رهی معیری، تصنیف‌سرای معاصر با سروده‌هایی شیوا و حکمت‌آموز

رهی معیری، تصنیف‌سرای معاصر با سروده‌هایی شیوا و حکمت‌آموز

محمدحسن معیری متخلص به رهی از جمله شاعران غزلسرای معاصر ایران زمین بود که افزون بر غزل‌های زیبا و پراحساس، آفریننده ماندگارترین تصنیف‌های شیوا و حکمت‌آموز نیز محسوب می‌شد.

رهی معیری از شاعران بنام و پرآوازه معاصر است که زبان عاطفی و پراحساسش نظر مخاطبان فراوانی را از زمان حیاتش تاکنون،به سوی سروده های او جلب کرده است. همین رویکرد گسترده مخاطبان، چاپ مکرر آثار او را در پی داشته است؛ به گونه ای که در ۲ دهه اخیر شمارگان و نوبت های چاپ آثار رهی به اشکال مختلف، در میان دیگر آثار ادب فارسی، برجستگی خاصی داشته است. بی تردید عوامل متعددی در پسندیدگی یک اثر ادبی موثر می افتد که ممکن است به حوزه لفظ یا معنا مربوط باشد، بر اساس مطالعه و تاملی که بدین منظور بر روی سروده های رهی انجام گرفت. بهره گیری رهی از عناصر موسیقی افزای سخن را باید از شگردهای موثر رهی در این حوزه به شمار آورد که بی تردید نتیجه آشنایی عمیق رهی از سال های آغازین نوجوانی با موسیقی بوده است.

در میان شاعران معاصری که بیشتر به شیوه کلاسیک طبع آزمایی کرده و بر آن روش رفته اند، رهی معیری جایگاه خاصی دارد، به ویژه در حوزه غزل که می توان گفت بیشتر موفقیت او بدان وابسته است و براستی که در این شیوه بیش از همه مقلدان سعدی، خود را بدو نزدیک کرده است. در وصف غزل او گفته اند: «غزل صاف و پاک و خالی از خدشه و حشو تا آنجا که در کمتر غزل اوست که یک مصراع سست و درکمتر مصراع اوست که یک کلمه زاید بتوان دید و این از نهایت وسواس او در انتخاب کلمات و ترکیبات حکایت می کند.»

زبان ساده و خالی از تکلف وی، از زمان حیاتش تا کنون دل مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده است و موجب شده که آثار وی پیوسته به گونه های مختلف در شمارگان نسبتا بالا به چاپ برسد. چاپ های پی در پی سروده های رهی برای ما این موضوع را روشن می کند که وی در شمار پرخواننده ترین شاعران معاصر بوده است.

رویکرد گسترده مخاطبان به شعر رهی، بی تردید به عوامل متعدد و متفاوتی مربوط می شود که دستیابی و درک همه آنها تقریبا ناشدنی می نماید، چون شعر هم شاخه ای از هنر است و هنر هم وقتی مصداق جمال و هنر دارد که تعریف ناپذیر باشد و در حجاب ابهام و در پرده ندانم ها.» شفیعی کدکنی، ۱۳۸۰، هستی، ص۱۴

بی تردید این سخن بدین معنا نیست که باید در برابر یک اثر ادبی یا هنری سکوت کرد و در پی کشف سرشت و زیبایی های آن بر نیامد، بلکه منظور این است که کشف همه عناصر یک پدیده هنری ناممکن یا دشوار است.(۱)

نظری کوتاه بر احوال و آثار رهی

محمدحسن معیری، متخلص به رهی از شاعران بنام معاصر است که در ۱۲۸۸ خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود، او در خانواده ای که بزرگان آن سرشناس بودند و در امور شعری دستی داشتند، بالید و پرورش یافت. از همان دوران کودکی به هنر به ویژه به شعر، نقاشی و موسیقی علاقه مند شد و از آغاز جوانی به سرودن شعر روی آورد و در انجمن های گوناگون ادبی فعالیت خود را شروع کرد و تا پایان عمر نیز از سرودن باز نایستاد.

وی اعتقاد داشت که سر شوریده و روح آزاده هنرمند به ویژه شاعر با زندگی سراسر مسوولیت زندگی سازگار نیست و این دیدگاه از جمله عواملی بود که باعث شد، وی تا پایان عمر تنها زندگی کند. در طول عمر خود کارهای مختلف اداری را در اداره های ثبت، شهرداری تهران، وزارت پیشه و هنر و وزارت کار تجربه کرد و با مجله تهران مصور و روزنامه باباشمل و برنامه گل های رادیو نیز همکاری داشت. رهی معیری در عمر ۵۹ ساله خود چندین اثر ارزشمند از خود به یادگار گذاشت که مهمترین و ارزنده ترین آنها، مجموعه اشعار تغزل اوست که خوشبختانه بارها و بارها به گونه های مختلف نشر یافته است.

مجموعه سروده های او با نام کلیات رهی معیری چندبار به چاپ رسیده که در کتابنامه مقاله از آنها یاد شده است و اما غیر از این سروده ها، کتاب ارزشمندی به نام گلهای جاویدان از رهی به چاپ رسیده که بیشتر نشانگر آشنایی و انس و تسلط رهی با کاروان شعر پارسی است. امروزه رهی یکی از مهمترین غزل سرایان معاصر به شمار می رود که شعرش دوستداران بسیاری دارد. نقادان و سخنوران دیگری چون امیری فیروزکوهی، علی دشتی، عبدالعلی دستغیب و ... نیز اینگونه نظر و اعتقادی درباره شیوایی زبان و جایگاه والای رهی در عرصه شاعری ابراز کرده اند که برای پرهیز از دراز آهنگی سخن بدین اشاره بسنده می شود.

رویکرد گسترده مخاطبان به سروده های رهی

در کاروان شاعران پارسی از ارکان ادب که بگذریم رهی به ویژه در میان شاعران معاصر در شمار آنهایی است که پیوسته مخاطبان زیادی داشته و این را می توان دلیلی بر هنری بودن سروده های رهی و ملاکی در ارزیابی شعر وی به شمار آورد. شعر رهی از جمله شاعرانی است که ویژگی خاصی دارد که بخش قابل توجهی از آن را خوانندگان سرشناس و بزرگ فارسی خوانده اند و بدین ترتیب تعداد زیادی از مخاطبان رهی، از طریق ترانه ها و تصنیف هایش با او آشنا شده اند و این هم یکی از امتیازهای خاص رهی است. بخش زیادی از سروده های وی را خوانندگان مشهوری چون غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان، حسین قوامی، آذر پژوهش، سیدعبدالحسین مختاباد و ... بر روی نوار آورده اند که از میان آنها سهم استاد بنان و محمدرضا شجریان به نظر می رسد از دیگران بیشتر باشد.(۲)

 

ساختار زبان و شیوه بیان رهی

همه صاحب نظرانی که درباره ارزش های هنری سروده های رهی سخن گفته اند، به گونه ای به ساختار زبان رهی، به خصوص سادگی، زیبایی زبان وی اشاره کرده اند. علی دشتی در مقدمه ای که بر کتاب سایه عمر رهی نوشته، گفته است: بدون تردید یکی از افرادی که به پاکی لفظ و حسن ترکیب موصوف است، رهی معیری است که در سخن او کمتر با ترکیب سست و تعبیر فرو افتاده مواجه می شویم. سروده های رهی به ساخت و بافت کلام و نظم و نظام حاکم بر زبان او مربوط می شود.

دستورمندی و ساختار نثر گونه شعر رهی

نخستین موضوع که با تأمل در سروده های رهی در این موردنظر خواننده را به خود جلب می کند، دستورمندی و ساختار نثر گونه زبان اوست. در شعر او اغلب اجزای کلام از نظر دستوری سرجای خود نشسته اند و در ساختار جمله ها تقدیم و تاخیر زیادی روی نداده است و به اصطلاح اغلب جمله ها دستورمندند، این ویژگی در بسیاری از آثار سعدی به ویژه غزلیات وی بسیار نمایان است. بسیار اتفاق می افتد که اجزای کلام در شعر رهی به شیوه نثر کاملا در جای خود قرار دارند یا با اندک جابجایی کلام وی به نثر مستقیم تبدیل می شوند.

دستورمندی و ساختار نثر گونه داشتن در غزل رهی که اوج هنر وی در آن تجلی کرده به گونه چشم گیری رعایت شده است که براستی در جلب توجه مخاطب موثر می افتد. از میان ۱۵۵ غزل وی، ۹۰ غزل قافیه و ردیف فعلی دارند که با توجه به اینکه در ساختار زبان فارسی فعل در پایان جمله قرار می گیرد می توان به میزان دستورمندی زبان شعر رهی پی برد. جالب توجه است که به ۱۵۰ غزل اول دیوان غزلیات سعدی، از این جهت نگریسته شده بود و نتیجه این بود که ۹۰ غزل سعدی از میان این ۱۵۰ غزل قافیه یا ردیف فعلی دارند.(۳)

پاکیزگی و احضار سنجیده واژگان بر روی زنجیره کلام

مطلب دیگری که در مورد شیوایی و سادگی و روانی زبان رهی قابل طرح است، توانمندی رهی در گزینش واژه های سالم و پاکیزه از نظر فصاحت و شیوایی و احضار درست و بجای آنها بر روی زنجیره کلام است. رهی ضمن اینکه از ساده ترین و متداول ترین واژگان فارسی در سروده های خود بهره برده از به کاربردن واژهای گوش خراش و کم کاربرد و ناآشنا و واژگانی که به نوعی با فضای سخن او تناست نداشته پرهیز کرده است. در دیوان وی به ندرت با واژه ای برمی خوریم که از نظر بلاغی غیرفصیح یا به توضیحی نیازمند باشد. مأنوس بودن رهی با آثار بزرگان شعر فارسی چون فردوسی، نظامی، سعدی، مولوی و حافظ و همچنین هنرمندی و زبردستی وی و وسواس عجیبش در انتخاب واژگان و ترکیبات زدوده و ناب از جمله عواملی هستند که زنجیره کلامش را از هر گونه سستی یا تکلف و تصنع بر کنار داشته اند.

بازی با افعال و ضمایر

همانگونه که پیش از این اشاره شده، بخش زیادی از زیبایی های سروده های رهی به کارکرد وی با زبان و ساختار زبان وی بر می گردد، او در به کارگیری واژگان به ویژه افعال و ضمایر هنرمندی خاصی از خود نشان داده است؛ گاهی با تکرار افعال و ضمایر یا منفی و مثبت کردن افعال یا التفات از شخصی به شخصی دیگر ضمن حفظ سادگی و روانی کلام شیوایی آن را دوچندان کرده و شکنجی در سخن ایجاد کرده است.(۴)

خواهم که ترا در بر نشانم و بنشینم

تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی

پیوند زیبایی های سروده های رهی با عناصر موسیقی افزای

همانگونه که اشاره شد، رهی از سنین نوجوانی با موسیقی الفت یافت و این آشنایی بی تردید در موسیقایی کردن زبان او بی تاثیر نبوده و بی گمان در سایه همین آشنایی با موسیقی بود که موفق شد از بسیاری از همگنان خود را در تصنیف سازی و ترانه سرایی پیش بیفتند. علی دشتی معتقد است: رهی را بر دیگر گویندگان معاصر مزیتی است انکارناپذیر و آن اثر محسوسی است که در ترانه ها و تصنیف ها گذاشته است.

درباره تاثیر و نقش موسیقی در به اوج رسیدن سخن از دوران بسیار قدیم تا کنون مطالب فراوانی گفته شده که در میان معاصران به نظر می رسد، سهم شفیعی کدکنی در این حوزه از دیگران بیشتر باشد. رهی به ویژه در استفاده از طرقی که شفیعی کدکنی بر آن نام گروه موسیقی اصوات نهاده بسیار موفق بوده است و بی تردید بخشی از تاثیر قوی زبان رهی به شیوه بهره گیری او از عناصر موسیقی افزای سخن از تکرار و توالی صامت ها و مصوت ها گرفته تا گونه های مختلف تکرار و بازی با کلمه ها و به کارگیری جناس ها وابسته است. تکرار نیز از جمله ابزارهای زبانی است که شاعران و نویسندگان در بیشتر موسیقیایی کردن زبان خود از آن بهره می گیرند، این شگرد نیز در دوران رهی بسامد فراوانی دارد از جمله :

رهی تا وارهی از رنج هستی ترک هستی کن

که با این توانایی ها به ترک جان توانایی

نکورویا چون آن روی نکو خود را نکو گردان

که خوی نیک بخشد زیب دیگر روی زیبا را

رهی با انتخاب واژه هایی که در یک یا چند حرف با هم اشتراک دارند یا به کمک پیوند زدن چند صفت یا اسم به همدیگر یا به شیوه های دیگر پیوسته نغمه و موسیقی سخن خود را افزایش می دهد و بی تردید این ترفند در موثرتر کردن سخن وی نقش بسزایی دارد، بیت های زیر نمونه هایی از این شگرد رهی را نشان می دهند:(۵)

خیال انگیز و جان پرور چو بوی گل سراپایی

نداری غیر از این عیبی که می دانی که زیبایی

رهی به کاربرد جناس ها هم علاقه مند است و از این طریق هم بسیار به موسیقی کلام خود افزوده است.

بهره گیری از معانی ثانوی کلام

توانمندی رهی در بهره گیری از معانی دوم کلام های انشایی و خبری از موضوع های دیگری است که گاهی در زیبایی سخن وی بسیار موثر افتاده است.

آب بقا کجا و لب نوش او کجا؟

آتش کجا و گرمی آغوش او کجا؟

یکی از ابزارهایی که تاثیر سخن را دوچندان می کند و نقادان سخن از ارسطو گرفته تا نقادان معاصر همواره بدان نظر داشته اند، موضوع عاطفه است. کلام هنری به ویژه شعر پیوندی استوار با عاطفه دارد. راه های فراوانی برای ایجاد فضای عاطفی در شعر وجود دارد. رهی در این زمینه نیز به طرق مختلف وارد شده است.

به آبروی قناعت قسم که روی نیاز

به خاک پای فرومایگان نسودم من

درباره سبک و شیوه رهی معیری گفته اند که سبک شعر او تلفیقی میان سبک عراقی و هندی است که بدان سبک تهرانی می گویند و رهی از بزرگترین و موفق ترین شاعران پیرو سنت در غزل است که توانسته نازک اندیشی های شیرین و تخیلات رقیق و مضمون های تازه سبک هندی را با زبان دل انگیز و شیوای سبک عراقی بیان کند.

رهی نازک طبعی ها و مضمون تراشی های سبک هندی را با شیوایی و سادگی و شکوه زبان سعدی در هم آمیخته است و در نهایت مضمون مورد نظرش را در اوج فصاحت و رسایی بیان کرده است. بسامد این شگرد در سروده های رهی چشمگیر است به گونه ای که گاهی کل ساختار یک غزل او را در بر می گیرد و غزل های صائب و دیگر نامداران سبک هندی را تداعی می کند.

چاپ های مکرر سروده های رهی معیری با شمارگان بالا نشان رویکرد گسترده مخاطبان به سروده های اوست. رهی با برخورداری از ذوق سرشار همراه با مطالعه خوب و مستمر آثار برجسته بزرگان ادب فارسی و آشنایی عمیق با موسیقی از آغاز دوره جوانی موفق شده که باریک اندیشی ها و نکته یابی های زیبای سبک هندی را در قالب زبان سخته روشن و رسای سبک عراقی به ویژه زبان سعدی بریزد و بدین ترتیب شیوه ای دلپسند ارایه دهد. بی تردید توانمندی رهی در وارد کردن عنصر تخیل عاطفه و احساس در جوهره کلام نیز در این بسندگی کم تاثیر نداشته است.(۶)

پی نوشت:

۱- محمدبن منور، اسرارالتوحید، مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، آگاه

۲- حقوقی، محمد، مروری بر تاریخ ادب و ادبیات امروز ایران، نظم، شعر، ج۲، تهران، قطره

۳- سعدی، مصلح الدین، کلیات به اهتمام محمدعلی فروغی، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم

۴- شفیعی کدکنی، محمدرضا، موسیقی شعر، تهران: آگاه. چاپ پنجم

۵- فروغی بسطامی، غزلیات به کوشش منصور مشفق، تهران: صفی علی شاه، چاپ سوم

۶- معیری، رهی، کلیات به کوشش رضا سجادی، تهران: زوار

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه