ویژه شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع)

شهادت امام جعفر صادق(ص)

شهادت امام جعفر صادق(ص)

جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی ابن ابی طالب، ششمین امام شیعیان، بنا بر قول مشهور، در 17 ربیع الاول سال 83 ه‍. ق در خاندان امامت و ولایت در مدینه چشم به جهان گشود. ولادت ایشان تحولی بود که در خانه امام باقر(ع) اتفاق افتاد. پس امام باقر(ع) با شوق تمام به تربیت این نوزاد پاک و مبارک پرداخت. کسی که در آینده، زمام امامت را در دست می گیرد.


پژوهش (پیشوای صادق، مصداق حقایق)
جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی ابن ابی طالب، ششمین امام شیعیان، بنا بر قول مشهور، در 17 ربیع الاول سال 83 ه‍. ق در خاندان امامت و ولایت در مدینه چشم به جهان گشود. ولادت ایشان تحولی بود که در خانه امام باقر(ع) اتفاق افتاد. پس امام باقر(ع) با شوق تمام به تربیت این نوزاد پاک و مبارک پرداخت. کسی که در آینده، زمام امامت را در دست می گیرد. آن حضرت مورد عنایت جد بزرگوارش حضرت امام سجاد(ع) نیز بود و از خرمن ایشان نیز خوشه ها برگرفت. امام صادق(ع) 12 سال آغازین حیات خود را با جدش سپری کرد و از آن پس، 19 سال را در معیت پدر معصومش گذراند. در این فاصله و فرصتی که با جد و پدرش زندگی می کرد، راه و روشی را که سزاوار بود، در آن لحظات سرنوشت ساز تجربه کرد و آموخت و در مسیر تکاملی که پدرانش برای او ترسیم کرده بودند، قرار گرفت.

در دوران امامت امام صادق(ع)، دستگاه اموی به دلیل قیام امام حسین(ع) و قیام های بعدی که از سوی علویان و بنی عباس انجام می شد، رو به ضعف و فروپاشی پیش رفت. در این شرایط، فضا و زمینه ای آماده برای نشر معارف اسلامی و احیای علوم دینی فراهم شده بود و امام توانست با تربیت بیش از چهار هزار نفر در زمینه های مختلف علمی، اعتقادی، فقهی، اخلاقی، تفسیری و...، اسلام ناب را از هر گونه تحریف حفظ کند و به نسل آینده انتقال دهد و تمدن بزرگ اسلامی را بنیان گذارد. از آن زمان، شیعیان خود را به آن حضرت منسوب کردند و شیعه جعفری یا فقه جعفری در سرزمین های اسلامی شهرت یافت. میزان اعتبار و نفوذ معنوی امام صادق(ع) همیشه بر خلفای جور گران می آمد و هر کدام درصدد بودند به نحوی این نور الهی را با دم شیطانی خود خاموش سازند. در نهایت به دستور منصور دوانقی، دومین خلیفه عباسی، حضرت امام جعفر صادق(ع)، در 25 شوال سال 148 ه‍. ق، پس از حدود 34 سال امامت و رهبری جامعه اسلامی به شهادت رسید و در کنار پدر و جد بزرگوارش در بقیع به خاک سپرده شد.

مقدمه
تأثیرات علمی، فقهی، اخلاقی، سیاسی و مبارزاتی حضرت امام صادق(ع)، در میان مآخذ گوناگون، بارها بحث شده و هر کدام به اندازه وسع خود، گوشه ای از ذات مقدس آن امام همام را بازگو کرده اند. در این میان، به ابعاد عرفانی، اخلاقی و تفسیری حضرت امام جعفر صادق(ع) کمتر پرداخته شده که در این مقاله، به جایگاه آن بزرگوار در شکل دهی مکتب عرفانی اسلامی، اشاره خواهیم کرد. بدیهی است ابعاد وجودی صادق آل محمد(ص) در همین زمینه نیز چنان گسترده بود که ما تنها توانستیم به اندازه وسع اندک خود، از شعله ای از آن آفتاب عالم تاب بهره ببریم.

آب دریا را اگر نتوان کشید

هم به قدر تشنگی باید چشید

امام صادق(ع) پایه گذار عرفان اسلامی
از قرن اول هجری، برخی اندیشه های عرفانی شکل گرفت و برخی متفکران اسلامی نیز آن را به زبان می آورده اند، اما در این قرن، هیچ مکتب عرفانی وجود نداشته است که در آن، یک نوع به خصوص از عرفان بحث شود و پیر یا مرادی، عده ای از مریدان را دور خود داشته باشد و عرفان را به آنها بیاموزند. دیگر اینکه عرفان، نوعی از تجلی افکار بوده که با دروس کلاسیک رابطه ای نداشته و مراد به مریدان خود درس نمی داده و تنها از آنها عمل می خواسته است و می گفت درس عشق را به وسیله قلم و کاغذ و دفتر نمی توان آموخت.

عرفان از قرن دوم هجری به وجود آمد یا اینکه در آن قرن دارای مکتب شد. در این میان، امام جعفر صادق(ع) در مقام اولین دانشمند واقعی فیزیکی و شیمیایی در دنیای اسلامی، به طور معمول نباید ارتباط و علاقه ای به عرفان داشته باشد، ولی در واقع چنان به عرفان گرایش داشت که برخی نویسندگان و محققان، علاوه بر تجلیل فوق العاده از پایه علمی آن امام بزرگوار، ایشان را پیش قدم عرفان می دانند.

در هر حال، عده ای از مورخان و عرفای اسلامی عقیده دارند که امام جعفر صادق(ع) اولین عارف دنیای اسلامی یا جزو اولین عرفای جهان اسلام بوده است که حتی دانشجویان غیر مسلمان نیز اجازه داشتند از محضر ایشان استفاده کنند. هر چند قبل از عرفان اسلامی، عرفان زردشتی و عرفان مکتب اسکندریه نیز وجود داشت و عرفانی که امام جعفر صادق(ع) پایه گذاری کرد، عرفان توحیدی است و اثری از دوگانگی و سه گانگی در آن وجود ندارد. این عرفان، عالی ترین اندیشه بشری برای تزکیه و تکامل روح است و آن قدر عالی و لطیف است که نه در دوره آن امام همام مردم عادی بدان دست یافتند و نه در دوره های بعد که عرفان دارای مکتب های متعدد شد. و پیوسته عرفانِ امام جعفر صادق، عرفان بود و هست که مافوق منطقه دسترسی افراد عادی است. عرفان جعفر صادق(ع)، نه دارای تثلیت و سه گانه پرستی هندی و مسیحی است و نه دارای ثنویت و دوگانگی زردشتی، و نه دارای مبالغه بعضی از عرفان های دوره های بعد.

وقتی مکاتب عرفانی در دوره های بعد به وجود آمد، برخی بانیان آن مکاتب، در اندیشه عرفانی طوری دچار مبالغه شدند که متهم به کفر شدند یا در به کارگیری برخی الفاظ در زندگی عرفانی خود، خویشتن را با خداوند برابر می دانستند، اما عرفان امام صادق(ع) چون دور از مبالغه بود، نه فقط از طرف عرفای شیعه مذهب پیروی شد، بلکه عده ای از عارفان که اهل سنت و جماعت بودند، درس عرفان را از امام جعفر صادق(ع) آموختند و حتی دو قرن پس از حضرت، در بغداد مرکز خلفای عباسی عارفان سنی از عرفان ایشان پیروی می کردند.

در مجموع می توان گفت، عرفان امام صادق(ع) عبارت است از توکل به خداوند و احکام وی را به موقع اجرا گذاشتن بدون اینکه از امور دنیوی غفلت کنند. در نتیجه، نظم زندگی خود را از بین ببرند. عرفان امام صادق(ع) با ترک دنیا موافق نیست و می گوید هر کس باید امور دینی و اخروی خود را به موازات امور دنیوی خود منظم کند.

در عرفان امام صادق(ع)، برخلاف آنچه بعد از ایشان، بانیان مکتب های متعدد عرفان گفتند، مسئله رسیدن به خداوند وجود ندارند. امام نمی گوید که آدمی به خداوند خواهد رسید، مگر در حدود آنچه قرآن گفته است. در قرآن گفته شده که انسان از خداوند است و به سوی او رجعت خواهد کرد، اما این گفته به آن معنا نیست که انسان خدا خواهد شد. انسان که مخلوق است، پیوسته مخلوق خواهد ماند و هرگز خالق نخواهد گردید، ولی بعد از مرگ چون به سوی خدا رجعت می کند، به او نزدیک تر خواهد شد.

هدف نهایی در مکاتب متعدد عرفانی این بوده که انسان در زندگی همین دنیا، خود را به ملکوت برساند و وقتی مفهوم عرفان را بشکافیم، به این نتیجه می رسیم که هدف عرفان این است که انسان در همین دنیا و قبل از مرگ، خود را به مرتبه خدایی برساند، ولی در عرفان امام صادق(ع) این موضوع وجود ندارد و ایشان نگفته که انسان باید در همین زندگی دنیوی به مرحله خدایی برسد و این عقیده مولود مکاتب عرفانی پس از امام صادق(ع) است.1

مرکز مطالعات اسلامی استراسبوریک فرانسه، مغز متفکر جهان شیعه، ترجمه: ذبیح الله منصوری، صص 67 ـ 76.
جنبه های سیر و سلوک و عرفان حضرت امام جعفر صادق(ع)
نگاهی به کتاب مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه

بی تردید هر شاخه عرفانی و مکتب توحیدی که خداشناسی را وجهه همت خود ساخته، چنانچه به سرچشمه اصل آن وصل نباشد، قابلیت تطهیر پیروان خود را ندارد. در این میان، اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به منزله الگویی بی بدیل در راه شناخت مراتب الوهی، جایگاهی منحصر به فرد دارند. در میان بیانات گهربار ائمه هدی(ع) مجموعه روایاتی از حضرت امام جعفر صادق(ع) نقل شده که در کتابی به نام مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه جمع آوری شده است. این کتاب دارای صد فصل است که تمام آن فصول شامل مسائل بلند عرفانی است که اجرای آن در حد توان هر انسانی است. پی بردن به واقعیات آن کتاب و آگاهی بر حقایق آن، عرفان نظری و آراسته شدن به آنچه در آن کتاب است، عرفان عملی است.

این کتاب در میان تمام کتب های عرفانی از امتیازهای خاصی برخوردار است. در درجه اول، متن شامل روایاتی است که نقل شده و از سرچشمه اصلی، یعنی حوزه وحی است. دوم اینکه درباره مسائلی است که یادگیری و اجرای آن در حد توان انسان است و سوم اینکه، به صورت ابواب و فصولی منظم است و از پراکندگی در مطالب دوری شده است.

این کتاب، همواره مورد توجه بسیاری از بزرگان قرار گرفته به خصوص کسانی که عاشق سیر و سلوک بوده اند. بعضی از دانشمندان نیز بر آن شرح زده اند.

در این کتاب، دقایق معارف و اسرار حقایق و لطایف اخلاقیات و مراحل سیر و سلوک و خصوصیات مراتب ایمان، به اندازه ای دقیق و تحقیقی و عمیق، ذکر شده است که کمترین نقطه ضعف و انحراف و سستی در مطالب آن دیده نمی شود.

در مجموع می توان گفت مطالب کتاب پر ارج مصباح الشریعه، از سرچشمه ولایت کبرا و دریای علوم اولین و آخرین، امام به حق ناطق حضرت جعفر صادق(ع) گرفته شده و سلسله مسائل آن، اسلامی است و از بهترین کتاب هایی است که در عرفان و اخلاق و تزکیه جان و تربیت روح و نفس و تنظیم روابط انسانی بر اساس مکتب الهی نوشته شده است.1

حسین انصاریان، عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، صص 14 ـ 22.

منبع : مجله  اشارات  تابستان سال 1391 شماره 147 /  نویسنده : علی حائری مجد

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه