معرفی چهرهای ادبی ایرانی

درباره میرزاده عشقی

درباره میرزاده عشقی

میرزاده عشقی شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار مبارز و نوگرای عصر بیداری به شمار می‌رفت که در شعرهایش به مسایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اعتقادی پرداخت. محوری‌ترین موضوع شعر عشقی، عشق به وطن است که سرانجام جانش را بر سر آن فدا کرد. 

میرزاده عشقی شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار مبارز و نوگرای عصر بیداری به شمار می‌رفت که در شعرهایش به مسایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اعتقادی پرداخت. محوری‌ترین موضوع شعر عشقی، عشق به وطن است که سرانجام جانش را بر سر آن فدا کرد. 

رضا خان می دانست که شاعران با قلب زندگی می کنند اما نمی دانست که شعر را هم با قلب می گویند. این را جاسوسان ادبی اش به او گفتند، پس دستور داد که قلب عشقی را نشانه بگیرند و شلیک کنند تا هم شاعر را کشته باشد هم شعر را. میرزاده عشقی یکی از شاعران نوپرداز و روشن‌فکر عهد مشروطه است که از تاثیرات انقلاب مشروطه به‌دور نماند. تحولات و رویدادهای روزگار در محورهای مختلف شعر او اثر عمیق گذاشت و قبل از بسیاری از هم‌عصرانش او را به طرف استفاده از واژگان فرانسوی و رویکردهای جدید ادبی سوق داد. او جزو نخستین افرادی است که جان خود را در راه آزادی و عشق وطن فدا کرد. انعکاس مکاتب ادبی جهان چون رئالیسم (در منظومه احتیاج)، سمبولیسم (سه تابلو مریم، قسمت‌هایی از کفن سیاه و برگ بادبرده)، رمانتیسم (قسمت‌هایی از ایده‌آل، کفن سیاه، رستاخیز شهریاران ایران، برگ بادبرده و ...) و پست مدرنیسم سبب شد که شاعر در هاله‌ای از تخیل به شکستن سنت‌ها حتی مدرنیسم بپردازد و... و مکاتب سیاسی از قبیل آنارشیسم یا جامعه بدون حاکم و فقدان حکومت، ناسیونالیسم افراطی و ضداومانیستی (اشعاری که در آن‌ها عشقی انسان را از ابله‌ترین حیوانات پست‌تر می‌داند) و... در اشعارش دیده می‌شود. (۱)

زندگینامه

میرزاده عـشقی شاعر،نویسنده، روزنامه‌نگار مبارز و نوگرای عصر بیداری است که به دلیل افکار و اندیشه‌های تند وطن‌پرستانه‌اش در تیر ۱۳۰۳‌ به‌ ضرب‌ گلوله کشته شد. از برجسته‌ترین آثار منظوم او سه‌ تابلوی مریم، کفن سـیاه و رسـتاخیز شـهریاران ایران و در زمینه نثر، مقالات تند و انتقادی را در روزنامه سده بیستم‌ می‌توان‌ نام‌ برد. شعر او نمونه تمام‌عیار شعر عصر مشروطه است. در دوره های مختلف شعر فارسی نوع نگاه به معنای شعر، همواره در حال تغییر و تحول بوده است.

عشقی شاعری اجتماعی است‌، از تجربه‌های مستقیم خود می‌گوید. منِ خویش‌ را دریافته‌ است‌، از چشم خود به جهان می‌نگرد نه از چشم‌ شـاعران پیش از خود و در نهایت جسارت دست زدن به محرمات را نیز دارد. در دیوان او شعری پیدا نمی‌کنیم‌ که از خطوط غیر قابل‌ عبورنگذشته باشد. می‌توان گفت چیزی‌ که‌ از لحاظ معناشناسی در شعر عشقی مورد نظر است و بیش از همه خودنمایی مـی‌کند، انعکاس‌ وقایع جهان در شعر اوست‌، یعنی‌ حتی صور خیال نیز در شعر او برای بیان واقعیتی‌ عینی‌ به کار می‌رود و شعر او بیشتر حالت گفت وگو دارد تـا روایـی و بیشتر خطابی است. ابزارهای بیان معنا در کار عشقی واقـعی هستند. در هرحال شعر عشقی واقعی و جاندار اسـت و از ابزارهایی واقعی و جاندار بهره می‌برد، هرچند ممکن است این موجود جاندار دارای ترکیب و هماهنگی نباشد اما جاندار بودن آن نمی‌تواند مورد تردید قرار گیرد. (۲)

 

اندیشه در شعر عشقی

انـدیشه‌ در شعر عشقی حجم بسیار زیادی‌ را به خود اختصاص می‌دهد و موادی که سازنده شعر هستند از زندگی روزمره شاعر گـرفته شده‌اند. عشقی در عصری می زیست که ارتباطات بین‌المللی گسترش پیدا کرده و این عامل‌، تحولی بزرگ در تمام ابعاد جامعه به‌ویژه زبان و ادبیات ایجاد کرده‌ بود. یکی‌ از حوزه‌هایی که ادبیات فارسی از ادبـیات مـغرب‌زمین اثر پذیرفته، نگاه معنی‌دار برخی از شاعران و نویسندگان به مکاتب ادبی‌ و ‌سیاسی‌ اروپاست و یکی از صاحبان این نوع تفکر، میرزاده عشقی است.(۳)

 

انعکاس مکاتب ادبی جهان در شعرهای میرزاده عشقی

عشقی در منظومه ایده‌آل‌ پیرمرد دهقان که آن را دیباچه انقلاب ایران می‌نامند از نمونه‌های معهود و مقرر پا فراتر گذاشته‌ و موضوع واقعه را از سرگذشت جاری مردم زنده و صفات، حالات و سجایای قهرمانانش را از اشخاص عادی‌ و مـعمولی گرفته‌ است تا جایی که شاعر بـه ذکر تاریخ واقعه نیز می‌پردازد. این منظومه در میان شعرهای رئالیستی فارسی‌ از نظر سبک نـقلی و روایی و طرز بیان و اصالت مضمون، مقام بسیار مـهمی دارد و نمونه‌ای از رئالیسم در شعر فارسی است. همچنین منظومه‌های «احتیاج، سرگذشت تأثرآور شاعر و مرگ دختر ناکام» نیز از آثار رئالیستی عشقی هستند.

عشقی خود اوج نـوعی رمانتیسم به حساب می‌آید. بی‌گمان‌ زندگی‌ عشقی نماینده تام و تمام‌ رمانتیسم‌ انقلابی دوران است. او یک چریک ادبی و عصیانگر است که نماینده رمانتیسم انقلابی و آرمان‌خواهی خیال‌انگیز جوانان است. گرچه خـود را مسوول تاریخ می‌داند، شناختنش از تاریخ آمیخته با احساسات‌ سلحشوری و رؤیاست. او فرهنگ روزگارش را بیشتر حسی شناخته است تا تعلقی و دنـبال یـک «مد» رفته، بعد نماینده آن شده اسـت.(۴)

عشقی می‌خواست پیشوای مکتب رمانتیسم در ایران باشد و بـا اینکه در جوانی کشته شد، بیش از سهم خود، شعر زیبا و نثر شیوا به یادگار گذاشت و زیادتر از دیگران به ‌ادبیات‌ معاصر خـود خدمت کرد و سنت های نوین و شیوه‌های دلنشین ابتکار کرد، چنان‌که خود می‌گوید:

من‌ تازه‌ شاعرم‌ سـخن‌ آن ‌سان سروده‌ام  / وای ار که کهنه کار شوم در سخنوری

بـرای عشقی این افتخار بس خواهد بود که بسیاری از آثار خود را به سبک سرایندگان و نویسندگان رمانتیک گفته یا نوشته و تا حدودی‌ هم‌ توانسته است در انجام این وظیفه مهم ادبی موفقیت حاصل کند. شـهریار، شاعر توانای معاصر، سه نوع نوگرایی در شعر معاصر فارسی بیان کرده است؛ او نخستین نوگرایی یعنی«رمانتیسم»را متعلق به‌ عشقی‌ می‌داند. از آثار رمانتیک عشقی می‌توان قـسمت‌هایی از ایده‌آل به خصوص ۲ تابلوی اول را نـام برد.

تـمثیل‌های عشقی‌ ساده‌ و نتیجه‌گیری از آن‌ها آسان است‌، اگرچه‌ شاعر باز به شیوه پیشینیان در جایی از شعر نتیجه را بیان و خواننده را به اصطلاح «شیرفهم»می‌کند، یعنی روا نمی‌داند که او تفسیر و تعبیر را خود با به کار انداختن‌ ذهن‌ خویش صورت دهد. (۵)

در سده ۱۹، اصطلاح اومانیسم‌ برای‌ دیدگاه مشترک در میان بسیاری از عالمان علوم انسانی دوران رنسانس نسبت به طبیعت انسان، ارزش‌های کلی‌ و اندیشه‌های‌ تعلیم و تربیت به کار می‌رفت. در زمان ما اصطلاح «اومانیست» غالبا بر شخصی دلالت دارد که حقیقت را مبتنی برتجربه انسانی و ارزش‌ها را مبتنی بر فرهنگ و طبیعت انسان می‌داند و مخالف دیدگاه افرادی است که کشف و شهود مذهبی و اعتقادی را ضامن حقیقت و ارزش ‌ها مـی‌دانند. با توجه به این‌ تعاریف‌، عشقی در شعر «ابـله‌ترین حیوانات»، انسان را از حیوانات پست‌تر می‌داند که این می‌تواند گویای اندیشه ضد اومانیستی او باشد، هرچند عشقی این اندیشه را از زبان یک شاعر غربی بـیان‌ می‌کند، آن را برای خود خوشایند می‌داند.

کجا ناسزا آدمی را سزاست/ بر ناسزا آدمی ناسزاست

 

وطن‌پرستی میرزاده

میرزاده عشقی نیز همانند برخی دیگر از افراد برجسته‌ عصرمشروطه‌، عشق وافری به میهن خود داشت. او با شجاعت کم‌نظیری که در راه گویندگی ابراز کرد، برای اهل قلم و شاعران ملی و دیگر آزادی‌خواهان فصل کاملی از کتاب وطن‌خواهی را آغاز کـرد و مشوق‌ سالکان این‌ مسلک شد.(۶)

عشقی میهن‌دوستی بی‌ریا و وطن‌خواهی بی‌چون‌وچرا بود. شوری در دل داشـت که بـی‌امان در همه جانش می‌دوید و چون آتشی از زبان و قلمش جاری می‌شد و سرانجام نهال عمرش را سوزاند. او آن‌چنان از تجسم تسلط بیگانگان بر وطنش دل آزرده و رنجور بود که نمی‌توانست آرام بماند.

وی از نخستین شاعرانی است که در شعرهایش نگاه معنی‌دار به مکتب های ادبی جهان چون رئالیسم، سمبولیسم‌، رمانتیسم‌ و پسـت‌مدرنیسم و مکتب های سیاسی همچون آنارشیسم یا جامعه بدون حاکم و فقدان حکومت و ناسیونالیسم افراطی و ضد اومانیستی داشته است. این نگاه حاصل تحولات سیاسی ‌ ‌اجتماعی روزگار اوست که در تمام شئون زندگی مردم حتی شعر و ادبیات آنان تأثیر گذاشته‌ بـود.(۷)

 

منابع:

۱.آرین‌پور،یحیی(۱۳۷۲)از صبا تا نیما(تاریخ ۱۵ سالۀ ادب فارسی).۳ جلد.چاپ چهارم.تهران:زوار. 

۲.برومند،ادیب(۱۳۷۹)پیام آزادی.تهران:روزبهان.

۳.بکت،ساموئل(۱۳۷۲)«ادبیات پست‌مدرن».ترجمۀ رضا شیرمرز.ماهنامۀ کلک،ش ۱۴۹ و۱۵۰:۱۲-۱۷.

۴.بهجت تبریزی(شهریار)،محمد حسین(۱۳۷۲‌)دیوان شهریار.۳ جلد.چـاپ سـیزدهم.تهران:زرین و نگاه.

۵. جعفری،مسعود(۱۳۸۸)سیر رمانتیسم در ایران از مشروطه تا نیما.چاپ دوم.تهران:مرکز.

۶.حایری،سید هادی(۱۳۷۳)سدۀ میلاد میرزادۀ عشقی‌.تهران‌:مرکز.

۷. یوسفی،غلامحسین(۱۳۷۱)چـشمۀ روشـن‌.چـاپ‌ چهارم‌.تهران:علمی.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه