کتاب "حدیث دل"، روایتی از نجواهای عاشقانه به زبان شعر

کتاب "حدیث دل"، روایتی از نجواهای عاشقانه به زبان شعر

کتاب حدیث دل شامل مجموعه سروده‌های "جواد وهاب‌زاده منشی" و در واقع مجموعه‌ای از دل نوشته‌ها با هدف ثبت فسانه‌های حیات و خاطره‌ها به زبان شعر است.

 چنان که در مقدمه کتاب نیز مورد اشاره قرار گرفته، جواد وهاب‌زاده متولد ۱۳۲۲ اردبیل و متخصص بیماری‌های اعصاب و روان است که در کنار طبابت به ادبیات و سرودن شعر نیز گرایش دارد.

وی که از سال‌ها پیش در انجمن ادبی حافظ اردبیل عضویت دارد و سروده‌هایی در قالب غزل، قصیده، مثنوی، قطعه و رباعی به زبان‌های فارسی و ترکی به رشته تحریر درآورده است، در مجامع علمی و ادبی استان نام آشناست.

ماده‌ی تاریخ گوی شاعران اردبیل/ هم ادیب و هم طبیب کاردان بی‌بدیل

«منشی» است و منشآتش هم بدیع و هم جمیل/ نام نیکش مظهر ایثار مردان اصیل

وهاب‌زاده که تخلص منشی را در دنیای شاعرانگی برگزیده، قالب‌های گوناگون شعری را طبع‌آزمایی کرده است اما در میان سروده‌ها آنچه تشخص بیشتری می‌بخشد، بهره‌مندی از ژانرهای خاص شعری است.

تضمین

تضمین یکی از گونه‌های دشواری است که به طور معمول کمتر شاعری گرد آن می‌چرخد اما در میان اثرهای وهاب‌زاده، گرایش به تضمین‌های مرتبط با غزل‌های حضرت حافظ، ترجمه اشعار و ماده‌تاریخ‌نویسی در این میان توجه بیشتری را به خود جلب می‌کند؛ گونه‌هایی که اغلب مورد تغافل هستند و اهمیت تاریخی آنها به ویژه در دوران حاضر به فراموشی سپرده شده است.

موفقیت در تضمین در گرو این است که مترجم به طور کامل در هاله مغناطیسی شعر قرار بگیرد و با درک دنیای لفظ و معنا، مصرع‌هایی را بسازد که به ذهن و زبان شاعر نزدیک شود یا اندیشه‌ها و ویژگی‌های دنیای معاصر را بتواند با هنرمندی به فضاهای گذشته تلفیق دهد تا کمترین زوایه را با شعر اصلی داشته باشد.

دلم به غیر تو مشغول و پایبند مباد

به منع عشق تو او را صلاح و پند مباد

جز این دعا به لبم حرف دلپسبند مباد

«تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزرده‌ی گزند مباد»

ماده‌تاریخ‌نویسی

ماده‌تاریخ‌نویسی سومین ژانری است که در اثرهای وهاب‌زاده به چشم می‌خورد؛ این گونه پیشینه طولانی در شعر فارسی دارد و از منظر تاریخی حائز اهمیت است؛ در گذشته منبع خوبی برای ثبت تاریخ فوت دانشمندان، نویسندگان و شاعران به شمار می‌آمد تا از پراکندگی‌های معمول در ثبت تاریخ جلوگیری شود.

موزون بودن ماده‌تاریخ‌ها از سویی ماندگاری و حفظ آنها را موجب می‌شد و از سوی دیگر خود شعر به متوفا تشخص می‌بخشید؛ چنان که ماده‌تاریخی که شاعران بزرگ در فوت انسان‌های نه‌چندان مشهور گفته‌اند، ماندگاری آنها را در صفحات تاریخ رقم زده است.

با این توصیف ماده‌تاریخ‌های وهاب‌زاده در حوزه تاریخ اردبیل شاخص هستند و به نظر می‌رسد شخص دیگری در دوران معاصر این مهم را تا کنون مورد توجه نداده باشد؛ برای نمونه می‌توان به تضمین او در مورد حاج قدیر جلیل‌زادگان متخلص به انور اشاره داشت (غرق الم=۱۳۷۱).

دریغا انور آن استاد فن دور از قلم گردید/ ز باغ سینه سوزان حسین یک شاخه کم گردید

چو پرسیدم ز «منشی» سال فوت جانگدازش را/ بگفتا چون دل ما، سال هم «غرق الم گردید»

قصیده و غزل

قصیده‌ها، غزل‌ها و سایر قالب‌های شعری منشی در بستر وقوع جریان‌ها و رویدادهای خاص تاریخی شکل می‌گیرد.

استان شدن اردبیل، زلزله، پیروزی قهرمانان ملی، افتتاح دانشگاه، بزرگداشت علما و مسایلی از این دست در سروده‌های او اهمیت دارند و نگاهی به اشعار این نکته را برای مخاطبان آشکار می‌سازد که قلب سروده‌ها با تاریخ منطقه می‌تپد و بخشی از تاریخ معاصر را با واژه‌های موزون به تصویر کشیده است.

تاسیس شد به ملک جم استان اردبیل/ نازم کنون به شهر و هم استان اردبیل

شمشیر و شعر و شیخ بود استعاره‌ای/ زین افتخار ملک جم استان اردبیل

گر ملک آذری‌ست به ایران زمین چو سر/ پیشانی است لاجرم استان اردبیل

از لطف حق و همت مردم در این زمان/ ناید ز هیچ خطه کم استان اردبیل

سخت و رفیع چون سبلان در گذار دهر/ بر خصم سر نکرده خم استان اردبیل

از بهر حفظ وحدت ایران به قرن ده/ افراشته‌ست خود علم استان اردبیل

زیبد که سر به طاق فلک ساید از شرف/ این بارگاه محتشم استان اردبیل

خاک مقدس است و صفا و صفی دین/ نام‌آور است و محترم استان اردبیل

کانون علم و معرفت و چشمه‌ی هنر/ مهد تمدن و حکم استان اردبیل

بوده محیط فضل و ادب، مجمع کمال/ همواره صاحب قلم استان اردبیل

پاس وقار دین خدا دارد و وطن/ خورده به عشق حق قسم استان اردبیل

از خوان نعمتش همگان را نصیب و سهم/ کان سخاوت و کرم استان اردبیل

شهدش شفای جان و هوایش نشاط روح/ این رشک مایه‌ی ارم استان اردبیل

زان باد خوش نسیم که وصفش شنیده‌ایم/ جنت شود به صبحدم استان اردبیل

خلخال و سبزدشت مغان، خال کشورند/ مشکین دیار و پرنعم استان اردبیل

یابد اگر حیات دوباره لسان غیب/ گوید ز شهر خود روم استان اردبیل

منشی خدای را ز خدا مسالت نما/ احفظ لنا من العدم استان اردبیل

***

الا یا ایها الساقی که هستی شمع محفل‌ها/ بیار آن باده‌ی گلگون، ادر کاسا و ناولها

بده جامی، بکن مستم، ببر تا منزل جانان/ به هشیاری و تنهایی نشد طی راه و منزلها

به دریای خروشانم چه باک ار کشتی‌ام بشکست/ چود باد شرطه برخیزد ببینم روی ساحلها

حریم امن دارد او چو در کویش مقیم افتم/ نباشد غم اگر بندند صدها بار محملها

طواف کعبه‌ی رویش مصفا می‌کند جانها/ اگر افتد به دلها خون، بشوید خون آن دلها

ز فیض محضرش ما را مبادا لحظه‌ای غفلت/ که حرمانها و خسرانها بسی بردند غافلها

چه بدنامی چه ناکامی، نباشد در نهان رازی/ حساب عاشقان باشد جدا از آن عاقلها

حضور حافظ شیراز بردم عذر تقصیرم/ بگفتا منشیا آسان گرفتی حل مشکلها

وطن‌دوستی، آزادگی، انسان‌دوستی، حقیقت‌جویی، فضیلت و ادب‌دوستی، ظلم‌ستیزی و عشق به طبیعت از دیگر مضمون‌هایی هستند که در سروده‌های شاعر حضور پررنگی دارند.

بنازم بدین شهر خود اردبیل/ چنین قهرمان‌پرور است این دیار

*

در پای رای ظلم، به هر عذر و هر بها/ ای دل منه به مصلحت امضای زندگی

*

خوش است فصل بهاران به عیش، کوشیدن/ گهی به دامن صحرا، گهی به گلزاران

*

آکنده‌ساز جام دل از نور سرخ عشق/ عشق است عشق، جوهر فحوای زندگی

رباعی و قطعه

برخی شاعران معاصر در چند موضوع و قالب محدود شدند اما وهاب‌زاده از جمله سرایندگانی به شمار می‌رود که بی‌پروا طبع شعر خود را در قالب‌های گوناگون از جمله رباعی و قطعه نیز به بوته آزمایش گذاشته است.

فرض ائله‌ییرم حشمت قارونون وار/ ملک جم و دارا و فریدونون وار

چون جام اجل ایچمه‌لی‌سن فرق ائتمز/ الحاوی وارون و یا کی قانونون وار

***

بنیوش ز من چو سرو آزاده شوی/ با دردکشان چو تاک افتاده شوی

دل سوخته چون لاله و مجنون چون بید/ چون نرگس مست، سرخوش از باده شوی

از دیگر موضوع‌هایی که در سروده‌های وهاب‌زاده جلوه‌گر است، می‌توان به علاقه او در پرداختن به مبحث پزشکی اشاره داشت؛ مانند شعرهای روز پزشک، پندنامه پزشکی یا طنز پزشکی.

شغل و شعر همواره در تاریخ شعر ارتباط نزدیکی داشته‌اند که این امر به ویژه در شعر دوره صفویه و سبک هندی به چشم می‌خورد و منشی در دوران معاصر تصویرگر این بخش از چهره مغفول شعری است.

روز آغازین شهریور مقرر شد چنین/ ثبت در تاریخ گردد روز والای پزشک

زادروز آیت‌الحق، بوعلی، شیخ‌الرئیس/ ملک را باشد شرف از ابن سینای پزشک

هم‌قطاران، دوستان، عیسی‌دمان، فرخنده باد/ بر شما این روز میمون و فرح‌زای پزشک

ذکر بسم‌الله به هنگام مداوا آیتی‌ست/ از خلوص نیت و ایمان بالای پزشک

علم الابدانی که پیش از ما بیان فرموده‌اند/ شکل مییابد به دستان توانای پزشک

هر نفس خواهد شفا از پیشگاه کبریا/ چون هوالشافی بود دائم به لب‌های پزشک

شهد روح‌انگیز صحت ریزد اندر جام تن/ گرچه کاهی تلخ باشد طعم صهبای پزشک

کاو این یک مغز و اعصاب، آن یکی روح و روان/ از شگفتی‌ها بود لبریز دنیای پزشک

عالمی مرموز و تو در توست این علم رفیع/ کاوش و پویش کند حل معمای پزشک

می‌شکافد سینه را تا قلب را تسکین دهد/ تا کجا باشد ببین میزان یارای پزشک

می‌زند گاهی رفو بر زخم‌ها خیاط‌وار/ چیستان است عالم پنهان و پیدای پزشک

از خدا توفیق می‌جوید به هنگام عمل/ تخت جراحی بود گاهی مصلای پزشک

یاد باد از زنده‌ساز مرده، با حکم خدا/ حضرت عیسی بن مریم آن مسیحای پزشک

پیر ناطق جعفر صادق طبیبی حاذق است/ طب او سرچشمه‌ی فیض مهنای پزشک

یاد باد از شیرمردان طبیب جبهه‌ها/ بذل بادا فیض حق بر روح برنای پزشک

هر کسی را طاقت و تاب و تب بیمار نیست/ بیکران دریا بود صبر و مدارای پزشک

گاه شب‌ها تا سحر از غصه‌ی بیمار خویش/ بی‌قراری رعشه اندازد بر اعضای پزشک

تندرستی حاصل بهبودی و پاکیزگی‌ست/ پاک زی و شاد زی، این است فتوای پزشک

این دعا ورد لب منشی‌ست از درگاه حق/ ای خدا آباد کن دنیا و عقبای پزشک

کتاب حدیث دل در ۲۳۴ صفحه از سوی انتشارات محقق روانه بازار شده است.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه