مقالات اجتماعی

نسل‌ها درباره مهاجرت، ازدواج، طلاق و فرزندآوری چه می‌گویند؟

نسل‌ها درباره مهاجرت، ازدواج، طلاق و فرزندآوری چه می‌گویند؟

«تغییر شکل ویژگی‌های جمعیت‌شناختی» از مهم‌ترین نشانه‌های جوامع معاصر است که آثار و جلوه‌های گوناگون این تغییرها و نگرش‌ها در این خصوص را می‌توان در عرصه‌های متعدد (مهاجرت، ازدواج، طلاق و فرزندآوری) مشاهده کرد.

«تغییر شکل ویژگی‌های جمعیت‌شناختی» از مهم‌ترین نشانه‌های جوامع معاصر است که آثار و جلوه‌های گوناگون این تغییرها و نگرش‌ها در این خصوص را می‌توان در عرصه‌های متعدد (مهاجرت، ازدواج، طلاق و فرزندآوری) مشاهده کرد.

«تفاوت نسلی مرتبط با نگرش‌های جمعیت‌شناختی در ایران» [۱] عنوان مقاله‌ای است که «یعقوب فروتن» دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران و «خدیجه صادقی» کارشناس ارشد جامعه‌شناسی نگارش آن را به انجام رسانده‌اند. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که «آیا نگرش‌های جمعیت‌شناختی تابعی از متغیر تعلق نسلی است؛ به عبارت دقیق‌تر، ما در عرصه نگرش‌های جمعیت‌شناختی شاهد شکاف نسلی یا هم‌گرایی نسلی هستیم؟»

تجزیه‌ و تحلیل‌های این پژوهش، بر یک بررسی پیمایشی مبتنی است که جمعیت نمونه آن را در مجموع، تعداد ۵۲۰۰ نفر مردان و زنان ساکن نقاط شهری و روستایی دوازده شهرستان منتخب ایران تشکیل می‌دهند.

مهم‌ترین تشابه‌های بین‌نسلی به این واقعیت معطوف است که در هر یک از گروه‌های نسلی، مردان بیش از زنان و روستاییان بیش از شهرنشینان خواهان ازدواج دختران در سنین پایین و مخالف با طلاق‌اند

سه تغییر عمده در شکل ویژگی‌های جمعیت‌شناختی

«تغییر شکل ویژگی‌های جمعیت‌شناختی» از مهم‌ترین نشانه‌های جوامع معاصر محسوب می‌شود. آثار و جلوه‌های گوناگون این تغییرات را می‌توان در عرصه‌های متعدد مشاهده کرد:

۱. در ترکیب و ساخت سنی جمعیت؛ به‌طوری که شکل‌های سنتی و کلاسیک موسوم به هرم‌های سنی مثلثی و قوسی‌شکل، دستخوش تغییرات اساسی شده‌اند و شکل‌های بی‌سابقه‌ای از هرم سنی نمایان شده‌اند یا به‌سرعت در حال نمایان‌شدن هستند که بی‌سابقه‌ترین شکل آن، به «هرم سنی معکوس» موسوم است که ناشی از نسبت بسیار اندک جمعیت خردسالان در قاعده هرم سنی دراثر کاهش موالید و نسبت بسیار فزاینده بزرگ‌سالان دراثر افزایش سالخوردگی جمعیت است.

۲. در ویژگی‌های جمعیت‌شناختی مرتبط با ترکیب و ساختار خانواده، شامل تغییرات و تحولات سریع، وسیع و عمیق در الگوهای همسرگزینی و فرزندآوری مانند افزایش سن ازدواج، کاهش باروری، سیر صعودی تجرد و طلاق، شکل‌های نوظهور خانواده مانند روندهای فزاینده زندگی مشترک بدون ازدواج، تک‌فرزندی، بی‌فرزندی، خانواده تک‌والدی، خانوار تک‌نفره.

۳. در جابه‌جایی‌های مکانی و مهاجرت‌ها که شاهد روندهای بی‌سابقه آن‌ها در سال‌های اخیر هستیم؛ به‌طوری که در سطح داخلی و ملی سبب افزایش خیره‌کننده مهاجرت روستاییان و تخلیه مدارس و نیروی کار روستاها و تشدید معضلات شهرنشینی شده و در سطح خارجی و بین‌المللی، چالش‌های جدی برای مبدأ و مقصد مهاجرت ایجاد کرده است.

 به‌طور کلی، این تغییر شکل ویژگی‌های جمعیت‌شناختی را می‌توان در دو سطح کلان (دولت‌ها) و سطح خرد (افراد) تحلیل و تبیین کرد. در سطح خرد، بخش جالب‌توجهی از این تغییر شکل ویژگی‌های جمعیت‌شناختی را باید در نوع و نحوه نگرش و رویکرد افراد جست‌وجو کرد.

اگرچه قدمت و شدت این روند فزاینده فرایند موسوم به «تغییر شکل ویژگی‌های جمعیت‌شناختی» در جوامع پیشرفته صنعتی جهان به‌مراتب بیشتر و برجسته‌تر است، در جوامع در حال توسعه جهان از جمله کشور خودمان نیز شاهد شکل‌گیری و اوج‌گرفتن این روند هستیم.

پذیرفتنی‌ترین الگوی فرزندآوری کدام است؟

بیش از دو سوم گروه‌های نسلی جوانان، میانسالان و بزرگسال و نیز بیش از نیمی‌ از نسل سالمندان رویکرد مثبتی  به سیاست افزایش جمعیت ندارد

به‌طور کلی، تجزیه‌ و تحلیل‌های این پژوهش، نشان‌دهنده تشابهات و تفاوت‌های نسلی چشمگیری درباره ترجیحات فرزندآوری است. از یک طرف، دو وجه تشابه نسلی این است که نه‌تنها همه ‌گروه‌های نسلی تقریباً هیچ‌گونه تمایلی به بی‌فرزندی ندارند بلکه دوفرزندی پذیرفتنی‌ترین الگوی فرزندآوری بین هر یک از گروه‌های نسلی محسوب می‌شود؛ به‌طوری که بیش از نیمی ‌از گروه‌های نسلی جوانان و میانسالان ۱۵-۳۴‌ ساله و نزدیک به نیمی‌ از بزرگ‌سالان ۳۵-۴۹‌ ساله و حتی بیش از یک‌سوم نسل سالمندان بالای ۵۰‌ سال نیز این الگوی فرزندآوری را ترجیح می‌دهند.

از طرف دیگر، دو تفاوت نسلی برجسته نیز استنباط می‌شود: اول اینکه، اگرچه تمایل به الگوی تک‌فرزندی بین هیچ‌یک از گروه‌های نسلی چندان برجسته نیست، تفاوت چشمگیری بین نسل‌های مختلف ازنظر میزان تمایل به این الگوی فرزندآوری مشاهده می‌شود؛ بدین معنا که گروه‌های نسلی جوانان و میانسالان به میزان سه برابر بیشتر از نسل سالمندان الگوی تک‌فرزندی را ترجیح می‌دهند. دوم اینکه، شکاف نسلی کاملا معکوس در الگوی فرزندآوری زیاد به چشم می‌خورد: یک‌سوم نسل سالمندان و تنها یک‌دهم گروه‌های نسلی جوانان و میانسالان خواهان ۴ فرزند و بیشتر هستند؛ به عبارت دقیق‌تر، تمایل به الگوی فرزندآوری زیاد بین نسل سالمندان، بالای سه برابر بیشتر از آن بین گروه‌های نسلی جوانان و میانسالان است.

علاوه بر این، تجزیه‌ و تحلیل‌های این پژوهش در زمینه نحوه نگرش گروه‌های نسلی به سیاست افزایش جمعیت، نشان می‌دهد بین همه ‌گروه‌های نسلی، رویکرد مثبت به سیاست افزایش جمعیت چندان غالب نیست؛ بدین معنا که نسبت کمتری از آنان یعنی حدود دو پنجم نسل سالمندان و نزدیک به یک‌سوم سایر گروه‌های نسلی، با سیاست افزایش جمعیت موافق‌اند؛ به عبارت دقیق‌تر، نه‌تنها بیش از دوسوم گروه‌های نسلی جوانان و میانسالان و بزرگ‌سال، بلکه حتی بیش از نیمی‌ از نسل سالمندان نیز رویکرد منفی به سیاست افزایش جمعیت دارند.

مناسب‌ترین سن ازدواج دختران کدام است؟

دو پنجم گروه نسلی جوان، میانسال و بزرگسال معتقدند ۲۱ تا ۲۴ سالگی بهترین سن ازدواج برای دختران است

نتایج این پژوهش درباره رویکرد تطبیقی گروه‌های نسلی به سن ازدواج دختران، نشان‌دهنده یک نکته اصلی است: تنها گروه نسلی سالمندان ۵۰ سال به بالا به‌طور برجسته‌تری رویکرد متفاوت با سایر گروه‌های نسلی در این زمینه دارند؛ در حالی که بین سایر گروه‌های نسلی اعم از نسل‌های جوان و میانسال ۱۵-۳۴‌ ساله و حتی بزرگ‌سالان ۳۵-۴۹‌ ساله نوعی همسویی و هم‌گرایی نسلی درباره نحوه نگرش به سن ازدواج دختران مشاهده می‌شود؛ برای مثال، بیشترین نسبت هر یک از سه گروه نسلی جوانان و میانسالان و بزرگ‌سال به‌طور یکسان (یعنی دوپنجم آنان) معتقدند ۲۱-۲۴‌ سالگی مناسب‌ترین سن ازدواج دختران محسوب می‌شود؛ در حالی که این نسبت بین گروه نسلی سالمندان به‌مراتب کمتر (یعنی کمتر از یک‌سوم) است.

آیا طلاق به‌منزله راه‌حل چالش‌های زناشویی است؟

بر پایه نتایج این پژوهش در زمینه رویکرد گروه‌های نسلی به طلاق، می‌توان دو نکته عمده را استنباط کرد؛ نکته اول اینکه، با وجود رواج و افزایش طلاق در جوامع معاصر، داده‌های این پژوهش نشان می‌دهد اکثریت چشمگیری از هر یک از گروه‌های نسلی همچنان طلاق را به‌منزله راه‌حل چالش‌های زناشویی نمی‌پذیرند؛ به‌طوری که بیش از دوسوم هر یک از گروه‌های نسلی نگرش منفی به طلاق دارند.

نکته دوم اینکه، شدت این نگرش منفی به طلاق بین گروه‌های نسلی نیز تفاوت‌های چشمگیری را نشان می‌دهد؛ یعنی همزمان با افزایش گروه نسلی، بر شدت نگرش منفی به طلاق افزوده می‌شود. حدود دوسوم نسل‌های جوان و میانسال نگرش منفی به طلاق دارند و نسبت چشمگیری از آن‌ها، یعنی یک‌سوم باقی‌مانده، با طلاق موافق‌اند. در حالی که این نگرش منفی به طلاق بین گروه نسلی سالمندان به‌طور چشمگیری افزایش می‌یابد و بیش از چهارپنجم آنان نگرش منفی به طلاق دارند و تنها کمتر از یک‌پنجم باقی‌مانده با طلاق موافق‌اند.

دو سوم گروه‌های سه‌گانه نسلی (جوان تا بزرگسال) نگرش منفی به طلاق دارند

جوان‌ترین گروه نسلی چه نگاهی به مهاجرت دارند؟

تجزیه‌ و تحلیل‌های این پژوهش نشان می‌دهد الگوهای کاملا متفاوتی درباره نحوه نگرش گروه‌های نسلی به مهاجرت وجود دارد؛ در واقع، بیشترین نگرش مثبت به مهاجرت به جوان‌ترین گروه نسلی، یعنی ۱۵-۲۴‌ ساله، متعلق است؛ به‌طوری که تقریبا دوسوم آن‌ها با مهاجرت موافق‌اند اما در گروه‌های نسلی بالاتر به‌تدریج از شدت نگرش مثبت به مهاجرت کاسته می‌شود و در نهایت، به کمترین سطح بین گروه نسلی سالمندان می‌رسد؛ به‌طوری که تنها حدود یک‌چهارم آنان با مهاجرت موافق‌اند.

 به عبارت دیگر، نگرش مثبت به مهاجرت بین گروه نسلی جوانان بیش از دو برابر آن بین گروه نسلی سالمندان است. این بخش از یافته‌های پژوهش حاضر کاملاً با نظریه‌های تبیین مهاجرت همخوانی دارد که مهاجرت را پدیده‌ای عقلانی و گزینشی تلقی می‌کنند؛ بدین معنا که گزینه‌های مهاجرت از بین افراد با مشخصات خاص انتخاب و گزینش می‌شوند که متغیرهای سن و تعلق نسلی از مهم‌ترین این شاخص‌ها و معیارهای گزینش و انتخاب است و بر همین اساس، مهاجران غالباً به نسل‌های جوان‌تر تعلق دارند.

یافته‌های پژوهش

نگرش مثبت به مهاجرت بین گروه نسلی جوانان بیش از دو برابرِ آن بین گروه نسلی سالمندان است

برجسته‌ترین تشابهات بین‌نسلی این است که سه الگوی مشابه و مشترک در همه ‌گروه‌های نسلی مشاهده شده است:

-الگوی دوفرزندی به‌منزله پذیرفتنی‌ترین نوع ترجیح فرزندآوری است.

-بیشتر افراد نگرش منفی به طلاق و سیاست افزایش جمعیت دارند.

مهم‌ترین تفاوت‌های بین‌نسلی نیز بر این واقعیت ناظر است که هرچه از جوان‌ترین گروه نسلی (۱۵-۲۴ساله) به‌سوی نسل‌های میانسال و بزرگ‌سال (۲۵-۴۹ ساله) می‌رویم و به مسن ترین گروه نسلی (سالمندان بالای ۵۰ سال) می‌رسیم، شاهد این پیامدهای جمعیت‌شناختی هستیم:

-تمایل به فرزندآوری زیاد (۳ فرزند و بیشتر) و نگرش مثبت به ازدواج دختران در سنین پایین (۲۰ سالگی و کمتر) شدت می‌گیرد، نگرش منفی به طلاق و مهاجرت برجسته‌تر و قوی‌تر می‌شود و از شدت مخالفت به سیاست افزایش جمعیت کاسته می‌شود.

در زمینه چگونگی تأثیرگذاری تعیین‌کننده‌های پایه شامل متغیرهای جنس (مردان و زنان)، محل سکونت (نقاط شهری و روستایی) و سطح تحصیلات بر نگرش‌های جمعیت‌شناختی گروه‌های نسلی نیز تشابهات و تفاوت‌های نسلی چشمگیری به چشم می‌خورد:

- مهم‌ترین تشابهات بین‌نسلی به این واقعیت معطوف است که در هر یک از گروه‌های نسلی، مردان بیش از زنان و روستاییان بیش از شهرنشینان خواهان ازدواج دختران در سنین پایین و مخالف با طلاق‌اند.

- تمایل به مهاجرت بین مردان بیش از زنان هم‌نسلی خویش و بین شهرنشینان نیز بیش از روستاییان هم‌نسلی است.

گروه نسلی سالمندان با تحصیلات دانشگاهی بیش از دو برابر تحصیل‌کردگان دانشگاهی متعلق به سایر گروه‌های نسلی، فرزندآوری زیاد را ترجیح می‌دهند

-مردان به‌طور چشمگیری بیشتر از زنان هم‌نسلی خواهان ازدواج دختران در سنین پایین‌اند.

-سطح عالی تحصیلات نوعی هم‌گرایی نسلی در زمینه نگرش به سن ازدواج دختران ایجاد کرده است. تحصیلکردگان دانشگاهی صرف‌نظر از هرگونه تعلق نسلی، به‌طور کمابیش یکسان و مشابه همدیگر، کمترین نگرش مثبت به ازدواج دختران در سنین پایین را دارند.

-گروه نسلی سالمندان با تحصیلات دانشگاهی بیش از دو برابر تحصیلکردگان دانشگاهی متعلق به سایر گروه‌های نسلی، فرزندآوری زیاد را ترجیح می‌دهند.

-جوانان و میانسالان بی‌سواد و کم‌سواد با تحصیلات ابتدایی تقریباً مشابه و مساوی با سالمندان تحصیل‌کرده دانشگاهی، نگرش مثبت به مهاجرت دارند و حتی بین تحصیل‌کردگان دانشگاهی نیز شدت و قوت نگرش مثبت به مهاجرت بین جوانان و میانسالان به‌مراتب بیشتر و برجسته‌تر از سالمندان هم‌رده تحصیلی آنها است.

 

منبع:

[۱] فروتن، یعقوب و خدیجه صادقی. «تفاوت نسلی مرتبط با نگرش‌های جمعیت‌شناختی در ایران»، مجله جامعه‌شناسی کاربردی، دوره ۳۲، شماره ۴ زمستان ۱۴۰۰.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه