ویژه دکتر علی شریعتی

شریعتی؛ روشنفکری انقلابی از تریبون حسینه ارشاد

شریعتی؛ روشنفکری انقلابی از تریبون حسینه ارشاد

علی شریعتی به عنوان متفکری انقلابی و اندیشمندی بزرگ با سخنرانی‌ها و نوشته‌های خود نقش مهم و تاثیرگذاری در هدایت جریان‌های انقلابی و مبارزه علیه رژیم پهلوی داشت و با بینشی خاص چگونگی حیات جامعه، ضعف‌های آن، نابسامانی‌ها و پریشانی‌ها را مشخص کرد.

مهدی احمدی
 
علی شریعتی به عنوان متفکری انقلابی و اندیشمندی بزرگ با سخنرانی‌ها و نوشته‌های خود نقش مهم و تاثیرگذاری در هدایت جریان‌های انقلابی و مبارزه علیه رژیم پهلوی داشت و با بینشی خاص چگونگی حیات جامعه، ضعف‌های آن، نابسامانی‌ها و پریشانی‌ها را مشخص کرد.

علی شریعتی مزینانی در خراسان دیده به جهان گشود و دارای دکتری تاریخ تمدن از دانشگاه سُوربن فرانسه بود. او هنگامی که برای سخنرانی پشت تریبون حسینیه ارشاد می ایستاد از تاریخ اسلام سخن می گفت و نقدهایی بر تمدن مغرب زمین انجام می داد.

او متفکر بود که سخنرانی هایش در حسینیه ارشاد شور و شوق دیگری داشت، متن آنها در تیراژهای بسیار زیاد منتشر می شد و درست اندکی پس از آن، واکنش ها نسبت به سخنانش، فضای جامعه را دربر می گرفت. سخنانی که موافقان و مخالفان زیادی داشت و حوزه، دانشگاه، مردم کوچه و خیابان و حتی رژیم پهلوی نمی توانستند نسبت به سخنان انقلابی او بی تفاوت باشند و هر فردی در این زمینه موضع خاص خود را داشت.

 

 

 

آغاز فعالیت در حسینیه ارشاد

آغاز فعالیت شریعتی در حسینیه ارشاد را باید به ۱۳۵۴ خورشیدی و از طریق پدرش محمدتقی شریعتی دانست. ساواک این ارتباط را اینگونه معرفی شرح می دهد: «از اواخر تابستان سال ۱۳۴۵ که محمدتقی شریعتی به تهران رفت و در آنجا سکونت اختیار نمود، جلساتی در حسینیه ارشاد تهران نظیر کانون نشر حقایق اسلامی مشهد به وجود آورد و به تدریج در حسینیه ارشاد طرفداران نهضت آزادی و کانون مهندسین ایران که آیت‌الله طالقانی و مهندس بازرگان در آن عضویت و نفوذ کامل دارند، شرکت و از طرف اعضای کانون نشر حقایق مشهد نیز پیوندهایی با افراد حسینیه ارشاد به وجود آمد».

 

استقبال از سخنرانی‌های شریعتی در حسینه ارشاد

شریعتی در نخستین دیدار با هیات مدیره حسینیه، نظرات و افکار خود را درباره نسل جوان و جامعه آن روزگار ارایه کرد. در این جلسه بود که برای همکاری با حسینیه ارشاد اعلام آمادگی کرد. وی با قدرت بیان و سبک و رویکرد ویژه‌اش به مباحث، عملاً دیگر سخنرانی‌های مؤسسه را تحت تأثیر قرارداد. نخستین سخنرانی وی در سوم آبان ۱۳۴۷ خورشیدی مورد توجه مخاطبان و سخنرانان حسینیه، از جمله آیت الله مطهری قرار گرفت.

 

 با استقبال گرمی که از دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد به عمل آمد، شهرت دیگر سخنرانان فروکش کرد و فصل جدیدی از فعالیت‌های حسینیه آغاز شد. همکاری بیش از پیش دکتر شریعتی با حسینیه و مؤسسان آن که با پذیرش گسترده‌ای از طرف جوانان به‌ویژه دانشجویان همراه بود، باعث شد که نوارهای گردآوری شده از سخنرانی‌های دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد به صورت جزوه و کتاب منتشر شود. شمار قابل ملاحظه‌ای از این کتاب‌ها به سوریه و لبنان ارسال می‌شد که برخی از آنها به وسیله امام موسی صدر و مصطفی چمران از فارسی به عربی ترجمه شد.

 

همچنین اغلب سخنرانی‌های دکتر شریعتی توسط محمود دعایی از برنامه «روحانیت مبارز» در رادیو بغداد پخش می‌شد. مباحث مختلف و متنوع در حوزه جامعه‌شناسی، اسلام‌شناسی، تاریخ و ادیان که از طرف شریعتی در حسینیه ایراد می‌شد، توانست در کوتاه‌ترین زمان ممکن جوانان و روشنفکران را جذب حسینیه کند. به هر ‌حال در آن زمان دکتر شریعتی با شناخت صحیح از نیاز فکری جوانان و دانشجویان، بیشتر ‌سخنرانی‌هایش را روی موضوع تحلیل تاریخ اسلام به‌خصوص تاریخ صدر اسلام متمرکز ‌کرد.

 

شریعتی با بهره‌گیری از رشته تخصصی‌اش که جامعه‌شناسی بود و با اطلاعات زیادی‌ ‌که در زمینه مسایل اسلامی اعم از اعتقادی و تاریخی داشت که ابتدا از پدرش و سپس با تحقیق در متون دینی و تاریخی (فارسی و عربی) کسب‌ ‌کرده بود، توانسته بود به دیدگاهی امروزی و مترقیانه از دین دست پیدا کند و هنگامی که‌ ‌همین دیدگاه را با تحلیل تاریخ و با بیان مسحورکننده‌اش با جوانان در میان می‌گذاشت با ‌استقبال بی‌نظیر آنها مواجه می‌شد.

 

دوره شریعتی در ارشاد

از فروردین ۱۳۵۰ خورشیدی، حسینیه ارشاد عملاً پایگاه فعالیت بی‌وقفه دکتر شریعتی شد و او که با ممنوعیت تدریس در دانشگاه مشهد نیز مواجه شده بود، همه فرصت و توان خود را صرف تدریس و ایراد سخنرانی در این مرکز کرد. گردانندگان حسینیه ارشاد نیز که آرمان خود را «بازگرداندن نسل جوان و روشنفکر از غربزدگی به اسلام و نجات توده مذهبی» می‌دانستند، در فراهم آوردن محیط مطلوب برای فعالیت‌های شریعتی تلاش می‌کردند.

 

می‌توان سال‌های ۵۰ و ۵۱ را دوره‌ شریعتی در حسینیه‌ ارشاد نامید. وی طی یک دوره‌ ۱۹ ماهه (از فروردین ۱۳۵۰ تا آبان ۱۳۵۱) در ۲ بخش کلی به اجرای برنامه‌های خود پرداخت: سخنرانی‌های آموزشی- دانشگاهی و سخنرانی‌های عمومی.

 

در بخش اول هدف خود را تربیت نیروهای متفکر و مبارز مسلمان اعلام کرد. سخنرانی‌های عمومی وی نیز طی یک سال از آبان ۵۰ تا آبان ۵۱ برگزار شد و سخنرانی‌هایی با عنوان، انتظار، مذهب اعتراض، تشیع علوی و تشیع صفوی، مسوولیت شیعه بودن، آری این چنین بود برادر، پدر، مادر ما متهمیم، از جمله اینها بود.

 

تاثیرپذیری دانشجویان مذهبی از شریعتی

با گسترش فعالیت‌های دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد، دانشجویان مذهبی که تا این سال‌ها نسبت به مارکسیست‌ها در دانشگاه در اقلیت بودند، رشد و بالندگی یافتند. در سایه نشر و گسترش افکار شریعتی و فعالیت‌های حسینیه ارشاد به‌تدریج فعالیت‌های دین‌ستیزی رژیم در دانشگاه‌ها با شکست مواجه شد و موج جدید تیپ دانشجوی مذهبی در دانشگاه شکل گرفت و همچنین گفتار و کردار شریعتی و تأثیر آن بر دانشگاه و دانشجویان، دید مردم را نسبت به دانشگاه عوض کرد.

 

 شریعتی تلاش کرد تا از پایگاه اسلام انقلابی و نه اسلام سنتی، دانشجویان را برای مقابله با رژیم مجهز کند. یکی از خدمات شریعتی، نقادی‌های مفصلی است که بر مارکسیسم داشت. این نقدها پسند نسل جدیدی بود که در عین علاقه به مباحث فکری جدید و اشتیاق برای ایجاد نوعی تحول، بر آن نبود تا از سنت‌های خود جدا شده و مارکسیست شود.

 

تئوریزه کردن گفتمان چپ مذهبی

شریعتی در سال‌های دهه ۵۰ خورشیدی نماینده گفتمان اسلامی چپ‌اندیش بود. گفتمانی اسلامی که شریعتی نمایندگی‌اش را بر عهده داشت و یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین نظریه‌پردازان آن به شمار می‌رفت. می‌توان وی را شخصیت فکری- سیاسی و مبارزی ایدئولوژیک دانست که دغدغه مذهب اسلام و به‌خصوص آرمان‌ها و باورهای جهان تشیع را دارد اما در کنار این اعتقادات مذهبی، شریعتی سخت تحت تاثیر آموزه‌های جامعه‌شناختی، اقتصادی، سیاسی و نظری مکاتبی مانند سوسیالیسم و اگزیستانسیالیسم بود که تلاش کرد تا اسلام نواندیشِ چپ مذهبی بسازد که در آن هم مفاهیمی مانند بهره‌کشی طبقاتی، مبارزه طبقاتی، جامعه بی‌طبقه، امپریالیسم و... در شباهت فکری و ایدئولوژیک با آموزه‌های دینی یافت شود و هم مدلی همتای معیارهای جهانی چپ سوسیالیستی برای جامعه مسلمانان مبارز ارایه دهد که در آن مخلوطی از آموزه‌های هویتی اسلام، سوسیالیسم، ایران و آموزه‌های مبارزاتی وجود داشته باشد و در نوع خود تلاش کرد تا گفتمان چپ مذهبی را در جامعه تئوریزه کند.

 

با گسترش اقبال جوانان و گروه‌های مختلف دانشجویان به سخنان دکتر شریعتی و کانون سیاسی شدن حسینیه ارشاد بود که ساواک احساس خطر کرد و بیش از پیش آنجا را تحت نظر گرفت. در طی سال‌هایی که حسینیه ارشاد در رونق و شکوفایی بود ( ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱) نه تنها حکومت که برخی جریانات و تفکرات سیاسی که از گروه های مختلف بودند، نیز با آن مشکل داشتند و واکنش‌هایی مثبت نسبت به آن نداشتند.

منابع

تاجیک، احسان، (۱۳۹۴) «شریعتی و چپ‌اندیشی ایدئولوژیک» فصلنامه سیاست، س۲، ش۶.

جعفری، شیوا و سیما طایفه، (۱۳۹۲) حسینیه ارشاد، دانشنامه تهران بزرگ، تهران، دائرالمعارف بزرگ اسلامی.

جعفریان، رسول، (۱۳۹۰) جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی – سیاسی ایران، سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷، تهران. نشر علم.

جودکی، محبوبه، (۱۳۸۸) حسینیه ارشاد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

حمیدزاده، اکبر، (۱۳۸۴) «حسینیه ارشاد، خطبا و گویندگان آن به روایت میناچی» مجله یاد، ش۷۸.

روحانی، حمید، (۱۳۸۹) نهضت امام خمینی، ج۳، تهران، نشر عروج.

شریعت رضوی، پوران، (۱۳۷۶) طرحی از یک زندگی، ج۱تهران، چاپخش.

شریعتی به روایت اسناد ساواک، (۱۳۷۸) تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

لامعی، شعبانعلی، (۱۳۷۹) دکتر شریعتی در آیینه‌ی خاطرات، تهران، رامند.

میناچی مقدم، ناصر، (۱۳۸۴) تاریخچه حسینیه ارشاد، مجموعه مصاحبه‌ها، دفاعیات و خاطرات ناصر میناچی، تهران.

یاوری دلانکور، (۱۳۷۵)نوشین «حسینیه ارشاد، دشنه اسلام در قلب تهران پهلوی» تهران: به کوشش شهریار عدل و برنار اورکاد، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه