عشق و محبت
در بازدیدی از یک مدرسه ی ابتدایی به همراه آموزگار محترم، وارد یکی از کلاس های چهارم شدم. ایشان مرا به دانش آموزان کلاس معرفی نمود. پس از سلام به دانش آموزان، احوال آنان را جویا شدم. سپس از آموزگار محترم پرسیدم:
«چنان چه سوال یا احیاناً مشکلی دارد، مطرح نماید.» او، فوراً با انگشت اشاره ی خود، به سوی دانش آموزی نشانه رفت وگفت: «آن دانش آموز...» هنوز جملاتش به پایان نرسیده بود که دستش را آرام به سمت پایین هدایت نمودم و از او خواستم تا مشکلات این دانش آموز را به صورت محرمانه و خلاصه برایم بازگو نماید. وی چنین عنوان نمود:
او خواندن و نوشتن را نمی داند. هیچ تکلیفی را انجام نمی دهد. در هیچ فعالیت کلاسی هم شرکت نمی نماید و ... به همین خاطر، من هم هیچ کاری با او ندارم. دیگر آمدن و یا نیامدن او به کلاس، برایم هیچ اهمیتی ندارد. چندین بار هم با خانواده اش تماس گرفتم، آن ها هم بی توجه هستند. دیگر من از این وضعیت خسته شده ام.
پس از بیان جملات بالا از سوی آموزگار، از وی اجازه خواستم تا چند سوال از دانش آموز مورد نظر بپرسم تا بهتر متوجه مساله شوم. بنابراین با کسب اجازه از معلم، شماره ی دانش آموز مورد نظر را از دفتر ثبت شاخص ها، به ذهن سپردم.
ابتدا یک بازی آموزشی با دانش آموزان انجام دادم تا شرایط روحی و روانی آنان را برای پرسش های کلاسی آماده نمایم. سپس از دانش آموز شماره ی 1 در دفتر ثبت شاخص ها، خواستم پس از معرفی خود، به جلوی کلاس بیاید و یکی از درس های کتاب بخوانیم را بخواند. بعد از خواندن درس توسط دانش آموز، از همه ی شاگردان خواستم تا وی را مورد تشویق قرار دهند. به همین ترتیب ، چند دانش آموز دیگر را برای پاسخ گویی به سوالات، به جلوی کلاس فراخواندم.
با نگاهی سرشار از عشق و علاقه، رو به دانش آموزان کلاس، گفتم:«از این که امروز به کلاس شما آمدم، بسیار خوش حالم. به معلم مهربان شما هم تبریک می گویم که چنین دانش آموزان جدی، درس خوان و با انگیزه ای دارد.» به همین جهت از شما می خواهم خود و معلم مهربانتان را هم تشویق جانانه نمایید.
به نظر می رسید این جملات، جو عاطفی خوب و مثبتی را در کلاس ایجاد نمود، خود باوری و اعتماد به نفس مضاعفی هم به شاگردان دست داده بود زیرا آنان ضمن نگاه کردن، لبخندی هم به یک دیگر هدیه می دادند.
احساس نمودم اکنون بهترین فرصت است تا این که شماره ی دانش آموز مورد نظر را اعلام نمایم و سوالاتی را از او بپرسم. به همین خاطر شماره دانش آموز مورد نظر را اعلام نمودم. به ناگاه صدای خنده و قهقهه ی دانش آموزان در فضای کلاس پیچید. چند دانش آموز هم صدا گفتند: «هه!هه! اجازه! او خنگ است. او هیچ چیز بلد نیست. کله اش پر از گچ است و ...».
با دیدن چنین صحنه ای به شدت ناراحت شدم. عصبانیت خود را فوری کنترل نمودم. بلافاصله و بدون هیچ فوت وقتی، سعی نمودم جو ایجاد شده در کلاس را، با ذکر آیات و روایاتی از ائمه ی اطهار آرام نمایم.
سپس با توجه به شرایط روحی و روانی او، از وی خواستم ابتدا به مدت 3 دقیقه پاراگراف اول درس بخوانیم را به صورت بی صدا قرائت نماید. با اندکی دلهره و اضطراب شروع به خواندن متن کرد. پس از پایان یافتن زمان تعیین شده، با لحنی محبت آمیز از او پرسیدم:«آیا فرصت مجدد برای خواندن متن نیاز دارد؟» پاسخ داد: «نه» . این بار از او خواستم با صدای بلند متن را بخواند. در کمال تعجب همگان، او شمرده شمرده و تقریباً بدون غلط متن را خواند. به همین دلیل از دانش آموزان خواستم تا او را مورد تشویق قرار دهند. پس از تشویق دانش آموزان، انگار خودش هم متعجب شده بود. سپس از او خواستم تا کتاب بخوانیم خود را ببندد و روی میز معلم بگذارد و هر آن چه که در ذهنش ماند- کلمات و جملات متن - را روی تخته ی کلاس بنویسد. او آرام آرام به سوی تخته ی کلاس رفت. گچ رنگی را برداشت و با کمی مکث و تامل شروع به نوشتن نمود. در عین ناباوری، این فعالیت را هم به طور صحیح انجام داد. دوباره از دانش آموزان کلاس خواستم تا او را مورد تشویق قرار دهند.
او غرق در شادی و تعجب شده بود. دیگر در پوست خود نمی گنجید، احساس امنیت و آرامش عجیبی به او دست داده بود. احساس نمودم که او انگار در آسمان ها در حال پرواز است.و همین عامل باعث شده بود که به تمام سوالات مطرح شده یکی پس از دیگری پاسخ دهد.
معلم در حالی که زیر چشمی نیم نگاهی به من و دانش آموز می انداخت، گفت: «استاد! من در حیرتم. او که تا دیروز چیزی بلد نبود. نه می توانست بخواند و نه بنویسد. چگونه چنین چیزی ممکن است؟ فکر کنم واقعاً معجزه ای اتفاق افتاده است.»
آری، یکی از مسائل عمده ی تعلیم و تربیت، توجه به احتیاجات روحی و روانی دانش آموزان است که شامل: محبت، تعلق و بستگی به گروه، بیان و ابراز خود و امنیت می شود. عدم تامین آن ها نه تنها موجب اضطراب و ناراحتی بلکه موجب کاهش انگیزش و حتی موجب افزایش افت تحصیلی می گردد.
پس بیایید در کلاس های درس با ابراز محبت، هر روز شاهد معجزه های مختلفی باشیم.
مطالب مرتبط
تگها
مطالب پربیننده
- چه کسانی می توانند نامخانوادگیشان را تغییر دهند
- روزانه چقدر پروتئین مصرف کنیم؟
- خواص شگفتانگیز کیوی را بشناسید
- فراخوان دومين كنگره بين المللی راهكارهای گسترش فرهنگ غدير و ترويج نهج البلاغه
- ۳ نوشیدنی مفید برای سالمندان
- نکاتی مهم درباره جوشهای صورت
- علائم بیش فعالی در دخترها و پسرها را بشناسید
- میوه ای برای تقویت سیستم ایمنی بدن
- گیاهی برای دفع سنگ کلیه
- اربعین؛ پلی به سوی وحدت جهانی
- چالشهای ازدواج در دوران پیری
- اذن پدر برای ازدواج دختر لازم است یا خیر؟
- معرفی سوغات و صنایع دستی مازندران
- چگونه عطر مناسب بخریم؟
- زندگی نامه مسعود پزشکیان
- رابطه زناشویی برنده و بازنده ندارد
- درباره دوران بحرانی نوجوانی
- بازار کرمان با قدمت ۶۰۰ سال
- معرفی موزه هنرهای معاصر تهران؛ بازتابی از هنر ایران و جهان
- مصرفگرایی و ویرانی زندگی
- پاسخ به سوالات رایج درباره مصرف شیر
- معرفی جنگل فندقلو؛ بهشتی مینیاتوری در اردبیل
- درباره سن پیری بیشتر بدانیم
- اهمیت خواب را جدی بگیرید
- معرفی مسجد شیخ لطف الله، اثری شگفت انگیز از دوران صفویه
- پناهگاه سکوت
- نحوه خوابیدن به خواستههای درونی
- مضرات سیگار از آسیبهای پوستی تا تهدید سلامتی
- در مورد کف پای صاف و باورهای قدیمی
- چگونه با کودکان چاق تعامل داشته باشیم
- قوانین کلاس و مدرسه
- قالب آماده و زیبای پاورپوینت(15)
- ۵ فیلم که همه زنان ایرانی باید تماشا کنند
- شعار سال ۱۴۰۱ «سال تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین»
- قالب زیبای پاورپوینت برای ارائه پروپوزال و دفاع رساله دکترا
- قالب پاورپوینت کادر دار زیبا
- پورنوگرافی چیست و چه اثری بر مغز و رابطه جنسی دارد؟
- قالب پاورپوینت گرافیکی و طرح دار زیبا
- قالب پاورپوینت گرافیکی زیبا
- رنگ چشم هایتان درباره شما و اجدادتان چه می گوید؟
- نمونه تدریس درس اول هدیه آسمان پنجم
- قالب پاورپوینت گرافیکی جالب
- اندکی درباره درسپژوهی
- کتاب پسری که جادویی شد
- همه زائران سلطان
- قالب پاورپوینت
- معرفی کتاب
- دوستی با کتاب
- قالب پاورپوینت گرافیکی
- درباره محسن رضایی
- معرفی کتاب
- قیافه و ظاهر واسه متولدین کدوم ماه، خیلی مهمه؟
- درباره امیر کبیر
- کتاب راهنمای کامل Interaction access
- متن کامل دعای جوشن کبیر با ترجمه
- کتاب پیوند زخم خورده
- درباره فخرالدین عراقی
- درباره محسن مهر علیزاده
- کتاب آموزش علیه آموزش
- خلاصه کتاب سواد بصری