کتاب داستانی «دا» و شگردهای شخصیت‌پردازی

کتاب داستانی «دا» و شگردهای شخصیت‌پردازی

 کتاب «دا» اثر سیده زهرا حسینی، اگرچـه از گونـه ادبی خاطره‌نگاری در حوزه ادبیات جـنـگ و وقـایع دفاع مقدس به شمار می‌رود امـا در آن عـناصـر روایی و داستانی بـسیاری در بازسازی و بازآفرینی این خاطرات بـه کـار گرفتـه‌ شـده‌ اسـت‌. ارایه تصاویر زنـده و مستند از جنگ و شناسـایی و توصیف صمیمانه شخصیت‌ها، باعـث‌ ایجاد حس اعـتماد و صـداقت میان حکایت‌کننده و خواننــده و همچنین لذت درک واقع‌گرایی ناب را به اوج می‌رساند.

ادبیات داسـتانی دفـاع مقـدس، یکـی از گونـه هـای ادبـی نـوینی به شمار می‌رود کـه همزمـان بـا جنـگ تحمیلــی در ایــران شــکل گرفــت. از آن زمــان، هــر ســاله آثــار متنــوعی بــا دیــدگاه هــای گونــاگون و بــر مبنــای بازســازی و بــازآفرینی روایــت هــا و خــاطرات جنــگ منتــشر مــی شود. یکــی از موفــق تــرین آثــار و پــرفــروش تــرین کتــاب هــا در حــوزه ادبیــات دفــاع مقــدس، کتــاب «دا»، مجموعــه خــاطرات ســیده زهــرا حــسینی اســت. ســاختار اثــر بــر مبنــای روایــت خطــی و تاریخ گونه حوادث جنـگ شـکل گرفتـه کـه تـا حـد زیـادی متعهـد بـه بیـان وقـایع اسـت امـا از آنجـا کـه راوی خـاطرات، خـود نویـسنده کتـاب نیـست، نگارنـده در رونـد بـازآفرینی وقـایع بـا نثری سـاده و روان و کمـابیش بـا ویژگـی هـای داسـتانی بـه ضـبط و ثبـت آنهـا پرداختـه اسـت. بـا آنکــه نویــسنده در ظــاهر امــر قــصد «داســتان نویــسی و قــصه پــردازی» نداشــته امــا عناصــر داســتانی و روایی در کتاب «دا» نمـودی بـارز یافتـه اسـت. شـاید بـه جـرات بتـوان گفـت کـه شخــصیت پــردازی از مهمتــرین عناصــر داســتانی آن بــه شــمار آیــد. راوی کتـــاب «دا» از هـــر ۲ شـــیوه شخـــصیت پـــردازی مـــستقیم و غیرمـــستقیم بهـــره مـــی بـــرد و از طریـــق گفــت وگــو، توصــیف عمــل، رفتــار، محــیط و نــام بــه معرفــی شخــصیت هــای اثــرش مــی پــردازد. (سـلیمانی ، ١٣٨٠: ٢٨‌-٢٧‌).

زندگینامه سیده زهرا حسینی

سیده زهرا حسینی در ۱۳۴۲ خورشیدی در عراق چشم به جهان گشود. در کودکی همراه خانواده‌اش به ایران بازگشت و در خرمشهر ساکن شدند. حسینی پس از کلاس پنجم ترک تحصیل کرد. با آغاز جنگ، زهرا حسینی که در آن هنگام دختری ۱۷ ساله بود،‌ خود را در وسط ماجرا یافت. همین که اعلام کردند، جسد شهدا در گورستان روی زمین مانده است به یاری غسالان شتافت و با شهامت و مقاومت روحی کم‌نظیری در کار غسل و کفن و دفن شرکت کرد. به کارکنان گورستان غذا می رساند، مردم را برای این کار بسیج می کرد، امدادگری آموخت و در هر کاری که پیش می‌آمد، از امدادگری، زخم‌بندی، حمل مجروحان، تعمیر و آماده‌سازی اسلحه، پخت و پز و توزیع امکانات فعالیت داشت. تنها هدفش این بود که مفید باشد و برای مردم خدمتی کند. در جریان دفاع از خرمشهر مجروح شد و ترکشی در نخاع او جای گرفت که پس از آن همیشه با اوست و ناگزیر از تحمل عوارض آن است. با این حال، او از پای ننشست و پیوسته کوشید تا در خدمت جبهه و جنگ یا مردم جنگ‌زده باشد.

گزارش حسینی از جنگ بی‌نظیر است و به هیچ یک از کتاب‌های متعددی که ایرانیان و خارجیان درباره جنگ نوشته‌اند، شباهتی ندارد. خواننده ممکن است با اعتقادات حسینی مخالف باشد و حتی او را دختری عامی بداند که طوطی‌وار چیزهایی را باور کرده و تکرار می‌کند.

بـــا یــک نـگــاه ویــژه بــه‌ ایــن آثــار مــی تــوان بــه ایــن نتیجــه رســید کــه غالــب شخــصیت هــایی کــه در ایــن داســتان هــا دیــده‌ مـــی شــوند، معمــولا حــضوری عمیــق و گـسترده در صـحنه ندارنـد و بـه عبـارتی در ایـن‌ داسـتان هـا بیـشترین تـوجـه بــه رویـدادها است و اگر از آدم هـا صـحبت مـی شـود، تنهـا فعـل انـسانی آنهـا مـورد توجـه اسـت و نـه خـــود اشـــخاص و ایــن افــراد بیــشتر بــه گونــه غیرمحــوری در داســتان هــا حــضوری‌ تزئینـی دارنـد. (سـلیمانی ، ١٣٨٠: ٢٨‌-٢٧‌).

شخصیت‌ پـردازی‌، نخستین عنصر داستانی اســـت کـــه در «دا» بــــه صــــورت ویـــژه ای نـــشان داده شـــده اســـت. ســـیده زهــــرا حسینی تـمـــام ســــعی خــــود را در تـوصـــیف‌ شخــصیت‌ هــای زنـــده و واقـعــی و نــه پــردازش‌ و ســاخت‌ آنهــا بــه کــار بــسته و بــه طور مستقیم و غیرمــستقیم، تــصویرهای زیــادی از آن هــا را بــه نـمــایش مـــی گـــذارد و گــاه از طریـق گفـت وگـو و عملکـرد داسـتانی آنـهـا را نمایان می کند. گـفـت وگـوهـا در ایـن کـتـاب بیـشترین نقـش را در شخـصیت پـردازی غیـر مـستقیم بـر عهـده مـی گیرنـد و ایـن امـر بـه روایــت، قــدرت اقنــاع کننــدگی بیــشتر مخاطــب مــی افزایــد. شــگردهای معرفــی‌ شخــصیت‌ هــا و توصــیفات تکــه تکــه ای کــه راوی بـــه مــرور از شخــصیت هــای بــارز در روند روایت «دا» ارایه مـی دهـد، وقتـی در نهایـت هماننـد تکـه هـای یـک پـازل کنـار هـم‌ قـــرار گیرنـــد، تـــصویری‌ کامل و گویـــا از آن شخـــصیت را پـــیش چـــشم خواننـــده مــی گذارنــد.

شخصیت پردازی در داستان و خاطره‌

بـنیــاد مـــتن در کتــاب «دا» بــر شخــصیت اســـتوار شده اســت و اشخاصــی کــه ذهــن پویــای ســیده زهــرا حــسینی راوی «دا» همه آنها را در روایت خود وارد می کند، بسیار زیادنـد. بـــه طــور کلــی مــی تــوان شخــصیت هـــای ایــن کـتــاب را در چـهــارگروه، دســـته بـنــدی کــرد. دســته نخست، خـــانواده زهـــرا و آشــنایان و اطرافیــان او را شــامل‌ مــی‌ شــوند و فــصل اول و دوم «دا» در شــناخت دقیــق آنهــا تنظــیم شــده اســت. گـروه دوم، اشخاصی گذرا هـستند کـه بـه طـور معمـول در یـک یـا چنـد بنـد، حـضوری فعـال دارنـد و بعد هـم مـی‌ رونـد و گـاهی وقـت هـا در ادامـه روایـت، تنهـا در چنـد جــا راوی از آن هـا نــامی بــر زبــان مــی آورد. دســته سـوم، آنهـایی هـستند کـه‌ راوی‌ در شـهر جنـگ زده خرمـشهر بـا آنـان‌ آشـنا مـی شـود. گـروه‌ چهـارم، کشته هـا و شـهدای آشـنا و ناآشـنایی هـستند کـه سـیده‌ اعظـم‌ حـسینی، آنهـا را چیـنش مـی کنـد تـا افزون بــر بـازسـازی و بـازآفرینی خـاطرات بـه فـضاسازی و صـحنه پـردازی‌ ایـن‌ اثـر نیـز کمـک کنــد.

او با نگرشــی ایمــانی در خصوص افــراد ســخن‌ مــی‌ گویــد و آدم هــا را بیــشتر بــا ایمــان، شــجاعت، خــوش اخلاقــی، مهربــانی، تلاشــگری و پــایبنــدیشــان بــه مسائل دینــی بــه نمـایش‌ مـی‌ گـذارد. در یـک تـقـسیم بـنـدی ویـژه، اشـخاص ایـن کتـاب را می تـوان در سـه‌ گـروه‌ مـردان، زنـان و کودکـان دسـته بنـدی کـرد. ۲ شخـصیت برجـسته مــرد در کتــاب «دا» پــدر و بــرادر راوی‌ هــستند.

فــصل هــای آغــازین «دا» شناســایی دقیقــی از شخــصیت ایــن ۲ ارایه مــی‌ دهنــد. شخــصیت زن نـیــز در ادبـیــات جـنــگ از ۲ نظــر مــورد بررســی‌ قــرار مــی گیــرد کــه مهمتـــرین آن موضـــوع چگـــونگی پرداخـــت شخـــصیت اســـت. (حنیـــف‌ ، ١٣٨٨‌: ١٥٧). بــرخلاف بیشتر داســـتان هــای ‌دفـــاع مقــدس کــه شخــصیت زنــان در آنهــا بــه طــور کـم رنگـی آن‌ هـم‌ در حاشـیه جـنـگ نــشان داده مــی شـود، در ایـن اثـر بـه طـور خـاص‌ چهـره بانویی مبـارز در صـحنه جنـگ به تصویر کشیده مـی‌ شود.

ویژگـی بــارز شخـصیت پـردازی در کتــاب «دا» ایــن‌ اســت کــه راوی و نگارنــده هیچکــدام قــصد اســطوره پــردازی یــا قهرمــان پــروری و تیــپ ســازی برای بانوان داســتان‌ را ندارنــد. از ایــن رو، زنـــان‌ «دا» بـــه‌ خــاطر ماهیــت‌ خــاطره ای کتــاب، در بــسیاری جــای هــا بــه‌ انــدازه‌ اشــخاص داســتان هــای قهرمــانپــرور و زن محــور، تأثیرگــذار نیــستند و آنهــا در رونــد داســتان و خلــق‌ حوادث‌ نقش اساسـی ایفـا نمـی کننـد، با ایـن‌ حـال، زهـرا اگرچـه قهرمـان‌ «دا» نـیـست امـا بـاز مــی بینــد و بیــان‌ مــی کنــد و ماننــد بـسیاری دیگـر از اشـخاص ایـن کتـاب، اعمـالی قهرمانانـه نیـز از خـود نـشان مـی دهـد.

بیان نگرش افـراد نـسبت بـه رخدادهای ویژه

فــصل ســـوم کـتــاب «دا» بــه شناســایی بــسیار عمیــق و دقیــق از پــدر و بــرادر راوی‌ اختـصاص‌ یافتـه اسـت. بخـش وسـیعی از شخــصیت‌ پـردازی هـای مـستقیم‌ و غیـر مــستقیم‌ در این سه فـصل بـه توصـیف‌ ویژگـی‌ هـای ایـن ۲ تن بازمــی گـردد. در فـصل چهـارم، لیلا پا بــه‌ عـرصـه مـی گـذارد و همـه چیـز از صـحنه پـردازی هـا و توصـیفات گرفتـه‌ تـا بیـان کـنش هـا و گفـت وگـوهـا در خـدمت شخـصیت پـردازی اوسـت. لـیلا یکـی از اشخاصـی اســت کــه زهــرا دلبــستگی شــدیدی‌ نــسبت‌ بــه او دارد. ایـن تـعلـق خـاطر تـا بـدانجـا پـیش‌ مـی رود کـه راوی نـسبت بـه‌ لـیلا احـساسی‌ مادرانـه‌ مـی‌ یابـد و نـاگزیر ایـن‌ حـس‌ درونـی خـود را بروز می دهد. در «دا» شخـــصیت محـــوری وجـــود نــــدارد زیرا «شخـــصیت مـحـــوری بــــار سـنگین و اصـلی را بـر دوش مـی کـشد و رفتـار و کـنش هـای سـایر آدم هـا گـرد محـور او مــی‌ چرخنــد و چــرخ داســتان را پــیش مــی برنــد.» (مهــدی پــور عمرانــی ، ١٣٨٩: ١٢٤). تمـامی شخـصیت هـای «دا» ایـستا هـستند. ایـن افـراد تـا پایـان تغییـر نمی‌ کننـد و مـتحـول نمـی شــوند.

