ویژه سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)

اصول ثابت اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)

اصول ثابت اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)

اندیشه سیاسی، کوشش برای تعیین اهدافی است که به اندازه معقولی احتمال تحقق دارد و نیز ابزارهایی است که ـ در حد معقولی ـ میتوان انتظار داشت ، موجب دستیابی به آن اهداف بشود. تعریف فوق یکی از تعاریفی است که از واژه «اندیشه سیاسی» شده و بسیاری بر آن اتفاق نظر دارند

اندیشه سیاسی، کوشش برای تعیین اهدافی است که به اندازه معقولی احتمال تحقق دارد و نیز ابزارهایی است که ـ در حد معقولی ـ میتوان انتظار داشت ، موجب دستیابی به آن اهداف بشود. تعریف فوق یکی از تعاریفی است که از واژه «اندیشه سیاسی» شده و بسیاری بر آن اتفاق نظر دارند. با توجه به این تعریف اندیشه سیاسی دارای سه رکن میباشد:

الف) تعیین اهداف معقول
ب) تعیین و انتخاب ابزارهای لازم برای زسیدن به هدف
ج) منطقی بودن
از آنجاییکه مشکلات انسان در عرصه سیاست و زندگی و در بستر زمان نو میشود و بعضاً شرایط و امکانات نیز در بستر زمان در شرایط یکسانی قرار ندارند، بایسته است اندیشمند و متفکر سیاسی، متناسب با شرایط و امکانات، به تعیین اهداف معقول و تعیین مکانیزمهایی برای رسیدن به آن اهداف بپردازد. برهمین اساس است که ما میتوانیم از اندیشههای سیاسی متفکران با دیدگاهها و نگاههای مختلف در درون یک مکتب فکری سخن بگوییم و نیز برهمین اساس است که میتوانیم از تحول اندیشه سیاسی یک متفکر در بستر زمان گفتگو کنیم.

امام خمینی(ره) در چند دهه گذشته تأثیرات شگرفی در بنیانهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... جامعه ایران و بسیاری از مناسبات جهانی داشتند. از اینرو مطالعه افکار و اندیشههای سیاسی ایشان حایز اهمیت است. با نگاهی دقیق میتوان دریافت که در اندیشه سیاسی امام(ره) گر چه بخشهایی از آراء، افکار و اندیشهها بر حسب مقتضیات زمان، مکان، شرایط، امکانات و ... دچار تغییراتی شدهاند ، اما نکته حایز اهمیت این است که این تغییرات در دایره اصول ثابتی اتفاق افتادهاند.

در این نوشتار برآنیم تا اصول ثابت مذکور را بر شمرده و مورد بحث و بررسی قرار دهیم.

اصل تکلیف
تکلیفگرایی و عمل بر اساس تکلیف و وظیفه شرعی، و حتی تغییر رفتار به خاطرتغییر وظیفه، جایگاه مهمی در فهم اندیشه و عمل سیاسی حضرت امام(ره) دارد. خود ایشان تصریح میکند که تمامی رفتارهای ایشان بر اساس تکلیف بوده است؛ «ما بنا داریم به تکلیف عمل کنیم ما مکلفیم با ظلم مقابله کنیم ... ما مکلفیم از طرف خدای تبارک و تعالی که با ظلم مقابله کنیم با این خونخوارها مقابله کنیم.»

درعبارت فوق غیر از بیان این نکته که عمل ایشان بر اساس تکلیف است بهگونهای دیگر به پیروان خویش نیز تکلیف کردهاند که لازم است عملشان بر اساس تکلیف باشد. در این دیدگاه اجر و پاداش انسان در صورت عمل به تکلیف فارغ از نتیجه محفوظ است: «نباید نگران باشیم که مبادا شکست بخوریم باید نگران باشیم که مبادا به تکلیف عمل نکنیم. نگرانی ما از خود ماست. اگر ما به تکالیفی که خدای تبارک و تعالی برای ما تعیین کرده است عمل کنیم باکی از این نداریم که شکست بخوریم چه از شرق و چه از غرب چه داخلی و خارجی و اگر به تکلیف خودمان عمل نکنیم شکست خورده هستیم خودمان را شکست دادهایم.»

هر چند که امام در تعیین رفتار سیاسی و اجتماعی خود گاهی اوقات شخصاً به نتیجه میرسید ولی در اکثر موارد از طریق کارشناسان به نتایجی دست مییافت. مرحوم حجت الاسلام «سید احمد خمینی» درباره چگونگی تدوین کتاب «کشف الاسرار» میگوید: «حضرت امام فرمودند یک بار درحال رفتن به مدرسه فیضیه مشاهده کردم که عدهای دارند راجع به کتاب «اسرار هزار ساله» بحث میکنند، ناگهان به ذهنم رسید که ما داریم درس اخلاق میگوییم حال آنکه این بحثها در حوزهها نفوذ پیدا کرده است. امام تصمیم میگیرند که از وسط مدرسه فیضیه برگشته و دیگر به درس نروند و طی یک ماه تا چهل روز تقریباًَ همه کارها را کنار میگذارند و کتاب کشف الاسرار را مینویسند.» در اینجا میبینیم که تشخیص خود امام او را به یک تکلیف رسانده ولی در جایی دیگر مثل قبول قطعنامه و پایان جنگ خود ایشان در پیامی که به این مناسبت صادر فرمودند تصریح نمودند که نظر کارشناسان امر ایشان را به این نتیجه رسانده است.

بنا بر این «تکلیفگرایی» به عنوان یک اصل ثابت در شرایط مختلف رفتارهای متفاوت و متنوعی را پدید میآورد. روشن است که تکلیف، خود دایر مدار قدرت انجام آن است و کسی که قادر به انجام کاری نیست، تکلیفی نیز در این خصوص ندارد. در ادامه، با استفاده از اصول دیگر تفکر سیاسی امام، به تبیین بیشتر این اصل میپردازیم.

اصل مصلحت اسلام و مسلمین
حضرت امام همواره تأکید مینمود که اگر مصلحت اسلام یا مسلمین را در رفتار خاصی ببیند برای انجام آن اقدام میکند.

«اگر من خدای نخواسته یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا میکند که یک حرفی بزنم میزنم و دنبالش راه میافتم و از هیچ چیز نمیترسم بحمدالله تعالی، والله تا حالا نترسیدهام.»

امام در تبیین دلایل پذیرش «قطعنامه 598» به اصل مصلحت اسلام و مسلمین استناد کرده و میفرماید: «و خدا میداند که اگر نبود آن انگیزهای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.»

اصل دعوت و گسترش اسلام
تمامی اقدامات امام تا پیش از انقلاب دعوت رژیم پهلوی به بازگشت به آغوش اسلام و قطع رابطه با استعمارگران و سلطهطلبان بهویژه امریکا و اسرائیل بود. چنان که بارها سران کشورهای اسلامی را نیز به همین پیام دعوت کرده بود. پس از انقلاب نیز مقصود اصلی حضرت امام(ره) از «صدور انقلاب» صدور پیامهای معنوی اسلام به مردم دیگر کشورها بود. ایشان چه قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب، به مراسم حج به عنوان یک کنگره جهانی در جهت گسترش پیام اسلام مینگریستند. حضرت امام بارها آیات قرآنی مربوط به دعوت فرعون توسط حضرت موسی را نقل مینمودند و دیگران را به اقدامی مشابه دعوت میکردند. ایشان میفرمودند: «ما از جمیع مستضعفین عالم دعوت میکنیم که با هم در حزب مستضعقین وارد بشوند، و مشکلات خودشان را دستجمعی و اراده مصمم عمومی رفع کنند.»

اصل نفی سبیل:
میتوان گفت که بیتالغزل فعالیتهای سیاسی امام، مبارزه با استعمار و سلطه بیگانگان در تمامی اشکال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی آن بودهاست: «منطق اسلام این است که سلطه نباید از غیر بر شما باشد.» پر واضح است که این بیان، نشأت گرفته از آیه کریمه «ولن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» است. از نقطهنظر تاریخی نیز آغاز نهضت امام خمینی(ره) مخالفت با سیاست ذلتبار حکومت پهلوی در تصویب قانون کاپیتولاسیون برای اتباع آمریکایی بود.

اصل تقدیم اهم بر مهم
این یک اصل عقلی است که انسان در میان دو امر مهم و مهمتر، مهمتر را به انجام برساند. امام با توجه به این اصل حفظ نظام اسلامی را مهمترین وظیفه میدانست: «مسأله حفظ نظام اسلامی در این عصر با وضعی که در دنیا مشاهده میشود و با این نشانهگیریهایی که از چپ و راست و دور و نزدیک نسبت به این مولود شریف میشود، از اهم واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز با آن مزاحمت نمیکند.»

اصل عدالت
عدالت در سطوح مختلف یک اصل پذیرفته شده و لازمالرعایه است. از یک امام جماعت معمولی تا رهبر و زمامدار جامعه اسلامی و تا خداوند متعال: «عدالت اسلامی را میخواهیم در این مملکت برقرار کنیم همچو اسلامی که در آن عدالت باشد؛ اسلامی که در آن هیچ ظلمی نباشد؛ اسلامی که در آن، شخص اول با آن فرد آخر همه علیالسواء (مساوی) در مقابل قانون باشند.»

تأکید بر عدالت اجتماعی در فرمایشات حضرت امام جایگاه بسیار ویژهای دارد. امام خمینی(ره) تلاش زیادی نمودند تا علاوه بر اصل تأسیس نظام جمهوری اسلامی با تأسیس نهادهایی ویژه، شکافهای طبقاتی موجود در سطح جامعه ایران را محو نمایند.

اصل توجه به مقتضیات زمان و مکان
حضرت امام(ره) درباره شرایط زمان و مکان چنین فرمودهاند: «یکی از مسایل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی، نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیمگیریهاست. زمان و مکان، دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند. مسألهای که در قدیم دارای حکمی بوده است. به ظاهر همان مسأله در روابط حاکم بر سیاست، اجتماع و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدی پیدا کند.»

پرواضح است که تأثیر زمان و مکان و شرایط و مناسبات اجتماعی از عوامل تأثیرگذار بر اندیشه خود حضرت امام نیز بوده است.

در پایان گفتنی است که توجه به اصول پیش گفته، میتواند در تحلیل اندیشه تمامی متفکران راهگشا باشد. در تحلیل تاریخ اسلام و سیره معصومین نیز بیتوجهی به اصول مذکور سبب بدفهمی خواهد شد. در شرایط امروز که تحولات جوامع، بسیار سریع و پیچیده است، توجه به این اصول میتواند در رهروی صحیح از راه امام مفید و مؤثر واقع گردد.

مجله  امید انقلاب  تیر 1385، شماره 368 / نویسنده : بابک دولتشاهی

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه