ویژه ولادت حضرت امام حسن مجتبی(ع)

کریم خاندان وحی

کریم خاندان وحی

درباره فضایل امام حسن علیه السلام روایات زیادی از اهل سنت و عالمان شیعه نقل شده است. بسیاری از روایات، حکایت از علاقه خاص رسول خدا صلی الله علیه وآله به امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام دارد. نحوه ابراز محبت وی، مانند پایین آمدن از منبر و بوسیدن آنها و دوباره بر منبر رفتن، نشانگر جهت دادن و جهت دار بودن این اظهار محبت است


درباره فضایل امام حسن علیه السلام و کریم اهل بیت بودن ایشان توضیح دهید.
درباره فضایل امام حسن علیه السلام روایات زیادی از اهل سنت و عالمان شیعه نقل شده است.1

بسیاری از روایات، حکایت از علاقه خاص رسول خدا صلی الله علیه وآله به امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام دارد. نحوه ابراز محبت وی، مانند پایین آمدن از منبر و بوسیدن آنها و دوباره بر منبر رفتن، نشانگر جهت دادن و جهت دار بودن این اظهار محبت است.2

پیامبر صلی الله علیه وآله می فرمود: «من او - یعنی امام حسن علیه السلام - را دوست دارم و نیز کسی را که وی را دوست داشته باشد، دوست دارم».3

حضور در مباهله در دوران کودکی، شاهد صادق این مدعاست. جایگاه امام حسن علیه السلام در نگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله در حدی است که پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه وآله درباره او فرمود: «اگر عقل در مردی مجسم می شد، همانا حسن بود».4

در میان خصایص برجسته آن حضرت، صفت «کرم» و «کریم بودن» ویژگی خاص خود را دارد؛ به صورتی که او به کریم اهل بیت علیهم السلام لقب یافته است.5

در این نوشتار، نیم نگاهی خواهیم داشت به چگونگی اطلاق این صفت بر حضرت امام حسن علیه السلام.

کرم در لغت و اصطلاح

کرم در لغت عرب به معنی جوانمردی، سخاوت، مهربانی، بخشش و بزرگواری است 6 و در اصطلاح اهل عرفان، کرم، مرتبه سوم از سخا به شمار می رود که عبارت است از انفاق مال به سهولت و طیب نفس در امور سخت و مقاصد عالی.7

کرم از نگاه امام حسن علیه السلام
در حدیثی از امام حسن علیه السلام پرسیده شد که کرم چیست؟ حضرت پاسخ داد: «پیش قدم شدن در بخشش، قبل از درخواست [سائل ] و طعام دادن به موقع».8

کریم
با توجه به معنی لغوی و اصطلاحی و نیز تعریف امام حسن علیه السلام از «کرم»؛ می توان گفت که کریم کسی است که به صفت بخشش متصف باشد؛ یعنی فردی که مال خویش را با آسانی و آرامش خاطر، قبل از درخواست فرد نیازمند، انفاق می کند.

کریم یکی از اسماء الهی است
خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن، خویش را به کریم بودن وصف کرده است 9 و به حق نیز چنین است؛ زیرا حضرت حق به بهترین وجه و در عالی ترین مرتبه، جود و بخشش خویش را به مخلوقات ارزانی داشته است. از آنجا که خداوند سبحان کریم است، کرم و اهل آن را نیز دوست می دارد؛ چنان که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «ان الله کریم یحب الکرم».10

نشانه های کریم در منابع اسلامی
برای شناخت انسان های کریم، در منابع دینی، نشانه های متعددی ذکر شده است که برخی عبارتند از: اخلاق نیکو، فرو بردن ناراحتی و خشم، چشم پوشی از مال نو11، تقوای الهی 12، عفو13، جود و بخشش 14، پیش قدمی در نیکوکاری 15، شکرگزاری 16، اجتناب از محارم، تنزیه از عیوب 17 و رسیدگی به همسایگان.18

امام حسن علیه السلام، کریم اهل بیت
هر چند حضرت رسول صلی الله علیه وآله کریم ترین مخلوقات است 19، ولی به دلیل تأسی حضرت امام مجتبی علیه السلام به رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله و نیز متصف شدن به اسمای الهی - که خصلت تمامی معصومان است - او به کریم اهل بیت مشهور شد. نمونه های ذیل که از منابع معتبر نقل شده است، به خوبی نشانگر کریم بودن آن امام عظیم الشأن می باشند.

الف) تقوای الهی
بهترین نشان کریم بودن آن است که آدمی با انجام واجبات و ترک محرمات -که همان تقوای الهی است- جان و روح خویش را فدای جانان کرده، در واقع به او ببخشاید و امام مجتبی علیه السلام در بعد تقوا و عبادت الهی، زبانزد خاص و عام بود. ابن شهرآشوب روایت کرده است که روزی جناب امام حسن علیه السلام در خیمه خویش نماز می گذارد؛ ناگاه زنی بدویه و بسیار خوش روی، آن حضرت را دید و عاشق جمال آن حضرت شد و بی­تابانه به خیمه آن حضرت درآمد. چون امام از نماز فارغ شد، پرسید: چه حاجت داری؟ گفت: بی­تاب تو گردیده ام؛ شوهر ندارم؛ می خواهم مرا به مواصلت خود شاد گردانی. حضرت فرمود: دور شو از من و مرا مستوجب عذاب الهی مگردان.... 20

نقل شده است که امام حسن علیه السلام فرمود: «من شرم دارم پروردگار را ملاقات کنم؛ در حالی که با پای پیاده به خانه او نرفته باشم»؛ از این رو بیست بار پیاده به سفر حج رفت.21

ب) عفو و حلم
یکی از نشانه های کریم بودن، گذشت و حلم در برابر مشکلات و نامهربانی هاست؛ چنانکه خداوند متعال در اوصاف مردان الهی می فرماید: «و اذ امرو باللغو مروا کراما»22.امام حسن علیه السلام چنین بودند.

پذیرش صلح در برابر معاویه و گردن نهادن به لوازم آن، بهترین گواه بر حلم آن حضرت به شمار می رود.23

نقل کرده اند که «روزی مردی از اهل شام بر سر راه آن حضرت آمد و دشنام و ناسزای بسیار به آن حضرت گفت. امام علیه السلام جوابش نداد تا از سخن خود فارغ شد؛ آن گاه امام مجتبی علیه السلام روی مبارک خویش را به سوی او گردانید، به او سلام کرد و به رویش خندید و فرمود: ای مرد! گمان می کنم تو غریبی و گویا بر تو چند امر مشتبه شده باشد. اگر از ما خواهشی کنی، عطا می کنیم. اگر از ما طلب هدایت و ارشاد کنی، تو را ارشاد می کنیم. اگر از ما یاری طلبی، عطا می کنیم. اگر گرسنه ای، تو را سیر می کنیم، اگر عریانی، تو را جامه می پوشانیم، اگر محتاجی، بی نیازت می گردانیم. اگر رانده شده ای، تو را پناه می دهیم. اگر حاجتی داری، برای تو برمی آوریم. اگر بار خود را بیاوری و به خانه ما فرود آوری و میهمان ما باشی، تا وقت رفتن برای تو بهتر خواهد بود؛ زیرا که ما خانه ای گشاده داریم و آن چه خواهی، نزد ما میسر است. چون مرد سخن حضرت را شنید، گریست و گفت: گواهی می دهم که تویی خلیفه خدا در زمین و خدا بهتر می داند که خلافت و رسالت را در کجا قرار دهد».24

همچنین نقل شده که: غلام امام خطایی کرد که مستوجب توبیخ و تنبیه بود؛ از این رو، حضرت دستور داد که او را ادب کنند. در این هنگام غلام گفت: ای مولای من! «والعافین عن الناس»25؛ [پرهیزکاران درگذشتن از مردم است ]. حضرت فرمود: «تو را عفو کردم». غلام گفت: «والله یحب المحسنین»26؛ و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد». امام فرمود: تو آزادی، برای خشنودی خداوند و برای توست دو برابر آن چه که [پیش از این ] به تو می دادم».27

ج) رد احسان به بهترین وجه
یکی از نشانه های کرم و جوانمردی آن است که اگر کسی به انسان احسانی کرد، وی به بهترین صورت، پاسخ گوی احسان او باشد.28 امام حسن علیه السلام چنین بود. ابن شهر آشوب در مناقب خویش روایت می کند که کنیزکی با یک دسته ریحان به امام سلام کرد: امام حسن علیه السلام به او فرمود: تو برای رضای خدا، آزادی. یکی از همراهان این کار را سرزنش کرد. حضرت در پاسخ فرمود: مگر نشنیده ای که خداوند متعال می فرماید: «و اذا حیتیم بتحیة فحیوا باحسن منها اوردوها29؛ و چون به شما درود گفته شد، شما به [صورتی ] بهتر از آن درود گویید یا همان را [در پاسخ ] برگردانید» و چه چیزی از آزاد کردنش، بهتر بود.30

روایت کرده که روزی امام حسن علیه السلام بر جمعی از گدایان گذشت که چند پاره نان خشک بر روی زمین گذاشته، می خوردند؛ چون نظر آنان به آن حضرت افتاد، از او خواستند که بر سر سفره آنان میهمان شود. امام مجتبی علیه السلام از اسب پایین آمد و فرمود: «خداوند متکبران را دوست نمی دارد» و با ایشان نشست و از طعام آنان تناول فرمود و به برکت حضرت، طعام هیچ کم نشد؛ امام نیز ایشان را به میهمانی دعوت نمود و طعام های نیکو برای ایشان حاضر کرد و به خلعت های فاخر آنان را مزین فرمود.31

د) جود و بخشش
این نشانه - که یکی از مهم ترین و برجسته ترین نشان های کریم بودن است-، در حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام وجود داشت. در روایتی آمده که او در طول حیات خویش، سه مرتبه و هر بار، نیمی از دارایی خود را که حتی شامل کفش و جوراب نیز می شد، در راه خدا بخشید.32

امام علیه السلام در پاسخ کسی که از او پرسید که چرا هیچ نیازمندی را بدون پاسخ نمی گذاری، فرمود: «عادت خدا بر این قرار گرفته که نعمت های خویش را به من ارزانی دارد و من نیز عادت کرده ام که نعمت های الهی را به مردم عطا کنم؛ پس می ترسم که اگر عادت خویش را ترک نمایم، خداوند نیز مرا از عادت خود منع فرماید و از فیض نعمت های الهی محروم شوم».33

روزی آن حضرت در مسجد نماز می خواند؛ شنید شخصی در کنار او دعا می کند که خداوندا ده هزار درهم مرا روزی کن. حضرت چون به خانه رسید، ده هزار درهم برای او فرستاد.34
روزی امام حسن علیه السلام نشسته بود و طعام تناول می کرد. سگی در پیش او ایستاده بود. حضرت هر لقمه ای که می خورد، لقمه ای پیش سگ می انداخت. مردی گفت: ای پسر رسول خدا! دستور ده تا این سگ را دور کنم. حضرت فرمود: «بگذار آن را که مرا از خدا شرم می آید که جانداری نظر به طعام من کند و من آن را طعام ندهم و برانم».35
مردی نیازمند نزد امام حسن علیه السلام آمد؛ حضرت به او فرمود: نیازت را روی رقعه ای بنویس و برای ما ارسال کن. او نیز چنین کرد. حضرت دو برابرش را به او داد. یکی از حاضران به وی گفت: ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله! چرا این نوشته این قدر برکت داشت؟ حضرت در پاسخ فرمود: برکتش برای ما بیشتر بود؛ زیرا با این کار، برای کار نیک سزاواری یافتیم....
گروهی از انصار، صاحب باغی بودند که از آن زندگی خویش را می گذارنیدند و وقتی بر اثر نیاز مجبور به فروختن آن شدند، امام مجتبی علیه السلام آن را از ایشان به چهارصد هزار درهم خرید؛ پس از مدتی، آنان دچار چنان تنگنایی شدند که وادار شدند دست نیاز به سوی مردم دراز کنند. در این هنگام، حضرت باغ را به آنان هدیه کرد تا دیگر از مردم چیزی نخواهند.36
امام مجتبی علیه السلام همواره می فرمود:

الف) «ما مردمی هستیم که بخشش فراوانی داریم و همواره امید و آرزو را برآورده می کنیم».37

ب) «ما پیش از آن که کسی از ما بخواهد، می بخشیم؛ چون آبروی درخواست کننده را پاس می داریم».38

امید که ما نیز با تأسی به آن حضرت، چنین باشیم و همواره این دو بیت سعدی در گوشمان طنین انداز باشد؛

بر آن چه می گذرد، دل منه که دجله بسی

پس از خلیفه، بخواهد گذشت در بغداد

گرت زدست برآید، چون نخل باش کریم

ورت زدست نیاید، چو سرو باش آزاد

پی نوشت:
نگا: ترجمة الامام الحسن علیه السلام از ابن عساگر در تاریخ دمشق و ترجمة الامام الحسن از ابن سعد در طبقات الکبری.
مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 24.
ترجمةالامام الحسن طبقات ابن سعد، ص 134.
فرائد السمطین، ج 2، ص 68، در این خصوص نگا: تاریخ سیاسی اسلام، رسول جعفریان، ج 3، ص 17 - 15 و حیات فکری و سیاسی امامان شیعه از همو، صص 121 - 120 و 167.
نگا: اعلام الهدایة، ج 4، ص 37.
نگا: فرهنگ بزرگ جامع نوین، ج 4 - 3، ص 1364 - 1363 و المنجد، ص 682.
نگا: تحفة الاخوان فی خصائص الفتیان، کمال الدین عبدالرزاق کاشانی، با مقدمه، تصحیح و تعلیق سید محمد دامادی، ص 241 و 61.
بحارالانوار، ج 78، ص 102.
نگا: نمل، آیه 40؛ انفطار، آیه 6؛ تکویر، آیه 19.
نگا: میزان الحکمه، ج 8، ح 17221.
امام صادق علیه السلام، میزان الحکمه، ج 8، ح 17197.
علی علیه السلام، همان، ح 17258.
همو، همان، ح 17261.
همو، همان، ح 17267.
همو، همان، ح 17233.
همو، همان، ح 17234.
همو، همان، ح 17238.
همو، همان، ح 17243
نگا: همان، ح 17317 - 17316.
ترجمه جلاء العیون، علامه محمد باقر مجلسی، صص 408 - 407.
نگا: اخبار اصبهان، ابونعیم الاصبهانی، ج 1، ص 44 و بحارالانوار، ج 6، ص 159، ح 22.
22 فرقان، آیه 72.

اعلام الهدایة، ج 4، ص 35.
تاریخ چهارده معصوم، صص 412 - 411.
آل عمران، آیه 134.
همان.
اعلام الهدایة، ج 4، ص 36.
نگا: میزان الحکمه، ج 8، ص 371 - 370 عناوین شماره 3477 - 3476.
نساء، آیه 86.
زندگی دوازده امام، ج اول، ص 508.
تاریخ چهارده معصوم، صص 414 - 413.
تاریخ الخلفا، سیوطی، ص 73 و نیز نگا: بحارالانوار، ج 6، ص 159، ح 22.
نگا: اعلام الهدایة، ج 4، ص 37.
تاریخ چهارده معصوم، ص 413.
تاریخ چهارده معصوم، ص 414.
زندگی دوازده امام، ج 1، ص 508.
همان، ص 506.

 

منبع : مجله  پرسمان  ویژه نامه پرسمان در ضیافت 

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه