ویژه شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع)

شهادت حضرت امام جعفرصادق عليه السلام

شهادت حضرت امام جعفرصادق عليه السلام

امام صادق عليه السلام در سخني زيبا مي‌فرمايد: «آزمند از دو خصلت محروم گرديده و در نتيجه دو خصلت همراه او شده‌ است: از قناعت محروم است و در نتيجه آسايش را از دست داده است؛ از رضايت محروم است و در نتيجه يقين را از كف داده است.»

تعادل؛ هميشه و همه جا

روان انسان‌ها با ميانه‌روي خو گرفته و هر نوع كاستي و فزوني سبب به‌هم‌ريختگي رواني او مي‌گردد. اگر اين دگرگوني‌ها در مسائل مادي باشد و رنگي از حرص يا بخل به خود بگيرد، شدت آسيب آن هم بيشتر خواهد بود. كامل‌ترين انسان‌ها در سفارش‌هاي خود به ما، هشدارهاي جدي در اين باره داده‌اند. امام صادق عليه السلام در سخني زيبا مي‌فرمايد: «آزمند از دو خصلت محروم گرديده و در نتيجه دو خصلت همراه او شده‌ است: از قناعت محروم است و در نتيجه آسايش را از دست داده است؛ از رضايت محروم است و در نتيجه يقين را از كف داده است.» (محمدي ري‌شهري، 1377، 3 : ح 3773 : 22) آن‌كه از اعتدال در مراقبت از سرمايه خويش خارج شده يا در به دست آوردن مال و ثروت‌اندوزي دچار بيماري روحي گرديده كه امروز از آن به «وسواس احتكار» هم ياد مي‌كنند، به جاي لذت بردن و بهره مناسب از آنچه به دست آورده، در انديشه انباشت ثروت بدون داشته برنامه براي هزينه‌كرد به جاي آن است و به تدريج خستگي ناشي از اين تفكر بيماركننده، روان او را فرسوده مي‌سازد.
در نگاهي ديگر، مي‌توان اين‌گونه تفسير كرد كه ميانه­روي، مايه آرامش است. زماني كه توانمندي روحي ما به اندازه‌اي باشد كه در همه مسائل و برنامه­هاي روزمره خود بتوانيم اندازه مناسبي به آنها بدهيم، سلامت روان بيشتري را تجربه خواهيم كرد. افرادي كه با زياده‌روي يا كوتاهي بيش از حد، دچار خودسرزنشگري و به دنبال آن ناآرامي شده­اند، كم نيستند. از نگاه دين، فرد عاقل ميانه‌رو است وفرد نادان يا افراط مي­كند يا تفريط. قلمروهاي اين دو نيز تمام زندگي ما هستند؛ خوردن، خوابيدن، كار، تماشاي رسانه، سرگرمي، ارتباط با ديگران، انباشت ثروت و... . حتي در انجام كارهاي خوب هم لازم است نقطه اعتدال را مراعات كنيم. فردي كه بدون حساب و كتاب تمام توجه­اش به ديگران است و خود و خانواده­اش را از ياد مي­برد، دچار نوعي افراط شده و نتيجه آن چيزي جز پشيماني يا كوتاهي­هاي جدي در نقطه مقابل آن نيست. كساني كه در مسائل معنوي هم بيش از توان خود گام برمي­دارند و بيشتر از رغبت خويش وقت صرف مي­كنند، ممكن است روزي فرابرسد كه سراغي از اين سفره نوراني نگيرند. ازاين‌رو، در سفارش­هاي ديني مي­خوانيم: زماني كه دلت آمادگي انجام كارهاي زيادي نداشت، تنها به انجام واجبات بسنده كن تا هنگامي كه ميل به كارهاي نيك بيشتري در تو پديد آيد.