زهــرا در «دا» افــراد را همــانگونــه کــه هـــستند، تـوصــیف مـــی کنــد. بــه عبــارتی او به دنبال قـهرمـــان پـــروری یا کـــم رنـــگ نـــشان دادن ویژگــی‌ هــای‌ یــک‌ گــروه خــاص نیست. اشــخاص «دا» همــه انــسان هــای عــادی و هــم ســطح اشــخاص معمــول جامعــه هـــستند و تـنهــا تـنــوع‌ دیــدگاه هاســت کــه آنــان را از هــم متمــایز مـی کنـد.

از دیگــر ویژگــی هــای پرداخــت شخــصیت هــا در کتــاب«دا»، مــی تــوان بــه رونــد تدریجی توصیف اشـخاص اشـاره کــرد کــه نــه بـه صـورت یـکجـا، بلکـه تکـه تکـه و بـه مقتـضای تکنیـک تـداعی‌ مـعـانی‌ صـــورت مـی گیـرد؛ بـه گونــه ای کـه خواننـده هربـار بــا یکی از خـصوصیات آدم هـا آشـنا مـی شـود.

راوی‌ «دا» بــه‌ مــدد شخــصیت پــردازی، هــم شــکل خــاطره نگــاری اثــر را قـــوام و دوام بـخـشیده و هـم‌ درونمایـه‌ را پـرورده اسـت. او عمـده تـلاش و توجـه خـود را معطـوف بـه القـای درونمایـه هــای دینــی‌ کرده‌ اسـت‌. زهـرا بـا پـردازش و توصـیف شخـصیت پــدر، درونمایــه‌ مــذهبی او بــه نـمــایش مـی گذارد: «دسـتم را گرفـت و گفـت: نـه، شـما بایـد مـرا ببخـشید. خیلـی‌ تعجـب کـردم. او کــه ایـن قــدر زحمـت مـی کـشید؛ زحمتـی کــه اصــرار داشـت بــرایش‌ زور بــازو خــرج شـود و نان حلال بـه دسـت بـیایـد. او حـتـی کـار تـوی بنـدر را قبـول‌ نداشـت، مـی گفـت: خیلـی از مسائل که توی بـنـدر هــست باعـث مـی شـه پـولش شـبهه‌ نـاک‌ بـاشـه. بـه چـشم هـایش نـگـاه کـردم و گفتم: دلیلی نداره شما عذرخواهی کـنین‌ » (حـسینی‌ ، ١٣٨٨‌ : ٢٤١).

شیوه های شخصیت پردازی در «دا»

نویــــسندگان از روش هــــای گونــــاگونی بــــرای پــــردازش شخــــصیت هــــا در داســتان هایــشان‌ اســتفاده‌ مــی کننــد کـــه بـــه طــور کلــی بــه ۲ دســته شـخــصیت پــردازی مـستقیم‌ و غـیرمستقیم‌ تقسیم می شـوند. در «دا» از روش شخــصیت پــردازی‌ مــستقیم‌ بــسیار اســتفاده‌ شــده‌ اســت‌ و بـــر خـــلاف دیــدگاه گروهــی از منتقــدان‌ ادبــی‌ کــه ایــن نـــوع شـخــصیت پــردازی را نـــشانه عـــدم آگـــاهی نویــسنده نــسبت بـــه‌ شـخــصیت‌ هــای داســتان مــی داننــد، ایــن ضــعف‌ در ایــن اثــر وجــود نــدارد.

یکــی دیگــر از روش هــای شخــصیت پــردازی، پــردازش شخــصیت براســاس رفتــار، کـنش افــراد اسـت. رفـتارهــای‌ ‌روحــی و روانــی اشـخاص در داســتان هـا، بیــانگر شخـصیت آدم هـای داسـتان اسـت و خواننـدگان مـی تواننـد از طریـق‌ کــنش‌ هــای رفـتـاری دربــاره منفــی یــا مثبــت‌ بــودن‌ و جایگــاه درونــی و برونــی اشــخاص داســتانی در اجتمــاع قــضاوت کننــد. شخــصیت پــردازی از طریــق اعـمــال در داســتان آنقــدر بــا اهمیــت اســت کـــه‌ برخـــی‌ گفتـــه‌ انـــد:«آنچـــه در جهـــان داســـتان تـعیـــین کننـــده اســـت، عمـــل‌ شـخـــصیت هـاســـت» (ایرانـــی ، ١٣٦٤: ٢٠٠).

شخصیت پردازی بـا تـبیین نگرش ها

«دا» از لحـاظ رفتـارشناسـی رزمنـده هـا و ظـرافـت‌ هــای خــاص رفتـاری آنهـا نیـز قابـل توجـه اسـت. بـا نـگـاهی جــامع بـه شخـصیت پـردازی از طریـق‌ رفتـار در «دا» مـی تـوان بـه ایـن نتیجـه رسـید کـه ایـن نـوع شـگرد پـرورش‌ شخـصیت در ایـن اثـر بـسیار مـورد توجـه‌ قـــرار گـرفتــه‌ اســـت و غالــب افــراد و شخــصیت هــای داســتانی بــه‌ کــار رفتــه در آن تغییرناپذیرنــد.

شـخصیت پردازی از راه تـوصیف ظاهر

یکــی دیگــر از روش های پرکــاربرد شخــصیت‌ پــردازی‌ در «دا»، توصــیف ظــاهر اشــخاص اســت. در مجمـوع‌ آنچـه‌ راوی از افـراد ارائـه مـــی دهــد، اطلاعــاتی مختــصر را در بــرمــی گیــرد کــه بیــشترین توجــه‌ در آن بــه توصــیف ظــاهر و چهــره شخــصیت هــا اخـتــصاص یافـتــه اســت. عــدم آگــاهی‌ راوی بــه پیــشینه شـخصیت‌ هـا، یکــی از عـللـی اســت کـه موجـب شده زهــرا ظـاهر اشـخاص را بـه دقـت توصیف کنـد و طبیعـی اسـت کـه در نخستین برخـورد بـا افـراد، چـاره ای جـز پـرداختن بــه ظــاهر، چـهـره، رنـگ لبـاس‌ و انـدام آدم هـا نداشـته باشـد.

فهرست منابع:

١. اخوت، احمد.(١٣٧١). دستور زبان داستان. اصفهان‌: فردا.

٢. ایرانـی ، نـاصـر.(١٣٦٤). داســتان: تعـاریف و ابزارهـا و عناصـر. تهـران: کــانون پـرورش فـکری کودکان‌ و نوجوانان‌ .

٣. (١٣٨٠). هنر رمان. چاپ اول تهران: آبانگاه.

٤. بیــشاب، لئونــارد. (١٣٧٨). درسهــایی دربــارهی داســتاننویــسی . ترجمــة محــسن‌ سلیمانی‌ . تهران‌: سوره مهر.

٥. بــی نیــاز، فــتح الله .(١٣٨٨). درآمــدی بــر داســـتاننویــسی و روایــت شـناســی‌ . تهــران‌: افراز.

٦. پارسی نـژاد، کـامران .(١٣٧٨). ساختار عناصر داستان. تهران: حوزة هنری .

٧. پاینـده، حــسین .(١٣٨٢). گفتمــان نقــد (مقــالاتی‌ در نقــد ادبــی ) شخــصیت پــردازی در داستان کوتاه. تهران: روزگار.

٨. تــابلی ، حمیــد.(٩١ـــ‌ ٩٠). «بررســی مــدلهــای مــدیریت بحــران در رمــان‌ دا». نشریة‌ ادبیات پایداری. سال سوم، ش ٥ و ٦ ، صـص ١٠٤ ـ ٧٧‌ .

٩. جـــوادی‌ یگانــه ، محمدرضــا. (١٣٩٢). «روایتــی زنانــه از جنــگ : تحلیــل گفتمــان کتاب دا». نقد ادبی‌ . انتشار آنلاین .

١٠. حـسینی ، سـیده اعظــم‌ .(١٣٨٨‌). «دا» (خــاطرات‌ ســیده‌ زهــرا حــسینی ). چـاپ هــشتاد و ششم ، تهران: سوره‌ مهر.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه