مقالات اجتماعی

هم‌کنشی مسئله و گفت‌وگو

هم‌کنشی مسئله و گفت‌وگو

 رابطه مسئله و موضوع با گفت‌وگو دوسویه و چند سویه است؛ یعنی، گاهی از یک مسئله و مشکل به سمت‌وسوی گفت‌وگو پیش می‌رویم و ضرورت گفت‌وگو پیش می‌آید.  

 رابطه مسئله و موضوع با گفت‌وگو دوسویه و چند سویه است؛ یعنی، گاهی از یک مسئله و مشکل به سمت‌وسوی گفت‌وگو پیش می‌رویم و ضرورت گفت‌وگو پیش می‌آید.  

روزنامه همدلی ۲۴ بهمن یادداشتی به قلم محمدعلی نویدی مدرس دانشگاه منتشر کرد و نوشت: گفت‌وگو و هم‌سخنی فی‌نفسه و به‌خودی‌خود اصالت و استقلال اثری ندارد؛ زیرا گفت‌وگو در اصل بازتاب و انعکاس عقل‌ها و اندیشه‌ها و عمل‌ها و رفتارهاست؛ یعنی، گفت‌وگو، سرچشمه و ریشه نیست، بلکه نماد و نشان سرچشمه و سرمنشأ است که همانا، خرد و اندیشه و حق و حقیقت باشد. رابطه مسئله و موضوع با گفت‌وگو دوسویه و چند سویه است؛ یعنی، گاهی از یک مسئله و مشکل به سمت‌وسوی گفت‌وگو پیش می‌رویم و ضرورت گفت‌وگو پیش می‌آید.  

مثلاً، تعداد انسان‌های بی‌خانمان و کارتن‌خواب را می‌بینیم و درد و رنج درونی و فطری سراغمان می‌آید و با دیگران در میان می‌گذاریم و با دغدغه مندی به گفت‌وگو و راه‌حل یابی می‌پردازیم؛ و گاهی هم از میان گفت‌وگوها به ظهور و شدت و حدت برخی مسائل و معضلات آگاه می‌شویم و به سراغ عین و عمل و اصلاح امور می‌رویم. مثلاً، در گفت‌وگوهای اجتماعی از انفعال شدید مردم در رابطه با برخی گرفتارها و رفتارها مطلع می‌شویم و به سراغ واقعیت و عینیت آحاد اجتماع مراجعه می‌کنیم و تصدیق و تأیید می‌گیریم؛ و گاهی نیز تلفیق و ترکیبی از هم‌کنشی گفت‌وگو و مسئله پی می‌بریم. به‌عنوان نمونه، مسائل معیشتی و گفت و شنید مستمر روزانه از این نوع هست. آنچه مهم است، مغز و جان و جوهر گفت‌وگوهاست که از اندیشه ورزی و خردمندی نشأت می‌گیرد؛ همین امر موجب بیداری و هوشیاری آدمیان در قبال مشکلات و مسائل می‌شود.   

هوش بیداری آدمی و فعال بودن آن با گفت‌وگوهای عقلانی و اثربخش و دردمندانه چابک‌تر و چالاک‌تر می‌شود. بدین‌جهت، کسب و تحصیل شایستگی و مهارت گفت‌وگوها امری ضروری است تا از حالت انفعال خارج شویم و به میدان فعالیت ورود کنیم. آگاهی و دردمندی با هم قرین و قریب هستند. چنانکه مسئله شناسی و راه‌حل دانی و گفت‌وگو و هم‌اندیشی و هم‌کنشی چنین می‌باشند.  

اهلیت در گفت‌وگو یک اندیشه و دانش، هنر، مهارت و فن زندگی اجتماعی است.   «هر که او بیدارتر پردردتر/هر که او آگاه‌تر رخ زردتر.» (مولوی) توجه و تفطن به هم‌کنشی گفت‌وگو و مسئله سبب اثربخشی و مفید بودن هم‌سخنی‌ها و هم‌نشینی‌ها می‌شود؛ زیرا چنانکه قبلاً گفته‌ام «در همین کتاب» انواع و اقسام گفت‌وگو داریم: مزاج و طبع انسان شرقی و ایرانی با گفت‌وگوهای عرفانی و شهودی و اسطوره‌ای و ادبی بیشتر مأنوس و مألوف است تا گفت و شنیدهای مسئله محور.  هم‌کنشی مسئله و گفت‌وگو موجب عطف توجه پیوسته به واقعیت و مسائل واقعی می‌شود، زندگی انسان در وضعیت و موقعیت هوا و فضا و خلأ و خالی امکان‌پذیر نیست، بلکه با واقعیت و عینیت ملموس انواع چالش‌ها و مسئله‌ها ربط لاینفک و ناگسستنی دارد؛ بنابراین، گفت‌وگوی واقع‌گرا و مسئله محور و هم‌کنشی آن‌ها نیازمند آموزش و تمرین و ممارست مستمر است.

 التفات و اعتنا به هم‌کنشی مسئله و گفت و شنید، یک خیروبرکت دیگری نیز دارد و آن رهایی از خلوت‌گزینی‌ها و انزواطلبی‌هاست.  انزوا و گوشه‌گیری و نیز ملاحظه‌کاری و محافظه‌کاری اهل فهم و شعور و دانش و دانشگاهی، خصوصاً در مواقع بحران و فلاکت و رنج فراوان مردمان و همنوعان، هرگز شایسته و پسند عقل و عاقلان نیست.  دقیق که باشیم و موشکافانه که بنگریم، این خلوت‌گزینی و انزوا و انفعال، مردگی است نه زندگی.  شاید، شمع و چراغی روشن کردن و مسئله‌ای و مشکلی از اجتماع دیدن و حل کردن، بهتر از انتظار خورشید را کشیدن باشد.  بدین‌سان، با نور خرد و اندیشه و عطف توجه به هم‌کنشی مسئله و روش گفت‌وگو می‌توان در تولید علم و دانش سهیم بود و در مسئله شناسی و راهکار یابی اجتماعی مشارکت فعال کرد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه