ویژه شهادت حضرت امام علی(ع)

علی(ع) در هفت جایگاه با پیامبر(ص) شاهد است

علی(ع) در هفت جایگاه با پیامبر(ص) شاهد است

علی(ع) در هفت جایگاه با پیامبر(ص) شاهد استابی بردة سلمی می گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که اینچنین حضرت علی(ع) را مخاطب قرار می داد: یا علی؛ خداوند متعال در هفت مورد تو را با من شاهد قرار داد:

علی(ع) در هفت جایگاه با پیامبر(ص) شاهد استابی بردة سلمی می گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که اینچنین حضرت علی(ع) را مخاطب قرار می داد: یا علی؛ خداوند متعال در هفت مورد تو را با من شاهد قرار داد:

1- شبی که به معراج رفتم جبرئیل به من گفت: برادرت کجاست؟ گفتم: او را ورای خودم جانشین قرار دادم. جبرئیل گفت: خداوند را بخوان پس در هنگام خواندن مثال تو همراه من بود.

در این هنگام دسته ای از ملائکه را دیدم که به صف ایستاده اند ! گفتم: ای جبرئیل! اینان کیستند که به صف ایستاده اند؟ گفت: اینان کسانی هستند که روز قیامت به خاطر وجود تو خداوند را مباهات می کنند.

پس نزدیک آنان شدم و از آنچه بوده و تا روز قیامت خواهد شد با آنان حرف زدم (در حالی که مثال تو همراه من بود.)

2- وقتی برای دومین مرتبه به معراج رفتم، جبرئیل نیز باز به من گفت: برادرت کجاست؟ و من هم گفتم: او را ورای خودم جانشین قرار دادم.

جبرئیل گفت: خداوند را بخوان، پس در هنگام خواندن مثال تو همراه من بود. تا اینکه حقیقت آسمانها برایم مکشوف شد و من در هفت آسمان

[74]ساکنین آن، خانه ها و موضع هر ملکی را در جایگاه خودش دیدم. (در حالی که مثال تو همراه من بود و همه چیز را می دید.)

3 - هنگامی که بر اجّنه مبعوث شدم، جبرئیل به من گفت: علی(ع) کجاست؟ گفتم: او را ورای خودم جانشین قرار دادم.

جبرئیل گفت: خداوند را بخوان پس من خدا را خواندم در حالی که تو همراه من بودی و من هیچ کلامی با خدا نگفتم و هیچ جوابی نشنیدم، مگر اینکه تو آن را شنیدی.

4 - خداوند من و تو را به شب قدر اختصاص داده و غیر از من و تو کسی دیگر چنین نیست.

5 - من خداوند را در مورد تو خواندم و هر آنچه خداوند به من عطا کرده است به تو نیز عطا کرده است، مگر نبوت را.

6 - چون شب معراج به آسمانها رفتم خداوند تمام پیامبران را جمع کرد و من بر آنها اقامة نماز کردم در حالی که مثال تو پشت سر من بود. (و با من نماز می خواند).

7 - هلاکت تمام حزب ها و گروهها بدست ماست.(62)

متن روایت:

عن أبی داود عن أبی بردة الأسلمی قال: سمعت رسول الله(ص) یقول لعلی(ع): یا علی؛ إن الله أشهدک معی فی سبع مواطن:

أما أول ذلک: فلیلة أسری بی إلی السماء قال لی جبرئیل أین أخوک قلت خلفته 

[75]ورائی قال ادع الله فلیأتک به فدعوت و إذا مثالک معی و إذا الملائکة وقوف صفوف فقلت یا جبرئیل من هؤلاء قال هم الذین یباهیهم الله بک یوم القیامة فدنوت فنطقت بما کان و بما یکون إلی یوم القیامة.

و الثانی: حین أسری بی فی المرة الثانیة فقال لی جبرئیل أین أخوک قلت خلفته ورائی قال ادع الله فلیأتک به فدعوت الله فإذا مثالک معی فکشط لی عن سبع سماوات حتی رأیت سکانها و عمارها و موضع کل ملک منها.

و الثالث: حین بعثت إلی الجن فقال لی جبرئیل أین أخوک قلت خلفته ورائی فقال ادع الله فلیأتک به فدعوت الله فإذا أنت معی فما قلت لهم شیئا و لا ردوا علی شیئاً إلا سمعته.

و الرابع: خصصنا بلیلة القدر و لیست لأحد غیرنا.

و الخامس: دعوت الله فیک و أعطانی فیک کل شی ء إلا النبوة فإنه قال خصصتک بها و ختمتها بک.

و أما السادس: لما أسری بی إلی السماء جمع الله لی النبیین فصلیت بهم و مثالک خلفی.

و السابع: هلاک الأحزاب بأیدینا.

سند روایت:

دو سند و طریق برای این روایت در کتب روایی بیان شده است:

1 طریق علی بن ابراهیم قمی در کتاب تفسیری خودش، که آن طریق چنین می باشد:

حدثنی ابی عن ابراهیم بن محمد الثقفی، عن ابان بن عثمان، عن ابی داود، عن أبی بردة الاسلمی، قال سمعت رسول الله(ص) یقول لعلی(ع).

2 طریق شیخ طوسی در کتاب «أمالی» یا «المجالس»، که آن نیز

[76]چنین می باشد:

جماعة،(63)

عن أبی المفضل، عن جعفر بن محمد بن عبدالله الموسوی، عن عبیدالله ابن أحمد بن نهیک،(64)

عن ابن أبی عمیر، عن ابن رئاب(65)

، عن أبی بصیر، عن أبی عبدالله، عن آبائه، عن علی(علیهما السلام) قال: قال لی رسول الله(ص).

روایت از چند جهت دارای قوّت می باشد:

1 . طریق هایی که برای آن ذکر شده معتبر و قابل اعتماد می باشد.

2 . مؤیدات روایی فراوانی برای آن است.

3 . کتب معتبر و قابل اعتمادی آن را نقل نموده اند.

62. تفسیر قمی، ج 2، ص335؛ امالی شیخ طوسی، ص 642، ح 1335؛ مختصر بصائر الدرجات، ص70؛ تأویل الآیات، ج 1، ص 312؛ بحار، ج 18، ص 405؛ تفسیر صافی، ج 5، ص 92؛ مدینة المعاجز، ج 1، ص 188، ح 44.63. در جای دیگر أمالی، در ص78 این جماعت را چنین معرفی می کند: 1) الحسین بن عبیدالله الغضائری: أبو عبدالله المتوفی سنة: 411، وقد أجاز للشیخ الطوسی جمیع روایاته. 2) أحمد بن عبدون: أبو عبدالله: ابن عبدالواحد بن أحمد البزاز المعروف بابن الحاشر، المتوفی سنة: 423 (رجال الشیخ). 3) أبو طالب بن عزور. 4) الحسن بن إسماعیل بن أشناس: المعروف (ابن الحمامی البزاز)، المتوفی سنة: 439 (تاریخ بغداد). 5) أبو الحسین الصفار: هو أحمد بن عمر الصفار، ویقال: الصفاری، سمع غریب الحدیث لابی عبید سنة: 405.64. هو: عبیدالله بن أحمد بن نهیک، أبو العباس النخعی، الشیخ الصدوق ثقة، وآل نهیک بیت بالکوفة من أصحابنا (رجال النجاشی)، وفی فهرست الشیخ (عبدالله).65. هو: علی بن رئاب أبو الحسن، مولی جرم بطن من قضاعة وقیل مولی بنی أسعد بن بکر، طحان، کوفی، روی عن أبی عبدالله(ع)، له أصل کبیر، وهو ثقة، جلیل القدر.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه