مقالات اجتماعی

راهکارهای تقویت روحیه هم‌پذیری در جامعه

راهکارهای تقویت روحیه هم‌پذیری در جامعه

حضور مهاجرن افغانستانی در ایران اتفاقی تازه نیست. در طی دوران مختلف شاهد ورود نسل‌های مختلف افغانستانی به دلایل مختلف اشتغال و جنگ به ایران بودیم. پس از ورود طالبان شاهد ورود مهاجران جدید افغانستانی به ایران هستیم.


مینا اینانلو
 -«رز فضلی» عضو هیات علمی پژوهشکده فرهنگ‌پژوهی دانشگاه علامه طباطبایی می‌گوید: یکی از راهکارهای مهم در زمینه جلوگیری از وقوع پدیده افغان هراسی، تقویت روحیه هم‌پذیری و کاهش روحیه دیگرستیزی از طریق فرآیند فرهنگ سازی و جامعه‌پذیری است.

حضور مهاجرن افغانستانی در ایران اتفاقی تازه نیست. در طی دوران مختلف شاهد ورود نسل‌های مختلف افغانستانی به دلایل مختلف اشتغال و جنگ به ایران بودیم. پس از ورود طالبان شاهد ورود مهاجران جدید افغانستانی به ایران هستیم.
 به گفته «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه روزانه پنج هزار زن، کودک و مرد افغانستانی وارد مرزهای ایران شده‌اند. ورود جمعیت افغانستانی گمانه‌های مختلفی در میان مردم ایجاد کرد که مهمترین آن به خطر افتادن امنیت بود. این نوع احساس در کنار به شهادت رسیدن سه طلبه در مشهد مقدس سبب شد توجهات بسیاری به این موضوع جلب شود.

 برای واکاوی این موضوع پژوهشگر ایرنا با «رز فضلی» عضو هیات علمی پژوهشکده فرهنگ‌پژوهی دانشگاه علامه طباطبایی به گفت و گو نشست.

مشروح این گفت و گو را در ذیل می‌خوانید:

شیطنت دشمنان

فضلی در خصوص افغان هراسی و تاثیر اجتماع در شکل‌گیری پدیده‌ای به نام افغان هراسی می‌گوید: به طور معمول مفهوم بیگانه هراسی در انسان وجود دارد. به عبارتی ما انسان‌ها با هر پدیده‌ای، هر گروه جمعیتی و هر وضعیتی که برایمان مقداری غریب و بیگانه باشد، دچار ترس و وحشت می‌شویم. اتفاقاتی که از تابستان ۱۴۰۰ در مورد افغانستان و با به قدرت رسیدن طالبان رخ داد، سبب شد شاهد فضای جدیدی در کشور باشیم که بخشی از آن ناشی از مهاجرت گسترده مردم افغانستان پس از ظهور طالبان و بخشی هم ناشی از تبلیغات و شیطنت‌هایی بود که قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی در رابطه با ایران و افغانستان داشتند. 

اما من معتقد هستم اگر پدیده‌ای در تبلیغات و تصویرسازی رسانه‌ها ریشه داشته باشد و پایگاه عمیق اجتماعی - فرهنگی چندانی نداشته باشد، نمی‌تواند عمر زیاد داشته باشد و اگر خط‌مشی‌ها  هم در سطح سیاست‌گذاری کلان اصلاح شود، تنها یک موج موقت خواهد بود.
اگر پدیده‌ای در تبلیغات و تصویرسازی رسانه‌ها ریشه داشته باشد و پایگاه عمیق اجتماعی-فرهنگی چندانی نداشته باشد، نمی‌تواند عمر زیادی داشته باشد و اگر خط مشی‌ها هم در سطح سیاست‌گذاری کلان اصلاح شود، تنها یک موج موقت خواهد بود

نسل‌های مختلف مهاجران افغانی در ایران

فضلی پیرامون مهاجران افغانی و دلیل ورود آنها به ایران می‌گوید: مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران بیشتر از جنس مهاجرت‌های اجباری به دلیل ناامنی، جنگ، تنش و مسایلی از این دست است.
افغانستان به طور پیوسته از سال ۱۹۷۰ میلادی تا به امروز با جنگ‌های متفاوت از قدرت‌های بزرگ مانند اتحاد جماهیر شوروی گرفته تا جنگ‌های داخلی رو به رو بوده‌ است. بنابراین، چنین فضایی سبب شده بسیاری از مردم افغانستان در طی سال‌های مختلف به ایران مهاجرت کنند.

وی ادامه می‌دهد: اما ما نسل‌های متفاوتی از مهاجران را در کشور داریم. مهاجران اولیه که به دو دلیل درگیر مشاغلی با پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین بودند. ابتدا افراد جنگ زده بودند و از یک وضعیت آشوبناک وارد کشوری شدند و به دلیل شرایطشان  ناچار بودند برخی مشاغل ابتدایی را داشته باشند.
دلیل دوم این است که بیشتر مهاجرانی که به ایران آمدند از جمعیت هزاره‌های افغاستان بودند. هزاره‌ها قرابت فرهنگی بیشتری با ایرانیان احساس می‌کردند. همچنین این مهاجران از توان اقتصادی پایین‌تری در کشورشان برخوردار بودند. مهاجرانی که از نژادهای دیگر مانند پشتوها بودند، به طور عمده از ثروت بیشتری برخوردار بودند و از نظر فرهنگی و زبانی با پاکستان احساس نزدیکی می‌کردند. به همین دلیل، بیشتر به آن کشور مهاجرت کردند.

وی می‌افزاید: بر همین اساس مهاجران اولیه از قشری ضعیف و از طبقه اجتماعی و اقتصادی پایین به ایران آمدند که همین امر هم بر ذهنیت داخلی نسبت به آنها تاثیر گذاشته‌ است. اما در طی سال‌ها با رشد نسل دوم و سوم مردم افغانستان در ایران و شکوفایی آنها در دانشگاه‌ها، نگاه نسبت به آنها تا حدودی تغییر کرده است. ضمن اینکه تاثیر رسانه‌ها را نیز نمی‌توان انکار کرد.  از این رو در طی سال‌ها رسانه‌ها با معرفی چهره‌هایی از مردم افغانستان در سینما، هنر و تئاتر و حتی پزشکی توانسته‌اند، تاثیر مثبتی از آنها در اذهان مردم ایجاد کنند.
در طی سال‌ها رسانه‌ها با معرفی چهره‌هایی از مردم افغانستان در سینما، هنر و تئاتر و حتی پزشکی توانسته‌اند، تاثیر مثبتی از آنها در اذهان مردم ایجاد کنند

 عمومیت  نداشتن مخالفت با مهاجران

فضلی می‌گوید: اما به نظر من شاید مخالفت با مهاجران افغانی در جمعیت محدودی دیده شود. برای مثال در آلمان گروه‌هایی تشکیل می‌شوند و اقدامات خشن و خصمانه‌ای علیه مهاجران خاصی مانند کشور ترکیه انجام می‌دهند.
خوشبختانه ما چنین جمعیت‌ها و گروه‌هایی را در کشورمان نداریم. اینکه به طور عمومی یکسری واکنش‌های منفی نسبت به مهاجران وجود دارد، مورد قبول است، اما این روند گسترده نیست. از طرفی، به نظر من جریان رو به بهبود است. یعنی باوجود مهاجرت‌های بسیار مردم افغانستان، آگاهی بخشی و خود تغییر در بافت جنسیت جمعیت مهاجر سبب شده  فضا در مورد حضور مهاجران در ایران بهتر شود.

وی می‌افزاید:  نکته دیگر اینکه نگاه به  قومیت‌ها و ملل مختلف در همه کشورها وجود دارد. به طور کل انسان در تعیین هویت خود دیگرسازی می‌کند و گاهی اوقات دیگرستیزی دارد. حال این دیگری می‌تواند نژاد دیگر باشد یا  گرایش عقیدتی متفاوتی باشد. همه این موارد گرایشات بالغانه بشر نیست و هر چه انسان به لحاظ فردی، سیاسی و اجتماعی به بلوغ بیشتری می‌رسد، گرایشات دیگرستیزانه کمتر می‌شود. اگر وضعیت کشوری توام با جنگ و ستیز باشد، شما بیشتر شاهد این گرایشات خواهید بود.
 

دلایل هراس

فضلی در خصوص دلایل هراس از مهاجران افغانی می‌گوید: من فکر می‌کنم که در این زمینه، باید به دلایل مختلفی توجه کرد. برای مثال یک دلیل، دغدغه‌های امنیتی است. دغدغه‌هایی از این جنس که اگر افرادی از یک کشور بحران زده وارد ایران شوند، ممکن است چه خطراتی ایجاد شود. دسته دیگر نگرانی‌هایی از جنس اقتصادی است. منوط به اینکه با توجه به وضعیت اقتصادی کشورمان به دلیل تحریم‌های اعمال شده، آیا ورود مهاجران به شغل و اقتصاد مردم ضربه می‌زند یا خیر؟

وی اظهار می‌کند: من فکر می‌کنم خاستگاه چنین نگاه‌هایی تنها یک چیز و آن پیشفرض است. این در حالی است که به جای تاکید بر این پیشفرض‌ها، باید تحقیقات سازماندهی شده‌ای انجام و رویکرد اخلاقی و انسانی هم اتخاذ شود.

راهکار چیست؟

فضلی به راهکارهایی دراین زمینه اشاره کرده و می‌گوید: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است     با دوستان مروت، با دشمنان مدارا

شاید به نظر بیاید که مطلب فوق، تنها بیتی از یک شعر است و در این حوزه جایی ندارد. اما من فکر می‌کنم در پشت آن یک معنایی نهفته است که اتفاقا به پرسش شما ارتباط دارد. هر چه مخالفت و ضدیت در فضای اجتماعی کمتر ‌باشد، آن جامعه آرامتر و به دنبال این آرامش رو به توسعه‌تر خواهد بود.
بنابراین اگر در درجه اول قرار است، پیشفرضی در مورد جمعیتی داشته باشیم، بهتر است آن پیشفرض این باشد که جمعیت یاد شده دوست هستند. در این صورت، اقدامات هم در مسیر دوستانه و بهتری خواهد بود.

فضلی می‌گوید: بنابراین فکر می‌کنم که در درجه نخست نهادهای سیاست‌گذار و قانون‌گذار باید به مسایل مهاجران افغانستان که حدود ۴۰ سال است شروع شده و ادامه یافته، به عنوان یک مساله کوتاه مدت نگاه نکنند و برای آن برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری داشته باشند.
نهاهای سیاست‌گذارو قانون‌گذار باید به‌ مسایل مهاجران افغانستان که حدود ۴۰ سال است شروع شده و ادامه یافته، به عنوان یک مساله کوتاه مدت نگاه نکنند وبرای آن برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری  داشته باشند

این استاد دانشگاه می‌افزاید: هر چند خوشبختانه اصلاحات قانونی خوبی به نفع مهاجران افغانستان در چند سال اخیربه ویژه در مورد آموزش کودکان انجام شده، اما لازم است که تغییرات جدی‌تری انجام شود. وقتی مهاجران زندگی شفافی داشته باشند، امکان همکاری و تعامل با جامعه میزبان بیشتر خواهد بود و در نتیجه پتانسیل آن به دنبال همدلی و هم افزایی و شکوفایی یک جامعه می‌رود.

وی در خاتمه می‌گوید: بنابراین راهکار نخست می‌تواند تغییر نگاه‌ ما در قانون‌گذاری و سیاست‌گذاری باشد.
 راهکار دوم که به سطح اجتماعی مربوط است، مساله آگاهی بخشی و اطلاع رسانی است. رسانه‌ها در طی این مدت در خصوص معرفی جمعیت افغانستان آثار موثری داشته‌اند و جا دارد، همچنان در این زمینه فعالیت‌ها ادامه داشته باشد.
راهکار دیگر در این زمینه این است که می‌توان در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان هم متون مرتبطی داشت تا آن‌ها از مقطع کودکی در مورد هم‌پذیری و دیگری ستیزی آموزش لازم را ببینند./ ایرنا

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه