مقالات ویژه اربعین حسینی

ویژگیهای امام حسین علیه السلام در زیارت اربعین

ویژگیهای امام حسین علیه السلام در زیارت اربعین

از مهم ترین محورهای زیارت اربعین، بیان فلسفۀ قیام عاشورا است که در یک جملۀ کوتاه تمام مقصود حضرت ابا عبد اللّه علیه السّلام بیان گردیده است. امام صادق علیه السّلام در این فراز به صراحت تمام عرضه می دارد که امام حسین علیه السّلام تمام هستی خود را فدا کرد تا بندگان خدا را از بند جهالت، تاریکی و گمراهی رها کرده و به سوی نور و کمال هدایت رهنمون کند. این همان هدف نهایی تمام پیامبران علیهم السّلام و فرستادگان الهی در طول تاریخ بوده است که در قیام عاشورا به اوج خود رسید.


بهترین راه برای شناخت بیشتر شخصیت امامان علیهم السّلام به ویژه امام حسین علیه السّلام یاری گرفتن از حضرات معصومین علیهم السلام می باشد و ما برای رسیدن به این مقصود در این مقاله سخنان دُرَربار پیشوای صادق شیعیان، امام صادق علیه السّلام را در زیارت اربعین برگزیده ایم.

در زیارت اربعین، مضامین عالیه ای را ملاحظه می کنیم که مملو از شناخت و معرفت ویژگیهای یک امام و رهبر الهی برای تحکیم اعتقادات شیعه است. شیخ طوسی رحمه اللّه این عبارات فاخر را در زیارت اربعین از«صفوان بن مهران جمّال»روایت می کند که وی از مولایمان حضرت صادق علیه السلام آموخته و برای ما نقل کرده است. این مجموعۀ ارزشمند به طور کامل یک دوره امام شناسی است و هرانسان موحدی را با ویژگیهای یک رهبر الهی آشنا می کند، به این جهت توجه و عنایت به این زیارت از ویژگیهای هرشیعۀ تمام عیار محسوب می شود.

امام حسن عسکری علیه السّلام در این مورد فرموده است: «علامات المؤمن خمس. صلاة إحدی و الخمسین و زیارة الأربعین و التّختّم بالیمین و تعفیر الجبین و الجهر ببسم اللّه الرّحمن الرّحیم؛ پنج چیز از نشانه های مؤمن است: گزاردن پنجاه و یک رکعت نماز[واجب و نافله در هرشبانه روز]، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن [هنگام نماز]، و بلند گفتن بسم اللّه الرحمن الرحیم.»[1]

با مطالعۀ این نوشتار پاسخ این پرسش روشن می شود که چرا زیارت اربعین از نشانه های ایمان و شیعه بودن است؟با این هدف به شرح چند فراز از این زیارت گرانقدر می پردازیم:

تأثیر کلمات معنوی در زائر
در ابتدای زیارت اربعین می خوانیم: «السّلام علی ولیّ اللّه و حبیبه السّلام علی خلیل اللّه و نجیبه؛[2]

سلام بر ولیّ خدا و حبیب [خاص] او! سلام بر دوست [و محبوب] و برگزیدۀ خدا.»

ولیّ، نجیب، حبیب و خلیل خدا؛ چهار ویژگی امام حسین علیه السلام است که تک تک این واژه ها برای معرفی یک رهبر الهی کافی است. این اوصاف امام آثار تربیتی فراوانی بر روح و جسم زائر دارد که از جمله با اظهار این کلمات ولایت و دوستی خدا را در وجودش تقویت می کند. وقتی زائر با تمام وجود به صاحب چنین اوصافی تعظیم می کند، روح و جسم خود را تحت الشعاع این خصلتهای پرفضیلت قرار می دهد.

مفهوم سلام در زیارت
سلام، یکی از نامهای خدای عزّ و جلّ است. هنگامی که زائر این نام خدا را بر زبان جاری می کند، می خواهد بگوید: ای امام! خداوند حافظ مرام و مکتب تو باشد و آن را از گزند دشمنان سلامت بدارد. همچنین سلام به معنای اظهار تسلیم شدن در برابر فرمان امام علیه السّلام است. گذشته از این دو معنا، سلام به معنای تعهد به آسایش، امنیت و سلامتی از طرف خود است و وقتی زائر به حضرت سلام می دهد، در واقع اعلام می دارد که هیچ آزار و آسیبی از ناحیۀ من در آن وقت و پس از آن به آن امام علیه السّلام نخواهد رسید؛ زیرا هدف تمامی آن بزرگواران هدایت و اصلاح مردم و اعلای کلمۀ توحید و ترویج طاعت خداوند در میان مردم بوده است. به این جهت آنها از معصیت خدا و تخلف از اوامر و نواهی او، اخلاق ناپسند مردم از قبیل خود بزرگ بینی، حرص، ریا، بخل، حبّ قدرت، غیبت، آزار رساندن و... اذیت خواهند شد.

زائر باید حال خود را به گونه ای قرار دهد که مورد رضایت امام باشد، نه مایۀ اذیت آن حضرت. آنگاه در سلام دادن به امام علیه السّلام صادق است. زائر باید دل را با آب توبه شستشو داده، اشک پشیمانی از دیدگان فرو ریزد، و پس از آن به امام عرض سلام داشته باشد.

زائر با عرض سلام، خود را به آن حضرت نزدیک نموده و با تکرار این واژه ادب، روح و روان خود را به لحاظ نزدیکی به ایشان، از پستیها، رذائل و آلودگیها پاک می نماید و سلام را چنان با ادب و خلوص و اشک و آه بر دل القا می نماید تا سلامتی کامل حاصل گردد و موجب جواب سلام آن بزرگوار گردد.

در واقع زائر با عرض سلام بر آن حضرت و یارانش چهرۀ اجتماعی- سیاسی خود را نمایان ساخته و اعلان می دارد که نه تنها با بت درون خود مبارزه می کند؛ بلکه همانند خود آن بزرگوار، با طاغوتیان، ظالمان، مستبدان و خائنین به مردم در ستیزه بوده و با شعار سلام، خود را در زمرۀ یاران آن حضرت قرار می دهد. [3]

ویژگیهای امام حسین علیه السّلام
1- مقام عبودیت
در فرازی از زیارت اربعین می خوانیم: «السّلام علی صفیّ اللّه و ابن صفیّه السّلام علی الحسین المظلوم الشّهید؛ سلام بر بندۀ خالص، و فرزند بندۀ خالص خدا، سلام بر حسین مظلوم شهید.»

عبودیت از ویژگیهای امام حسین علیه السّلام و پیروان آن گرامی است. تا فردی به مقام بندگی خالص خدا نرسد، هرگز نمی تواند به سوی کمال حرکت کند. خداوند در قرآن فرموده:

و الصّافات صفّا؛[4]

یعنی قسم به آن نفوسی که از روی حقیقت و صمیم قلب در حضور من در مقام اطاعت و بندگی خالصانه صف کشیده، مرا برای خود، مراد و مقصود قرار داده، به غیر از من به هیچ چیز دیگری التفات نمی کنند.

و در جایی دیگر بندگی خالصانه را منشأ علم و رحمت الهی قلمداد کرده، می فرماید:

فوجدا عبدا من عبادنا آتیناه رحمة من عندنا و علّمناه من لدنّا علما؛[5]

«[موسی علیه السّلام و همراهش] بنده ای از بندگان ما را یافتند که رحمت و موهبت عظیمی از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم.»

این آیه نشان می دهد که برترین افتخار هرانسانی آن است که بندۀ خالص خدا باشد و این مقام عبودیت است که انسان را مشمول رحمت الهی می سازد و دریچه های علوم را به قلبش می گشاید. در حقیقت جوهرۀ علم الهی از عبودیت و بندگی خدا سرچشمه می گیرد.

اساسا رمز دستیابی امام حسین علیه السّلام به مقامات والا، عبودیّت و تسلیم محض خدا بودن آن حضرت بود. همان چیزی که در هرزیارتی به آن شهادت می دهیم و حتی خود حضرت همواره به آن افتخار می کرد، نمونه اش این روایت است:

امام حسین علیه السّلام به همراه«انس بن مالک»به کنار قبر مادربزرگش حضرت خدیجه علیها السّلام آمدند. امام در کنار قبر آن بانوی اسلام گریه کرد، سپس به انس فرمود: مرا تنها بگذار! انس می گوید: به کناری رفتم و از دید آن حضرت پنهان شدم. آن حضرت به نماز و ذکر و دعا مشغول شد. وقتی که مناجاتش به طول انجامید، نزدیک آمدم، شندیم که این گونه نجوا می کرد:

«یا ربّ!یا ربّ!أنت مولاه فارحم عبیدا الیک ملجاه؛

پروردگارا! پروردگارا!تو مولای او هستی، به بنده ای که پناهگاهی به جز تو ندارد، رحم کن.»

«یا ذالمعالی! علیک معتمدی طوبی لمن کنت أنت مولاه؛

ای خدایی که دارای شکوه و عظمتی! پشتیبانم تویی. خوشا به حال آن کس که تو مولای او هستی.»

«طوبی لمن کان خادما ارقا یشکو الی ذی الجلال بکواه؛

خوشا به حال کسی که خدمتگزار و شب زنده دار است و گرفتاریش را فقط به خدای بزرگمنش خویش عرضه می دارد.»

«و ما به علّة و لا سقم* اکثر من حبّه لمولاه؛

هیچ گونه بیماری و ناراحتی ندارد که بیشتر از محبت به مولایش باشد.»

«اذا اشتکی بثّه و غصّته اجابه اللّه ثمّ لبّاه؛

هرگاه غصه و ناراحتی اش را با خدایش در میان می گذارد، خداوند او را پاسخ داده و اجابت می کند. »

«اذا ابتلی بالظّلام مبتهلا اکرمه اللّه ثمّ ادناه؛[6]

هرگاه به گرفتاری مبتلا گردد، در تاریکی با التماس و ناله خدایش را می خواند و خداوند او را گرامی داشته و به خود نزدیک می گرداند.»

اگر ما نیز طالب قرب الهی هستیم و می خواهیم مؤمن حقیقی و واقعی باشیم و ادّعای پیروی از مکتب آن حضرت را داریم، باید در هرحال تسلیم فرمان حق باشیم؛ حتّی اگر بر خلاف خواسته و سلیقۀ ما باشد. با نجوای زیارت اربعین تعهد کنیم که از این پس با پیروی از آن گرامی خدا را خالصانه بندگی کنیم.

2- تحمّل غم و اندوه برای اصلاح جامعه
«السلام علی أسیر الکربات و قتیل العبرات؛ سلام بر آن اسیر[غم و اندوه و] مصائب سخت [عالم]و کشتۀ آب چشمان.»

امام علیه السّلام همواره سنگ صبور جامعه و در معرض آزارهای روحی و جسمی بوده و مشکلات را به جان می خرد و همواره رهبران الهی و پیروان واقعی آنان بیشترین فشار روحی، صدمات روانی، غم و اندوه را تحمل می کنند.

امام صادق علیه السّلام فرمود: «إنّ أشدّ النّاس بلاء الأنبیاء ثمّ الّذین یلونهم ثمّ الأمثل فالأمثل؛ [7] رنج و ناراحتی انبیا شدیدتر از دیگران است. از آن پس، کسانی که پشت سرشان می آیند و سپس هرکه شبیه تر باشد.» همچنانکه گفته اند:

 

آن که در این بزم مقرب تر است

جام بلا بیشترش می دهند

 

در روایت سلمان نیز نشانه های مؤمن آمده است که: «فعندها یذوب قلب المؤمن فی جوفه کما یذوب الملح فی الماء ممّا یری من المنکر فلا یستطیع أن یغیّره؛[8] مؤمن در اثر مشاهدۀ منکرات و بی بندوباریها و نداشتن توان مقابله و تغییر وضع موجود، [چنان در فشار روحی قرار می گیرد که]قلبش آب می شود، هم چنانکه نمک در آب ذوب می شود.»

«معمر بن خلاد»می گوید: در محضر حضرت رضا علیه السّلام از آسایش و راحتی در عصر امام قائم علیه السّلام سخن به میان آمد، حضرت فرمود: «أنتم الیوم أرخی بالا منک یومئذ قال: و کیف؟قال: لو قد خرج قائمنا علیه السّلام لم یکن إلاّ العلق و العرق و القوم علی السّروج و ما لباس القائم علیه السّلام إلاّ الغلیظ و ما طعامه إلاّ الجشب؛[9] شما امروز راحت تر از هنگام ظهور قائم خواهید بود. عرض کردند: چگونه؟حضرت فرمود: زیرا اگر قائم ما خروج کند جز زحمت و مشقت نخواهد بود، و مردم باید همواره بر زین اسبان سوار شدند[و جهاد کنند]، و لباس قائم علیه السلام درشت و خشن و غذایش خشک خواهد بود.»

3- بخشیدن هستی خود برای نجات جامعه
«و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة؛[10] «خداوندا! او خون پاک قلبش را در راه تو بذل کرد [و جانش را فدا نمود] تا بندگانت را از جهالت و حیرت و گمراهی نجات دهد.»

از مهم ترین محورهای زیارت اربعین، بیان فلسفۀ قیام عاشورا است که در یک جملۀ کوتاه تمام مقصود حضرت ابا عبد اللّه علیه السّلام بیان گردیده است. امام صادق علیه السّلام در این فراز به صراحت تمام عرضه می دارد که امام حسین علیه السّلام تمام هستی خود را فدا کرد تا بندگان خدا را از بند جهالت، تاریکی و گمراهی رها کرده و به سوی نور و کمال هدایت رهنمون کند. این همان هدف نهایی تمام پیامبران علیهم السّلام و فرستادگان الهی در طول تاریخ بوده است که در قیام عاشورا به اوج خود رسید.

انقلاب ارزشها
در تاریخ می خوانیم: بعد از بعثت رسول گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و اله اصول و ارزشهای جاری در جامعه که علیه مصالح دنیا و آخرت مردم بود، به ارزشهای انسانی و الهی تبدیل شد.

خرافه پرستی به حقیقت یابی، و جنگ و خونریزی و ناعدالتی به قسط و عدل و مساوات بدل گردید و انسانهای در ظاهر پایین درجه، به افرادی مورد اعتماد و دارای منزلت اجتماعی والایی تبدیل شدند. تمام قوانین و ملاکهای ظاهری و مادی جای خود را به معیارهای ارزشمند و متعالی داد. پیامبر رحمت صلّی اللّه علیه و اله حتی به کارگزاران خویش تأکید می نمود که در تبدیل و تغییر روشهای غلط و رسوم جاهلانه نهایت تلاش خود را به عمل آورند.

هنگامی که«معاذ بن جبل»را به سوی یمن می فرستاد، به او فرمود: «ای معاذ!آثار جاهلیت و رسوم باطل را بمیران و سنتهای متعالی اسلامی را در میان مردم ترویج کن!»آن گرامی، در آخرین فرازهای پیام حج خود، به انقلاب ارزشها و حرکت به سوی زیباییها و کمالات تأکید ورزید و فرمود: «ألا کلّ شئ من أمر الجاهلیّة تحت قدمی موضوع؛[11] بدانید تمام باورها و رسمهای ایام جاهلیت را زیر پای خود نهاده و باطل اعلام می کنم. »

امام حسین علیه السّلام نیز انقلاب تاریخی خود را انقلاب ارزشها معرفی کردند و فرمودند: «إنّی أدعوکم إلی اللّه و إلی نبیّه فإنّ السّنّة قد أمیتت فإن تجیبوا دعوتی و تطیعوا أمری أهدکم سبیل الرّشاد؛[12] من شما را به سوی خدا و رسول دعوت می نمایم؛ زیرا سنت ارزشمند پیغمبر خدا صلّی اللّه علیه و اله از بین رفته است. اگر شما دعوت مرا بپذیرید و امر مرا اطاعت کنید، من شما را به راه هدایت راهنمایی می کنم.»

امام حسین علیه السّلام همانند جدش رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله چراغ روشنی بخش در تاریکیهای جهل و نادانی بود و همانند شمعی خود را فدا کرد تا مردم در پرتو نور او به ارزشهای اخلاقی دست یابند. چنانکه قرآن پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله را چراغ روشنی بخش در تاریکیهای جهل و نادانی معرفی می کند و می فرماید:

یا أیّها النّبیّ إنّا أرسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا *و داعیا إلی اللّه بإذنه و سراجا مّنیرا؛[13]

«ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذارکننده! و تو را دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنی بخش!»

پیامبر صلّی اللّه علیه و اله نیز امام حسین علیه السّلام را چراغ روشنی بخش هدایت معرفی کرده و فرمود: «انّ الحسین مصباح الهدی و سفینة النّجاة؛[14] همانا حسین علیه السّلام چراغ هدایت و کشتی نجات است.»

4- ذلت و خواری دشمنان امام حسین علیه السّلام
«و أشهد أنّ اللّه منجز ما وعدک و مهلک من خذلک و معذّب من قتلک؛ و گواهی می دهم که خدای متعال وعده ای که به تو داده است، البته به آن وفا می کند و آنان که تو را خوار [و مضطر]گذاشتند، همه را هلاک کند و قاتلانت را عذاب سخت چشاند.»

از دیگر پیامهای زیارت اربعین جاودانگی حماسۀ عاشورا است و این در حقیقت حکایتگر یک پیام غیبی و تحقق وعدۀ الهی است که حضرت زینب علیها السّلام نیز در خطبه ای که در مجلس یزید قرائت کرد، به آن اشاره نمود. آن گرامی در سخنان خویش از آیندۀ دردناک یزیدیان پرده برداشت و فردای درخشان حماسه آفرینان عاشورا و پیروزی همیشگی مرام حسینی را نوید داد و به یزید این چنین نهیب زد: «فکد کیدک واسع سعیک و ناصب جهدک فو اللّه لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا و لا تدرک أمرنا و لا تدحض عنک عارها و هل رأیک إلاّ فند؟ و أیامک إلاّ عدد؟ و جمعک إلاّ بدد؟ یوم ینادی المنادی: ألا لعنة اللّه علی الظالمین؛[15] [ای یزید!]هرنیرنگی که خواهی بزن، و هراقدامی که توانی بکن و هرکوشش که داری، دریغ مدار!سوگند به خدا که نمی توانی نام ما را محو کنی و نمی توانی نور وحی ما را خاموش نمایی. تو نمی توانی عظمت امر ما را درک کنی و ننگ این ستم را هرگز از خود نتوانی زدود؟! آیا غیر از این است که رأی، [طرح و نقشه های ]تو سست و مدت حکومت تو اندک و جمعیت تو پراکنده است؟ آن روزی که منادی فریاد می زند: آگاه باشید، لعنت خدا بر گروه ستمکاران باد.»

یادگار رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله در آن موقعیت حساس و تاریخی-که هیچ سخنور ماهری؛ حتی قادر به تعادل در گفتار نیست-چنان با اعتماد به نفس عمیقی خبر از آینده داد و پیش بینی دقیقی کرد که ما بعد از صدها سال نتایج آن را به وضوح مشاهده می کنیم. آری، امروزه این پیام زیارت اربعین تحقق یافته و پیش بینی حضرت زینب علیها السّلام به وقوع پیوسته و در واقع وعدۀ الهی تحقق یافته، دشمنان امام حسین علیه السّلام خوار و رسوا گشته و عظمت نام و یاد و حماسۀ حسینی علیه السّلام تمام عالم را فراگرفته است.

 

ای که در کرب و بلا بی کس و یاور گشتی

چشم بگشا و ببین خلق جهان یاور توست

 

از دیگر پیامهای زیارت اربعین: مشمول لطف و کرم الهی، مقام شهادت، پاکی نسل، میراث دار انبیا، منصوب شدن به امامت از سوی خدا، مدافع اسلام و اندیشه های الهی، لیاقت و شایستگی رهبری، نصیحت امت با دلسوزی، و مهرورزی می باشد.

پی نوشت ها

[1] روضة الواعظین،محمد قتال نیشابوری،نشر رضی،قم،ج 1،ص 591.

[2] تهذیب الأحکام،محمد بن حسن طوسی، دار‌ الکتب‌ الاسلامیه‌،تهران،5631 ش،ج 6، ص 311؛و کـامل الزیـارات جـعفر بن قولویه‌ قمی،نشر الفقاهه‌،تهران‌،ص 822.امام‌ صادق علیه السـّلام متن زیارت اربعین را چنین نقل کرده‌ است:«السّلام علی ولیّ‌ اللّه‌ و حبیبه‌ السّلام علی‌ خلیل اللّه و نجیبه السّلام عـلی صـفیّ اللّه و ابـن‌ صفیّه السّلام‌ علی‌ الحسین‌ المظلوم الشّهید السّلام‌ علی أسیر الکربات و قـبیل العـبرات اللّهمّ إنّی‌ أشهد أنّه ولیّک و ابن‌ ولیّک‌ و صفیّک‌ و ابن‌ صفیّک الفائز بکرامتک أکرمته بالشّهادة و حبوته‌ بـالسّعادة و اجـتبیته بـطیب الولادة و جعلته سیّدا من‌ السّادة‌ و قائدا من القادة و ذائدا من الذّادة و أعطیته مواریث الأنبیاء و جـعلته حـجّة عـلی‌ خلقک‌ من‌ الأوصیاء‌ فأعذر فی الدّعاء و منح‌ النّصح و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک مـن‌ الجـهالة و حـیرة الضّلالة‌ و قد‌ توازر علیه من غرّته‌ الدّنیا و باع حظّه بالأرذل الأدنی و شری آخرته‌ بـالثّمن الأوکـس‌ و تغطرس‌ و تردّی‌ فی هواه و أسخط نبیّک و أطاع من عبادک أهل الشّقاق و النّفاق و حـملة الأوزار المـستوجبین النـّار فجاهدهم‌ فیک‌ صابرا محتسبا حتّی سفک فی طاعتک دمه و استبیح حریمه اللّهمّ فالعنهم لعنا وبیلا و عـذّبهم عـذابا ألیما‌ السّلام‌ علیک یا ابن‌ رسول اللّه السـّلام‌ عـلیک یـا ابن سیّد‌ الأوصیاء‌ أشهد أنّک أمین اللّه و ابـن‌ أمـینه‌ عشت سعیدا و مضیت حمیدا و متّ فقیدا مظلوما شهیدا و أشهد أنّ اللّه منجز ما‌ وعـدک‌ و مـهلک من‌ خذلک و معذّب من‌ قـتلک‌،و أشـهد‌ أنّک وفـیت‌ بـعهد‌ اللّهـ‌ و جاهدت فی سبیله حتّی‌ أتاک‌ الیـقین‌ فـلعن اللّه من قتلک و لعن اللّه من ظلمک و لعن‌ اللّه امّة سمعت بذلک‌ فرضیت‌ به اللّهـمّ إنـّی‌ أشهدک أنّی ولیّ‌ لمن‌ والاه و عدوّ‌ لمـن‌ عاداه‌‌ بأبی أنت و امـّی یـا‌ ابن رسول اللّه أشهد أنّک‌ کـنت نـورا فی الأصلاب الشّامخة و الأرحام‌ الطّاهرة لم تنجّسک الجاهلیّة‌ بأنجاسها‌ و لم‌ تلبسک المدلهمّات من ثـیابها و أشـهد‌ أنّک‌ من‌‌ دعائم‌ الدّین‌ و أرکـان المـسلمین و مـعقل‌ المؤمنین‌‌ و أشهد أنـّک الإمـام البرّ التّقیّ الرّضیّ الزّکـیّ‌ الهـادی المهدیّ و أشهد أنّ الأئمّة من ولدک‌ کلمة التّقوی‌ و أعلام‌ الهدی‌ و العروة الوثقی و الحجّة عـلی أهـل الدّنیا و أشهد‌ أنّی‌ بکم‌ مؤمن‌ و بـإیابکم‌ مـوقن‌ بشرائع دیـنی و خـواتیم عـملی و قلبی لقلبکم سلم و أمـری لأمرکم متّبع و نصرتی‌ لکم معدّة حتّی یأذن اللّه لکم فمعکم معکم لا مع‌ عدوّکم صلوات اللّه علیکم و عـلی أرواحـکم‌ و أجسادکم و شاهدکم و غائبکم و ظاهرکم و باطنکم آمـین ربّ العـالمین.»
[3] با استفاده از سایت تبیان،بخش دین و اندیشه.
[4] صافات / 1.
[5] کهف / 56.
[6] مناقب آل ابی طالب،محمد بن شهرآشوب‌ مازندرانی،نشر علامه،قم،9731‌ ق،ج 3، ص 522‌.
[7] کافی‌،مـحمد بـن یعقوب کلینی،دار الکتب‌ الاسلامیة‌،تهران‌،8831‌،ق،ج 2،ص 252‌.
[8] مستدرک الوسائل،محدث نوری،مؤسسه آل‌ البیت،قم‌،8041‌ ق،ج 11،ص 273‌.
[9] مسند الإمام الرضا علیه السّلام،شیخ عزیز اللّه عطاردی‌ خـبوشانی،مـؤسسة طـبع و نشر آستان قدس‌ رضوی،ج 1،ص 912‌.
[10] در بعضی از نسخه‌ها مـثل کـامل الزیـارات ایـن‌ عـبارت ایـن گونه‌ آمده‌ است‌:«بذل مهجته فیک‌ لیستنقذ عبادک من الضّلالة و الجهالة و العمی و الشّکّ و الارتیاب إلی تاب الهدی...»کامل‌ الزیارات،ابن ‌‌قولویه‌،ص 822.
[11] سیره‌ ابن‌ هشام‌،ابو محمد عبد الملک بن‌ هشام حمیری،دار القلم،بیروت،ج 4،ص 052
[12] بحار‌ الأنـوار‌،مـحمد باقر مجلسی،مؤسسة الوفاء،بیروت،3041 ق،ج 44،ص 043
[13] احزاب54/ و 64.
[14] مدینة المعاجز،سید هاشم‌ بحرانی‌،مؤسسة المعارف الاسلامیة،قم،4141 ق،ج 4،ص 15.
[15] بحار الانوار،علامه‌ مجلسی‌،ج 54،ص 331؛ و مقتل خوارزمی،مـوفق بـن‌ احـمد‌ خوارزم‌،نشر‌ مفید‌،قم،ج 4،ص 646.

 منبع : مبلغان » بهمن 1390 - شماره 148 , پاک نیا تبریزی، عبدالکریم

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه