به مناسبت هفته نیروی انتظامی

دلاوران نیروی انتظامی، جان برکفان خط مقدم

دلاوران نیروی انتظامی، جان برکفان خط مقدم

 با گذشت بیش از سه دهه از تشکیل «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران»، بر همگان ثابت شده است که جان برکفان این نیرو، با جانفشانی در خط مقدم تمامی بحران‌های نظامی و امنیتی، امنیت جمهوری اسلامی ایران را با تمام توان حفظ کرده‌اند.

 با گذشت بیش از سه دهه از تشکیل «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران»، بر همگان ثابت شده است که جان برکفان این نیرو، با جانفشانی در خط مقدم تمامی بحران‌های نظامی و امنیتی، امنیت جمهوری اسلامی ایران را با تمام توان حفظ کرده‌اند.

اکنون بیش از سه دهه از تاسیس نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد. نیرویی که در سال ۱۳۶۹ و با مصوبه مجلس، تاسیس آن قانونی و سپس ظرف مدت کوتاهی با ترکیب نیروهای سه‌گانه انتظامی در ایران، متولد شد. با گذشت سه دهه از تشکیل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، وظایف متنوع امنیتی، انتظامی و مرزبانی، همگی برعهده سبزپوشان نیروی انتظامی قرار گرفته است و این نیروی شهادت طلب و مبارز، با خدمت‌رسانی در حوزه‌های گوناگون، نشان داده است که در خط مقدم هر مبارزه‌ای برای حفظ امنیت جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.  

تاریخ نیروی‌های انتظامی در ایران

ریشه تشکیل سازمانی به نام نیروی انتظامی، به تجربه تاریخی طولانی در ایران باز می‌گردد. در شهرهای ایران از آغاز تاکنون، همواره گروه‌ها و دسته‌جاتی تحت فرماندهی حاکمان شهرها به نام‌هایی همچون «عسس»، «پاسبان»، «نگهبان» و مانند آن تحت فرماندهی افرادی همچون «کلانتر» مسئول حفظ نظم و انضباط در شهرها و مقابله با دزدان و قانون‌شکانان حاضر بودند. با این حال در دوره‌هایی که حکومت‌ها ضعیف و ناتوان از حفظ امنیت شهروندان بودند، بدیهی بود که این نیروها نیز نمی‌توانستند امنیت خاطر شهروندان را فراهم کنند. در دوران قاجار و با افزایش ناامنی در شهرها و جاده‌ها، به تقلید از قوای روسیه و به دستور ناصرالدین شاه، گروهی به نام «قوای قزاق» در ایران تشکیل شد. وظیفه قزاقان برقراری نظم و انضباط در کشور، تامین امنیت شهرها و جاده‌ها بود. فرماندهان نیروی قزاق در ایران را روس‌ها برعهده داشتند. اما نیروهای قزاق به حفظ امنیت پادشاهان قاجار متعهد بود و در ماجرای مشروطه، این نیرو تحت فرماندهی ««ولادمیر لیاخوف» روسی و به فرمان محمدعلی شاه، مجلس ایران را به توپ بستند. پس از مدتی اما فرماندهان ایرانی اداره قزاقخانه را عهده‌دار شدند که رضامیرپنج، آخرین فرمانده قزاقخانه در ایران، با کمک همین نیرو دست به کودتا زد و قدرت را به دست گرفت.

پس از پیروزی مشروطه‌خواهان و بدعهدی قزاقان در حمایت از محمدعلی شاه، نیرویی به نام «ژاندارمری» و به تقلید از نیروی ژاندارمری سوئد در ایران تشکیل شد. در ابتدا «مورگان شوستر» آمریکایی به عنوان رئیس خزانه‌داری، دست به تشکیل گروهی به نام ژاندارمری خزانه‌داری زد تا بتواند شیوه مالیات ستانی در کشور را ساماندهی کند. با اخراج شوستر از ایران، این نیرو نیز منحل شد؛ اما «قوام السلطنه» وزیر داخله وقت در سال ۱۲۹۰ شمسی و با کمک افسران سوئدی، نیروی ژاندارمری را تشکیل داد. پس از تشکیل قشون متحدالشکل تحت نظر رضاخان و با انحلال قزاقخانه‌ها، این نیروها نیز به ژاندارمری پیوستند و مسئولیت حفاظت از مرزها و امنیت جاده‌ها را برعهده گرفتند. اگرچه در ابتدا فرماندهان ژاندارمری سوئدی بودند، اما پس از مدتی ایرانی‌ها خود عهده‌دار مسئولیت اداره ژاندارمری شدند.

در دوران قاجار سازمانی به نام «امنیه» یا آنچه که بعداً «شهربانی» نام گرفت نیز مسئولیت حفاظت و امنیت شهرها را عهده‌دار شد. اولین رئیس «امنیه» که به دستور ناصرالدین شاه تشکیل شد، «کنت دومونت فرت» بود. این صاحب منصب نظامی اتریشی، از کشور اتریش برای تشکیل یک نیروی پلیس راهی ایران شد و مقام اولین فرماندهی پلیس در ایران را به دست آورد. به رغم محبوبیت کنت در دیده ناصرالدین شاه، مخالفت مردم با مسئولیت بیگانگان در کشور، ناصرالدین شاه او را برکنار کرده و امنیه تحت کنترل فرماندهان ایرانی قرار گرفت و اغلب این مسئولیت را افراد معتمد پادشاهان قاجار برعهده داشتند.

شکل و ساختار کلی این نیروها در دوران پهلوی اول و دوم نیز حفظ شد. با حذف نیروی قزاق و ادغام آن در ژاندارمری و تبدیل امنیه به شهربانی، دو نیروی ژاندارمری و شهربانی تبدیل به سازمان‌های اصلی حفظ نظم و انضباط در کشور تبدیل شدند. شهربانی مسئول حفظ امنیت شهرها بود و حفظ امنیت مرزها، جاده‌ها و مناطق روستایی و عشایری برعهده ژاندارمری قرار داشت. اما نکته اصلی آن بود که اغلب قریب به اتفاق فرماندهان شهربانی و ژاندارمری در کشور از میان فرماندهان ارشد ارتش انتخاب می‌شدند و نگاه آنان به شهربانی و ژاندارمری، یک نگاه نظامی بود. نگاهی که به رغم انتقال تجارب ارتش به این دو نیرو، آسیب‌هایی را نیز در خود داشت و این نیروها را تبدیل به نیروهایی خشک و غیرقابل انعطاف می‌کرد.

انقلاب اسلامی ایران و تشکیل کمیته‌های انقلاب اسلامی

با آغاز انقلاب اسلامی ایران، علاوه بر دو نیروی شهربانی و ژاندارمری که به سرعت به صفوف مردم انقلابی پیوستند، نیروی سوم دیگری نیز به نام «کمیته‌های انقلاب اسلامی» تشکیل شد. مسئولیت اصلی کمیته‌ها، مقابله با هواداران حکومت سلطنتی و سران سابق این رژیم و همچنین مقابله با نیروهای ضد انقلاب بود. نیروهای کمیته را اغلب افراد داوطلب و معتمد تشکیل می‌دادند. در هر محله، ریش‌سفیدان محلی گرد هم آمده و با همکاری جوانان مومن و انقلابی، یک کمیته را آماده و فعال می‌کردند. کمیته‌های انقلاب اسلامی توانستند با سرعت، امنیت را در محلات گسترش دهند. همچنین برخورد با عناصر ضدانقلاب و مخرب نیز یکی از دستاوردهای نیروهای کمیته بود.

با آغاز جنگ تحمیلی اما، نقش نیروهای ژاندارمری بسیار برجسته شد. نیروهای ژاندارمری بنا برحسب وظایف محوله، مسئول حفظ امنیت مرزها بودند و با آغاز درگیری در مرزها و حمله ارتش بعث به خطوط مرزی، پادگان‌ها و پایگاه‌های ژاندارمری با این نیروها به مقابله برخواستند. نتیجه این نبرد در روزهای اولیه جنگ و تا زمان رسیدن نیروهای کمکی، شهادت ده‌ها نیروی جان بر کف ژاندارمری بود. نیروهایی که نشان دادند پیش قراول میدان جنگ و شهادت هستند.

با پایان جنگ تحمیلی و تغییر شرایط سیاسی و نظامی و همچنین همپوشانی برخی از وظایف محوله نیروهای سه‌گانه یاد شده، تصمیم بر آن شد که نیروی جدیدی با عنوان «نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران» تشکیل و این سه نیرو، در نیروی انتظامی ادغام شوند. ایجاد یک فرماندهی واحد برای انجام کلیه امور محوله انتظامی، اولویت اصلی برای این ادغام بود. با تولد نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، به چابکی و سرعت عمل این نیروها افزوده و تجارب اعضای نیروهای سه‌گانه به پیکره یک نیروی جدید اضافه شد.  

امروزه نیروی انتظامی و براساس نیازهای پیچیده جامعه  از بخش‌های متنوعی همچون «پلیس راهور»، «پلیس فتا»، «مرزبانی»، «پلیس مبارزه با مواد مخدر»، «سازمان وظیفه عمومی» و مانند آن تشکیل شده است که هرکدام از این بخش‌ها وظیفه خاص و تخصصی خود را ایفا می‌کنند. نیروی انتظامی امروزه مراکز دانشگاهی، پژوهشی و علمی متعددی را اداره می‌کند که وظیفه تولید علم و دانش به روز را برای این نیرو ایفا کرده و سطح علمی و تخصصی نیروها را افزایش می‌دهند. از جمله این مراکز می‌توان به «دانشگاه علوم انتظامی»، «پژوهشگاه علوم انتظامی» و «مرکز مطالعات راهبردی» این نیرو اشاره کرد.

درخت تناور نیروی انتظامی، حاصل بذل خون هزاران شهید این نیرو است و هدف اصلی این نیروی انقلابی و مخلص، حفظ و برقراری نظم و امنیت برای جمهوری اسلامی ایران است. امنیتی که جز در سایه تلاش و کوشش شبانه‌روزی این نیروها و ایمان و اعتقاد راسخ آنان ممکن نیست.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه