مقالات ویروس کرونا

کرونا و تعادل فقر آموزشی

کرونا و تعادل فقر آموزشی

 پس ‌از یأس و عدم موفقیت اقتصاددانان و سیاسـتگذاران ‌برای توسعه برخی از جوامع، نظریه‌ای تحت‌عنوان تعادل فقر مطرح شد.

 پس ‌از یأس و عدم موفقیت اقتصاددانان و سیاسـتگذاران ‌برای توسعه برخی از جوامع، نظریه‌ای تحت‌عنوان تعادل فقر مطرح شد.

روزنامه آرمان ملی ۶ آذر در یادداشتی به قلم احمد میدری معاون سابق وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نوشت: براساس این نظریه مجموعه نیروهای مؤثر بر وضعیت یک جامعه به‌گونه‌ای است که فقر را به حالتی معمول تبدیل کرده است و به‌سادگی نمی‌توان این تعادل نامبارک و ویرانگر را جابه‌جا کرد. سیاست‌های مختلف برای توسعه کشاورزی در بسیاری از مناطق روستایی مانند دادن وام‌های ترجیحی با نرخ سود پایین، معرفی بذرهای پربازده، معرفی فناوری جدید، تأسیس تعاونی‌های روستاییان همه با نتایج بسیار متفاوت با آنچه طراحان سیاست در ذهن داشتند محقق می‌شد.

جوامع محلی یا از این سیاست‌ها استقبال نمی‌کردند یا درعمل آن را منحرف می‌ساختند. با اعتراف به این ناتوانی و شکست بود که سیاست‌های دیگری مطرح شد تا با همکاری جوامع محلی راهی برای شکست تعادل فقرساز طراحی شود. وضعیت نظام آموزشی ایران قبل از کرونا نیز با مشکلات مختلفی روبه‌رو بود.

تفکیک طبقاتی دانش‌آموزان، بازماندگی از تحصیل گروه‌های فقیر، افت تحصیلی، سرخوردگی بیش از ۹۰ درصد از دانش‌آموزان در کنکور، افزایش آسیب‌های اجتماعی در مدارس، هزینه‌های سنگین تحصیلی از جمله مشکلات شناخته شده نظام آموزشی ایران است. کرونا در یک چنین فضایی وارد نظام آموزشی ایران شد. آموزش غیرحضوری با سرعت بسیار زیاد در نظام آموزشی جایگزین شد.

سرعت طراحی و اجرای نرم افزار شاد یکی از تحولات بزرگ فناوری اطلاعات در نظام اداری ایران بود. این استقبال گسترده تنها بیانگر اراده و سختکوشی مسئولان وقت نبود، بلکه چنانکه استمرار آموزش غیرحضوری نشان داد علاقه دست اندرکاران نظام آموزشی از خانواده‌ها گرفته تا معلمان و دستگاه اجرایی آموزش و پرورش از این شیوه جدید استقبال کردند. اکنون ۱۸ ماه از شیوع این همه‌گیری می‌گذرد و مدارس کم و بیش به‌همان صورت غیرحضوری به‌فعالیت خود مشغول هستند. آموزش غیرحضوری پیامدهای منفی بنیادی به‌جای گذاشته و خواهد گذاشت. وزارت آموزش و پرورش بارها اعلام کرد بیش از ۳ میلیون دانش‌آموز فاقد تبلت یا تلفن همراه هستند، عدم دسترسی این تعداد از دانش‌آموزان هرچند به خودی خود آماری وحشتناک است، اما یکی از پیامدهای آموزش غیرحضوری است.

می‌توان برخی از پیامدهای منفی آن را فهرست نمود: شکاف یادگیری و افت آموزشی. منظور از شکاف یادگیری میزان توانایی آموزشی و مهارتی یک دانش‌آموز با پایه تحصیلی است. به‌طور مثال دانش‌آموزی که دوره ابتدایی را به پایان رسانده اما نمی‌تواند با سرعت لازم کتاب فارسی را بخواند و شکاف یادگیری دارد. اختلال گسترده در مهارت‌های ارتباطی. مدرسه یک کانون ارتباطی است که دانش‌آموز بسیاری از رفتارهای اجتماعی را در آنجا می‌آموزد. با تعطیلی مدارس نمی‌توان میزان آسیبی که به مهارت‌های ارتباطی وارد شده است، اندازه‌گیری کرد. تضعیف عادات رفتاری خوب.

دانش‌آموز برای حضور در مدرسه باید سر یک ساعت مشخص بیدار می‌شد، لباس می‌پوشید و به مدرسه می‌رفت و تا زنگ تفریح در کلاس می‌ماند. باید نظم کلاس را رعایت می‌کرد. همه این عادات در سال تحصیلی قبل و این سال تعطیل شده است. چاقی دانش‌آموزان تنها یکی از ظواهر از بین رفتن این عادات رفتاری است. شاید کمتر کسی حداقل شفاف اعلام کند آموزش غیرحضوری بهتر از آموزش حضوری است. اما نیروهای موثر اجتماعی و اداری خواهان تداوم وضعیت موجود هستند. هیچ وسیله کمک آموزشی نمی‌تواند جایگزین مدرسه شود.

اولیای دانش‌آموزان از مدارس چندان رضایت نداشتند. وزارت آموزش و پرورش بارها از افزایش آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد در مدارس خبر داده بود. خانواده‌ها در آموزش غیرحضوری دیگر نگران این قبیل مشکلات نیستند. این وضعیت همان تعادلی است که در ابتدا به آن اشاره شد. همه نیروها خواهان استمرار آن هستند. تنها گروهی که نگران آینده است می‌خواهد این وضعیت تغییر یابد.

اما چه نیرویی می‌تواند دانش‌آموزان، اولیا آنها، کادر آموزش و وزارت آموزش و پرورش را ترغیب به بازگشت به حالت عادی نماید. در کشورهای دیگر حتی زمانی که بازارها و ادارات تعطیل شدند مدارس نیمه باز بودند؛ معلمان مانند شرایط عادی به مدرسه می‌رفتند و از مدرسه آموزش غیرحضوری می‌دادند و دانش‌آموزان به نوبت با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی به مدرسه می‌رفتند. در ایران تمام بازارها مملو از جمعیت است و تنها مراکز آموزشی از آموزش عمومی گرفته تا دانشگاه‌ها تعطیل هستند.

اخبار موجود حکایت از آن دارد که به طور غیررسمی به مدیران مدرسه گفته می‌شود بیماری دانش‌آموزان و معلمان به عهده آنهاست و مدیران علاوه بر عللی که برای تداوم تعطیلی دارند، برای اجتناب از این ریسک مدارس کشور را همچنان تعطیل نگه داشته‌اند. تعادل فقر، چه فقر درآمد و چه فقر آموزشی، به ناگهان چهره وحشتناک خود را هویدا خواهد ساخت. وقتی ایرانیان فهمیدند که چقدر فاصله آنها با اروپاییان زیاد شده است از تعادل فقر خود پشیمان شدند و خواستند که شکاف خود با جهان را پرکنند. پیامدهای فقر آموزشی نیز دیر یا زود خود را بر ما آشکار خواهد ساخت. اجازه ندهیم این شناخت دیرهنگام نوشدارویی بعد از مرگ سهراب‌ها باشد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه