مقالات محیط زیست

تغییرات اقلیمی قابل مهار است؟

تغییرات اقلیمی قابل مهار است؟

شاید ترس و وحشت ناشی از عقلانیت و ضرورت صیانت‌نفس در برخی جوامع پیشرفته فرهنگی در به‌کارگیری امور پیشگیرانه در برابر تغییرات اقلیمی امیدوارکننده به نظر برسد، اما نوع رقابت همه‌جانبه واحدهای بین‌المللی مانع اصلی کنترل تغییر آب‌وهوا به شمار می‌رود.

شاید ترس و وحشت ناشی از عقلانیت و ضرورت صیانت‌نفس در برخی جوامع پیشرفته فرهنگی در به‌کارگیری امور پیشگیرانه در برابر تغییرات اقلیمی امیدوارکننده به نظر برسد، اما نوع رقابت همه‌جانبه واحدهای بین‌المللی مانع اصلی کنترل تغییر آب‌وهوا به شمار می‌رود.

روزنامه آرمان ملی ۱۴ مهر یادداشتی به قلم احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار و فعال سیاسی منتشر کرد و نوشت: تغییرات اقلیمی را به درستی بزرگترین تهدید رویاروی تمدن بشری توصیف می‌کنند. آیا بشر می‌تواند با کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای، حذف انرژی‌های فسیلی، تغییر الگوی مصرف و احترام به قوانین طبیعت، تغییرات اقلیمی را کنترل و از بروز فاجعه پیشگیری کند؟

شاید ترس و وحشت ناشی از عقلانیت و ضرورت صیانت‌نفس در برخی جوامع پیشرفته فرهنگی در به‌کارگیری امور پیشگیرانه در برابر تغییرات اقلیمی امیدوارکننده به نظر برسد، اما نوع رقابت همه‌جانبه واحدهای بین‌المللی مانع اصلی کنترل تغییر آب‌وهوا به شمار می‌رود. به عبارت دیگر، ماهیت کنونی نظام بین‌الملل مهمترین عامل شکست تلاش‌های مربوط به حفظ محیط زیست و تداوم روند مخرب جاری است، زیرا این نظام بر رقابت اقتصادی قدرت‌های دارای ایدئولوژی‌های مغایر یکدیگر استوار است.

برای نمونه، ایالات متحده آمریکا به عنوان حافظ اندیشه و سیستم لیبرال- دموکراسی نمی‌خواهد و نمی‌تواند در برابر رشد اقتصادی فزاینده چین بی‌تفاوت باشد و به بهای سبقت گرفتن آن کشور از خود، به محدودیت‌های زیست‌محیطی کاهنده رشد اقتصادی خود به‌طور مؤثری تن دردهد. در حقیقت این چیزی است که هیچ‌کدام از نظام‌های دموکراتیک جهان هم حاضر به پذیرش آن نیستند، زیرا قدرت بلامنازع چین سبب سیطره آن کشور بر جهان و تحمیل الگوی سیاسی اقتدارگرایانه و ضد لیبرال آن بر سایر کشورها می‌شود. همین منطق دقیقاً در مورد چین هم صدق می‌کند.

چینی‌ها نیر به نوبه خود در پی تقویت نظام آمرانه تک‌حزبی خود هستند و راه آن را نیز در رشد روزافزون اقتصادی با استفاده از هر نوع سوخت از جمله سوخت‌های آسیب‌زننده به محیط زیست می‌دانند. چینی‌ها اگر در حوزه اقتصاد از رقبای لیبرال خود به‌طور جدی عقب بمانند، لاجرم تحت فشار آنها باید آماده تغییراتی اساسی در نظام سیاسی اقتدارگرایانه خود باشند، چیزی که برای حزب کمونیست چین کابوس تلقی می‌شود.

بنابراین، توافق قدرت‌های بزرگ و کوچک برای کاهش میزان انواع آلاینده‌ها در عمل تا آنجا برایشان تعهدآور است که از غافله رقابت با یکدیگر عقب نمانند. با این حساب، بر مبنای توافقنامه‌های زیست‌محیطی آنان نمی‌توان نسبت به مهار تغییرات اقلیمی دل خوش کرد.

در واقع، کنترل فجایعی چون گرمتر شدن زمین و عوارض ناشی از آن، در گرو دست کشیدن واحدهای بین‌المللی از رقابت مبتنی بر رشد اقتصادی فزاینده است. چنین چیزی اما به دگرگونی بنیادی نظم بین‌المللی و تغییر رفتار اقتصادی بازیگران آن بستگی دارد؛ امری که از هر جهت دور از دسترس بشر است! بدین ترتیب آیا فجایع زیست‌محیطی و تغییرات مخرب آب‌وهوایی سرنوشت محتوم بشر است؟ بدبختانه این‌طور به نظر می‌رسد! حال چطور ممکن است بشر به عنوان «حیوان عاقل» به دست خود محیط زندگی‌اش را به مرز نابودی و چه‌بسا نابودی کامل بکشاند؟

شاید در عقلانی بودن نوع بشر بیش از اندازه اغراق شده باشد! شاید هم یک تحول و دستاورد بزرگ تکنولوژیک این بار هم به دادش برسد و در این مرحله از تاریخ نیز تمدنش را از بن‌بست فرارو نجات دهد! شاید هم خدای ادیان سامی، از دست این موجود «ظلوم و جهول» خسته شده و به حال خود رهایش کرده است تا خودش به دست خودش بساطش را از پهنه زمین برچیند! مگر به او هشدار نداده بود که: وَ وَضَعَ الْمِیزانَ اَلّاتَطْغَوْا فِی الْمِیزَان (اندازه و قانون و معیاری مقرر کرد تا از آن تعدی نکنید) این هم نتیجه طغیان علیه قانونمندی‌ها و قواعد طبیعت!

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه