ویژه نیمه شعبان ولادت حضرت مهدی موعود(عج)

در انتظار خورشید (نشانه های ظهور)

در انتظار خورشید (نشانه های ظهور)

جهانی پر از ستم، فساد و تباهی، روزگاری تهی از امنیت اخلاقی و روانی، حیاتی به دور از معنویت و پاکی و اجتماعی پر از تجاوزها و پایمال کردن حقوق زیردستان، محصول عملکرد انسان های دوران غیبت است. آنچه در روایات فراوان به آن تصریح شده، پر شدن جهان از ستم است. البته این به معنای ظالم شدن همه انسان ها نیست، بلکه همچنان راه خدا، رهروان خود را دارد و عطر فضیلت ها در محیط های گوناگون به مشام می رسد

نویسنده : زهرا رضائیان

جوّ حاکم قبل از ظهور
جهانی پر از ستم، فساد و تباهی، روزگاری تهی از امنیت اخلاقی و روانی، حیاتی به دور از معنویت و پاکی و اجتماعی پر از تجاوزها و پایمال کردن حقوق زیردستان، محصول عملکرد انسان های دوران غیبت است. آنچه در روایات فراوان به آن تصریح شده، پر شدن جهان از ستم است. البته این به معنای ظالم شدن همه انسان ها نیست، بلکه همچنان راه خدا، رهروان خود را دارد و عطر فضیلت ها در محیط های گوناگون به مشام می رسد. بنابراین، جهانِ پیش از ظهور اگرچه دوران تلخی است، ولی به دوره شیرین ظهور پایان می پذیرد و اگرچه روزگار فساد و ستمگری است، اما پاک بودن و دیگران را به خوبی ها دعوت کردن، از وظایف حتمی منتظران است و در تعجیل فرج آل محمد صلی الله علیه و آله تأثیر مستقیم دارد؛ چنان که امام مهدی(عج) می فرماید: «ما را از شیعیان باز نمی دارد، مگر آنچه از کردارهای آنان که به ما می رسد و ما را ناخوشایند است و از آنان روا نمی دانیم».

آثار ظهور
در بسیاری از روایات، آثاری برای قیام موعود آخرالزمان برشمرده شده است. تقسیم ثروت ها به طور مساوی، پیاده شدن عدالت میان همه مردم، رضایت و خشنودی اهل جهان از حضرت به دلیل رفتار عادلانه او، ریشه کن شدن فقر و بینوایی، در امنیت به سر بردن همه مردم جهان، نزول برکات آسمانی، رفاه همه مردم جهان، آشکار شدن گنج های پنهان در دل زمین، زیاد شدن دام ها و چهارپایان، رفع مزاحمت ها و ایجاد آسایش برای عموم مردم، کنار رفتن پرده های ظلمت و ایجاد برادری و مواسات میان انسان ها، از جمله این آثار است.

چگونگی آغاز ظهور
در بسیاری از روایات، بر این نکته مورد تاکید شده است که ظهور نیز مانند روز قیامت، ناگهانی و غیر منتظره فرا می رسد و زمان آن را هیچ کسی جز خداوند نمی داند. از جمله، در روایتی که امام رضا علیه السلام به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل می کند، چنین آمده است: به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض شد: ای رسول خدا! آن مهدی که از نسل شماست چه وقت ظهور می کند؟ آن حضرت فرمود: «ظهور او مانند قیامت است». نشانه های قطعی که پیش از ظهور رخ می دهد، روز ظهور را مشخص نمی سازد و ظهور آن حضرت برای مردم، به ویژه کسانی که به دلیل بها ندادن به مسئله یا ضعف عقیده به حضرت مهدی(عج) در مورد وجود گرانمایه او و ظهورش نمی اندیشند، ناگهانی تر و غافلگیر کننده تر خواهد بود.

محل ظهور
هنگامی که اوضاع عمومی جهان آماده شد و افکار مردم جهان برای پذیرش حکومت حق و عدالت مساعد گشت، نوبت انقلاب مهدی موعود(عج) فرا می رسد و خداوند به آن حضرت اذن و اجازه نهضت می دهد. در این زمان، امام مهدی(عج) در مکه ظاهر می شود و انقلاب جهانی خود را آغاز می کند. امام با خیل یاوران، پرچم قیام را برافراشته و به سرعت بر مکه و اطراف آن مسلط می شوند، سرزمین پیامبر صلی الله علیه و آله را از وجود نااهلان پاک می کنند و سایه عدالت و مهر را بر مدینه می گسترانند.آن گاه عازم عراق می شود و کوفه را به عنوان مرکز حکومت جهانی برمی گزیند. ایشان از آنجا به مدیریت قیام می پردازد و برای دعوت جهانیان به اسلام و زندگی در پرتو قوانین قرآن و درهم کوبیدن بساط ستم، یاران و سپاهیان خود را به نقاط مختلف جهان گسیل می دارد.

فواید نشانه های ظهور
نشانه های ظهور، فوایدی دارد که از آن جمله می توان به اعلام خطر و جنگ به دشمنان اشاره کرد؛ یعنی دشمنان آن حضرت پیش از شروع جنگ، تهدید می شوند و می ترسند. شاید همین امور هم از اسباب رعب و وحشتی باشد که در احادیث آمده است که آن حضرت به وسیله رعب و وحشت یاری می شود و به هر سمتی حرکت کند، وحشت، به اندازه دو ماه راه پیشاپیش او حرکت می کند. از سوی دیگر، نشانه های ظهور، مژده و بشارت به منتظران و طالبان وصال است تا هم تسکین خاطر پیدا کنند و هم آماده خدمتگزاری شوند. در این صورت، ترسی که از دشمنان داشتند، به قوّت قلب تبدیل می شود.

شرایط ظهور
مقصود از شرایط ظهور، شرایطی است که تحقق روز موعود متوقف بر آنهاست و گسترش عدالت جهانی به آنها بستگی دارد. برخی از این شرایط عبارت است از: 1. وجود طرح و برنامه عادلانه و کاملی که عدالت خالص واقعی را دربرداشته باشد و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرد و برای انسانیت سعادت و خوشی دنیوی و اخروی به بار آورد؛ 2. وجود رهبر و پیشوایی شایسته که شایستگی رهبری همه جانبه آن روز را داشته باشد؛ 3. وجود یاران همکار و همفکر و پایدار در رکاب آن رهبر واحد؛ 4. وجود توده های مردمی که در سطحی کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری باشند.

نشانه های حتمی
نشانه های حتمی که در آستانه ظهور تحقق خواهد یافت، پنج تاست. امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید: «پنج نشانه قبل از ظهور مهدی روی می دهد: ندای آسمانی، خروج یمانی، فرو رفتن سرزمین بیداء، خروج سفیانی و قتل نفس زکیه». این پنج نشانه، همه خیرها و برکت ها را نوید می دهد و در فاصله ای کوتاه، در ظرف چند ماه پشت سرهم پدید می آید. روی دادن هر یک از این نشانه ها، نور امید را در دل های منتظران، پرفروغ تر می کند و برای معاندان و منحرفان، مایه تذکر و هشدار است تا از بدی و تباهی دست بردارند.

نشانه های غیر حتمی
منظور از نشانه های غیرحتمی، علامت هایی است که مشروط به شرایطند. از این رو، ممکن است شرایط آنها مهیا شود و آنها پدید آیند یا شرایط محقق نشود و آنها اصلاً روی ندهند. ممکن است بعضی از این نشانه ها در طول زمان واقع شده و برخی دیگر در آینده پدید آیند؛ زیرا بسیاری از امور، به عنوان نشانه های ظهور برشمرده شده اند که سال ها پیش اتفاق افتاده اند؛ مانند انقراض دولت بنی عباس. بسیاری از نشانه ها، نشانه هایی هستند که ممکن است میان وقوع آنها و ظهور حضرت فاصله ای طولانی باشد. امام صادق علیه السلام در حدیثی طولانی و مفصل، این علامت ها را برشمرده است. فراگیر شدن ظلم و ستم، نابود شدن طرفداران حق، به وجود آمدن بدعت در مفاهیم قرآن از روی هوا و هوس، پیشی گرفتن اهل باطل بر اهل حق، قطع پیوند خویشاوندی، آشکار شدن شراب و قمار در میان مردم، تعطیل شدن حدود الهی و سبک شمردن نماز، از جمله این شرایط می باشد.

خروج سفیانی
یکی از نشانه های قطعی ظهور، خروج سفیانی است. سفیانی، فردی بی بندو بار، آلوده، پرده در و اموی نسب است که در سوریه انقلاب می کند. او پس از چیرگی بر دو گروه مخالف خویش، به ظاهر پیروز می گردد و آن دو خط مخالف که رهبری یکی را مردی سرخ رو و دیگری را مردی «ابرص» برعهده دارد، در هم می کوبد. فضای سیاسی و اجتماعی برای او آماده می شود و او بر منطقه گسترده ای مسلط می گردد و یهودیان و عناصر تبهکار و حق ستیز از او پیروی می کنند و همه این تحولات، در شش ماه صورت می پذیرد. وی آن گاه که از ظهور حضرت مهدی(عج) با خبر می گردد، با سپاهی بزرگ به جنگ حضرت می رود و در منطقه «بیداء» بین مکه و مدینه، با سپاه امام برخورد می کند وبه امر خدا، همه لشکریان وی به جز چند نفر در زمین فرو می روند و هلاک می شوند.

ندای آسمانی
یکی از نشانه هایی که پیش از ظهور اتفاق می افتد، صیحه آسمانی است. این ندای آسمانی که بر اساس بعضی از روایات، ندای جبرئیل است، در ماه رمضان شنیده می شود. از آنجا که قیام مصلح کل، انقلابی جهانی است و همگان منتظر وقوع آن هستند، یکی از راه های آگاهی مردم جهان از این رویداد، همین ندای آسمانی خواهد بود. امام باقر علیه السلام فرمود: «قیام مهدی تحقق نمی یابد، مگر اینکه ندا دهنده ای از آسمان ندایی می دهد که اهل مشرق و مغرب آن را بشنوند». انسان های روی کره خاکی، هر کدام زبانی مخصوص به خود دارند. از این رو، اهل هر زبان، ندای آسمانی جبرئیل را به زبان خود می شنود و از آن آگاه می گردد. امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: «اهل هر زبانی، آن ندا را به زبان خود می شنود».

فرو رفتن سرزمین بیداء
خَسف، به معنای فرورفتن، و بَیداء منطقه ای میان مکه و مدینه است. مقصود از خسف بیداء این است که سفیانی، لشکری برای مقابله با امام مهدی(عج) به سمت مکه گسیل می دارد. هنگامی که لشکر او به منطقه بیداء می رسد، به گونه ای معجزه آسا به امر خداوند، در دل زمین فرو می روند. امام باقر علیه السلام دراین باره فرمود: «به فرمانده سپاه سفیانی خبر می رسد که مهدی به سوی مکه رفته است. پس لشکری را در پی او روانه می کند، ولی آن حضرت را نمی یابد. چون لشکر سفیانی به سرزمین بیداء می رسد، ندا دهنده ای از آسمان آواز می دهد: ای سرزمین بیداء! آنان را نابود کن. آن سرزمین هم لشکر را در خود فرو می برد. در این جریان، فقط دو نفر سالم می مانند که یک نفر به عنوان بشارت دهنده این خبر را به امام مهدی(عج) می رساند و دیگری به عنوان هشدار دهنده خبر را برای سفیانی می برد».

قتل نفس زکیه
نفس زکیه، به معنای شخص به رشد و کمال رسیده یا انسان پاک و بی گناهی است که قتلی انجام نداده است. در داستان حضرت موسی علیه السلام و حضرت خضر علیه السلام زمانی که حضرت خضر علیه السلام نوجوانی را دید و او را کشت، حضرت موسی علیه السلام گفت: «آیا کسی را کشتی، بدون آنکه قتل و گناهی کرده باشد؟» در این آیه، قرآن کریم انسانی را که قتلی انجام نداده و بی گناه است، به عنوان نفس زکیه معرفی می کند. مقصود از قتل نفس زکیه این است که اندکی پیش از قیام امام مهدی(عج)، شخصیت برجسته یا بی گناهی به دست مخالفان حضرت کشته می شود. بعضی از روایات، این شخص را از اولاد امام حسین علیه السلام دانسته اند. او که برای انجام مأموریت از مدینه به مکه می رود، پیام امام مهدی(عج) را به مردم مکه می رساند. مردم مکه دعوت او را نمی پذیرند و بین رکن و مقام به قتلش می رسانند.

خروج سید حسنی
از جمله نشانه های ظهور، خروج «سید حسنی» از سرزمین دیلم است. درباره شخصیت سیدحسنی در روایات سخنی نیامده، ولی روایاتی که سخن از خروج و کشته شدن او دارد، تا حدودی به معرفی او می پردازد. امام صادق علیه السلام در حدیثی طولانی می فرماید: «و آن گاه که سید حسنی خروج خود را آغاز می کند، اهل مکه بر او هجوم آورده، او را به قتل می رسانند و سر او را بریده برای شامی می فرستند. در این هنگام، صاحب الامر ظهور خواهد کرد». سید حسنی، ادعای مهدویت یا نیابت امام زمان(عج) را ندارد. او مردم را به سوی خود دعوت نمی کند و از شیعیان خالص ائمه و پیرو دین حق است. در زمان او، کفر و ظلم عالم را فرا گرفته و مردم از دست ستمگران و فاسقان در اذیت و آزار به سر می برند.

خروج یمانی
قیام سرداری از سرزمین یمن، یکی دیگر از نشانه ها است که اندکی پیش از ظهور رخ خواهد داد. وی که مردی صالح و مؤمن است، بر ضد بدی ها و انحرافات قیام و با تمام توان، با بدی ها و تباهی ها مبارزه می کند. دشمن واقعی و اصلی یمانی، لشکر سفیانی است. از ویژگی های قیام یمانی، دعوت به حق است. هر کس از قیام وی روی گردان شود، اهل آتش خواهد شد. امام باقر علیه السلام فرمود: «هنگامی که پرچم هدایت یمانی برافراشته شود، بر هیچ مسلمانی جایز نیست از پیوستن به جنبش او سرباز زند، و هر کس سرباز زند و اطاعت نکند، اهل آتش خواهد بود؛ زیرا او (یمانی) مردم را به حق و راه مستقیم دعوت می کند».

خروج دجّال
در کتاب های اهل سنت، خروج دجّال از نشانه های برپایی قیامت دانسته شده است، ولی در منابع روایی شیعه، از نشانه های ظهور است. البته هیچ اشکالی ندارد که رخدادهایی چون خروج دجّال، هم نشانه ظهور باشد و هم نشانه قیامت. دجّال، فردی است که در آخرالزمان و پیش از قیام امام مهدی(عج) خروج می کند و با انجام کارهای شگفت انگیز، جمع بسیاری از مردم را می فریبد و سرانجام به دست حضرت عیسی علیه السلام به هلاکت می رسد. درباره دجّال صرف نظر از ویژگی هایی که در روایات برای او برشمرده اند، چند احتمال وجود دارد: 1. دجّال نام شخص معیّنی نیست و هر کس با ادعای پوچ و بی اساس با توسل به حیله گری و نیرنگ درصدد فریب مردم باشد، دجال است. 2. دجّال فردی معیّن و مشخص با همان ویژگی هایی است که در روایات برای او بیان شده است. 3. دجّال کنایه از کفر جهانی و سیطره فرهنگ مادی بر همه جهان است.

خسوف و کسوف غیر عادی
از نشانه های ظهور، «کسوف در نیمه رمضان» و «خسوف در آخر یا اول همان ماه» است. کسوف در روزهای نخست و روزهای آخر ماه و خسوف در روزهای میانی ماه، طبیعی و عادی است، ولی خورشید گرفتگی در وسط ماه یا ماه گرفتگی در اوایل یا آخر آن، ظاهراً امری غیر عادی است و رؤیت آن امکان ندارد. فلسفه این نشانه غیرعادی همانند برخی نشانه های دیگر، می تواند بیدار شدن مردم از خواب غفلت و یقین به امر ظهور باشد. به عبارت دیگر، خداوند در آستانه ظهور، برای اقامه حجت بر مردم و مطمئن ساختن یاران حضرت مهدی(عج) به ظهور آن حضرت، چنین پدیده هایی را برخلاف معمول و به گونه معجزه، محقق می سازد. البته این نشانه، از نشانه های حتمی ظهور نیست و در روایات، به ناگزیر بودن آن اشاره نشده است.

چگونگی آغاز قیام
در زمینه چگونگی آغاز قیام، روایات بسیاری وارد شده است. آنچه از مجموع روایات به دست می آید این است که وقتی ظلم و تباهی چهره عالم را سیاه و ظلمانی می کند و ستمگران گستره زمین را جولانگه بدی ها و نامردی ها می سازند، ناگهان ندایی آسمانی در ماه رمضان، ظهور موعود بزرگ را بشارت می دهد. پس از آشکار شدن نشانه های حتمی به فاصله کوتاهی، امام در سیمای مردی جوان در مسجدالحرام به صورت ناگهانی ظهور می کند. او به دیوار کعبه تکیه می زند و در بین رکن و مقام، خود و خاندانش را معرفی می کند و ندا می دهد: «درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید. ما را در میدان عدالت گستری و ستم ستیزی تنها نگذارید و یاری مان کنید که خدا شما را یاری خواهد کرد».

سلاح ظهور
در هنگام ظهور و قیام حضرت مهدی(عج)، تمام قدرت ها مقهور و مغلوب قدرت بی پایان حضرت مهدی(عج) شده، همانند علف های هرز از روی زمین برداشته می شوند تا زمینه رشد و کمال انسان ها به صورت کامل فراهم آید و زمین پر از عدل و داد گردد. در روایات درباره سلاح قیام حضرت، کمتر سخن روشنی به چشم می خورد و تنها سلاح مورد اشاره به هنگام قیام، «شمشیر» است. ظاهرا مقصود از خروج با شمشیر، مأموریت به جهاد و توسل به اسلحه برای اعتلای کلمه حق است و اینکه حضرت با هیچ یک از کفار به مصالحه نمی نشیند؛ زیرا شمشیر، همیشه کنایه از قدرت و نیروی نظامی بوده و هست. پس منظور از قیام با شمشیر همان اتکای بر قدرت است تا مردم نپندارند این مصلح بزرگ، به شکل یک معلم یا واعظ عمل می کند، بلکه او همانند رهبر مقتدر الهی است که به ستمگران و منافقان امان نمی دهد.

منبع : مجله  گلبرگ  خرداد 1385، شماره 75 

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه