مقالات اجتماعی

مزایا و معایب لایحه منع خشونت علیه زنان

مزایا و معایب لایحه منع خشونت علیه زنان

 هر فعل یا ترک فعل، گفتار، رفتار، کردار، تبلیغ، تشویق و ترغیب که مبتنی بر نگرش ابزاری و جنسی به زن باشد مستوحب کیفر است. توسط فرد حقیقی یا تشکیلات حقوقی، یا توسط خود زن یا دیگری باشد.

 هر فعل یا ترک فعل، گفتار، رفتار، کردار، تبلیغ، تشویق و ترغیب که مبتنی بر نگرش ابزاری و جنسی به زن باشد مستوحب کیفر است. توسط فرد حقیقی یا تشکیلات حقوقی، یا توسط خود زن یا دیگری باشد.

در ادامه یادداشت ۲۴ آذر روزنامه آرمان ملی به قلم توران ولی مراد فعال حقوق زنان می‌خوانیم: لایحه‌ای که با موضوع کرامت انسانی و پیشگیری از خشونت علیه زنان تهیه و مصوب می‌شود اگر صرفا در طرح موضوعات به موضوعاتی که دنیا مطرح کرده است بسنده کند نقیصه‌های مهمی دارد. معارف اسلامی فرامین راهبردی دارد که در این لایحه مورد توجه قرار نگرفته‌اند. تاریخچه لایحه و محتوای آن با توجه به تغییراتی که کرده و همچنین مواد لایحه بیانگر این است که جهت تهیه آن، قوانین موجود در بعضی کشورها مورد توجه و مطالعه بوده است. این امر با توجه به اینکه می‌تواند در بررسی آنچه در جهان در این رابطه می‌گذرد مفید باشد، می‌تواند باعث اشکالات، نواقص و خلاهایی در کار بشود. این امر به دلیل دور ماندن محورها و موضوعات ضروری و راهبردهای آموزه‌های خودی از نظر می‌باشد، کما اینکه در لایحه موجود این اتفاق افتاده است.

در مورد خشونت علیه کرامت انسانی زن می‌توان گفت و نوشت: هر فعل یا ترک فعل، گفتار، رفتار، کردار، تبلیغ، تشویق و ترغیب که مبتنی بر نگرش ابزاری و جنسی به زن باشد مستوحب کیفر است. توسط فرد حقیقی یا تشکیلات حقوقی، یا توسط خود زن یا دیگری باشد. همچنین خشونت علیه خود مفهومی است که قوانین مبتنی بر اومانیسم نمی‌تواند در نظر گرفته شود چرا که همه امور دایر مدار خود انسان است و اصل خود اوست.

به همین دلیل در تبیین و قانونگذاری بر آن مبنا «مالکیت زن بر بدن» اصل تعیین کننده می‌شود. در نگاه انسان محور بدن هم متعلق به خود فرد است. بر این اساس «مالکیت زن بر بدن» اصلی است که فروعات را معنا می‌کند؛ بر این اساس «خشونت علیه خود» جایی ندارد. این در حالی است که بر اساس معارف اسلامی مالک اصلی خداست. بر این مبنا فرد اجازه ندارد بر بدن خود صدمه بزند. اگر عامل این صدمه بر خود را خشونت علیه خود بنامیم که هم کرامت انسانی، هم بدن، هم روح و روان، و هم عقاید و اعمال برآمده از آن را شامل می‌شود و عملی که مستوجب صدمه بر آن باشد همه مصداق خشونت علیه خود است.

فرد چه خود را مورد همجمه ای که موجب آسیب است قرار دهد و چه دیگری را عملش مصداق خشونت است که علیه خود و یا دیگری است. به عنوان مثال خودزنی، تیغ زنی، قرار دادن خود در شرایطی که تحقیر خود را در پی دارد یا ارائه تصویری ابزاری و جنسی از خود از مصادیق این مورد است. لازم است لایحه‌ای که با هدف پیشگیری از خشونت است شکل «خشونت علیه خود» را به طور مستقل دیده باشد.

این موضوع در قوانین کشورهای دیگر دیده نشده چون مبنایشان معارف اسلام نبوده است. یکی دیگر از موضوعات، سقط جنین است و بر همین اساس خداوند مالک جنینی است که در وجود مادر است؛ نه مادر مالک آن است نه پدر. بر مبنای مالکیت زن بر بدن سقط جنین اجازه‌اش با مادر است و به خواست او ولی مبتنی بر نگرش و معارف الهی و اسلامی آن جنین امانت خدا در رحم مادر است و سقط آن مصداق قتل است و مادر اجازه چنین کاری ندارد.

سقط جرم دیده می‌شود که مستوجب مجازات است و در لایحه باید دیده شود. سقط جنین مادر را مجرم به قتل می‌کند و از این رو توسط زن خشونت علیه خود است و هم مصداق بارز خشونت خانگی. خشونت خانگی نیز  یک مبحث مهم و مجزا است در حالی که لایحه مورد بحث هم خشونت علیه هویت زن و هم خشونت خانگی و هم بعد اجتماعی را درهم آمیخته است. خشونت خانگی همان است که علاوه بر «زن»، «مرد» و «کودک» را مورد توجه قرار می‌دهد؛ در معارف اسلامی که از «زوجیت» با عنوان «میثاق غلیظ» نامبرده که لازم است در خشونت خانگی مورد توجه قرار گیرد تا مورد آسیب قرار نگیرد.

همه اشکال خشونت از جسمی، جنسی، روحی-روانی، احساسی-عاطفی، کلامی و خشونت اقتصادی و هر آنچه شخص و شخصیت را مورد حمله و هجمه و آزار می‌دهد و صدمه می‌رساند از مصادیق خشونت خانگی است؛ همچنین تجاوز به حریم شخصی، حقوق همسر، فرزندان و کهنسالانی که در محیط یک خانه زندگی می‌کنند از جمله مصادیق خشونت خانگی است. از غیبت و تهمت و دروغ بستن تا مسخره کردن و تحقیر اعضای خانواده تا داد و فریاد یا قهرکردن علاوه بر خشونت‌های فیزیکی و جنسی از مصادیق خشونت خانگی و موجب آزار و صدمه است. از این رو که در ارتباط با زنان یکی از مهمترین انواع خشونت خشونت جنسی علیه زن است و در رابطه زوجیت نفقه در مقابل تکین است، لازم است این مبحث در خانواده با ظرافت و مداقه مورد توجه قرار بگیرد.

حقوق و تکالیف، بایدها و نبایدها، سفارشات اخلاقی و انسانی، و به طور خاص منع خشونت در خانواده به طور مستقل و مجزا لازم است در لایحه دیده شود. حرف آخر اینکه جدای از این بحث که آیا دولت لایحه را که به مجلس رفته پس بگیرد یا نظرات اصلاحی خود را به مجلس ارائه دهد؛ و آیا مجلس چگونه این لایحه را اصلاح می‌کند در مقابل نکات مطرح شده موضوع اصلی نیست. موضوع اصلی این نکات است و لایحه‌ای که در جمهوری اسلامی که در دنیا نقش الگو دارد چه لایحه‌ای را جهت حفظ کرامت و پیشگیری از خشونت علیه زنان مصوب می‌کند.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه