ویژه شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع)

نیم نگاهی به سران جریان های انحرافی عصر امام صادق(ع)

نیم نگاهی به سران جریان های انحرافی عصر امام صادق(ع)

دشمنان از دوران امام باقر(ع) به شدت احساس خطر کردند که اگر جلوی معصومین(ع) را نگیرند و راه را برای آنان باز بگذارند، حکومتی برای آنان باقی نخواهد ماند؛ لذا بعد از امامت امام باقر(ع) و در 34 سال امامت امام صادق(ع)، ایشان را هرگز آسوده نگذاشتند و با راه اندازی جریانات گوناگون، سد راه حضرت شدند.


دشمنان از دوران امام محمدباقر(ع) به شدت احساس خطر کردند که اگر جلوی معصومین(ع) را نگیرند، حکومتی برای آنان باقی نخواهد ماند؛ لذا در دوران امام صادق(ع) با راه اندازی جریانات گوناگون، سد راه امام(ع) می شدند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجة الاسلام والمسلمین محمدجواد طبسی، در نشست «امام صادق شناسی»، در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(ع)، با اشاره به اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر این امام همام، اظهار داشت: یکی از دوران سخت در میان تمام امامان معصوم(ع)، دوران امام صادق(ع) بوده و در واقع آن حضرت در مدت 34 سال با جریانات گوناگون مواجه شدند و با قدرت امامت خود توانستند بر این جریانات چیره و مسلط شوند.

* چرایی راه اندازی جریانات منحرف
وی در بیان علل فشارها و جریانات، ابراز داشت: دشمنان از دوران امام باقر(ع) به شدت احساس خطر کردند که اگر جلوی معصومین(ع) را نگیرند و راه را برای آنان باز بگذارند، حکومتی برای آنان باقی نخواهد ماند؛ لذا بعد از امامت امام باقر(ع) و در 34 سال امامت امام صادق(ع)، ایشان را هرگز آسوده نگذاشتند و با راه اندازی جریانات گوناگون، سد راه حضرت شدند.

این محقق حوزوی یادآور شد: در زمان امام صادق(ع) جریانات گوناگونی وجود داشت و چه بسا ریشه های برخی از این جریان ها به پیش از آن حضرت بر می گردد؛ ولی حکومت عباسی به آن جریانات میدان داده بود تا پیش بیایند و سد راه حضرت شوند؛ لذا نخستین جریانی که در زمان این امام همام به راه افتاد، مسئله دامن زدن به انحرافات فکری بوده و افرادی که دارای این انحرافات بودند را پشتیبانی می کردند.

این کارشناس دینی خاطرنشان ساخت: از جمله کسانی که در آن زمان جزو سردسته منحرفین فکری بوده و دستگاه خلافت به این شخص به دلیل اتهاماتی که به امام(ع) وارد می کرد، منصب قضاوت نیز داده بود، «محمدبن مقلاص معروف به ابوالخطاب» بود که این شخص نسبت خدایی به حضرت صادق(ع) داده بود و خود را پیامبر مرسل می دانست. حجة الاسلام والمسلمین طبسی تصریح کرد: امام صادق(ع) با این افراد که انحرافات عقیدتی داشتند، به شدت مبارزه می کردند و برای این که آنان را منزوی کنند، دستور دادند کسی با آنان نشست و برخاست نکرده و هم غذا نشود؛ ضمنا این افراد را لعن نیز کرده و طرد می کردند. وی ادامه داد: یکی دیگر از این افراد، «بزیع بن موسی» است که فرقه بزیعیه را نیز به او نسبت می دهند و می گویند او از سران الحاد و نفاق بوده و ادعای پیامبری نیز می کرده است.

این استاد حوزه تصریح کرد: «بَشار اشعری» یکی دیگر از این منحرفین می باشد که امام(ع) به یکی از یاران خود فرموده بود «اگر به کوفه رفتی؛ هنگامی که بر او وارد شدی به او بگو که امام صادق به تو می گوید: ای فاسق؛ ای مشرک؛ من از تو بیزارم». حجة الاسلام والمسلمین طبسی با بیان این که امام(ع) برای این که سخنشان به دیگران نیز برسد، مجبور بودند این اشخاص را لعن و طرد کنند، ادامه داد: از جمله کسانی که در آن زمان از سران انحراف بود، «مغیرةبن سعید» بوده که امام، او را نیز لعن کرد و به شدت از او و یارانش بیزار بود.

وی با اشاره به این که «مغیرة بن سعید» مدعی بود که اسم اعظم در دست اوست و از طریق سحر و جادو در مردم نفوذ کرده بود، گفت: این شخص کتاب های امام صادق(ع) را با نیرنگ از دست یاران امام می گرفت و آن چه را می خواست، به این کتب اضافه می کرد و دستور می داد آن ها را در میان یاران و دوستان حضرت پخش کنند و در نتیجه امر را بر مردم مشتبه می کرد.

این پژوهشگر حوزوی اضافه کرد: «ابو منصور عجلی» یکی دیگر از این منحرفین بوده که امام صادق(ع) در برابر انبوهی از مردم کوفه از او بیزاری جسته و او را لعنت کردند و فرمودند: او فرستاده ابلیس می باشد. این کارشناس امام شناسی یادآور شد: «گروه های مفوضه، صوفیه و...» از گروه هایی بودند که در زمان امام صادق(ع) رشد کرده و با پشتیبانی حکومت به پیش می رفتند و امور را بر مردم مشتبه می ساختند. حجة الاسلام والمسلمین طبسی خاطرنشان کرد: برنامه دومی که از زمان «منصور» شروع و امام دچار آن شده بود، مسئله کشتار، حبس و هجرت های اجباری علوی ها بود که در کتاب «مقاتل الطالبیین» بسیار درباره آن بحث شده است.

* خزانه ای که 100 سر در آن نگه داشته می شد!
کارشناس این نشست با بیان این که منصور، یاران بسیاری از حضرت را به شهادت رساند، تصریح کرد: در داستان زندگی او آمده است، منصور خزانه ای برای خود داشت که درب آن همیشه بسته بود و کسی در آن تردد نداشت. در پایان عمر خود نامه ای نوشت وآن را به عروس خود داد و گفت؛ این نامه را بگیر و هنگامی که من از دنیا رفتم، پسرم را به داخل این خزانه ببر و این نامه را برای او در آن محل بخوان.

در آن نامه نوشته شده بود، من به وسیله کشتن آنان توانستم حکومت کنم و اگر می خواهی به حکومت خود ادامه دهی، کاری را که من انجام دادم در پیش بگیر و به آنان میدان نده.

حجة الاسلام والمسلمین طبسی افزود: از جمله حرکات منصور در زمان امام صادق(ع)، میدان دادن به اشخاصی بود که اطلاعات اندکی داشته و از آنان به عنوان علمای دربار استفاده می کرده تا آنان را در مقابل حضرت قرار دهد.

* مقدس مآب های کج فهم
وی با اشاره به یکی دیگر از جریانات عصر امام صادق(ع)، ابراز داشت: از جمله جریاناتی که در عصر آن امام همام اتفاق افتاد، وجود مقدس مآب های کج فهم و نفهم بود که توسط دولت بنی عباس پشتیبانی می شدند و در مقابل امام صادق(ع) جبهه گیری می کردند. این محقق حوزوی به «سفیان ثوری» اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: این شخص یکی از آن مقدس مآب های کج فهم بود که روزی امام را با لباس کتان در مسجدالحرام دید و پیش خود فکر می کرد امام(ع) لباسی گران قیمت بر تن کرده است؛ نزد امام آمد و گفت: پیامبر رضی الله عنه، امام علی(ع) و دیگر امامان چنین لباسی به تن نکرده بودند. امام صادق(ع) در جواب او فرمودند: نبی مکرم اسلام رضی الله عنه در یک زمان بسیار سخت زندگی می کردند و بعد از امام علی(ع) وضعیت مسلمانان مقداری فرق کرد و بهتر شد و هنگامی که وضع بهتر شود، چه کسی بهتر است که از منابع خدایی استفاده کند؟ (قل من حرّم زینة الله) بگو چه کسی زینت خدا را حرام کرده است؟

سپس امام فرمود: این پیراهن که به خیال تو قیمتی است را به خاطر مردم، تنم کردم و این پیراهن زیرین پشمینه را برای خودم به تن نمودم؛ اما تو پیراهن پشمینه را برای فریب مردم به تن کردی؛ اما پیراهن زیرین تو خوب و تمیز است و حال باید گفت؛ عمل چه کسی ریایی است؟

حجة الاسلام والمسلمین طبسی در پایان بیان داشت: امام جعفرصادق(ع)در زمان امامت خود با اتهاماتی نیز روبرو بوده است که در جلسات مختلف از خود رفع اتهام کرده و پاسخ های مناسبی به آنان داده اند، مانند اتهام دانستن علم غیب و یا اتهام بیعت گرفتن از مردم که از سوی منصور به ایشان زده شده بود.

تهیه و تنظیم: محمدرسول صفری

آیا عصمت پیامبر و اهل بیت(ع) خدادادی محض است
یا اکتسابی و بر اساس لیاقت و امتحان می باشد؟
بدون شک عصمت پیامبران و ائمه(ع) بر اساس لیاقت و امتحان است؛ زیرا اگر خدادادی محض باشد، فضیلیت محسوب نمی شود.

نکته اساسی در بحث عصمت این است که باید دید منشأ عصمت در معصومین چیست؟ بنابر اعتقاد شیعیان که با دلایل محکم و قاطع قابل اثبات است، منشأ عصمت معصومین علم قطعی، شهودی و وجدانی به حقایق امور و عواقب اعمال است؛ به طوری که سبب می شود اراده انسان قوی و در نفس او قوه ای ایجاد شود که او را از انجام گناه و لغزش محافظت می کند.

این علم، علمی است که دارنده آن صاحب چشم بصیرتی می شود که عواقب، آثار و لوازم گناه و ترک واجبات را در دنیا و آخرت با تمام وجود لمس می کند. و از انسان موجودی می سازد که در تمام عمرش حتی به اندازه ذره ای با دستورات پروردگارش مخالفت نمی کند و حتی فکر انجام معصیت و یا ترک واجب در مخیله او نمی گنجد.

این مسأله حتی در برخی موارد برای سایر انسان ها نیز اتفاق می افتد؛ مثلا انسانی که می داند در داخل این ظرف زهر خطرناکی است، هرگز از آن نخواهد نوشید و حتی فکر خوردن آن را نیز نخواهد کرد؛ زیرا انسان به کشنده بودن زهر علم قطعی دارد و این علم باعث می شود که انسان ها در تمام عمرشان حتی یک بار مرتکب آن نشوند؛ با این که هر انسانی مختار است و هر وقت که اراده کند می تواند با خوردن خودکشی کند؛ چنان چه هستند انسان های ضعیف النفسی که حتی با دانستن کشنده بودن زهر، با خوردن آن خودکشی می کنند.

و یا مثلا هر انسان عاقل، آگاه و آبروداری که در جامعه دارای منصب و مقام رفیعی است، هرگز اتفاق نمی افتد که بدون لباس و لخت و عریان در ملأ عام ظاهر شود؛ با این که در انجام آن کاملا مختار است؛ اما چون به عواقب آن آگاه است، حتی انجام آن را تصور نمی کند.

معصومین(ع) از طرفی علم قطعی به عواقب گناه دارند و از طرف دیگر ذات خداوند را به حقیقت شناخته اند و می دانند که با انجام معصیت، از دستور چه کسی سر پیچی خواهند کرد؛ لذا در تمام طول عمرشان حتی فکر گناه را هم نمی کنند؛ با این که در انجام آن قدرت کامل دارند.

مرحوم شیخ مفید(ره) در این باره می فرماید:

العصمة لطف یفعله الله تعالی بالمکلف بحیث یمتنع منه وقوع المعصیة و ترک الطاعة مع قدرته علیهما.

عصمت، لطفی از جانب خداوند که شامل حال مکلف می شود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز می دارد؛ با این که آن شخص قادر به انجام آن دو است.(النکت الإعتقادیة، الشیخ المفید، ص37).

برای اثبات این علم برای معصومین(ع) دلایل فراوانی وجود دارد؛ از جمله درباره حضرت آدم علی نبیناوآله وعلیه السلام می فرماید: وعلم آدم الأسماء کلها - (البقره/31)

درباره حضرت داود و سلیمان علی نبیناوآله وعلیهماالسلام می فرماید: و لقد آتینا داوود و سلیمان علما و قالا الحمدلله الذی فضّلنا علی کثیر من عباده المؤمنین. و ورث سلیمان داوود و قال یا أیهاالناس علمنا منطق الطیر و أوتینا من کل شیء إن هذا لهوالفضل المبین - (النمل/ 15ـ16).

و نیز می فرماید:عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه أحدا. إلا من ارتضی من رسول - (الجن/26ـ27).

درباره حضرت یوسف علی نبیناوآله وعلیه السلام می فرماید:و لمّا بلغ أشدّه آتیناه حکما و علما و کذلک نجزی المحسنین. و راودته التی هو فی بیتها عن نفسه و غلّقت الأبواب و قالت هیت لک قال معاذالله إنّه ربّی أحسن مثوای إنّه لایفلح الظالمون. و لقد همّت به وهم بها لولا أن رأی برهان ربّه کذلک لنصرف عنه السّوء و الفحشاء إنّه من عبادنا المخلصین. (یوسف/22ـ23).

و باز درباره حضرت یوسف علی نبیناوآله وعلیه السلام می فرماید: و إلاّ تصرف عنّی کیدهنّ أصب إلیهنّ وأکن من الجاهلین- (یوسف/33).

هم چنین از زبان حضرت یعقوب علی نبیناوآله وعلیه السلام وقتی که فرزندانش وی را به خاطر گریه بر حضرت یوسف ملامت می کردند، می فرماید: قال إنّما أشکو بثّی وحزنی إلی الله و أعلم من الله ما لاتعلمون - (یوسف/86).

و درباره حضرت لوط علی نبیناوآله وعلیه السلام می فرماید: و لوطا آتیناه حکما و علما و نجّیناه من القریة التی کانت تعمل الخبائث - (الأنبیاء/74).

و درباره رسول گرامی اسلام(ص) می فرماید: لئن اتّبعت أهواءهم بعد الذی جاءک من العلم ما لک من الله من ولی و لانصیر - (البقره/120).

و لئن اتّبعت أهواءهم من بعد ما جاءک من العلم إنّک إذا لمن الظالمین- (البقره/145).

این علم الهی خاص، لطفی است که خداوند به بندگان برگزیده خودش عطا کرده و سبب و منشأ ایجاد ملکه تقوی تا عالی ترین درجه آن؛ یعنی عصمت شده است. مثلا درباره

حضرت یوسف(ع)همین علم باعث شد که مرتکب فاحشه نشود؛ با این که کاملا در انجام آن مختار بوده است.

در نتیجه، عصمت امری است اکتسابی؛ اما منشأ آن علمی است که خداوند به آن ها لطف کرده است.

موفق باشید

مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج)

مجله  افق حوزه  دوازدهم شهریورماه 1393 شماره 398 

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه