کتاب تاریخ و تحول ادبیات جدید ایران

کتاب تاریخ و تحول ادبیات جدید ایران

کتاب تاریخ و تحول ادبیات جدید ایران نوشتۀ پدر داستان‌نویسی نوین ایرانی، بزرگ علوی است. نویسنده در این اثر به مسائل ادبی دوران معاصر خود پرداخته و پیش‌بینی‌های دقیقی درباره آینده ادبیات ایران و حتی نویسندگان و پژوهشگران داشته است.

بزرگ علوی دانشمندی است که روش و سنجه‌های امروزی دانش و پژوهش را بکار می‌بندد، نوگرایی است که پیوسته بر هر آنچه رنگ و بوی نویی دارد نورافکن می‌اندازد، آفرینشگری است که آفرینش‌های گوناگون ادبی را می‌شناسد و می‌سنجد، و سرانجام سیاسی‌دانی است که روزگار خود را بخوبی بازمی‌گشاید.

علوی در این کتاب تلاش کرده تا از آغاز سده بیستم میلادی تا عصر خودش بزرگان عرصه ادب را معرفی کند و داستان پیدایش ادبیات نو در ایران را بیان کند. در این میان علوی از خود و نقشش هیچ نامی نمی‌برد در حالی که نقش او در شکل‌دهی به این جریان، بر هیچ‌کسی پوشیده نیست. کتاب تاریخ و تحول ادبیات جدید ایران (Geschichte und Entwicklung der modernen persischen literatur) در کشوری نوشته شده که در آن فروتنی نه تنها خوب نیست که به ویژگی‌های منفی اخلاقی هم پیوند داده می‌شود و چیزی در رده ناتوانی بیان، دروغ و نیرنگ، کمرویی و خود ناباوری شمرده می‌گردد. از اینجا نیز هویدا می‌گردد که با آن که بزرگ علوی بخش بزرگی از زندگیش را در آلمان سپری کرده، فرهنگ ایرانی را بسیار ژرف در جان خود نگاه داشته بوده است.

در بخشی از کتاب تاریخ و تحول ادبیات جدید ایران می‌خوانیم:

شکست سخت ایران در جنگ با روسیه تزارى و بریتانیاى بزرگ در سده نوزدهم و نیز سیاست جهانخوارانه آن‌ها که در سال‌هاى هفتاد از این کشور، کشورى نیمه مستعمره ساخت، براى ایرانیان زنگ خطرى بود که خطر نزدیک‌ شونده سقوط ملتى با فرهنگ والا و گذشته درخشان تاریخى را پیش‌بینى مى‌کرد.

ایرانیان احساس مى‌کردند که هم در زمینه سیاست و هم در کارهاى جنگى و روش‌هاى آن پیشرفت نکرده‌اند و مى‌انگاشتند که تنها راه زنده شدن دوباره ملت در دسترسى به دانش و فن‌آورى اروپایى، نهفته است. از میانه‌هاى سده نوزدهم برخى از دولتمردان در پى آن بودند که با کشوردارى اروپایى به سرنوشت ایران شکلى نوین دهند و روگشت (رفرم) کنند. همه این کوشش‌ها در نطفه با شکست روبرو شد زیرا نیروهاى استعمارى این کوشش‌ها را که مى‌توانستند به آزادى سیاسى و اقتصادى ایران بیانجامد با هر ابزارى که در دسترس داشتند، ناکار (نامؤثر) کردند و هرگونه خیزش ملت ایران را سرکوب نمودند. در حالى که ستم درونى و برونى برلایه‌هاى پایین پیوسته بیشتر کشاورزان، پیشه‌وران، شهروندان خرد و کاسبان را به بُنگشت (انقلاب) مى‌انگیزانید، لایه چیره‌مند از خود ناامید مى‌گشت و گرم مى‌کوشید خود را با شرایط تازه هماهنگ سازد و با خواست‌هاى جهانخواران کنار بیاید.
فهرست مطالب

سرسخن برگرداننده
زندگى و کارهاى بزرگ علوى
پیش‌سخن
درآمد
از آغاز سده بیستم تا پایان انقلاب
راه‌گشایان نوگرایى
سرایش در خدمت پیکار سیاسى
نثر در پیکار با مطلق‌گرایى
دوره پیش از جنگ و جنگ
سرایش و نمایندگان آن
میرزا عشقی
فرخی یزدی
ابوالقاسم لاهوتى
ابراهیم پورداوود
یحیى دولت‌آبادى
نثر
محمدباقر میرزا خسروى
شیخ موسى نثرى
دیکتاتورى بیست‌ساله رضاشاه
دیدگاه‌هاى نوین فرایش ادبى
کارهاى منثور
مهداستان‌هاى تاریخى
داستان کوتاه
پژوهش ادبى
فرهنگستان
سرایش در زمان استبداد
جهش جنبش ملى
نثر پس از جنگ و گرایش‌هاى آن
راه‌گشایان سرایش نوین
نامنامه

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه