مقالات حجاب و عفاف
پویایی نقش حجاب در جامعه اسلامی
اما تنها تلاش و فعالیت زن مسلمان جهت به ثمر رساندن اهداف او کافی نیست؛ بلکه باید نظامی حمایتی, زن را در این اهداف معنوی پشتیبانی کند. زن باید خود را در نظامی یکپارچه که زمین و زمان را فراگرفته و به وسیلهی قادری هدایتگر اداره میشود, بیابد تا به وسیلهی درک این حمایت, قدرت را در خود حس کرده و انگیزهی مبارزه با ظلم و محرومیت در او ایجاد شود.
حجاب میتواند به زن این امکان را بدهد که به عنوان یک انسان فعّال با سایر نظامهای اجتماعی همچون فرهنگ, سیاست, اقتصاد و ... رابطهای حسنه برقرار کند, زیرا حجاب تمامی خصوصیات یک نظام فرهنگی را دارا بوده و فرد را برای ارتباط این نظام با نظامهای دیگر آماده میسازد. حجاب بر بعد معنوی انسان تکیه دارد و سعی میکند او را به عنوان موجودی فرهنگی که از مهمترین خصوصیاتش برقراری ارتباط منطقی با دیگران است, مطرح سازد.
حجاب به علت آن که خصلتی نمادین دارد؛ میتواند جریان ارتباط و فعالیت دو قشر مرد و زن را در جامعه تنظیم کرده و به این سبب عناصر مثبت نظام فرهنگی را فعال و غنی ساخته, و زمینهی تفوّق رفتار فرهنگی را بر رفتار اقتصادی و مادی فراهم آورد.
هر جامعهای دارای منابع درونی گوناگونی است. برخی از این منابع مادی و برخی دیگر معنوی است. حجاب به سبب ذخیره کردن منبع معنوی در خود, یکی از قدرتهای درونی جامعه محسوب میگردد. بدین ترتیب میتوان گفت که حجاب قدرت و نفوذ فرهنگی زن ـ یا بهتر است گفته شود انسان ـ را به نمایش میگذارد, و توانایی جلب نظر هواداران انسانیت را فراهم میآورد. حجاب اسلامی نه تنها منبع قدرتی شگرف برای زن مسلمان است, بلکه موجبات افزایش نفوذ قدرت و شخصیت فرهنگی او را در جامعه ایجاد مینماید تا جایی که به علت گستردگی اجرای این حکم و تقوای رفتاری او, این قدرت مشروعیت یافته و میتواند به اقتدار منجر گردد. ([1])
اما تنها تلاش و فعالیت زن مسلمان جهت به ثمر رساندن اهداف او کافی نیست؛ بلکه باید نظامی حمایتی, زن را در این اهداف معنوی پشتیبانی کند. زن باید خود را در نظامی یکپارچه که زمین و زمان را فراگرفته و به وسیلهی قادری هدایتگر اداره میشود, بیابد تا به وسیلهی درک این حمایت, قدرت را در خود حس کرده و انگیزهی مبارزه با ظلم و محرومیت در او ایجاد شود.
ساختار نظام ولایی از الگوهای انسان متعالی که رفتارشان در فرهنگ الهی نهادینه شده فراوان دارد. امّا این الگوها زمانی به کارایی قطعی نایل میشوند که خدای سبحان, هم در جنسیت زن آنان را عرضه کرده باشد و همدرجنسیت مرد. از همه مهمتر اینکه؛ الگوی انسانی در قالب زنانه میان مردان همان مقبولیت را داشته باشد که الگوی مردانه میان زنان این مطلوبیت را یافته باشد. بدین لحاظ است که خدای متعال الگوهایی معصوم و متکامل در نقش رهبری را به جامعه عرضه نموده تا همهی انسانها با مراجعهی به آنان و بنا به ظرفیت وجودی و آمادگی روحی خود از آنان بهره گیرند.
الگوهای معصوم, نظام رفتاری انسان را به ساحتی الهی مبدل میسازند چرا که آنان ساخت رفتاری خود را از جامعه و فرهنگ بشری نگرفتهاند و از همین رهگذر است که مسلمان راه پیمودهی آنان براساس فرهنگ معنوی حرکت کرده و میداند که در مسیر رشد باید عناصر منفی را طرد و در مقابل سقوط, از خود عکس العمل نشان دهد.
از این رو حجاب آمادگی ذهنی و انگیزهی رفتاری را از زمان بلوغ برای اتصالبهالگویانسانیت ـ حضرت زهرای اطهر3 ـ فراهم میآورد و به دنبال آن زن در منطقهی ولایت به رهبری فاطمه زهرا3 قرار میگیرد. کارکرد هر پدیدهای نشان میدهد که آیا نظامش زنده و پویاست یا بیمار و وامانده, و حجاب نشان دهندهی این است که اسلام همواره زنده و پویا است.
در رفتارهای اجتماعی, برخی از عناصر به سبب معنایشان در پوششی نمادین عرضه میگردند تا رفتارهای مبتنی بر خود را قابل درک و انتقال سازند. بدین ترتیب تمامی انسانهای هدفدار را جهتدار کرده و همچون راهنما,آنان را به سوی مفاهیم اساسیتر میکشانند. با توجه به ویژگیهای عنصر حجاب میتوان این فراز از بحث را بدانجا کشاند که چون کارکرد هر عنصری باید بتواند با نظام درونی و محیط بیرونی ارتباط برقرار کند؛ حجاب نیز میتواند هدف خلقت و حیات زن را با فعالیتهای اجتماعی او سامان داده و او را در تنظیم رفتار زندگی مدد رساند. لذا در مورد حجاب باید به چند عامل مهم توجه اساسی نمود:
1 . ظرفیت وجودی زن
2 . فعالیت اجتماعی زن
3 . تحلیل حکم حجاب
4 . ارتباط حجاب با مسایل حکومتی
1 . ظرفیت وجودی زن؛
متأسفانه آنچه را که علوم انسانی به عنوان خصایص زن در جهان معرفی نموده, اموری مهم, متناقض و غالباً غیر کارآمد است, زیرا شخصیت ارائه شده از زن در جهان گرفتار چالشهای اساسی ذیل شده است:
الف. نارضایتی از تصویر خود:
زنان (حتی تحصیلکردهها) نسبت به تصویری که از خود دارند ـ چه تصویری که جامعه به آنها ارائه نموده یا علوم انسانی ترسیم نموده است ـ ناراضیاند. چرا که تصویری از موجودی ضعیف, جنسی, انفعالی, ناکارآمد و حاشیهای است. در نتیجه؛ نه تنها زنان را معترض به جنسیت خود ساخته, بلکه آنان را آمادهی پذیرش تغییر و تحول در ایجاد نقشهای جدید به جای نقشهای واقعی از خود نموده است.
ب. احساس محرومیت:
احساس مظلومیت تاریخی که به زن بار شده است؛ سبب گردیده که چهرهای همراه با احساس محرومیت به او تحمیل شود. از آنجا که خود زن در تشکیل این چهره مؤثر بوده است, چنانچه جامعه امتیازی هم به او بدهد, باز این احساس نه تنها محو نمیگردد و زن را آمادهی ارائهی نقشهای کارآمد نمیسازد, بلکه به زجر کشیدن در رنجهای زنانه کمک میکند و او را وامیدارد تا به حال خود بگرید و دیگران را نیز بگریاند, و در ترسیم وضعیت جدید نیز باز به محرومیت و ظلمی جدید تن دهد آن گونه که با شعار فریبندهی «بازسازی عناصر محروم» همخوانی داشته باشد, و صد افسوس که عمق این اسارت آگاهانه, با اسارت پیشین او قابل مقایسه نمیباشد!!
ج. گمگشتگی نقش:
زن در گم گشتگی تصویر صحیح خود, در جستجوی نقشی اساسی است. نقشهای متفاوتی که به او تحمیل یا عرضه میگردد همخوانی چندانی با یکدیگر و با انتظارات جامعه ندارد, به گونهای که ممکن است سرگشتگی زن در تطبیق وجود خود با نقشهای مطروحه, او را به انتخابی با تلقینات بیگانه بکشاند تا به وسیلهی آن, نقش سنتی خود را رها نموده و نقشی دیگر را بپذیرد. گزینش نقش جدید با فریبندگی ظاهر و تبلیغات اجتماعی رابطهای نزدیک دارد. در این انتخاب نقشهای طبیعی و خانوادگی به علت بازدهی طولانی و تعارض با فعالیتهای اجتماعی از سوی زن مُهر طرد خورده, و شخصیت زن را وامیدارد که به دنبال امتیازات ظاهری بوده تا بتواند خود را در اجتماع ارضاء نماید و این گونه است که با پذیرش نقشی کاذب, خانواده را دچار تنشهای مختلف مینماید.
د. خانواده:
نقش و موقعیت زن در نهاد مقدس خانواده, نقشی پنهان است بدین سبب ظلمهای بی رویهای که در طول تاریخ به زن روا شده است, گاه نقش او را به بینقشی محض نزدیک کرده است, در حالی که استحکام خانواده به ایثار زن قائم بوده و جهان با تردید زن در ایفای نقش او در خانواده دچار صدمات جبران ناپذیری گشته است و تا به حال با هیچ برنامه و تدبیری نتوانسته آن ایمان و اعتقاد راستین گذشته به بنیاد خانواده را به زن بازگرداند. در خانواده با وجود آن که جایگاه زن در تمامی نقشهای خلقتی؛ دختری, همسری, مادری و خواهری قابل ارزش بوده, و هر یک جایگاه مشخص و تعریف شدهای را دارند ـکهبدلگزین نمیباشند ـ اما نقش قالب زن در خانواده, نقش همسری و مادری است. به این سبب از گذشتههای دور, زن را فقط با ایفای این نقش میشناختهاند. لذا ضروری است که نسبت به تعریف جایگاه ویژهی تمامی نقشهای زن در خانواده کار ویژهای صورت پذیرد تا تصویر زن در خانواده اصلاح گردد.
ﻫ . اجتماع:
تسری ولایت مرد بر زن از خانواده به اجتماع, و ضعیفتر بودن قوای جسمی زن نسبت به مرد, زمینهی ظلمهای معتنابهی را برای زن در اجتماع فراهم کرده است که به طرق گوناگون و با منطقهای مختلف علمی گهگاه توجیه میگردد. تلاشهای چند قرن گذشتهی زنان جهت رفع این محرومیتهای اجتماعی دستاوردهایی را به دنبال داشته است که گویا او را نه تنها از اهدافش دور ساخته که معضلی بر مشکلات گذشته افزوده است:
1 . مردان برایحفظ تفوق خود ـ در صورت بیاثرشدن منطق و سلاحهای گذشته ـ به منطق و سیاستی جدیدتر دست زدهاند که نتیجهای جز فلسفهی نیاز تسلط و سالار بودن مردان بر زنان, اما این بار با شیوهای جدیدتر و نوینتر نداشته است. اتفاقاً هر چه زمان میگذرد و مسؤولیتهای زنان در عرصههای اجتماع گستردهتر میشود, این تسلط نیز افزون میگردد و تا فراخنای همهی شؤونات زندگی او پیش میرودبهگونهای که حتی ظاهر زنان را نیز مردان باید تعیین کنند و آنگونه بپوشند و بیارایند که مردان راضی شوند و بپسندند.
2 . برخی از زنان برای پیشبرد کارهای خود و جلب همراهی مردان ناچار میشوند تا از خود مایهی بیشتری بگذارند که این امر به خستگی و وازدگی, و دوری از خانواده و ... منجر میگردد و در مجموع نه تنها به نفع زنان نمیباشد, بلکه آنان را از اهدافشان نیز دور میسازد.
3 . ساختار اجتماعی به گونهای قوام یافته است که زنان را به همراهی و همرأیی با فرهنگ روزمره و مادی میکشاند, لذا با آن که با تلاش بسیاری از افراد, مسیر حرکتی جامعه از تفوق قوای جسمی به سوی تفوق قوای فکری در حرکت است, اما زنان به سبب محرومیت از آموزش و تخصص همپای مردان باز جزء جمعیت حاشیهای قرار میگیرند.
چرا زن را براساس شاخصهای اقتصادی میسنجند؟
عدهای میگویند زنان چون در اقتصاد و مالکیت سهم ندارند دارای قدرت نیستند, در حالی که این تحلیل براساس نظام سرمایهداری است. اینان اقتدار زنان را طوری تغییر دادهاند که با معیارهای مردانه و سرمایهداری بسازد و زنان را با این تحلیل ناصحیح و تحمیلی و غلط وارد بازار کار کنند, و حال آنکه قدرت فرهنگی زنان چیزی کمتر از مردان نیست. ولی چرا درجهان فقط زن و مرد را براساس شاخصهای اقتصادی میسنجند و نه شاخصهای فرهنگی؟!
در حالی که نمونهای از سرمایههای خلقتی و فطری زنان برای رشد و سعادت جامعه عبارت است از:
j دارا بودن سرمایهی عظیم احساس و عاطفه که زمینهی مستعد بروز مودت, عشق و ایثار بشری است.
j دارا بودن جذابیت و لطافت, این سرمایه, زمینهی تشکیل خانواده و اولین زمینهی تکامل زن و مرد به عنوان متمم و مکمل یکدیگر به شمار میآید.
j دارا بودن قدرت زایش که تداوم نسل بشری را ضمانت مینماید.
جای تأسف است که به علت ناصحیح بودن برنامهریزی فرهنگی و توسعهی خلاءهای معنوی, زن قبول نموده که تمامی این زمینهها نه تنها امتیاز نیست!! بلکه کانونهای تحقیر اوست که باید از آن دوری نماید! و یا زمینهی استفاده از آن را به دست برنامهریزان قدرتمند دهد تا به صورت عنصری فعال شناخته گردد!!
2 . فعالیت اجتماعی زن؛
تمامی زمینههای خلقتی زن بر ایفای نقشهای اجتماعی او اثر میگذارد که البته باید گفت:
زنان دارای توانهای بالقوهی عظیمی هستند که در صورت توجه به این امتیازات و سیستم اطلاعرسانی و آموزش صحیح و مناسب, جامعهی بشری میتواند از این سرمایههایشگرف در راه تعالی استفادهی بسیار بنماید.
از آنجا که تمامی آحاد بشر مجبور به ایجاد ارتباط اجتماعی هستند که برای بهتری و برتری این ارتباط باید روندی را در مبادلات اجتماعی طی نمایند تا با کسب اطلاعات و آموزههای بیشتر بتوانند متصدی امور بالاتری شوند, اما بیراهه رفتن زنان و انفعالی عمل کردن در برابر قدرت مردان علاوه به هدر دادن انرژی آنها در مجموع چالشهایی را در مسیر رشد و تعالی جامعه به وجود آورده است که از آن جمله؛
الف. تنوع طلبی را وارد میدان اجتماع نموده, و به این وسیله خستگی مفرط شغلی را از مردان میزداید و محیط خشن اشتغال را به محیطی همراه با لطافت و تبرّج تبدیل میکند و بخشی از نیاز مردان را در محیط اجتماعی بدون پذیرش مسؤولیت خطیر خانواده اشباع مینماید تا علاوه بر این همه, سالاری و سیاست مداری و قدرت مردانه در گرداندن و بازیچه قرار زنها ارضاء شود که این خود ضعف و حقارت را برای زنان به دنبال میآورد.
ب. زنان را دربازاررقابت و جلوهگری جسمی به جان هم انداخته, و بخش مهمی از انرژی آنان را در راه جلب رضایت و توجه مردانمصروف مینماید, در حالی که نه تنها سرمایهی فکری زنان کمتر از مردان نیست, بلکه آنان دارای توانهای بالقوهی خاصی هستند که خالق متعال برای تحقّق اهداف خود عطا فرموده و از آنان پیمان گرفته است تا در مسیر اهداف غیر الهی آن را خرج نکنند!
3 . تحلیل حکم حجاب؛
حجاب اسلامی؛ اثبات قدرت فرهنگی زن است, تا زن به این وسیله نه تنها تمامی سرمایههایش را به درستی به جریان اندازد و در محیط فعالیت, شهوت را از مطلوبیت دائمی بیاندازد و مردان را در جایگاه انسانی خود قرار دهد؛ بلکه بر تفکر, اراده, فرهنگ و معنویت و اخلاق (به عنوان عنصر اساسی رفتار انسانی) تأکید مبرم نماید.
حجاب اسلامی؛ قویترین وسیله برای زن در راه تعدیل و همخوانی نقشهای متعددی است که در خانواده, یا اجتماع به او عرضه شده است.
حجاب اسلامی؛ زن را به عنوان انسانی متفکر مطرح میسازد, تا قدرت تفکر و ارادهی او اجتماع را تحت پوشش بگیرد. لذا میتوان گفت: حجاب در بردارندهی سه اثر مهمّ اجتماعی است:
«رشد شخصیت زن», «رشد فرهنگ» و «رشد اجتماع».
رشد شخصیت زن:
الف. ایجاد انگیزه؛
حجاب به ایجاد و تقویت انگیزه جهت فعالیت هدفدار زن کمک میکند و نه تنها او را به عنوان انسانی فعال و پویا مطرح میسازد, بلکه تصویر زن مسلمان را تصویر زنی که به همراه فعالیتهای علمی, اجتماعی, اقتصادی خود رسالت فرهنگی را نیز بر عهده دارد, مطرح میسازد.
ب. تنظیم رفتار؛
حجاب اسلامی به سازماندهی رفتار زن وجامعه مددمیرساند وموجبمیشود تا زن محیط اجتماعی را شناسایی کرده و رفتار خود را با این شناخت, بازسازی فکری نموده و به سوی ارزشها بکشاند. از همین رو, علاوه بر دقت در تنظیم رفتار خود, تلاش همه جانبهای را در شناسایی انتظارات محیط به عمل آورده و مراحل رفتاری خود را برای دور نشدن از آن طراحی مینماید.
ج. تحرک؛
حجاب اسلامی, لباس ارتباط و فعالیت اجتماعی است. اسلام از انسان خمود و سست بیزار است. هر فرد مسلمان مسؤولیت گردش چرخهی حیات را بر عهده دارد. لذا بازیابی مسؤولیت فردی و ایجاد زمینهی رشد و فعالیت اجتماعی, جزء رسالتهای فردی هر مسلمان است, و طرح مسألهی حجاب زن مسلمان خود شاهدی گویا بر ثمربخشی نقش و تحرک اجتماعی او در جامعه اسلامی است. لباس تحرک اجتماعی و زنده بودن زن در جامعه اسلامی را اعلام مینماید.
د. یگانگی رفتاری؛
حجاب هماهنگی میان تمامی اجزای فرهنگی و نقشهای زن را فراهم میآورد و کارکرد تمامی آنها را به سوی وحدت میکشاند. حجاب علامت و نشان درک صحیح و هدفمند زن از زندگی است که براساس آن ارزشها شکل میگیرد و نقشها و امور زندگی او تنظیم میگردد.
ﻫ . الگوپذیری؛
حجاب اسلامی, لباس الگوی زنان عالم حضرت فاطمه زهرا3 است, از همین رو زن محجبه در این لباس خود را پیرو ایشان قرار داده و زمینههای رفتاری براساس سیرهی بزرگان را میآموزد. حجاب, پیام فرهنگی این الگوی متعالی است که آن را میتوان نقطهی عظیم اتصال به ولایت دانست.
رشد فرهنگ:
از آنجا که متأسفانه فرهنگ همیشه در مقابل اقتصاد و سیاست عقب نشینی کرده است و القائات بین المللی برای همراهی فرهنگ با مقاصد اقتصادی و سیاسی, از آن چهرهای غیر مستقل, وابسته و منفعل ساخته است هرگاه عناصری از فرهنگ به جلوهگری پرداخته و بحثهای فکری, فرهنگی به عنوان امر مطلوب اجتماعی راه خود را باز کرده و مورد توجه انسانها قرار گرفته, اصالت وجود زن و احترام به ارزشهای او مطرح شده و آیندهی جوامع را امیدبخش ساخته است. در این فضا, هر زمینهای که به کنترل هر چه بیشتر مادیات منجر گردد و بتواند انرژی ذهنی را جهت استدلالات منطقی آزاد نماید, جزء عوامل رشد فرهنگ محسوب میگردد.
نحوهی پوشش همواره به عنوان یکی از قویترین وسایل, جهت کنترل نفس و مادیات و کشاندن جوّ جامعه به سوی تعقل و تفکر, مطرح بوده است. کارکرد حجاب در فعال نمودن عناصر فرهنگ بر هیچکس پوشیده نیست. حجاب به استقلال فرهنگی و عدم وابستگی فرهنگ به اقتصاد یا سیاست کمک نموده و به عنوان وسیلهای مهم در جهت اصلاح ساختار فکری, فرهنگی جامعه به سوی عقل سلیم و معنویت به شمار میآید. به بیان دیگر؛ حجاب در جهت دهی و ارشاد فرهنگ جامعه به سوی کانونهای رشد اثر قطعی دارد.
رشد اجتماع:
حجاب اثرات معتنابهی در رشد جامعه همچون امور ذیل دارد:
1 . توسعهی امنیت و نظم در جامعه از طریق کنترل زمینههای غرایز و طغیان آنها.
2 . تبلیغ حاکمیت رفتار معقول انسانی در جامعه و عقلایی شدن رفتارها.
3 . توسعهی مسؤولیتپذیری جهت رشد و تعالی جامعه.
4 . توسعهی همبستگی میان انسانها براساس اصول پذیرفته شدهی معنوی.
5 . استحکام خانوادهها.
ویژگی جامعهی صنعتی مدرن؛ بر پایهی تسلط نهادهای اقتصادی و ساختن انسان اقتصادی است, همان انسانی که مقهور قدرت مادی شده باشد. اما ویژگی جامعهی الهی؛ تسلط نهادهای فرهنگی و ساختن انسان فرهنگی مقتدر و مختار است. لذا با وجود آن که نظام صنعتی, شکلگیری رفتار انسانی را براساس اقتصاد میداند و تنازع بقا میان انسانها را امری عادی جلوه میدهد, نظام ارزشی نقش اصلی آدمی را در رفتار انسانی به فرهنگ میدهد و جامعه و زن را وا میدارد که از دریچهی ایمان به جامعه بنگرند.
نتیجه این که زن مسلمان با حجاب اسلامی خود را در حصن و حریم الهی مییابد, چرا که او سرباز سپاه الهی است که باید بر تعهدی که با خدای متعال بسته, پایبند بوده و از آن چه که گزندی به این تعهد برساند در هراس باشد. گو اینکه لباس ظاهرش نشان از این وظیفه و تعهد دارد. حجاب به گونهای برای او طراحی شده که نه تنها عاطفهی زندگی را حفظ کرده و امکان فعالیت را برای او میسر میسازد, بلکه زن مسلمان محجبه با حضور همیشگی خود در صحنه بر اقتدار و تداوم حرکت صحیح اجتماع به سوی اهداف متعالی نقشآفرین بوده است.
پینوشت:
[1] . در صورتی که قدرت همراه نفوذ گردد و مشروعیت یابد به اقتدار منجر میگردد.
الگوهای معصوم, نظام رفتاری انسان را به ساحتی الهی مبدل میسازند چرا که آنان ساخت رفتاری خود را از جامعه و فرهنگ بشری نگرفتهاند.
هر پدیدهای نشان میدهد که آیا نظامش زنده و پویاست یا بیمار و وامانده, و حجاب نشان دهندهی این است که اسلام همواره زنده و پویا است.
نقش و موقعیت زن در نهاد مقدس خانواده, نقشی پنهان است بدین سبب ظلمهای بی رویهای که در طول تاریخ به زن روا شده است, گاه نقش او را به بینقشی محض نزدیک کرده است, در حالی که استحکام خانواده به ایثار زن قائم بوده و جهان با تردید زن در ایفای نقش او در خانواده دچار صدمات جبران ناپذیری گشته است.
حجاب اسلامی؛ قویترین وسیله برای زن در راه تعدیل و همخوانی نقشهای متعددی است که در خانواده, یا اجتماع به او عرضه شده است.
حجاب هماهنگی میان تمامی اجزای فرهنگی و نقشهای زن را فراهم میآورد و کارکرد تمامی آنها را به سوی وحدت میکشاند.
نحوهی پوشش همواره به عنوان یکی از قویترین وسایل, جهت کنترل نفس و مادیات و کشاندن جوّ جامعه به سوی تعقل و تفکر, مطرح بوده است.
منبع : مجله نامه جامعه دی 1383، شماره 4 / نویسنده : قسمت اول: سیمیندخت بهزادپور
مطالب مرتبط
- چگونه دختری محجبه داشته باشیم؟
- حجاب و نقش آن در سلامت روان(قسمت اول)
- بررسی آثار فردی و اجتماعی حجاب
- مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در موضوع حجاب و عفاف
- پیامدهای شهوت پرستی در کلام امیرالمؤمنین(ع)
- بی حجابی و حق الناس
- فرهنگ عفاف و حجاب؛ راه کار نهادینه سازی، گسترش و حفظ باورهای دینی
- موضوع پژوهش ضرورت حجاب در اسلام;ویژه دیپلم و بالاتر
تگها
مطالب پربیننده
- چه کسانی می توانند نامخانوادگیشان را تغییر دهند
- روزانه چقدر پروتئین مصرف کنیم؟
- خواص شگفتانگیز کیوی را بشناسید
- فراخوان دومين كنگره بين المللی راهكارهای گسترش فرهنگ غدير و ترويج نهج البلاغه
- ۳ نوشیدنی مفید برای سالمندان
- نکاتی مهم درباره جوشهای صورت
- علائم بیش فعالی در دخترها و پسرها را بشناسید
- میوه ای برای تقویت سیستم ایمنی بدن
- گیاهی برای دفع سنگ کلیه
- اربعین؛ پلی به سوی وحدت جهانی
- چالشهای ازدواج در دوران پیری
- اذن پدر برای ازدواج دختر لازم است یا خیر؟
- معرفی سوغات و صنایع دستی مازندران
- چگونه عطر مناسب بخریم؟
- زندگی نامه مسعود پزشکیان
- رابطه زناشویی برنده و بازنده ندارد
- درباره دوران بحرانی نوجوانی
- بازار کرمان با قدمت ۶۰۰ سال
- معرفی موزه هنرهای معاصر تهران؛ بازتابی از هنر ایران و جهان
- مصرفگرایی و ویرانی زندگی
- پاسخ به سوالات رایج درباره مصرف شیر
- معرفی جنگل فندقلو؛ بهشتی مینیاتوری در اردبیل
- درباره سن پیری بیشتر بدانیم
- اهمیت خواب را جدی بگیرید
- معرفی مسجد شیخ لطف الله، اثری شگفت انگیز از دوران صفویه
- پناهگاه سکوت
- نحوه خوابیدن به خواستههای درونی
- مضرات سیگار از آسیبهای پوستی تا تهدید سلامتی
- در مورد کف پای صاف و باورهای قدیمی
- چگونه با کودکان چاق تعامل داشته باشیم
- قوانین کلاس و مدرسه
- قالب آماده و زیبای پاورپوینت(15)
- ۵ فیلم که همه زنان ایرانی باید تماشا کنند
- شعار سال ۱۴۰۱ «سال تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین»
- قالب زیبای پاورپوینت برای ارائه پروپوزال و دفاع رساله دکترا
- قالب پاورپوینت کادر دار زیبا
- پورنوگرافی چیست و چه اثری بر مغز و رابطه جنسی دارد؟
- قالب پاورپوینت گرافیکی و طرح دار زیبا
- قالب پاورپوینت گرافیکی زیبا
- رنگ چشم هایتان درباره شما و اجدادتان چه می گوید؟
- نمونه تدریس درس اول هدیه آسمان پنجم
- قالب پاورپوینت گرافیکی جالب
- اندکی درباره درسپژوهی
- کتاب پسری که جادویی شد
- همه زائران سلطان
- قالب پاورپوینت
- معرفی کتاب
- دوستی با کتاب
- قالب پاورپوینت گرافیکی
- درباره محسن رضایی
- معرفی کتاب
- قیافه و ظاهر واسه متولدین کدوم ماه، خیلی مهمه؟
- درباره امیر کبیر
- کتاب راهنمای کامل Interaction access
- متن کامل دعای جوشن کبیر با ترجمه
- کتاب پیوند زخم خورده
- درباره فخرالدین عراقی
- درباره محسن مهر علیزاده
- کتاب آموزش علیه آموزش
- خلاصه کتاب سواد بصری