ذكر درماني

در درمان برخي از بيماري‌ها مانند اضطراب مي‌توان از روش‌هايي مانند ذكردرماني و يادآوريِ مراقبتِ قدرتي فراتر از انسان، استفاده كرد. توجه دادن به حضور خداوند در صحنه‌ها و ساحت‌هاي دشوار زندگي، عاملي تعديل كننده و آرام‌بخش است و در درمانگري مذهبي از آن به خوبي بهره جسته مي‌شود. در نسخه‌اي از امام ششم، با پيشنهادي از اين دست روبه‌رو هستيم كه حضرت فرمود:
هرگاه وارد جايي شدي كه مي‌ترسي، اين آيه را بخوان: «رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا؛ پروردگارا! مرا به ورودگاه راستين وارد و از خروجگاه راستين خارج كن و از سوي خويش، قدرتي ياريگر برايم قرار بده» و هرگاه كسي را كه از او مي‌ترسي ديدي، آية الكرسي بخوان . (محمدي ري‌شهري، 1377، 3 : ح 5504 : 527)

نعمت برتر

در شمارش نعمت‌ها به فراخور دركي كه از زندگي و بايسته‌هاي آن داريم، ارزش‌گذاري متفاوتي هم خواهيم داشت. گاهي نعمت‌ها را در داشته‌هاي مادي خلاصه مي‌كنيم و زماني ديگر رنگي از آسمان به آن مي‌زنيم و خوب بودن و انس با نيكان را نعمت مي‌شماريم. از نگاه انسان‌هاي كامل، نعمت واقعي آن است كه ما را به خداوند نزديك و حلقه بندگي ما را كامل‌تر كند. امام ششم درباره نعمت برتر مي‌فرمايد: «ما أنْعَمَ اللّه ُ عزّ و جلّ علي عَبدٍ أجَلَّ مِن أنْ لا يَكونَ في قَلبِهِ مَع اللّه ِ عزّ و جلّ غَيْرُهُ؛ خداوند عزّ وجلّ نعمتي بالاتر از اين به بنده‌اش نداده است كه در قلبش جز خدا نباشد.» (محمدي ري‌شهري، 1377، 3 : ح 4981 : 364) بنابراين، دنياي سعادت نصيب كسي مي‌شود كه مهارت مديريت عواطف خويش را چنان افزايش دهد كه جايگاه اول و آخر را به خداوند ببخشد و هر كه را در اين مسير باشد، به دوستي گيرد و هر آنچه از اين گوهر ناياب دور باشد، به كناري نهد؛ هر چند با خواسته سرشتي او هماهنگ نباشد.

نشان خلوص

كاركرد ذكر، آفرينش رفتارهاي نو و ايجاد مديريت در انديشه و عمل است. روي‌آوري به ذكر و ياد خدا، رفتاري نمادين نيست كه در تعدادي خاص شماره شود و نصيب ذاكر از آن فقط ثواب باشد و بس. اگر در زبان روايات پاداش‌هايي براي ذكر برشمرده شده، به اين دليل است كه ذكر، قدرت رشددهندگي در ما دارد و مي‌تواند به بروز رفتارهايي كامل‌تر و سنجيده‌تر بيانجامد. براي نمونه، در سخني از امام جعفرصادق عليه السلام مي‌خوانيم: «هر كس مخلصانه لا إله الاّ اللّه بگويد، به بهشت رود و اخلاصش به اين است كه لا إله الاّ اللّه او را از آنچه خداوند حرام كرده، بازدارد.» (محمدي ري‌شهري، 1377، 3 : ح 5008 : 370) بر اساس سفارش حضرت، اثربخشي ياد خداوند، در كنار نهادن رفتارهايي است كه باري‌تعالي از آنها به حرام و ممنوع ياد كرده است. پس اگر فردي به چنين موقعيتي در كنترل رفتار خويش دست يافت، انساني متعادل و متعالي شده است و مي‌تواند منشأ اثر براي خويشتن و ديگران باشد.

منبه : مجله  اشارات  تابستان سال 1394 شماره 159 /  نویسنده : ابراهیم اخوی

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه