ویژه سالگرد قیام 15 خرداد 42

قیام خونین 15 خرداد

قیام خونین 15 خرداد

اظهارات صریح و تحقیر کننده امام خمینی رحمه الله ، خشم شاه را برانگیخت و به دنبال آن، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در شامگاه روز 14 خرداد 1342، امام خمینی را دستگیر و به تهران منتقل کردند. در حالی که نیروهای امنیتی و انتظامی، شهر قم را تحت مراقبت شدید قرار داده بودند، مردم قم، به ویژه علما و روحانیون و طلاب از صبح روز 15 خرداد، به خیابان ها ریختند و در اطراف منزل امام خمینی و دیگر علما و نیز مدرسه فیضیه و حرم مطهر، به اجتماع اعتراض آمیزی همت گماشتند.

 

زلال وحی
به کوشش: امین عظیمی
قیام های خونین مردمی در راه حق
وَإِذْ نَجَّیْنَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ وَفِی ذَلِکُمْ بَلاَءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ. (بقره: 49)

و (نیز به خاطر بیاورید) آن زمان که شما را از فرعونیان رهایی بخشیدیم، که همواره شما را به بدترین وجهی آزار می دادند، پسران شما را سر می بریدند و زنان شما را زنده نگه می داشتند و در این امر، برای شما آزمایش بزرگ و سختی از طرف پروردگارتان بود.

پیام ها:
1. آزادی از سلطه طاغوت ها، از بزرگ ترین نعمت هاست. چنان که خداوند از میان همه نعمت ها، نام آن را برده است. «نَجَّیْناکُمْ»

2. بیان سختی ها و تلخی های گذشته، لذت آزادی امروز را چندین برابر می کند. «یَسُومُونَکُمْ» («یُذَبِّحونَ») («یَسْتَحْیُونَ»)

3. طاغوت ها برای حفظ نظام و سلطه خود، به هر نوع شکنجه ای دست می زنند. «یَسُومُونَکُمْ»، «یُذَبِّحُونَ»

وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآیَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ. (اعراف:126)

و (ای فرعون!) تو از ما انتقام نمی کشی جز برای اینکه ما به آیات (و معجزات) پروردگارمان که برای ما آمد ایمان آورده ایم. پروردگارا! بر ما صبر و شکیبایی فرو ریز و ما را مسلمان و فرمان بردار بمیران.

پیام ها:
1. ایمان به خدا و زیر بار طاغوت نرفتن، بی دردسر نیست. «وَ ما تَنْقِمُ»

2. طاغوت ها با فکر و عقیده توحیدی مخالفند، نه با آدم ها. «إِلاَّ أنْ آمَنَّا»

3. بهترین شیوه در برابر تهدید طاغوت ها، دعا و توکل بر خدا و حفظ ایمان و پایداری است. «رَبَّنا أفْرِغْ عَلَیْنا صَبْرا وَ تَوَفَّنا مُسْلِمِینَ»

وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَی وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُوا فِی الاْءَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْیِ نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ. (اعراف: 127)

و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: آیا موسی و قومش را رها می کنی تا در این زمین فساد نمایند و موسی، تو و خدایانت را رها کند؟! (فرعون) گفت: به زودی پسرانشان را می کشیم و زنانشان را (برای کنیزی) زنده نگاه می داریم و ما بر آنان تسلط کامل داریم.

پیام ها:
1. بخشی از مفاسد طاغوت ها، به خاطر فساد اطرافیان است. «وَ قالَ الْمَلأ»

2. حرکت اصلاحی پیامبران از دید طاغوت ها، فساد، فتنه، اغتشاش و خلاف مصالح عمومی است. «لِیُفْسِدُوا فِی الاْءَرْضِ»

قَالَ مُوسَی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّه ِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الاْءَرْضَ للّه ِِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ. (اعراف: 128)

موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بجویید و صبر و مقاومت کنید؛ زیرا زمین از آنِ خداوند است که آن را به هر یک از بندگانش که بخواهد به ارث می گذارد و فرجام (نیک) از آنِ پرهیزکاران است.

پیام ها:
1. رهبر، در مواقع حساس، امت را دلداری می دهد. «قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ...» حضرت موسی نابودی فرعونیان و تسلط مؤمنان بر آنان را به یارانش مژده داد.

2. از عوامل پیروزی و بیمه شدن در برابر تهدیدها، استمداد، توکل، مقاومت و تقواست. «اسْتَعِینُوا بِاللّه ِ وَاصْبِروُا» (هم از او کمک بگیریم و هم خود صبر کنیم.).

3. نابودی حکومت های ستمگر و جانشینی مؤمنانِ صابر، با اراده و مشیّت خداوند حتمی است. «یُورِثُها مَنْ یَشاءُ»

وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الاْءَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ الْحُسْنَی عَلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُوا یَعْرِشُونَ. (اعراف: 137)

و بخش های شرقی و غربی سرزمین (فلسطین) را که در آن برکات قرار داده بودیم به قومی که پیوسته تضعیف می شدند به میراث دادیم و وعده نیکوی پروردگارت درباره (پیروزی) بنی اسرائیل، به خاطر صبرشان تحقق یافت و آنچه را فرعون و قومش (از کاخ) ساخته و آنچه را افراشته بودند ویران کردیم.

پیام ها:
1. حمایت خداوند از مستضعفان، مخصوص بنی اسرائیل نیست، بلکه یک سنت دائمی است. «أوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ» و نفرمود: «أوْرَثْنا بَنِی اِسْرائِیلَ»

2. حکومت انبیا، حکومت مستضعفان است. «یُسْتَضْعَفُونَ»

3. شرط پیروزی، صبر و مقاومت است. مستضعفان و ملتی که صابر و مقاوم باشند، وارث زمین می شوند. «أوْرَثْنَا»... «بما صَبَروُا»

4. تحولات اجتماعی و تاریخی، به دست خداوند است. «أوْرَثْنا»... «دَمَّرنْا»

5. همه مظاهر قدرت طاغوت باید از جامعه الهی حذف شود. «دَمَّرْنا»

 

اشاره/ قیام پانزده خرداد در یک نگاه
علی سعادت شایسته
در 28 اردیبهشت 1342 امام خمینی به روحانیون و وعاظ تکلیف کرد تا بدون واهمه از تهدیدهای «دستگاه جبار»، ماه محرم را به فرصتی جدی برای افشای مظالم حکومت تبدیل کنند. در واکنش به این موضع گیری تند و صریح، شاه در 6 خرداد 1342، طی سخنرانی شدید اللحنی، روحانیون و مخالفان حکومتش را مورد انتقاد قرار داد و به دنبال آن در 13 خرداد 1342، امام خمینی آن سخنرانی سرزنش کننده بر ضد شاه را ایراد کرد.

 

اظهارات صریح و تحقیر کننده امام خمینی رحمه الله ، خشم شاه را برانگیخت و به دنبال آن، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در شامگاه روز 14 خرداد 1342، امام خمینی را دستگیر و به تهران منتقل کردند. در حالی که نیروهای امنیتی و انتظامی، شهر قم را تحت مراقبت شدید قرار داده بودند، مردم قم، به ویژه علما و روحانیون و طلاب از صبح روز 15 خرداد، به خیابان ها ریختند و در اطراف منزل امام خمینی و دیگر علما و نیز مدرسه فیضیه و حرم مطهر، به اجتماع اعتراض آمیزی همت گماشتند.

 

شهر تهران و بسیاری از مناطق اطراف نیز در اعتراض به دستگیری امام خمینی، به خیابان ها ریختند و با نیروهای امنیتی و انتظامی درگیر شدند.

و بدین ترتیب، آن قیام سرنوشت ساز که به نقطه عطفی مهم در تاریخ مبارزه مردم ایران بر ضد رژیم پهلوی تبدیل شد، به وقوع پیوست و آمار شهدا و مجروحان قیام، از مرز چند صد تن فراتر رفت.

قیام 15 خرداد، نقطه عطفی در مبارزه با رژیم پهلوی شد. از این مقطع دیگر کاملاً آشکار شد که حکومت، بنا ندارد هیچ گونه حق انتقاد و اعتراضی را برای منتقدان و مخالفانش به رسمیت بشناسد.

بنابراین تنها به از میان برداشتن و سرکوب قهرآمیز و بدون اضطراب مخالفان، روش استبدادی و خودکامانه حکومتش می اندیشید و بدین ترتیب، امید برخی از مخالفان را که هنوز تصور می کردند برای به سر عقل آوردن حکومت می شود از روش های مسالمت آمیزتر و آشتی جویانه تر بهره برد، به یأس مبدل ساخت.

 

 

پا به پای قیام
به کوشش: فاطمه جوادی
پوشیده نیست که قیام خونین 15 خرداد سال 42 جرقه آغازین انقلابی شد که در 22 بهمن 1357 به بار نشست و سرانجام به پایه گذاری و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی منجر شد. بنابراین، رواست، رخدادهای زمینه ساز پیروزی این نظام مقدس [از خرداد 42 تا بهمن 57] را مرور کنیم.

فروردین سال 1342
- «به موجب تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی شرط سوگند به قرآن کریم کاندیداها به سوگند به هر کتاب آسمانی دیگری تغییر می یافت. امام با هوشیاری ذاتی خویش آن را دریافت و فریاد اعتراض بلند کرد.

- تحریم عید باستانی نوروز در سال 1342 دیگر اقدامی بود که حضرت امام در اعتراض به اقدام رژیم انجام داد.

- امام در سخنرانی خود شدیدا از سکوت علمای قم و نجف و دیگر بلاد اسلامی در مقابل جنایات تازه رژیم انتقاد کرد.

- امام اعلامیه معروف خود تحت عنوان «شاه دوستی یعنی غارتگری» را منتشر ساخت.

- فاجعه فیضیه قم، فصل دیگری از تاریخ انقلاب و مبارزات امام است. فاجعه ای اسف انگیز که تلخی آن هیچ گاه از یاد امام نرفت.

14 خرداد 1342
- اعتراضات امام به اتفاقات فیضیه بود که سرانجام کاسه صبر نداشته رژیم را لبریز کرد تا در شامگاه 14 خرداد 1342 با اعزام صدها کماندو و محاصره منزل امام، ایشان را دستگیر و به زندان قصر منتقل کنند.

15 خرداد 1342
- خبر دستگیری امام، قیامتی در بین هواداران امام بر پا کرد.

- «قیام معروف 15 خرداد 1342 که با سرکوبگری بیشتر حکومت توأم بود، به زودی نقطه عطف مهم در تاریخ مبارزات مردم ایران بر ضد نظام استبدادی و سلطه خارجی تبدیل شد و به دنبال آن فاصله میان حکومت با مردم به وضعیتی التیام ناپذیر و غیر قابل بازگشت رسید».

23 خرداد 1342

- امام آزاد شد.
14 آبان 1343
- «امام تازه بعد از قضیه 15 خرداد، از زندان آزاد شده بود و آمده بود قم که یک بنده خدای وطن دوست خبر پذیرش قانون کاپیتولاسیون را برایش آورد. امام در یک سخنرانی فریاد زد: «قانونی به مجلس بردند که ما را ملحق کردند به پیمان نوین مستشاران امریکایی و خانواده هایشان اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. ملت ایران را از سگ های امریکایی پست تر کردند، رییس جمهور امریکا بداند که امروز پیش ملت ما منفورترینِ افراد دنیاست، امروز قرآن و ملت ایران با او خصم است...» و همین شد که 10 روز بعدش به خاطر این افشاگری، امام را به ترکیه تبعید کردند».

19 دی 1356
- «روز 17 دی سال 56 و در سالگرد فرمان کشف حجاب رضاشاه، مقاله ای توهین آمیز در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید که نویسنده اش اهانت های آشکاری به مقام مرجعیت و به ویژه شخصیت امام خمینی کرده بود. فردای آن روز، جمع زیادی از طلبه های حوزه علمیه قم با تعطیل کردن کلاس های درس، به طرف منازل مراجع حرکت کردند و شعار «درود بر خمینی» را سر دادند. مردم قم از قضیه درج آن مقاله باخبر شدند و جمع زیادی از مردم اعم از بازاری، دانشجو، دانش آموز، طلبه، روحانی و... دست به تظاهرات عظیمی زدند که به علت مقابله ارتش به خاک و خون کشیده شد و شهادت عده زیادی از مردم قم، سرآغازی شد برای شکل گیری جریان انقلاب اسلامی».

29 بهمن 1356
- قیام مردم تبریز به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای قم.

17 شهریور 1357
«بعد از اقامه نماز عید فطر در تپه های قیطریه تهران و پخش اعلامیه های امام مبتنی بر ادامه تظاهرات و نوید پیروزی زود هنگام، مردم بیشتر در اعتراضات خیابانی شرکت می کردند. تا روز 17 شهریور که قرار بود مردم در میدان ژاله تجمع کنند.

صبح آن روز ارتشبد اویسی اعلام حکومت نظامی داد. ولی مردم بی توجه به آن، به طرف میدان ژاله سرازیر شدند، به این ترتیب تا قبل از ظهر، هلی کوپترها و تیراندازان ارتش شاه، میدان ژاله را میدان شهدا کردند و آن روز را جمعه سیاه، بنابراین شریف امامی مجبور به استعفا شد».

13 مهر 1357
- «حالا 13 سال از اقامت و تبعید امام به نجف اشرف می گذرد. در این سال ها اتفاقات زیادی در خاورمیانه افتاده؛ ایران آبستن یک انقلاب بزرگ است و عراق در چنگال حزب بعث و صدامِ تازه به دوران رسیده گرفتار شده، امام و یارانش تحت فشار نمایندگان حزب بعث، صبح 12 مهر 57 مجبور شدند به کویت عزیمت کنند، دولت کویت از ورودشان با وجود داشتن پاسپورت، جلوگیری کرد. بنابراین امام فردای آن روز عراق را به مقصد پاریس ترک کرد، تا تاریخ، بزرگ ترین انقلاب قرن را به چشم خود ببیند.

24 مهر 1357
40 روز از 17 شهریور گذشته بود و مردم کرمان در مسجد جامع برای گرامی داشت یاد شهدای جمعه سیاه تهران جمع شده بودند. چند دقیقه بعد صدای عربده های جاوید شاه به مسجد رسید. اول 2 - 3 تا ماشین را آتش زدند که جلوی مسجد پارک شده بود، بعد ریختند توی مسجد و شروع کردند به زدن مردم، شکستن شیشه پنجره ها و آتش زدن زیلوها و حتی کتب ادعیه و قرآن و... آخر شب وقتی درگیری ها تمام شد، مسئولان بیمارستان شهر کرمان اعلام کردند، 23 شهید و 100 مجروح و زخمی... .

22 دی 1357
دور، دورِ فرار وزرا، سناتورها و رؤسای دولتی بود. روزنامه ها هر روز اخبار مربوط به اختلاس ها و دزدی های مسئولان رژیم پهلوی را چاپ می کردند و چند روز بعد خبر فرار همان مسئولان در روزنامه ها چاپ می شد. امام در این شرایط در حالی که هنوز تا پیروزی انقلاب یک ماه باقی مانده بود، فرمان تشکیل شورای انقلاب را داد تا شهید بهشتی، شهید مطهری، مهندس بازرگان و... در خانه شهید بهشتی، جلسات شورای انقلاب را تشکیل بدهند و...».

26 دی 1357
- «فرار شاه، همه می دویدند، مثل پروانه روی زمین بند نبودند. پسری از وسط جمعیت داد زد: «فرعون قرن بیستم در مصر مستقر شد، ساواک بی پدر شد. بیچاره در به در شد»

پسری تو دسته کناری ما می رفت و می خواند: «خدایا سفرش را پر خطر کن، از این واقعه ما را خبر کن» و مردم به او دم می دادند که «می روی سفر تو، الهی بر نگردی» مردم هم باهاش می خواندند که یکهو رسیدیم به مجسمه، اطراف مجسمه جای سوزن انداختن نداشت».

برگرفته از کتاب «لحظه های انقلاب از محمود گلاب دره ای»

30 دی 1357
- «30 دی ماه بود که خبر بازگشت امام خمینی رحمه الله به وطن، به طور گسترده در میان مردم مبارز ایران منتشر شد، دوازده روز بعد امام آمد».

4 بهمن 1357
«تیترهای درشت صفحه اول و دوم روزنامه کیهان

- اشغال نظامی فرودگاه... امروز تانک ها مهرآباد را محاصره کردند و از پرواز امام خمینی رحمه الله از پاریس به تهران جلوگیری شد.

- دولت امریکا اعلام کرد 2 هزار بشکه سوخت برای مصرف ارتش به ایران می فرستد.

- شاه 12 کیلو لاغر شده.

- بختیار: همه وزیرها گفتند یا می میریم یا از قانون دفاع می کنیم.

- تظاهرات در سراسر کشور ادامه دارد، دیروز گروهی از افسران، درجه داران و همافران نیروی هوایی در تهران به طرفداری از امام خمینی رحمه الله راهپیمایی کردند.

7 بهمن 1357
- بختیار دیروز (6 بهمن 57) اعلام کرد: طی 48 ساعت آینده شخصا برای دیدار با امام راهی پاریس خواهم شد تا از محضر امام کسب فیض کنم.

- ارتش طی اعلامیه ای حمایت خود را از مسافرت بختیار به پاریس و دیدار با امام اعلام کرد.

- امام خمینی رحمه الله طی نامه ای به علمای قم اعلام کرد «بختیار» را نمی پذیرم مگر اینکه استعفا دهد.

- تحصن روحانیون مبارز در دانشگاه تهران: امروز 100 تن از روحانیون از جمله حضرات آیات بهشتی، مطهری، آذری قمی، مهدی ربانی، یوسف صانعی و... به عنوان اعتراض به بسته بودن فرودگاه، در مسجد دانشگاه تهران متحصن شده اند.

8 بهمن 1357
- در تظاهرات امروز تهران که به خون کشیده شد، اماکن عمومی از قبیل کاباره ها، سینماها و مشروب فروشی ها به آتش کشیده شدند.

- در ستاد کل ژاندارمری تهران که مورد حمله قرار گرفت، عده ای کشته و زخمی شدند.

- کنسول امریکا در اصفهان از ترس مردم به خانه آیت الله خادمی پناهنده شد.

- بختیار: نه استعفا می دهم، نه به پاریس می روم.

- یک سرلشکر به دست مردم شدیدا مضروب شد، عده ای وی را تقی لطیفی - رئیس پرسنل ژاندارمری کل کشور دانسته اند.

10 بهمن 1357
ـ «روزنامه ای از قول مقامات دولت شوروی: هایزر در ایران چه می کند؟ کودتای نظامی امریکا در شرف انجام است».

- ارتش در خیابان های تهران با سلاح های سنگین یک نمایش قدرت وسیع ترتیب داد.

11 بهمن 1357
- گروهی از خبرنگاران خارجی از پاریس وارد تهران شدند، تعداد آنها به 40 نفر می رسد.

- همه چیز برای استقبال امام آماده است.

12 بهمن 1357
- امام آمد، بعد از 15 سال دوری و تبعید، فرودگاه مهرآباد... بهشت زهرا... سخنرانی تاریخی امام... روز اول از دهه فجر ورق می خورد.

13 بهمن 1357
- هزاران نفر از مردم تهران در اقامتگاه امام به دیدارشان رفتند.

- رادیو لندن اعلام کرد: لغو جدید خرید اسلحه از سوی ایران، اوضاع سیاسی و اقتصادی جهان را به هم خواهد زد.

- کمیته اجرای حزب توده ایران در بیانیه ای رسما خواستار مبارزه مسلحانه با دولت بختیار شد.

14 بهمن 1357
- امروز صبح در تهران عده زیادی از درجه داران، افسران و همافران نیروی هوایی با لباس رسمی از برابر اقامتگاه امام رژه رفتند که با استقبال مردم مواجه شد.

- سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) طی یک اعلامیه رسمی، از مقامات مسئول و دینی تقاضای رسیدگی به ترور یکی از اعضای عالی رتبه خود کرد.

- آزادی زندانیان سیاسی از زندان های ساواک.

15 بهمن 1357
- در اکثر شهرها تظاهرات ادامه دارد و حوادث خونین رخ می دهد.

- بختیار در یک مصاحبه اعلام کرد: «جواب کوکتل مولوتف را با کوکتل مولوتف می دهم. کسانی را که جنگ داخلی راه می اندازند یا حتی برای آن تبلیغ می کنند به جوخه اعدام می سپارم. نخست وزیر امام اگر وارد عمل شود توقیف خواهد شد. دولت اسلامی فقط در حدود شهر قم آزاد است و ایران هم صاحب یک واتیکان خواهد شد».

- رییس دولت موقت از سوی حضرت امام انتخاب شد، انقلاب فاز جدیدی آغاز کرد.

16 بهمن 1357
- ستاد ارتش اعلام کرد: «هر کس به ارتش توهین کند یا باعث تضعیف روحیه پرسنل شود، به شدت با او برخورد خواهد شد».

- روزنامه گاردین نوشت: «به شاه قویا توصیه شده به ایران برگردد و به کمک ارتش نظم را برقرار سازد».

17 بهمن 1357
- از نخستین ساعات بامداد، کلیه خیابان های منتهی به مجلس شورای ملی تحت نظارت شدید نیروهای ارتش درآمده بود. بختیار به مجلس رفته بود تا لایحه انحلال ساواک را تصویب کند که تصویب شده بود. اما سر تصویب لایحه دستگیری و محاکمه کلیه نخست وزیران شاه بین نماینده ها اختلاف افتاد و در نهایت با کمترین رأی تصویب شد و به مجلس سنا رفت.

- «هایزر» آخرین فرستاده کارتر، رئیس جمهور وقت امریکا، پس از یک ماه ایران را ترک کرد، از امروز خیلی ها ثانیه شماری می کنند.

18 بهمن 1357
- «انتخاب بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت».

19 بهمن 1357
- «همافران نیروی هوایی به دیدار امام می آیند، امروز، روز نیروی هوایی نام گذاری می شود».

20 بهمن 1357
- دو روز مانده به پیروزی، رژیم شاهنشاهی آخرین تلاش هایش را می کند، همه جای کشور، در حمایت از امام تظاهرات میلیونی برگزار می شود.

21 بهمن 1357
- جنگ مسلحانه در تهران آغاز شد. مردم، ضربه نهایی را به پیکر پوسیده نظام شاهنشاهی وارد می کنند، فردا روز پیروزی است.

22 بهمن 1357
- والفجر و لیال عشر، هوا دلپذیر شد، گل از خاک بر دمید... انقلاب اسلامی پیروز شد.

 

گفتار مجری/ جرقه نخستین
در جوهره پیام امام خمینی در قیام انقلاب اسلامی از 15 خرداد 42 چه بود که به روایت اسناد مذاکرات هیئت وزیران وقت، به نشانه پشتیبانی از قیام، زنان کارمند با چادر در سر کار خود حاضر شدند، ولی دل های کور روشن فکران متشکل در جریانات چپ امریکایی قادر به درک آن نبودند؟!

 

مردم سالاری دینی
حضور یک رهبر مذهبی ـ سیاسی بسیار قوی در جامعه بود که طلوع آفتاب جان بخشش بر پهنه میهن اسلامی ایران، یاران 15 خرداد خود را همواره به وجد می آورد و طراوت و نشاط را به حرکت مردم می بخشید و سمت و سو می داد.

اعتقاد به «مردم سالاری دینی» امام، نه برخاسته از «نیاز به قدرت و منصب»، که فارغ از هرگونه طرح فریب و نیرنگ و ناشی از باور عمیق مکتب زنده اسلام و اعتماد به مردم بود. امام از طرح اندیشه و مردم سالاری دینی، کسب اعتبار نکرد، بلکه به آن، قوت، اعتبار و عظمت بخشید. تفکر مردم سالاری دینی امام، نماد حقیقی شیفتگی خدمت به مردم بود، نه متأثر از تشنگی قدرت حکومت بر مردم!

 

خدا محوری
امام با احیای روح خداجویی و اخلاص در عمل، ارکان شاه پرستی و اعتقاد به ظل اللهی شاه را فرو ریخت و ملت ایران سیاست ملی استقلال و حاکمیت را بر وابستگی به قلندران جهانی ترجیح داد. تار و پود ساختارهای فکری و ذهنی، درهم ریخته شد و از لوث وجود تمام مظاهر و ثمرات تلخ و نامبارک فرهنگ بیگانه پاک گردید. خدامحوری را جای گزین خودمحوری ساخت و هجرت از بیگانگی با خود به هویت ملی را شعار همگان قرار داد. در پرتو خودباوری در این ملت، فرهنگ کشور عرصه خلاقیت و نوآوری و شکوفایی گردید.

 

پاسداری از دستاوردها
اگر عمّال انگلیس، نهضت مشروطیت را به کمک عناصر خودباخته مورد تهاجم قرار دادند، امروز عمّال امریکا، نهضت بیداری امام خمینی را با کمک بقایای همان خودباختگان، مورد تهاجم قرار داده اند. بر ماست که با حفظ هوشمندی، به محفاظت از نظامی بپردازیم که حضور غیرتمندانه یاوران گهواره نشین امام در 15 خرداد 42، در صحنه دفاع مقدس آن را استحکام بخشید.

 

چراغ راه
 

شهید بهشتی رحمه الله :
«مردم ایران در طول یک قرن اخیر، قیام های متعددی داشته اند که برخی از این قیام ها خیلی گسترده بوده و در سطح کل کشور، از قبیل نهضت تنباکو، قیام مشروطیت، نهضت ملی کردن نفت، و نهضت عمومی مردم از سال 41 به رهبری روحانیت که به حادثه 15 خرداد انجامید.

پانزده خرداد در میان این جریان ها ویژگی هایی داشت و مهم ترین این ویژگی ها این بود که قیام مردم با شرکت فعال و گسترده روحانیت متعهد بود و به رهبری یک مرجع تقلید بزرگ و شرکت بسیاری از مراجع دیگر تقلید و مستقیما از مرکز روحانیت ایران یعنی قم هدایت می شد. بنابراین بیش از هر چیز جنبه مکتبی داشت. مکتبی بودن جنبش اسلامی مردم ایران که سال 41 آغاز و در سال 42 اوج گرفت، در سال 57 پیروز شد».

مرحوم سید احمد خمینی رحمه الله :
«واکنش سرسختانه امام علیه اصلاحات امریکایی شاه (انقلاب سفید) که به قیام 15 خرداد انجامید و قضیه درگیری و حبس و حصر امام و آزادی ایشان و حوادثی که در این ایام به وقوع پیوست، در مجموع باعث شد تا امریکا به این نتیجه برسد که انجام اصلاحات مورد نظر با توجه به موضع امام و نقاط ضعف رژیم، بدون حضور مستقیم مستشاران و جاسوسان امریکایی و کنترل اوضاع از نزدیک امکان پذیر نیست».

شهید مطهری رحمه الله :
شهید بهشتی این ابیات را بعد از 15 خرداد سال 42 که امام دستگیر شدند، در زندان شهربانی سرودند:

ز منزلگاه آن محبوب، یاران را خبر نبودهمی آید به گوش از دور، آواز جرس ما را

صبا از ما ببر یک لحظه پیغامی به روح اللهکه ای یاد تو مونس روز و شب در این قفس ما را

به رغم کوشش دشمن نخواهد بگسلد هرگزمیان ما و تو پیوند، تا باشد نفس ما را

سزاوار تو ای جان کنج زندان نیست منزلگهسزد گر خون ببارد از دو دیده هر نفس ما را

رواق منظر دیده مهیای قدوم توستکرم فرما و بپذیر از صفا این ملتمس ما را

تمام ملت ایران فکنده چشم بر راهتبه راه عدل و آزادی نه باک از هیچ کس ما را

 

آورده اند که...
 

می گفت: «انقلاب را باید احزاب به انجام برسانند؛ هرگونه راهپیمایی و تظاهراتی باید از سوی احزاب باشد تا به نتیجه برسد».

می گفت: «مردم عادی نمی توانند انقلاب کنند؛ باید برای آن برنامه ریزی کرد. احزاب بهتر تشخیص می دهند که چگونه در مملکتی باید تغییر ایجاد شود و انقلاب شود».

مدام بین من و او این مباحثات ادامه داشت و من همچنان بر این باور بودم که ملت در صورتی که رهبری داشته باشند تا به آنها سمت و سو بدهد، می توانند قیام کنند و هر تغییری در جامعه بدهند. می گفتم: خداوند فرمود: خداوند قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خودشان در خود تغییر ایجاد کنند».

شب پیش از 15 خرداد با هم بودیم. صبح، خبر دستگیری امام را شنیدیم. من تا حدودی با عقاید امام آشنا بودم. پس از شنیدن خبر اهانت رژیم شاه به روحانیت، درباره ایشان کنجکاوتر شده بودم. از دوستم خواستم تا به خیابان برویم، بلکه اطلاعات جدیدی درباره خبر دستگیری امام پیدا کنیم؛ او هم آمد. خیابان ها را که رد می کردیم، مردمی را می دیدیم که هیچ گاه عضو هیچ گروه و حزبی نبودند. شاید تا آن لحظه خودم هم باور نمی کردم که این همه مردم بتوانند فریاد بزنند و بی واهمه خواسته هایشان را بر زبان بیاورند. پس از 15 خرداد 42، اعتقادم به حضور مردم، بسیار بیشتر از پیش شد؛ ولی او هنوز می گفت ک تا «احزاب حضور نداشته باشند و فرمان انقلاب را به دست نگیرند، اتفاقی نمی افتد»!

... نمی دانم چرا پس از سال ها و بعد از 22 بهمن 57، چرا دیگر او را ندیدم تا بگویم مردم چه کارهایی می توانند انجام دهند.

شعر
 

برخیز!

انتخاب: علی سعادت شایسته

برخیز تا به شرط نبوت وفا کنیم

دِین شرف، به مادر میهن ادا کنیم

منْشین دگر که دُوْر نشستن گذشته است

بر پای خیز تا که قیامت به پا کنیم

سر در طریق عزت و آزادگی نهیم

جان در هوای ملت و میهن فدا کنیم

«حبل المتین» ز رشته افراد بر تنیم

کاری که بر نیاید از «من»، به «ما» کنیم

با اتحاد، تار گسسته گره زنیم

با اتفاق، هر گره بسته وا کنیم

آن واجبی که فوت شد از ما به جبن و جهل

با خون، طهارت و به شهادت قضا کنیم

با خون سرخ خویش به تثبیت دین حق

اثبات شی ء و نفی همه ما عدا کنیم

بنیاد کاخ ظلم ز ریشه برافکنیم

کاخی دگر به قسط و عدالت بنا کنیم

از هر دلیر مرد، حسینی برآوریم

هر گوشه ای ز خاک وطن کربلا کنیم

حالی که خصم آمده با پای خود به گور

برخیز تا کفن به تن وی قبا کنیم

دامن کشان ز هر چه که بیگانه، بگذریم

جان بر خم محبت هر آشنا کنیم

گر بر کنیم مهر و دل از ملت و وطن

آن مهر بر که بسته و این دل کجا کنیم؟!

(ناصرالدین موسوی)

 

کوتاه و گویا
 

برجسته ترین تحول نهضت انقلاب اسلامی در دهه 40، پانزده خرداد بود که قشرهای وسیعی از توده های ملت را به صحنه مبارزه با رژیم کشاند.

15 خرداد، خیزش مذهبی - سیاسی را در سطحی گسترده به نمایش گذاشت.

سر دسته حرکت 15 خرداد، نیروهای مذهبی و روحانیون بودند.

«من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه بر می خیزند؛ من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟ چه کسی با دشمن بستیزد؟»

«خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نخواهد داد، مگر اینکه خودشان تغییر دهند».

قیام 15 خرداد، در واقع اثبات روح مذهبی سیال در میان مردم بود.

قیام 15 خرداد نشان داد که خونی که در رگ های مردم این سرزمین جاری است، از سرچشمه اسلام جاری است.

درختی که در 22 بهمن 57 به بار نشست، در 15 خرداد 42 بذر آن کاشته شد.

نظر ما اینه...
 

شایسته است برنامه سازان ارجمند، به این محورها توجه فرمایند:

1. نقش جوانان در قیام 15 خرداد

2. هم بستگی روحانیون و مردم در قیام 15 خرداد

3. نقش دین در قیام 15 خرداد

4. علل و عوامل ایجاد قیام 15 خرداد

5. تأثیر قیام عظیم عاشورا بر قیام 15 خرداد

6 . پیام 15 خرداد به عصر حاضر

7. جایگاه قیام 15 خرداد در نهضت بزرگ انقلاب اسلامی

8. نگاه اسنادی به قیام 15 خرداد

9. نظر مخالفان 15 خرداد درباره این قیام و علل مخالفت آنها با آن

10. نقش گروه ها و احزاب سیاسی در به وجود آمدن قیام 15 خرداد و ارائه آن

11. بررسی نقش رهبری امام در قیام 15 خرداد

کتابستان
1. باقری، علی، خاطرات پانزده خرداد (دفتر ششم)، انتشارت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1376.

2. جعفری، فریبا، نقش روحانیت در قیام 15 خرداد، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385.

3. خلجی، عباس، اصلاحات امریکایی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381.

4. خلجی، عباس، انقلاب اسلامی به روایت خاطره، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382.

5. روحانی، حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی رحمه الله ، انتشارات دارالفکر و دارالعلم، 1356.

6. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی رحمه الله ، ج 1، 2، 4، 6.

7. عمیدزنجانی، عباس علی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، انتشارات کتاب سیاسی، 1367.

8. مجله 15 خرداد، شماره 6 ، دوره سوم سال دوم زمستان 84 .

9. مقصودی، رضا، تحولات سیاسی اجتماعی ایران در دهه های 1340 و 1350، انتشارات روزبه، تهران، 1380.

10. منصوری، جواد، تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1378.

11. نجاتی، غلام رضا، تاریخ سیاست 25 ساله ایران، انتشارات رسا، 1371.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه