ویژه سالگرد قیام 15 خرداد 42
تبعید و مرجعیت امام خمینی (ره)
در ملاقات به امام گفتم از دستگیری تان داخل خانه حاج آقا مصطفی تعریف کنید. ایشان لبخندی زدند و گفتند وقتی صدای جیغ و داد را شنیدم به سمت در خانه آمدم دیدم مشتی علی (خادم) را می زنند. در را باز کردم و گفتم چرا او را می زنید؟ روح الله منم و الان می آیم. رژیم که حتی قصد اعدام امام و چندین نفر دیگر را داشت در مقابل عمل انجام شده قرار می گیرد و مرجعیت امام مورد قبول رژیم قرار می گیرد.
بیش از پنجاه و پنج سال از 15 خرداد سال 1342 می گذرد و هنوز برخی از شاهدان عینی حوادث آن روز زنده هستند. در ادامه بازخوانی روایت هایی از شاگردان امام خمینی (ره) از ماجرای 15 خرداد سال 1342 را بخوانید:
خاطره جالب از ترس ساواکی ها هنگام دستگیری امام خمینی
آیت الله جلالی خمینی در رابطه با تبعید امام خمینی (ره) به تهران می گوید: امام خمینی (ره) را دستگیر کردند و به تهران آوردند، من از شدت ناراحتی شب ها نمی توانستم بخوابم. چرا که شکنجه ها و اقدامات ساواک را شنیده بودم. بعد از 10 روز تصمیم گرفتم خدمت آیتالله کمره ای که از علمای تهران و انسان متدین و خوبی بود و اگر حرفی یا سفارشی می کرد دستگاه پهلوی حرف ایشان را می خواند، بروم چرا که از قبل با او و پسرش آشنایی داشتم.
نزد میرزا خلیل کمره ای رفتم و از ایشان خواستم که به رئیس کل شهربانی تلفن بزند و از او درخواست ملاقات من با امام را داشته باشد. او تماس گرفت و رئیس کل شهربانی مأخوذ به حیا شد و قبول کرد. ابتدا امام را به منطقه قنات آباد آورده و بعد به خانه یکی از تجار بازار به نام "روغنی" که طرفدار ساواک بود بردند. من به آنجا رفتم و دیدم نیروهای نظامی از آنجا محافظت می کنند.
اولین کسی بودم که در این وضعیت با امام دیدار کردم. امام را تنها در اتاقی در خانه ای بزرگ دیدم. سرهنگ ها و سرتیپ ها که به دیدن امام می آمدند وقتی امام به آنها نگاه می کرد از ابهت امام سرشان را عقب می بردند. من در این ملاقات به امام گفتم از دستگیری تان داخل خانه حاج آقا مصطفی تعریف کنید. ایشان لبخندی زدند و گفتند "وقتی صدای جیغ و داد را شنیدم به سمت در خانه آمدم دیدم مشتی علی (خادم) را می زنند. در را باز کردم و گفتم چرا او را می زنید؟ روح الله منم و الان می آیم."
آیت الله جلالی خمینی از شاگردان امام خمینی (ره)
امام را سوار ماشین کرده و به سمت تهران آوردند. ایشان می فرمود از شهر که خارج شدیم دیدم افراد مسلحی که سمت چپ و راست من نشسته اند دست و پایشان می لرزد. گفتم چرا رنگتان پریده گفتند "ما ترسیده ایم!" من دست روی پایشان گذاشتم و گفتم ناراحت نباشید من همراهتان هستم.(با خنده) این ماجرای ملاقات من با امام بود.
یک روز هم کنار امام نشسته بودیم، وقت ظهر شد و می خواستیم از خدمت ایشان مرخص شویم. امام فرمود چند نفرتان بمانند. من و شیخ حسن صانعی و آقایان توسلی و خلخالی ماندیم. دیدیم که مولوی رئیس ساواک تهران و معاون نخست وزیر یعنی حسنعلی منصور به ملاقات امام آمدند.
ایشان بعد از چند دقیقه از اندرونی بیرون آمدند و فرمودند آقایان چه فرمایشی دارند؟ مولوی گفت من رئیس ساواک تهران هستم و معاون حسن علی منصور همراهم است. آقا ما از تهران آمده ایم تا دست و پایتان را ببوسیم و التماس کنیم تا شما اجازه بدهید حسنعلی منصور کارش را شروع کند." امام فرمود "من نه به کسی دست اخوت دادم و نه بی جهت با کسی دشمنی دارم. اگر منصور همین رویه را پیش برود من همینم که همینم و اگر او از رویه اش برگشت من هم تجدید نظر و فکر می کنم.
دیدم که مولوی تهدید کرد که مگر ندیدی 15 خرداد چه شد؟ 15 خرداد 15 هزار نفر از مردم کشته شدند! امام عصبانی شد و فرمود خوب چه کسی کشت؟ این درست است که شخص اول مملکت بگوید میکشم و می زنم؟ کُشتی و زدی! دیگر چه کاری از دستت بر می آید؟
یک نفر از آن دو گفت اجازه دهید این مطالب را یادداشت کنیم و امام هم اجازه داد. از امام تقاضا کرد بگذارید یک بار دیگر هم ما خدمتتان بیاییم. امام فرمود اجازه نمی دهم دوباره به اینجا بیایید. آن دو نفر هم عقب عقب از نزد امام خارج شدند.
اجماع علمای نجف، تهران و قم برای نجات جان امام خمینی
آیت الله مقدم قوچانی از دیگر شاگردان امام خمینی (ره) نیز در خصوص دستگیری و تبعید امام به تهران و واکنش علما و روحانیون می گوید: در آن جریان بنده خودم جزو دستگیر شدگان بودم لذا چیزی خاطرم نمی آید. قوچان منبر می رفتم ولی به عنوان یک منبری رسمی منبر می رفتم. بین صحبت ها مطالب امام را به مردم می رساندم. این یکی از علت های دستگیری من بود. علت دیگر این بود که آنجا تیمسار شهر هیئت تشکیل می داد، سال های قبل کسی بود که دعوتش می کردند و منبر می رفت و معلوم بود آنجا هرکسی منبر می رود باید حتماً رژیم را دعا می کرد. از ما خواستند که آنجا منبر برویم و گفتم من بلد نیستم. گفت پس این منبرها برای چیست که می روید؟.
گفتم اگر چشمم به سربازان نظام بیفتد نمی توانم حرف بزنم، من به این بهانه از این داستان در رفتم. روز هشتم یا نهم از منزل حاج آقا ناصری از تجار متدین و مذهبی آمدیم و دیدیم جیپ ارتش جلوی ما پارک کرده که ما را ببرند. من خودم را به سادگی زدم و گفتم "کجا باید بریم. قاضی عسکر گفت سید، از امر تیمسار سرپیچی نکن. در این حین جمعیت ریختند و شروع کردند از ما دفاع کردن. آنها هم فرار کردند و روز بعد آمدند. آمدند مجلس ما که من را دستگیر کنند و چشمشان به جمعیت افتاد و فرار کردند. شب یازدهم سراغ ما آمدند و ما را دستگیر کردند به همراه آقای موسوی قوچانی که از شاگردان امام بود.آن زمان اخبار و تلویزیون نمی گفتند قم چه خبر شده است و اینکه امام چه صحبت هایی کرده ما اطلاع نداشتیم. خلاصه پرونده تشکیل دادند و وقتی دیدند ما از جریان قم اطلاع نداریم ما را آزاد کردند. وقتی آزاد شدیم متوجه شدیم امام در قم دستگیر شده است. شاه هم وقتی آیتالله بروجردی فوت کرده بود برای اینکه میان مراجع تفرقه ایجاد کند به دو نفر تسلیت گفت؛ در ایران به آقای شریعتمداری و در نجف به آیت الله حکیم، با این حال در ایران علمای بزرگ به دفاع از امام پرداختند.
آیتالله مدنی با شاگردانش به منزل آیتالله حکیم در نجف میروند. آیتالله مدنی در نجف شخصیتی بود و شهرتی داشت و دست آقای حکیم را می بوسند و می گوید اگر اقدام نکنید و مشکلی برای امام به وجود بیاید اسلام در ایران از بین می رود. از تهران آیتالله خوانساری، از مشهد آیتالله میلانی اقدام می کنند و رژیم که حتی قصد اعدام امام و چندین نفر دیگر را داشت در مقابل عمل انجام شده قرار می گیرد و مرجعیت امام مورد قبول رژیم قرار می گیرد.
مطالب مرتبط
- مقاله بررسی نسبت طینت و اختیار با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی(ره)
- مقاله علمی و پژوهشی سنخ شناسی اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)
- درباره محمد بروجردی
- حائری یزدی؛ بنیانگذار سترگ حوزه علمیه قم
- همسر امام خمینی ، سنگ صبور قیام
- تظاهرات عید فطر ۵۷؛ ضربهای بر پیکر نیمه جان رژیم پهلوی
- امام خمینی (ره) از منظر دانشمندان جهان
- بررسی زمینه های قیام 15 خرداد 1342
تگها
- امام خمینی(ره)
- تاریخ انقلاب اسلامی
- قیام ۱۵ خرداد
- نهضت امام خمینی
- پانزده خرداد
- قیام پانزده خرداد
- قیام 15 خرداد 42
- حضرت امام خمینی(ره)
- قیام خونین خرداد
- حوادث انقلاب اسلامی
- قیام پانزده خرداد 42
- طلیعه انقلاب اسلامی
- حماسه 15 خرداد
- حماسه پانزده خرداد
- حماسه پانزده خرداد 42
- مرجعیت امام خمینی
- تبعید امام خمینی (ره)
مطالب پربیننده
- چه کسانی می توانند نامخانوادگیشان را تغییر دهند
- روزانه چقدر پروتئین مصرف کنیم؟
- خواص شگفتانگیز کیوی را بشناسید
- فراخوان دومين كنگره بين المللی راهكارهای گسترش فرهنگ غدير و ترويج نهج البلاغه
- ۳ نوشیدنی مفید برای سالمندان
- نکاتی مهم درباره جوشهای صورت
- علائم بیش فعالی در دخترها و پسرها را بشناسید
- میوه ای برای تقویت سیستم ایمنی بدن
- گیاهی برای دفع سنگ کلیه
- اربعین؛ پلی به سوی وحدت جهانی
- چالشهای ازدواج در دوران پیری
- اذن پدر برای ازدواج دختر لازم است یا خیر؟
- معرفی سوغات و صنایع دستی مازندران
- چگونه عطر مناسب بخریم؟
- زندگی نامه مسعود پزشکیان
- رابطه زناشویی برنده و بازنده ندارد
- درباره دوران بحرانی نوجوانی
- بازار کرمان با قدمت ۶۰۰ سال
- معرفی موزه هنرهای معاصر تهران؛ بازتابی از هنر ایران و جهان
- مصرفگرایی و ویرانی زندگی
- پاسخ به سوالات رایج درباره مصرف شیر
- معرفی جنگل فندقلو؛ بهشتی مینیاتوری در اردبیل
- درباره سن پیری بیشتر بدانیم
- اهمیت خواب را جدی بگیرید
- معرفی مسجد شیخ لطف الله، اثری شگفت انگیز از دوران صفویه
- پناهگاه سکوت
- نحوه خوابیدن به خواستههای درونی
- مضرات سیگار از آسیبهای پوستی تا تهدید سلامتی
- در مورد کف پای صاف و باورهای قدیمی
- چگونه با کودکان چاق تعامل داشته باشیم
- قوانین کلاس و مدرسه
- قالب آماده و زیبای پاورپوینت(15)
- ۵ فیلم که همه زنان ایرانی باید تماشا کنند
- شعار سال ۱۴۰۱ «سال تولید، دانشبنیان و اشتغالآفرین»
- قالب زیبای پاورپوینت برای ارائه پروپوزال و دفاع رساله دکترا
- قالب پاورپوینت کادر دار زیبا
- پورنوگرافی چیست و چه اثری بر مغز و رابطه جنسی دارد؟
- قالب پاورپوینت گرافیکی و طرح دار زیبا
- قالب پاورپوینت گرافیکی زیبا
- رنگ چشم هایتان درباره شما و اجدادتان چه می گوید؟
- نمونه تدریس درس اول هدیه آسمان پنجم
- قالب پاورپوینت گرافیکی جالب
- اندکی درباره درسپژوهی
- کتاب پسری که جادویی شد
- همه زائران سلطان
- قالب پاورپوینت
- معرفی کتاب
- دوستی با کتاب
- قالب پاورپوینت گرافیکی
- درباره محسن رضایی
- معرفی کتاب
- قیافه و ظاهر واسه متولدین کدوم ماه، خیلی مهمه؟
- درباره امیر کبیر
- کتاب راهنمای کامل Interaction access
- متن کامل دعای جوشن کبیر با ترجمه
- کتاب پیوند زخم خورده
- درباره فخرالدین عراقی
- درباره محسن مهر علیزاده
- کتاب آموزش علیه آموزش
- خلاصه کتاب سواد بصری