معرفی شخصیتهای ادبی

درباره سعید حمیدیان

درباره سعید حمیدیان

سعید حمیدیان یکی از استادان ادبیات فارسی و بدون شک از تاثیرگذارترین چهره‌های ادب و فرهنگ این مرز و بوم است که عمر گرانمایه خود را صرف خلق آثاری بی‌بدیلی چون کتاب شرح شوق کرد.

سعید حمیدیان یکی از استادان ادبیات فارسی و بدون شک از تاثیرگذارترین چهره‌های ادب و فرهنگ این مرز و بوم است که عمر گرانمایه خود را صرف خلق آثاری بی‌بدیلی چون کتاب شرح شوق کرد.

سعید حمیدیان در چهارم اردیبهشت ۱۳۲۴ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود و دوره دبستان و دبیرستان را در زادگاه خود گذراند. وی در ۱۳۴۳ خورشیدی وارد دانشگاه تهران شد و در رشته زبان و ادبیات  فارسی به تحصیل پرداخت. حمیدیان سپس در ۱۳۵۰خورشیدی به عنوان دانشجوی اول امتحانات ورودی در دوره کارشناسی ارشد پذیرفته شد و بلافاصله بعد از پایان این مقطع تحصیلی به عنوان داوطلب اول کنکور ورودی در دوره دکتری زبان و ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شد. رساله وی در این دوران با عنوان تصحیح، تحشیه و تعلیق فرهنگ جعفری، تألیف محمد مقیم تویسرکانی بود.

 

 

 

آثار و تالیفات

فهرست نوشته‌های حمیدیان بسیار زیاد است و آثار متعددی را تالیف، تصحیح، ویرایش و ترجمه کرده است. در خصوص اهمیت کتاب‌های وی همین بس که بیشتر آن‌ها از مهم‌ترین منابع مطالعاتی در حوزه‌ فرهنگ و ادبیات هستند. کاووس حسنلی شاعر و پژوهشگر در خصوص آثار حمیدیان می‌گوید: انتشار کتاب هایی مانند درآمدی بر اندیشه و هنر فردوسی،   ویرایش شاهنامه فردوسی، طبع مسکو، آرمانشهر زیبایی (گفتارهایی در شیوه بیان نظامی)،  ویرایش خمسه نظامی، ویرایش مثنوی معنوی، از روی طبع نیکلسون، سعدی در غزل، داستان دگردیسی، روند دگرگونی های شعر نیما یوشیج نشان‌ دهنده بخشی از فعالیت‌های گسترده‌ دکتر حمیدیان در حوزه‌ ادبیات فارسی است. علاوه بر این آثار، وی ترجمه‌های متعددی دارد که شامل خطابه پوشکین، داستایوسکی، سه خواهر، آنتون چخوف، اصول نقد ادبی، آی. ا. ریچاردز، دنیای قشنگ نو، آلدوکس هاکسلی و... است.

محمد امیر جلالی، استاد ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص ویژگی آثار حمیدیان می‌گوید: برخی به‌طور کلی، شیوه‌های تحقیق را در ایران به دو دسته تقسیم کرده‌اند: یکی مکتب دقت، که با نام علامۀ قزوینی گره خورده است و دو دیگر، مکتب سرعت که مثل اعلای آن زنده‌یاد نفیسی است. در این میان، رویکرد حمیدیان را می‌توان آمیزه‌ای دانست از ۲ رویکرد سرعت و دقت؛ آمیزه ای کم نظیر از گستردگی کمی و دقتی وسواس‌گونه در کیفیت پژوهش.  همچنین در حوزه تدریس باید خاطر نشان کرد که حمیدیان درمیان شاگردانش، همیشه از برترین استادانی بود که گذشته از شأن علمی و جدیت استادی در انتقال مطلب، برانگیختن و تأثیرگذاری و ایجاد اشتیاق در شاگردانش که از برترین خصائص معلمی است، زبانزد بود.

 

 

 

دریافت نشان درجه‌ یک علمی حافظ‌شناسی

این مترجم پرکار در ۱۳۹۶ خورشیدی به‌پاس خدمات ارزنده در حوزه حافظ‌پژوهی، نشان درجه ۱ علمی حافظ‌شناسی را دریافت کرد. این نشان که بالاترین نشان حافظ‌شناسی است، پیش از این به پروفسور هانری دو فوشه­کور فرانسوی، پروفسور جیوانی ماریا درمه ایتالیایی، سلیم نیساری و استاد بهاءالدین خرمشاهی اعطا شده بود. اعطای این نشان به حمیدیان به دلیل پژوهش های این ادیب درباره حافظ در کتاب شرح شوق است.

درباره شرح شوق

کتاب شرح شوق پنج جلد است. جلد نخست به ‌مباحث موضوعی و مجلدات دوم تا پنجم به شرح غزلیات و اشعار غیرغزل حافظ اختصاص دارد. فهرست‌های چندگانه کتاب نیز بر ارزش آن افزوده است. شرح شوق، اثر برگزیده بخش ادبیات در سی‌ودومین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. بنا به گفته حمیدیان کتاب شرح شوق بیش از ۳۰ سال کار برده و این خودش یک عمر است. وی در این خصوص می‌گوید: در این اثر  که «چهار هزار و چهارصد» صفحه است، من توانستم تمام آن سنگ‌هایم را با دیگران وابکنم و آن روش‌ها و اظهار نظرهایی را که نمی‌پسندیدم، سعی کرده‌ام در این اثر مطرح کنم و نظر خودم را هم ابراز بدارم.

این استاد ادبیات در خصوص این پرسش که بسیاری بر این باور هستند که حافظ بهترین شاعر بلامنازع ادبیات فارسی است، می‌گوید: دیدگاه کلی من در مورد حافظ شاید خلاف اغلب کسانی است که در این زمینه کار و مطالبی ارایه کردند. توجه داشته باشید که حافظ هرچقدر عالم بوده باشد و در رشته‌های مختلف علوم هرقدر بزرگ باشد، بالاخره در یک فضای سنتی و در آن مقطع به‌اندازه ظرف خودش می‌توانست علم و آگاهی کسب کند یا به این مسایل توجه کند. ما با همان نگاه افراط ‌و تفریطی که سعی کردیم، او را مطلق جلوه بدهیم، این مباحث را پیش کشیدیم. درخصوص ایران قبل از اسلام طوری قضایا را مطرح کردند که انگار فقط حافظ وارد این قضیه شده است و هیچ شاعر دیگری نظیرش را نداشته است، شاعران بزرگ ما در تمام این مسایل وارد شده‌اند، صحبت کرده‌اند، شعر نوشته‌اند و این سنت بالاخره رسیده به حافظ. اینچنین هم نیست که بگوییم حافظ جامع جمیع علوم بوده و لسان‌الغیب بوده و ... بنده به‌هیچ‌وجه معتقد نیستم که حافظ لسان‌الغیب است. من معتقدم که اگر ما می خواهیم نقد و تحلیل کنیم، این کار به شیوه علمی انجام شود، حافظ هم مثل هر انسانی دیگری، کمال مطلوب نیست، عیوبی دارد که باید مطرح بشود، اعم از جزیی و کلی و اتفاقا من سعی کردم خیلی چیزها را بازنگری و بازاندیشی کنم، دلیل توفیقی که هم پیدا کرده بخصوص در بین نسل جوان‌تر از همین جهت است.

 

 

 

ضرورت توجه به ادبیات معاصر و تدریس

توجه کمتر به ادبیات معاصر در دانشگاه‌ها و تربیت نیافتن نیروی متخصص در حوزه نقد ادبی از جمله مسایلی است که اهالی ادبیات همواره آن را گوشزد می‌کنند و هر شخص به نوبه خود سعی بر ارایه راهکاری برای حل این موضوع دارد. سعید حمیدیان در خصوص این موضوع می‌گوید: یکی از مهم ترین ایراداتی که باید گرفت، این است که محیط‌های آکادمیک روی خوشی به ادبیات معاصر نشان نمی‌دهند و متاسفانه  آن چه کار را خراب‌تر می‌کند، یکی تلقی‌های کهنه‌پرستان از ادبیات معاصر، یعنی بیشتر استادان و دست‌اندرکاران دانشگاه و محیط‌های آکادمیک است که روی خوشی به ادبیات معاصر نشان نمی‌دهند. چون در حقیقت این ها خود را متولی ادبیات قدیم می‌دانند و توجه نکردنشان به ادبیات معاصر، کمی هم به این دلیل است که ورودی در این حوزه ندارند، یعنی در این زمینه کوششی نکرده‌اند؛ مثلا تلاش نکرده‌اند که نثر معاصر مثل رمان، نمایش‌نامه و دیگر شعب نثر یا انواع شعر معاصر را بخوانند که دید و اطلاعاتی در این باره داشته باشند؛ در حقیقت می‌توان گفت به دلیل این که ورودی ندارند، طبیعتا مخالف این رشته یعنی ادبیات معاصر هستند و این یکی از علل این قضایاست.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه