امام محمد باقر(ع)؛ مروج نهضت علمی شیعه

امام محمد باقر(ع)؛ مروج نهضت علمی شیعه

امام محمد باقر(ع) دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا کرد و به همین دلیل هم لقبش باقر یا باقرالعلوم است. وی در دوره‌ای که جامعه اسلامی در وضع فرهنگی نابسامانی به سر می‌برد و عرصه فرهنگی جامعه گرفتار چالش‌های عمیق عقیدتی و درگیری‌های مختلف فقهی شده‌بود، توانست اسلام واقعی را زنده نگه دارد.

نامش محمد و لقبش باقر یا باقرالعلوم است، امام همامی که در یکم رجب ۵۷ قمری در مدینه دیده به جهان گشود و دوران امامت ایشان با رحلت امام زین‌العابدین(ع) در ۹۴ قمری شروع شد؛ دوره‌ای که فشارها بر شیعیان به جز دوره ۲ ساله خلافت عمربن عبدالعزیز به شدت ادامه داشت به خصوص در دوره حکومت هشام که به ظلم و جور مشهور بود و گزینش حکام و والیان در جهت تحکیم قدرت امویان صورت می‌گرفت. در دوران زندگی امام باقر(ع) با وجود سختگیری‌های موجود، مکتب‌های نوظهوری هم بودند که شرایط را به گونه‌ای خطرناک رقم می زدند. به همین دلیل اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه هم به گونه‌ای دیگر رقم خورد و همین اتفاق‌ها باعث شد تا این امام همام(ع) با استفاده از شاخص ترین وجهه شخصیتیش یعنی جایگاه علمی و دینی خود به مبارزه با این مکتب‌های نوظهور بپردازد و بدین ترتیب بتواند اسلام واقعی را زنده نگه دارد.

مکتب‌های نوظهور

در دوره امامت امام محمد باقر(ع) یکی از مشکلاتی که ایجاد شد، مکتب هایی بودند که به نام اسلام ظهور کردند و هرکدام برداشت خود را از اسلام داشتند و می خواستند رهبری مسلمانان را در دست بگیرند. یکی از آنها زیدیه بود. آنها اعتقاد داشتند که بعد از امام سجاد(ع) فرزند ایشان، زید امام شیعیان است و امام محمدباقر(ع) را امام مسلمین نمی دانستند و دلیلشان این بود که ائمه شیعه باید افرادی باشند که قیام می کنند و فقط به کار فرهنگی نمی پردازند و به قول خودشان شمشیر به دست می گیرند و می جنگند. امام محمدباقر(ع) مقابل این جریان ایستاد تا به آنها بفهماند که در هر دوره و زمانه ای مطابق با وضعیت ایجاد شده برای مسلمانان باید به مبارزه دست زد نه اینکه جان تعدادی زیادی از آنها را به هر دلیل به خطر انداخت.

البته در کنار زیدیه و هم عرض با آنها مکتب های دیگری همچون جبریه، تفویضیه، مجسمه و مشبهه نیز بودند که هرکدام طرز تفکر خاص خودشان را داشتند. برای نمونه مجسمه می گفتند، خدا برای بشر قابل تجسم است و بشر می تواند خدا را ببیند؛ یعنی قائل به جسمانیت خدا بودند یا اینکه جبریه قائل به این بودند که انسان در کارهایش مختار نیست و هر اقدامی که از انسان سر می زند، خواست و اراده خداوند است و تفویضیه معتقد بودند، اراده خداوند هیچ نقشی در زندگی بشر ندارد و انسان خلق شده و به حال خودش رهاشده است.

بنابراین امام باقر(ع) در یک جبهه بسیار گسترده فرهنگی با این تفکرات روبرو بود و از طرفی غُلات هم ظهور کرده بودند که برای ائمه(ع) مقام خدایی یا شبه خدایی قائل می شدند که امام(ع) با دلایل و مستندات محکم در مقام مبارزه با این عقاید باطل و خرافی برمی آمد که تلاش های ایشان در چند جهت؛ یعنی تربیت شاگردان، تاسیس حوزه های علمیه، تاسیس مدارس، نشان دادن چهره واقعی سُنت نبوی، احیای فرهنگ کتابت و رونق مباحث عقلی و ... متمرکز بود.

تربیت شاگردان

یکی از مهمترین فعالیت های امام باقر(ع) برای مبارزه با گروه ها و مکتب های مختلف تربیت شاگردانی بود که برای مباحثه و مناظره به مناطق مختلف اعزام می شدند. ایشان با تربیت شاگردان و محققان بنام اسلامی و در شاخه های مختلف علمی، گام های مؤثری در جهت شناساندن اسلام به دیگر اندیشه ها و فرهنگ ها، برداشت و حتی در میان اصحاب و شاگردانش برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت هستند.

مسلم نیشابوری در «صحیح مسلم» می نویسد: جابر بن یزید جعفی روایت کرده که حضرت باقر(ع) به او ۷۰ هزار حدیث آموخته است که همه آنها، از نبی مکرم اسلام(ص) هستند. این بیان به وضوح به ۲ موضوع مهم اشاره می کند: یکی نشر احادیث نبوی(ص) و دیگری تربیت شاگردان مُبَرز و متخصص. یکی از این تربیت یافتگان شخصی است به نام أبان بن تغلب؛ مقام این فرد به قدری نزد ائمه اطهار(ع) والا و گرامی بود که وقتی امام صادق(ع) خبر وفات وی را دریافت کردند، فرمود: وفات او قلب مرا به درد آورد.

اَبان از اهالی کوفه و از قاریان و مفسران و فقهای بنام دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود. اهل سنت زمانی که به نام این شخص می رسند، خیلی او را مورد تکریم و احترام قرار می دهند. به طور نمونه حافظ ذهبی که یکی از نقّادان بنام علم جرح و تعدیل است در باب أبان بن تغلب می گوید: او شخصیت راستگو و بسیار نامی در بین اهالی کوفه می بود و ما نمی توانیم احادیث روایت شده توسط او را نپذیریم که نپذیرفتن روایات او، باعث از میان رفتن جمله ای از احادیث نبوی(ص) خواهد شد.

تاسیس حوزه‌های علمیه و مدارس

اقدام دیگری که امام محمد باقر(ع) برای نشان دادن چهره واقعی اسلامی در برابر مکتب های نوظهور انجام داد، تاسیس حوزه های علمیه و مدارس مختلف بود که زیر نظر مستقیم خود وی یا شاگردانش اداره می شد. در همین ارتباط ایشان مدرسه ای در مدینه تأسیس کرد که مدت ها محل رفت وآمد حتی غیر شیعه بود و این مدرسه زیر نظر ایشان اداره می شد.

همچنین مدارسی در کوفه، قم، ری و خراسان نیز تأسیس کرد که زیر نظر شاگردان درجه اول این امام همام(ع) مدیریت می شد. مخصوصاً مدرسه ری که تا سال ها مامن شیعیان شد و حضرت عبدالعظیم حسنی ادامه دهنده این راه بود یا مدرسه خراسان که به وسیله جابر جعفی تأسیس شد.

تأسیس مدرسه از همان زمان باب شد و ائمه اطهار (ع) نظر خاصی بر این مؤسسات فرهنگی داشتند که بتواند افرادی را از نقاط مختلف جهان اسلام به دور خود جمع کند و در یک فضای آرام و امن افرادی به تحصیل علم مشغول بشوند.

نشان دادن چهره واقعی سُنت نبوی

یکی دیگر از فعالیت های علمی و فرهنگی امام باقر(ع) تلاش در جهت نشان دادن چهره واقعی سُنت نبوی بود زیرا در آن زمان خلفای اموی از یک طرف خود را خلیفه پیامبر اسلام(ص) می دانستند و از طرفی دیگر به سُنت ایشان عمل نمی کردند و حتی اجازه نمی داند که سُنت و حدیث پیامبر(ص) هم نقل شود. در چنین زمانه ای ایشان سُنت واقعی پیامبر(ص) خارج از بدعت هایی که بعد از رحلت ایشان در باب حج، نماز، روزه، خمس، زکات و غیره ایجاد شده بود، تبیین و بازگو کرد و حتی به شاگردان خود توصیه می کرد که تلاش کنند که این مباحث را انتقال دهند تا بتوانند اسلام واقعی را همچنان زنده نگه دارند.

احیای فرهنگ کتابت و رونق مباحث عقلی

یکی از اتفاق های مهم که در زمان امام محمد باقر(ع) و دوره حکومت عمر بن عبدالعزیز خلیفه اموی به وقوع پیوست، نوشتن احادیث بود که خلیفه با آن مخالفت نمی کرد که این کار خلیفه به همراه برداشتن لعن امیرالمؤمنین(ع) از روی منبرها و بازگرداندن فدک به امام(ع) باعث شد تا آن حضرت او نجیب بنی امیه بداند.

تا آن زمان نوشتن احادیث ممنوع بود و اگر احادیث را پیدا می کردند، می سوزاندند و به نهرها می ریختند تا به دست مردم نیفتد اما امام محمدباقر(ع) با این فرصتی که به دست آورد، اعلام کرد که هر فردی حدیثی را شنیده یا به ذهن دارد، بنویسد و این توصیه را به شاگردانشان هم کرد که نتیجه همان تلاش ها، کتاب های دست اول حدیثی مانند وسایل یا کافی است که بیشتر احادیثی به شمار می روند که از طریق ایشان و فرزندش امام صادق(ع) به ما رسیده است.

یکی از فعالیت های دیگر امام محمدباقر(ع) رونق مباحث عقلی بود که به همراه شاگردانش با استفاده از راه عقل به جنگ با مکتب های نوظهور می رفتند. بنابراین ایشان با کج اندیشی ها و چالش های علمی با تحکیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی و تکیه بر آیات رهنمون‌گر قرآن، مبارزه کرد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه