نشود یا حتی محدودیت به نحوی نباشد که مردم نتوانند فعالیت کنند و در بازاریابی و کسب و کارشان خللی ایجاد شود. قرار است پیش‌بینی‌های لازم برای رفع این ابهام ماده ۲۸در اختیار کمیسیون قرار گیرد؛‌چراکه بسیاری از کاربران نسبت به این موضوع که جایگزینی یعنی چه و آیا قرار است شبکه‌های خارجی مسدود شوند، ابهام دارند. البته قرار نیست شبکه‌های خارجی مسدود شوند و بناست تا فضا به نحوی مدیریت شود که فعالیت این شبکه‌ها در فضایی رقابتی ادامه داشته باشد و مردم از خدمات آنها استفاده کنند.


از نگاه شما به عنوان کارشناس این حوزه طرح صیانت از فضای مجازی از نظر فنی و همچنین از نظر جامعه‌شناختی چقدر قابلیت اجرایی شدن و پذیرش اجتماعی دارد؟

این طرح خوب تبیین نشد. الان مردم همان نقدهایی را به طرح اعلام وصول شده مطرح می‌کنند که ما سابقاً به طرح اولیه داشتیم. مردم با طرحی مواجه شدند که تغییر کرده و حق داشتند نسبت به آن موضع‌گیری داشته باشند. در حالی که طرح جدید نقاط قوت زیادی دارد و البته همین حالا هم ضعف‌هایی دارد که در کمیسیون رفع و اصلاح خواهد شد و ابهام‌زدایی صورت خواهد گرفت. با رفع این نقاط ضعف امکان اجرایی شدن طرح هم فراهم خواهد شد. همچنین اگر نقاط قوت طرح به خوبی تبیین شود و مردم بدانند چه مزیت‌هایی دارد و صادقانه با مردم صحبت شود و مردم آگاه شوند، قطعاً اقبال اجتماعی برای اجرای طرح شکل خواهد گرفت.

اهداف باید به صورت شفاف در طرح دیده شود تا مردم استقبال کنند. مردم باید خاطرشان جمع شود که حریم خصوصی‌شان رعایت می‌شود، دسترسی‌هایی که دارند محدود نمی‌شود، کودکشان در محیطی مناسب و امن فعالیت می‌کند و محتوایی که به فرزندانشان عرضه می‌شود، امن و صیانت شده‌است. اینها نگرانی‌های مردم است و باید این نگرانی‌ها در این طرح به نحوی پوشش داده‌شود که کاملاً شفاف و قابل رصد باشد در این صورت مردم استقبال خواهندکرد.


از نظر فنی چطور؟ همانطور که بحث شد ممکن است بعد از یک سال دولت نتواند شبکه جایگزینی را معرفی کند و یا مردم به آن اقبال نداشته باشند. در این صورت تکلیف چه خواهد بود؟

به لحاظ فنی الان شرکت‌های دانش‌بنیان داخلی و حتی برخی ازپلتفرم‌های خارجی در کشورهای همسایه امکان حضور و فعالیت را دارند و نمی‌توانیم بگوییم از منظر فنی این طرح امکان اجرایی شدن ندارد. شاید اگر چند سال پیش از رجیستری صحبت می‌شد می‌گفتند امکان ندارد اجرایی شود،‌اما حالا سرعت تغییرات و تحولات در حوزه فضای مجازی و فناوری اطلاعات به نحوی است که می‌شود زیرساخت‌های فنی مورد نیاز مردم را هم از طریق تقویت شبکه‌های داخلی و بومی و هم نظام‌مند کردن شبکه‌های خارجی تأمین کرد و دسترسی‌های موجود برای آینده نه فقط محدود نخواهد شد،‌بلکه بسط این فعالیت‌ها برای رفع نیازهای مردم بهتر خواهد شد.


در صورت عدم اقبال مردم به جایگزین‌های معرفی شده و تلاش برای دور زدن قوانین بیرون آمده از دل این طرح چیزی شبیه عدم اجرای قانون ممنوعیت ماهواره و نصب دیش در پشت‌بام اغلب خانه‌ها در این طرح هم آیا نتیجه معکوسی نخواهیم گرفت؟

یک وقت قوانین ما سلبی و یک وقت ایجابی، گاهی حمایتی و گاهی نظارتی هستند و بستگی دارد قانون ما چه باشند. این قانون می‌گوید حریم خصوصی مردم ما حفظ شود و شنود نشود. این قانون ایجابی است و قرار نیست محدودیتی برای فعالیت مردم ایجاد کند. این قانون به جای آنکه برای مردم جرم‌انگاری کند برای دولت و دستگاه‌های دولتی جرم‌انگاری می‌کند و بایدها و نبایدهایش برای دستگاه‌های حاکمیتی و دولتی است و برای مردم حق آزادی و انتخاب قائل شده‌است.

هر قدر فضا رقابتی شود و بتواند در راستای تأمین منافع و نیازهای کاربر باشد، قطعاً با اقبال مواجه می‌شود. در قانون ماهواره یا قانون جرائم رایانه‌ای مجازات‌ها متوجه کاربر و شخص استفاده‌کننده و مردم بود، اما اینجا متوجه مسئول است. این مسئول کیست؟ صاحب پلتفرم، صاحب اپراتور و متولی امر وزارتخانه است و برای آنها جرم‌انگاری شده‌است. پلتفرم در مقابل ارائه خدمات به مردم، صاحب اپراتور در مقابل خدمات به پلتفرم و دولت در مقابل ارائه خدمات به اپراتور مسئول است و این نظام سلسله مراتبی مسئولیت را برای ارائه خدمات بهتر به کاربر تعریف می‌کند،‌اما چون ابعاد این قانون فنی است باید قانون شفاف اینها را تبیین و تفسیر کند تا مردم با آن همراهی کنند.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه