بیلی وایلدر؛ خالق کمدی‌های رمانتیک ماندگار در تاریخ سینما

بیلی وایلدر؛ خالق کمدی‌های رمانتیک ماندگار در تاریخ سینما

بیلی وایلدر از جمله مهمترین فیلمسازان سینمای کلاسیک آمریکا موسوم به عصر طلایی هالیوود است که در نامزدی و دریافت اسکار هم از رکورداران این جایزه محسوب می‌شود. او بیشتر به جهت ساخت فیلم‌های کمدی رمانتیک نزد مخاطبان ایرانی محبوبیت دارد.

بیلی وایلدر یکی از برجسته ترین و محبوب ترین کارگردان های عصر طلایی هالیوود محسوب می‌شود که ۶ بار موفق به کسب اسکار و ۱۵ بار نامزد این جایزه بود و از این لحاظ یکی از رکورداران تاریخ سینماست.  

وی پس از اخراج از دانشگاه وین اتریش به روزنامه‌نگاری پرداخت و پس از مهاجرت به برلین در روزنامه‌های محلی، مطالب ورزشی و جنایی می‌نوشت. توانایی وایلدر در نویسندگی، او را به طرف نگارش فیلم‌نامه سوق داد.

 موفقیت اصلی و شروع فعالیت هنری وایلدر پس از حضور او در هالیوود در ۱۹۳۳میلادی بود و نخستین اثر مهم او در ۱۹۳۹ میلادی با فیلم «نیمه‌شب» رقم خورد که برای نخستین ‌بار نامزد اسکار بهترین فیلم‌نامه شد.

پس از آن، موفقیت‌های بعدی وی با فیلم‌نامه آثار پرفروشی چون «طلوع را متوقف کن» و «گلوله‌ آتش» ادامه یافت و ۲ بار دیگر نامزد اسکار بهترین فیلم‌نامه شد اما همچنان در کسب آن ناموفق بود.

وایلدر پس از نخستین تجربه کارگردانی‌اش با فیلم «بزرگ‌تر و کوچک‌تر»، شهرت جهانی خود را با ساخت فیلم «غرامت مضاعف» در ۱۹۴۴ میلادی رقم زد که نامزدی بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه اسکار را برای او به‌همراه داشت.

۲ سال بعد، وایلدر با فیلم «تعطیلات ازدست‌رفته» توانست سرانجام جایزه اسکار بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه را به‌دست آورد.

 «بیلی وایلدر» در کنار «جک لمون» که بیشترین همکاری را در مقام کارگردان-بازیگر داشته اند.

کتاب شناسی بیلی وایلدر

گفت وگو با بیلی وایلدر نوشته کمرون کروو و برگردان از گلی امامی یکی از معروف ترین و پرمخاطب ترین کتاب هایی است که درباره بیلی وایلدر در ایران ترجمه و به وسیله انتشارات پنجره به چاپ رسیده است.

این کتاب در بردارنده مجموعه گفت و گوهایی است، میان ۲ کارگردان یعنی بیلی وایلدر و کمرون کروو که در نتیجه آن را به گنجینه ای گرانبها از دانش و تجربه سینمایی بدل می کند و در ایران نیز خوشبختانه با اقبال مخاطبان همراه شده است.

گلی امامی مترجم کتاب گفت و گو با بیلی وایلدر درباره جزییات و بازتاب های ترجمه این کتاب گفته است: بعد از ترجمه کتاب «گفت وگو با بیلی وایلدر»، نوشته کمرون کرو، موفق شدم نسخه ای از کتاب را با توضحیات کذایی برای آقای کرو بفرستم و او هم با روی خوش استقبال کرد و افسوس خورد که پیر مرد زنده نیست تا از دیدن کتابش به زبان فارسی لذت ببرد.

در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:

*من فقط فیلم می سازم به این امید که خوب باشد و مردم را سرگرم کند و به آن ها چیزی نشان بدهد که تاکنون ندیده اند. ولی این که فکر کنم این قرار است، بزرگترین «فیلم نوآر» یا بزرگترین «کمدی» از آب در بیاید یا «به عبارت جهانی» پیام آن  چیست؟ ... خوب است که کسی چنین چیزی بگوید برای دل خوشی ما کارگردان های پیر و بازنشسته که دیگر قرار نیست، بگویند «اکشن». یک کارگردان نمی تواند با مفاهیم پر طمطراق زندگی کند. باید فکرهای مشخص را تصویر کند.

* بد نیست سانسور داشته باشی؛ ولی سانسوری سازنده.
* کارگردانی کار بسیار مهمی است چون خودت را متعهد می کنی و در آخر، کار کمابیش همان چیزی می شود که باید بشود. مگر آن که هزار روز برای فیلم برداری وقت داشته باشی و بتوانی از آن چه کرده ای بهتر کار کنی. نه؟

* موسیقی متن فیلم البته باید نامرئی باشد. گاهی هم نه. مثلاً موسیقی متن اودیسه فضایی ۲۰۰۱ ساخته ریچارد اشتراوس در شروع فیلم با آن میمون ها و چماق ها حقیقتاً  بی نظیر بود. عالی بود، فوق العاده. در عین حال فکر می کنم که موسیقی می تواند تهییج کننده هم باشد. چنان احساس عشق، نفرت و هیجانی را بر می انگیزد که هیجانش معمولاً بهتر از چیزی است که فیلم برداری شده. موسیقی متن فیلم بسیار مهم است. هر کمکی که بتوانی بگیری لازم است.
* هرگز فیلمی که ماجراهای جدا جدا دارد، نساز چون ممکن است، بعضی قسمت هایش حذف شود. ماجراهای به هم پیوسته هیچ خوب نیست. می دانی، یک دفعه بیست دقیقه اش را می اندازند دور!
* اگر قرار باشد از میان کمدی، جذابیت فردی و قدرت نمایشی یکی را برای هنرپیشه اول خودم انتخاب کنم، کمدی را انتخاب می کنم. هنرپیشه کمدی می تواند نقش جدی ایفا کند، ولی هنرپیشه جدی به ندرت می تواند کمدی بازی کند.
* [منتقدان] می توانستند هر چه دل شان می خواست بنویسند چون مردم فراموش شان می کنند. فیلم ها، عمرشان از نقدها بیش تر است.
* بهترین بازده من وقتی است که در یک زمان خاص درست خلاف روحیه ام می نویسم. به هر حال برای جبران غم از دست دادن عشقم باید کمدی فکر کنم.
* فیلم های بسیار زیادی هست که هنرپیشه گریه می کند و سعی می کند، شما را به گریه بیاندازد ولی همیشه وقتی هنرپیشه سعی می کند، گریه نکند، موثرتر است.
* برای ساختن فیلم کمدی باید خیلی جدی بود. یک کمدی خوب بی تردید رنج زیادی در خود دارد. رنج و البته پیروزی بسیار نادری برای هنرپیشه نقش اول؛ چیزی که انتظارش را هم ندارد.

هیچ کس کامل نیست یکی دیگر از کتاب هایی است که درباره بیلی وایلدر در ایران و به وسیله آرش عزیزی ترجمه شده است.

در مقدمه این کتاب که به وسیله نشر نیلا منتشر شده آمده است:  «هیچ‌کس کامل نیست» عنوان زندگینامه‌ شخصی بیلی وایلدر است، کارگردان و فیلمنامه‌نویسی آمریکاییِ زاده اتریش که در کارنامه‌اش نام فیلم‌هایی همچون «آپارتمان»، «بعضیا داغشو دوس دارن»، «ایرما خوشگله» و... می‌درخشد.  وایلدر از آن دست هنرمندانی است که سرگذشت عجیب و شورانگیزی داشته، سرگذشتی که در کتاب «هیچ‌کس کامل نیست» از خلال سلسله مصاحبه‌هایی که توسط شارلوت چندلر رقم خورده، در قالبی گزارش‌گونه روایت شده‌ و با مصاحبه‌های دوستان و همکاران موثرش در هر فیلم یا مقاطع مهم زندگی‌اش تکمیل شده؛ مصاحبه با کارگردانی که خودش روزگاری در جوانی روزنامه‌نویس بوده و مقابل افراد مشهوری همچون فروید،  شنیتسلر،  ریچارد اشتراوس و...نشسته و آنها را به چالش کشیده، همچنین طنازی و صراحت وایلدر در این مصاحبه‌ها که همه به شکل محاوره تنظیم شده‌اند، از نکات قابل توجهی هستند که این زندگینامه را از دیگر نمونه‌های مشابهش متمایز می‌کند.

در انتهای این کتاب نیز آلبوم عکسی از مقاطع مختلف زندگی وایلدر گردآوری شده است.

در بخشی از این کتاب آمده است: بیلی وایلدر به من گفت: «آرزو نمی کنم کاش چیز دیگه ای از خودم ساخته بودم. زندگیم طوری بوده که می توانم با رضایت بهش نگاه کنم.
حرفه خوبی داشتم که ازش لذت می بردم. حتا از زجر کشیدن هایش هم لذت می بردم.
چندتا کار خوب کردم و چند نفری رو سرگرم کردم. زندگی خیلی جالبی داشتم. از میان روزگار خیلی دراز و آدم های خیلی زیادی گذشتم. وقتی به وین برگشتم، نتونستم هیچ کدوم از کسانی که با من مدرسه می رفتند را زنده پیدا کنم.
مادرم را از دست دادم، خانواده ام را، دوستانم را- در آشویتس؛ که نمی توانستم تجسمش کنم، چون تجسم ناپذیر بود. و حالا این جا هستم.

در نهایت باید گفت که این کتاب گزارش صریح و شفافی است از یکی از بزرگ‌ترین فیلم‌سازان قدرنادیده‌ تاریخ سینما. هنوز او نه‌ ‌فقط سر کلاس فیلم‌سازی بلکه سر کلاس زندگی و عاشقی نکات فراوانی برای یاد دادن به همه‌ ما دارد و شاید خود زندگی با چنین آدم‌هایی است که لذت ناکامل‌بودن را به یادمان می‌آورد و آخر سر چشمکی می‌زند که «این خودش هم یه داستان دیگست».

منابع:

۱.کروو، کمرون (۱۳۸۰)، گفت وگو با بیلی وایلدر، ترجمهٔ گلی امامی، به کوشش حمید فریور. تهران: کتاب پنجره

۲.چندلر، شارلوت (۱۳۹۴)، بیلی وایلدر: زندگینامه‌ شخصی هیچ کس کامل نیست، ترجمه آرش عزیزی، تهران: نیلا

۳.مقاله مروری بر زندگی و کارنامه بیلی وایلدر، رکورد دار جایزه اسکار، رضا کاظمی، نشریه مد و مه

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه