مقالات تاریخ ایران

قیام سی‌ام تیر؛ طلیعه آزادگی ملت ایران

قیام سی‌ام تیر؛ طلیعه آزادگی ملت ایران

قیام سی‌ام تیر ۱۳۳۱ خورشیدی را مردمی به پیروزی رساندند که در آن برهه رایحه آزادی، جانشان را نواخته بود و برای تثبیت و حفظ دستاوردهای نهضت ملی شدن نفت، جان بر سر قیام گرو گذاشتند و با خون خود مهر تأییدی بر سند آزادگی ملت شریف ایران زدند.

قیام سی‌ام تیر ۱۳۳۱ خورشیدی را مردمی به پیروزی رساندند که در آن برهه رایحه آزادی، جانشان را نواخته بود و برای تثبیت و حفظ دستاوردهای نهضت ملی شدن نفت، جان بر سر قیام گرو گذاشتند و با خون خود مهر تأییدی بر سند آزادگی ملت شریف ایران زدند.

اگر نفت از زمان اکتشاف و بهره برداری خود در این کشور تا کنون در حاشیه و متن حوادث بسیاری و از جمله وقایع سی تیر ۱۳۳۱ خورشیدی قرار داشته است اما به نظر می رسد که قیام سی تیر حاوی درسی تاریخی برای همه نیروها و طیف هایی باشد که دل در گرو حفظ منافع ملی و سرمایه های کشور دارند و آن بی شک اتحاد و هماهنگی در روزهای سخت در برابر مطامع و خواست های نامشروع بیگانگان است زیرا در غیر این صورت حوادثی از راه خواهند رسید که دستاورد همه تلاش ها را به یغما خواهند برد و آن روز دیگر پشیمانی سودی ندارد.

 

استعفای محمد مصدق

بیست و پنجم تیر ۱۳۳۱ خورشیدی، محمد مصدق نزد محمدرضا پهلوی رفت و درخواست پست وزارت جنگ را کرد که این درخواست به معنی کم شدن قدرت شاه بود. این امر برای محمدرضا پهلوی گران آمد اما مصدق پس از سه ساعت گفت وگوی نافرجام با او از مقام خود، استعفا کرد.

مصدق نخست وزیر بود و برابر قانون اساسی برای اداره کشور به همراه وزراء مسوولیت مشترک داشت و وزیر جنگ را هم رییس دولت می­ بایست، انتخاب می کرد اما محمدرضا پهلوی این امتیاز را به خود اختصاص داده بود و نمی‌خواست صرف نظر کند و آن را از لوازم فرماندهی کل قوا می­ دانست و چون مصدق خود را در عین حال وزیر جنگ قرار داده بود و محمدرضا پهلوی حاضر به تسلیم نبود، در مقام استعفا برآمد. مصدق تصمیم گرفته بود تا اختیار تعیین وزیر جنگ را از محمدرضا پهلوی بگیرد «تا دخالت دربار در آن کم شود و کارها در جهت صلاح کشور پیشرفت کند... .» واکنش محمدرضا پهلوی در برابر این پیشنهاد چنین بود: «پس بگویید من چمدان خود را ببندم و از این مملکت بروم.» مصدق در پاسخ فوراً گفت که در این صورت استعفا خواهد داد.

 

 

نخست وزیری احمد قوام

پس از استعفای محمد مصدق فردی جز احمد قوام یا سیدضیاء الدین طباطبایی نمی‌توانست نامزد این عنوان باشد. مطابق اسناد منتشره محمدرضا پهلوی تا این زمان به برکناری دکتر مصدق و نخست‌وزیری قوام یا سید ضیاء که انگلیسی ها و آمریکایی‌ها پیشنهاد می‌کردند، مایل نبود و می‌خواست کار نفت به دست مصدق حل و فصل شود. این سیاست حمایت نسبی از مصدق نه از روی علاقه و موافقت با او، بلکه به سبب آگاهی از محبوبیت او نزد مردم بود، از طرفی دیگر محمدرضا پهلوی به قوام و سید ضیاء اطمینان نداشت. در جراید داخلی و خارجی به طور همزمان زمزمه روی کار آمدن قوام بر سر زبان ها افتاده بود. علاوه بر اینکه برخی از چهره‌های مشخص منتسب به دربار مانند تاج‌الملوک، اشرف و علیرضا (مادر، خواهر و برادر شاه) و سیدحسن امامی رییس مجلس از او حمایت می‌کردند، ساموئل فال رایزن سفارت انگلیس معتقد بود که قوام تنها شخصی است که می‌تواند با اوضاع فعلی مقابله کند. سفیر آمریکا هم قوام را بهترین جانشین مصدق می‌دانست اما محمدرضا پهلوی با توجه به سوابق قوام در دوران نخست‌وزیری قبلی‌اش با صدارت او مخالف بود و او را قابل کنترل نمی‌دانست.

سرانجام هرچه که بود، محمدرضا پهلوی به نخست وزیری قوام راضی شد و مجلس در ۲۶ تیر ۱۳۳۱ خورشیدی به او رای  اعتماد داد. به این صورت که از ۴۲ نماینده که بیش از نصف نمایندگان بودند، به احمد قوام ۴۰ رأی اعتماد دادند، در حالی که این جلسه قانونی نبود زیرا حد نصاب لازم را نداشت و نمایندگان نهضت ملی جلسه دیگری داشتند.

 

 

محمدرضا پهلوی که ارتش را در اختیار داشت، به فرمانداری نظامی دستور کنترل اوضاع و جلوگیری از آشوب را داد، تانک‌ها در خیابان‌ها مستقر شدند. عده­ ای از نمایندگان فرصت طلب با محاصره مجلس توسط نظامیان، پنهانی همکاری خود را با قوام اعلام کردند. قوام در ۲۸ تیر درخواست اختیارات فوق ­العاده برای اعاده امنیت در سراسر کشور کرد. محمدرضا پهلوی به قوام دستور داد تا برای برقراری نظم از نیروی انتظامی استفاده کند و به او قول داد در صورت وخامت اوضاع فرمان انحلال مجلس را صادر کند.

 

قیام مردم

در ۲۸ تیر ۱۳۳۱ خورشیدی، آیت‌الله کاشانی اعلامیه‌ای خطاب به افسران ارتش و سربازان انتشار داد و از آنان خواست که به روی برادران خود اسلحه نکشند. روز بعد هم اعلامیه دیگری از سوی او منتشر شد که در تهییج مردم و مبارزه با قوام نقش بسیار سازنده‌ای داشت. اعلامیه دیگری نیز از طرف نهضت ملی خطاب به سربازان و افسران ارتش و نیروهای انتظامی صادر شد. رفته رفته کارخانه‌ها و تجارتخانه‌ها تعطیل شدند و در خیابان های اصلی شهر و میدان بهارستان تظاهرات به راه افتاد و مردم شعار مرگ بر قوام و زنده باد مصدق سر دادند.

 

در این روز مردم آمادگی زیادی پیدا کرده بودند تا روز بعد در برابر قدرت دربار و قوام به مقابله برخیزند. به همین دلیل هم در ۳۰ تیر اقشار مختلف مردم و گروه‌های سیاسی در میادین و خیابان های تهران به حمایت از دکتر مصدق به تظاهرات پرداختند. در این تظاهرات که به درگیری شدید میان نیروهای نظامی و مردم منجر شد، عده ای شهید و مجروح شدند.

 

شرایط به گونه ای رقم خورد که عده‌ای از نمایندگان مجلس با محمدرضا پهلوی ملاقات و خطر سقوط رژیم را اعلام کردند، محمدرضا پهلوی، قوام را از نخست‌وزیری معزول و فرمان نخست‌وزیری محمد مصدق را صادر کرد.
قیام ۳۰ تیر دولتی مردمی روی کار آورد که با اختیارات ویژه، روابط خود را با قدرتی که تا پیش از آن در تمام شئون ملک و ملت دخالت می کرد، قطع کرد. با وجود تمامی مشکلات، سیاست موازنه منفی با حمایت عمومی دنبال می شد، اگرچه رخدادهای بعدی تأسف آور و پندآموز بود. تجربه قیام ۳۰ تیر که تجلی همبستگی ملی و پیروزی اندیشه مردمسالاری بر استبداد و استعمار بود، دشمنان را به شکست اتحاد میان سران مذهبی و ملی نهضت واداشت.

این واقعه شاید تنها نمونه‌ای باشد که در آن محمدرضا پهلوی مجبور به تمکین از قانون اساسی شد و از اختیاراتی که در دوران حکومت خود به شکل سنتی هر چند برخلاف قانون اساسی در دست داشت، به دلیل حضور مردم در صحنه و وحدت میان رهبران سیاسی چشم‌پوشی کرد. در اختیار گرفتن زمام امور قوای نظامی و انتظامی از طرف محمد مصدق رویدادی منحصر به فرد در تاریخ دوران پهلوی به حساب می‌آمد که در سال های بعد تکرار نشد. این قیام هر چند نقطه اوج تجلی وحدت رهبران نهضت ملی شدن نفت و یکپارچگی مردم بود اما در ادامه حرکت به دلیل بی توجهی برخی از سیاستمداران و فرصت‌طلبی بعضی دیگر استمرار نیافت و در نهایت به شکنندگی انجامید.

 

منابع:
۱ـ حسینیان، روح‌الله، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۴۰-۱۳۲۰)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم ۱۳۸۴
۲ـ مکی، حسین، وقایع ۳۰ تیر ۱۳۳۱، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰
۳ـ نقیب‌زاده، احمد ـ امانی زوارم، وحید ـ نقش روحانیت شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲
۴ـ روزنامه اطلاعات ـ تیر و مرداد ۱۳۳۱
۵ـ روزنامه شاهد ـ تیر و مرداد ۱۳۳۱ 

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه