کتاب رویای ایتالیایی

کتاب رویای ایتالیایی

کتاب رویای ایتالیایی نوشتۀ ولادیمیر لورچنکوف، رمانی خنده‌دار و جذاب است که تلاش بی وقفۀ مردم فقیر روستایی برای مهاجرت و زندگی در ایتالیا را روایت می‌کند. آن‌ها هر کدام به نحوی طنزآمیز سعی در تغییر وضعیت زندگی خود دارند.

دربارۀ کتاب رویای ایتالیایی:

این اثر جذاب و خواندنی روایت اهالی روستایی است که برای به دست آوردن کار و موقعیت اجتماعی بهتر در تلاشند که به ایتالیا مهاجرت کنند. آن‌ها در راه رسیدن به این آرمان‌شهر دست‌نیافتنی حوادث و اتفاقات متعددی را از سر می‌گذرانند. کتاب رویای ایتالیایی (The Good Life Elsewhere) با زبانی طنازانه، دردهای اجتماعی یک جامعه در حال توسعه را به تصویر می‌کشد؛ مولداوی به عنوان کشوری که 1/4 نیروی انسانی‌اش در خارج از کشور کار می‌کنند و کمترین درآمد سرانه را در میان کشورهای اروپایی دارد، فقیرترین کشور این قاره به شمار می‌آید و با مشکلات اقتصادی عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کند. اهالی این روستا در مولداوی خوشبینانه و به هر قیمتی می‌خواهند کشور فقیر و پر معضل‌شان را ترک کنند.

ولادیمر لورچنکوف (Vladimir Lorchenkov) با نگاهی تیزبینانه به حوادث تلخ چند دهه اخیر و تأثیر تصمیمات سیاسی بر زندگی مردم عادی اروپا به زیبایی تصویری از مردم ساده‌لوحی که در جستجوی خوشبختی هستند را به تصویر می‌کشد. «تراژدی کمیک» شاید بهترین تعبیر کوتاه از این کتاب شگفت‌انگیز باشد زیرا پس پردۀ داستان خنده‌دار شخصیت‌ها، غم عمیقی ناشی از یأس آن‌ها حس می‌شود.

نکوداشت‌های کتاب رویای ایتالیایی:

- رمانی برجسته و بسیار خنده‌دار... (وال استریت ژورنال)

- اصیل، جدی و در عین حال کمیک، و گاهی اوقات غم‌انگیز. (مجله پروفایل)

- وقایع نگاری مهیج و خنده‌دار درباره آرزوی قدیمی اروپا برای یک فرصت، فرصتی که ممکن است هرگز پیش نیاید. (گری اشتینگارت)

- ولادیمیر لورچنکوف یک نویسنده بسیار با استعداد است. او یک زندگی رنگارنگ، روشن و دیوانه‌وار را در گوشه‌ای از جنگ شوروی به تصویر می‌کشد. (ودوموستی)

کتاب رویای ایتالیایی به چه کسانی توصیه می‌شود؟

خواندن این کتاب جذاب به تمامی علاقمندان داستان‌های طنز اجتماعی پیشنهاد می‌شود.

با ولادیمیر لورچنکوف بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده خلاق و مولداوی تبار که بیشتر آثارش را به زبان روسی منتشر کرده است، سال 1979 در کیشینو متولد شد. کودکی ولادیمر به دلیل شغل پدرش که در ارتش شوروی کار می‌کرد، در کشورهای کمونیستی سپری شد. او پس از بازگشت به مولداوی در دانشگاه رشته خبرنگاری را ادامه داد و چندین سال به همین شغل مشغول بود. وی خالق دوازده عنوان کتاب است که برخی آثارش با استقبال و توجه گسترده‌ای روبه‌رو شدند. لورچنکوف در سال 2003 موفق به دریافت جایزه نخستین اثر نویسنده در روسیه شد و در سال 2008 توانست جایزه ادبی روسیه را کسب کند.

در بخشی از کتاب رویای ایتالیایی می‌خوانیم:

سرافیم غمزدۀ گرفتار فکر موهای استلا بود. زندگی را بابت این حقیقت سرزنش می‌کرد که اوضاع آن‌طور که باید نشد. هرچه باشد، سرافیم از کلاس اول عاشق کتابدار بود، از لحظه‌ای که مسحور پیشانی کمی نمناک او، درست روی یک جامدادی نشست. سال‌ها گذشت، آن‌ها بزرگ شدند، اما میزهای مدرسه همان‌طور ماندند. استلا هرگز بروز نداد که از او خوشش می‌آید. سرافیم بااندوه فکر کرد: «شاید به این دلیل یه عشق دوم توی زندگی‌م پیدا کردم؛ ایتالیا.»

اما فراموش کردن استلا دشوار بود. او معشوق استلا، سرپرست ایالت، را به یاد آورد که رابطه‌اش با استلا در شهر بر سر زبان‌ها بود؛ انگار دست نامرئی جبرئیل، دنده‌هایش را خرد می‌کرد. اما به‌تدریج و با بی‌میلی سرنوشتش را پذیرفت.

بر‌ای اینکه واسیلی را بیدار نکند، به‌آرامی و ناله‌کنان گفت: «چی‌کار کنم؟ ما سرنوشت خودمون رو انتخاب نمی‌کنیم. اگه مقدر نبوده مال من باشه، حتماً مقدر نبوده دیگه.»

سرافیم این را هم به یاد آورد که یک درسنامۀ ایتالیایی از استلا خواسته بود تا بتواند از آن استفاده کند و او چطور سرد برخورد کرد، و چطور تلاش کرد تا با ارتباط ذهنی احساسی را در او بیدار کند، اما خیلی خجالتی بود و نمی‌توانست احساسش را بیان کند، پس رفت و خود را ملامت کرد. فکر کرد که استلا به‌محض بیرون رفتن او دیگر به او فکر نکرده است و لابد بلافاصله در انتظار معشوقش شروع کرده است به آرایش.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه