ویژه شهادت امام موسی کاظم(ع)

مواضع امام كاظم عليه السّلام در قبال خلفاي معاصر

مواضع امام كاظم عليه السّلام در قبال خلفاي معاصر

مواضع امام در قبال خلفاي معاصرش بر اين محورها استوار بود. الف: عدم همكاري امام با دستگاه خلافت. ب: زير سؤال بردن مشروعيت حكومت حاكمان و غاصب جلوه دادن آن. ج: عدم كوتاهي امام ـ عليه السّلام ـ در مواضعي كه فرصت بحث و مناظره پيش مي آمد تا عدم مشروعيت حكومت عباسي را آشكار و حقانيت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ براي حكومت را ثابت كند


مقدمه
هر چند ائمه ـ عليهم السّلام ـ هر كدام در شرائط خاص خود بودند، ولي از آنجايي كه هدفشان مشترك بود، برنامه هايشان بر اساس شرائط خاص زمان خود تنظيم و همان هدف را دنبال كرد ند . در كل برخورد ائمه ـ عليهم السّلام ـ با خلفاي غاصب به صورت مسلحانه نبوده است، بلكه به صورت مبارزه‎هايي گوناگوني صورت گرفته است: كه به برخي اشاره مي‎شود:

مبارزات امام کاظم علیه السلام
1.عدم همكاري با خلفاي غاصب، تا جايي كه اسلام به خطر نيفتد.[1]

2.بحث و مناظره با علماي درباري و توبيخ آنها.[2]

3.زير سئوال بردن مشروعيت حكومت حاكمان در بحث و گفتگو با حاكمان معاصر خود و علماي درباري.[3]

4.فعاليت هاي فرهنگي و علمي گسترده و تربيت شاگردان خاص.

5.تلاش براي احقاق حق امامت و تبيين جايگاه امامت.

امام كاظم ـ عليه السّلام ـ ، همين رويه را در پيش گرفت و از هر گونه اقدام و برنامه هايي كه حكومت در برابر آن حساسيت نشان دهد، خوداري كرد. از اين رو دنباله برنامه علمي پدر را گرفت و بر تربيت شاگردان بزرگ و رجال علم و فضيلت پرداخت.[4]

خلفاي معاصر:
الف: منصور دوانيقي (136ـ158 هـ).

ب: محمد معروف به مهدي (158ـ 169 هـ).

ج: هادي عباسي (169ـ170 هـ).

د: هارون الرشيد (170ـ193 هـ).[5]

در دوران حكومت اين خلفا هر كدام برنامه خاصي براي سركوبي شيعه داشتند.

جريان و دوران امامت:
جريان امامت از رحلت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ (درماه صفر سال 11 هجري) تا وفات امام حسن عسگري ـ عليه السّلام ـ (ماه ربيع الاول سال 260 هجري) چهار دوره گذراند كه هر دوره داراي ويژگي هايي است.

الف: دوره صبر و مدارا با خلفاي معاصر (از سال 11 تا 35 هـ).

ب: دوره به قدرت رسيدن امام (از سال 35 تا 40) و همان چند ماه خلافت امام حسن ـ عليه السّلام ـ .

ج: دوره تلاش سازنده كوتاه مدت براي ايجاد حكومت اسلامي (از سال 41 تا 61 هـ).

د: دوره‌ تعقيب و ادامه همين روش در برنامه هاي دراز مدت بود.[6]

ادوار چهار گانه امام کاظم علیه السلام
بر اساس تقسيم بندي ادوار چهار گانه امامت پس از رحلت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله  و سلم ـ زندگاني امام كاظم ـ عليه السّلام ـ در دوره چهارم قرار داشته است، يعني:

1.دوره نوميدي از پيروزي حركت مسلحانه.

2.كوشش سازنده به اميد ايجاد حكومت اسلامي و يا زمينه هاي آن توسط خاندان پيامبر ـ صلي علي عليه و آله ـ در دراز مدت.

3.زمينه سازي براي رسيدن به اين هدف از رهگذر كار فرهنگي و تربيت نيروي انساني متناسب.

4.تبيين تفكّر اصيل اسلامي و نشان دادن بدعت ها و تحريف ها.[7]

اشاره به نمونه اي از اختناق و سختگيري هاي حاكمان جور به ظاهر تشيع؛ كه خود بيانگر فضاي حاكم بر آن زمان و موضع حكيمانه امام كاظم ـ عليه السّلام ـ است.

الف: وصيت نامه امام صادق ـ عليه السّلام ـ براي جانشيني:

1.خليفه وقت، منصور دوانيقي.

2.محمد بن سليمان (فرماندار مدينه و جاسوس خليفه).

3.عبدالله بن جعفر بن محمد (برادر بزرگ امام ـ عليه السّلام ـ ).

4.موسي بن جعفر ـ عليهما السّلام ـ .

5.حميده (همسر حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ ).

اين نحوه وصيت نامه بيانگر اختناق شديد فضاي حاكم بر جامعه است و نشان دهنده موضع نيمه مخفي و زيركانه و هوشيارانه ائمه ـ عليه السّلام ـ در برابر آن است. هدف امام صادق ـ عليه السّلام ـ از نوشتن وصيت نامه به اين شكل، چيزي جز حفظ جان امام بعد از خود و بقاي اسلام نبوده است.

ب: گفتگوي مهدي عباسي با امام موسي كاظم عليه السّلام

در يكي از سالها مهدي وارد مدينه شد و پس از زيارت قبر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ با امام كاظم ـ عليه السّلام ـ ملاقات كرد و براي آنكه به گمان خود از نظر علمي آن حضرت را آزمايش كند: بحث حرمت «خَمر» شراب در قرآن پيش كشيد و پرسيد: آيا شراب در قرآن مجيد تحريم شده است؟ آنگاه اضافه كرد: مردم اغلب مي دانند كه در قرآن از خوردن شراب نهي شده، ولي نمي دانند كه معناي اين نهي حرام بودن آن است! امام فرمود: بلي حرمت شراب در قرآن مجيد صريحاً بيان شده است. مهدي ـ در كجاي قرآن؟ امام ـ آنجا كه خداوند (خطاب به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ ) مي فرمايد: «بگو پروردگار من، تنها كارهاي زشت، چه آشكار و چه پنهان و نيز «إثم» (گناه) و ستم بناحق را حرام نموده است...»[8]. آنگاه امام فرمود: مقصود از كلمه «إثم» در اين آيه كه خداوند آن را تحريم نمود، همان شراب است، زيرا خدا در آيه ديگري مي فرمايد اگر  از شراب و قمار مي پرسند، بگو در آندو «و اثم كبير» و سودهايي براي مردم است و گناهش از سودش بزرگتر است»[9] واثم كه در سوره اعراف صريحاً حرام معرفي شده، در سوره بقره در مورد شراب و قمار به كار رفته است، بنابراين شراب صريحاً در قرآن حرام معرفي شده است. مهدي سخت تحت تأثير استدلال امام قرار گرفت و بي اختيار رو به علي بن يقطين كرد و گفت: به خدا اين فتوي، فتواي هاشمي است؛ علي بن يقطين گفت: «شكر خدا را كه اين علم را در شما خاندان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله  و سلم ـ قرار داده است» مهدي از اين پاسخ نارحت شد و در حالي كه خشم خود را به سختي فرو مي خورد، گفت: «راست مي‎گويي ازي رافضي»[10]

و روزي هارون به آن حضرت اعلام كرد كه حاضر است «فدك» را به او برگرداند. امام فرمود: در صورتي حاضرم فدك را تحويل بگيرم كه آن را با تمام حدود و مرزهايش پس بدهي! هارون پرسيد: حدود و مرزهاي آن كدام است؟ امام  فرمود: اگر حدود آن را بگويم هرگز پس نخواهي داد. هارون اصرار كرد و سوگند ياد نمود كه اين كار را انجام خواهد داد. امام حدود آن را چنين تعيين فرمود:

حد اولش، عدن؛ حد دومش، سمرقند؛ حد سومش، آ‍فريقا؛ حد چهارمش، ارمنيه و بحر خزر است.

هارون با شنيدن هر يك از اين حدود، تغيير رنگ مي داد و بشدت ناراحت مي شد، با شنيدن حدود چهارگانه، نتوانست خود را كنترل كند و با خشم و ناراحتي گفت: با اين ترتيب چيزي براي ما باقي نمي ماند! امام فرمود: مي دانستم كه نخواهي پذيرفت و به همين دليل از گفتن آن امتناع داشتم! امام ـ عليه السّلام ـ با اين بيان به نوعي مطالبه حكومت و خلافت را نمود كه حق اهل بيت بود كه توسط غاصبان، از آنها غصب شده و آنچه حضرت زهرا (س) در باره فدك و استرداد آن اقدام كرد همين معنا بود كه درباره حق غصب شده همسر و فرزندانش تلاش نمود و در تاريخ روشن كرد كه همه مدعيان غاصب اند.

نتيجه:
از آنچه كه گفته شد مواضع امام در قبال خلفاي معاصرش بر اين محورها استوار بود.

الف: عدم همكاري امام با دستگاه خلافت.

ب: زير سؤال بردن مشروعيت حكومت حاكمان و غاصب جلوه دادن آن.

ج: عدم كوتاهي امام ـ عليه السّلام ـ در مواضعي كه فرصت بحث و مناظره پيش مي آمد تا عدم مشروعيت حكومت عباسي را آشكار و حقانيت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ براي حكومت را ثابت كند.

د: تلاش براي ايجاد حكومت اسلامي در برنامه هاي گوناگون.

ر: اثبات حق كاكميت بر تمام جهان اسلام براي امامت.

منابع جهت مطالعه

1.ابن اثير، الكامل في التاريخ، بيروت، دار صادر، ج 6، ص 73.

2.ابن حجر هيثمي، لصواعق المحرقه، قاهره، مكتبه القاهره، ص 204.

3.مجلسي، بحارالانوار، ج 48، ص 126.

4.جعفر مرتضي العاملي، زندگي سياسي امام جواد ـ عليه السّلام ـ ، دفتر انتشارات اسلامي، 1380، ص 67.

پي نوشت ها

 

[1] مفيد، ارشاد، انتشارات اسلاميه، 1380 هـ .ش، ص 578.

[2] همان، ص 578.

[3] ابن ابي الفتح الاربلي، كشف الغمه، دارالاضواء، بيروت، لبنان، 1405 ـ 1985 قم.

[4] قمي، عباس، (حاج شيخ عباس قمي)، الأنوار البهية، مشهد، مؤسسة منشورات ديني مشهد، ص 170.

[5] مفيد، ارشاد، انتشارات اسلاميه، 1380 هـ .ش، 565 و 569.

[6] آيت الله خامنه اي، سيد علي، پيشواي صادق، تهران، انشارات سيد جمال، (بي تا) ص 21.

[7] پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، قم، 1375، هـ ش، ص 238.

[8] «قل ابّي حمرّم ربّي الفواحيش ما ظهر مبنها و ما بطن والاتم والبغي بغير الحقّQ}، اعراف، 33.

[9] «يسئلونك عن الخمر والمسر قل فيها اثمٌ كبيرٌ و منافعٌ للنّاس واثمهي اكبر من نقعهماQ}، بقره، 219.

[10] كليني، الفروع من الكافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 6، ص 406.

منبع : سیره پیشوایان , پیشوایی، مهدی

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه