زنان و نقش انکار ناپذیر آنها در مدیریت کشور

زنان و نقش انکار ناپذیر آنها در مدیریت کشور

 افزایش حضور زنان در پست های مدیریتی نشان می دهد که نه تنها فرهنگ سازمانی حاکم بر دستگاه های اجرایی تغییر کرده و آن را بهبود بخشیده، بلکه زمینه های توسعه و پیشرفت جامعه را هم در ابعاد مختلف فراهم می کند.

مدیریت زنان در سازمان های سایر کشورها دستاوردهای شایان توجهی داشته است، ولی تمایل عمومی در بیشتر سازمان های دولتی کشور ما تقریبا تا یک دهه قبل به برگزیدن مدیران مرد معطوف بوده که به نظر می رسد در این میان عامل جنسیت بیش از شایستگی و توانمندی مورد توجه قرار داشته است. اما باید در نظر داشت که در سال های اخیر پیشرفت محسوسی در خصوص به کارگیری از تخصص زنان در عرصه مدیریت انجام شده که از جهات مختلف قابل تامل است. به گفته «حسن روحانی» رییس جمهوری: «هم اکنون سهم زنان در مدیریت میانی کشور از ۵ درصد در دولت قبل به ۲۵ درصد (۱۹ هزار نفر) در دولت دوازدهم رسیده است». این موضوع می تواند نقطه عطفی در به کارگیری تخصص زنان در عرصه مدیریت و حاوی نکات ارزنده ای باشد. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که مدیران زن نه تنها نسبت به مسوولیت‌های اجتماعی خود متعهدترند بلکه طرح‌های اجتماعی را هم با کیفیت بالاتری به سرانجام می رسانند.

تغییر فرهنگ سازمانی

طی سه دهه اخیر و علیرغم پیشرفت های محسوس زنان در زمینه تحصیلات و مشارکت های اجتماعی که در کشور ایجاد شده، در دولت تدبیر امید شاهد حضور متفاوت زنان در عرصه مدیریت به ویژه مدیریت میانی کشور هستیم. این مطلب از ابعاد مختلف قابل بررسی است اما مطابق با پژوهش های صورت گرفته در ایران، یکی از موانع اصلی در رسیدن زنان به پست های مدیریتی، وجود «فرهنگ سازمانی» حاکم بر کشور است.

یکی از وجوه اصلی حاکم بر فرهنگ سازمانی در ایران، «مردسالار» بودن آن است. براساس یافته های تحقیقی «محمد رحیم اسفیدانی» در پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مردسالار بودن فرهنگ سازمانی وزارتخانه های مستقر در تهران، باعث عدم حضور زنان در پست های مدیریتی دولتی شده است. فرهنگ سازمانی مردسالار هم موقعیتی است که ارزش های غالب در بین کارکنان سازمان را مواردی نظیر پول، موقعیت و مسایل مادی می داند.

پژوهش ها و تجربیات نشان می دهد که فرآیند اجتماعی شدن زنان به گونه ای است که آن ها را بیشتر به سمت مشاغل حرفه ای سوق می دهد تا مشاغل مدیریتی. نتیجه چنین فرآیندی هم تمایل کمتر زنان به پست های مدیریتی است. به این ترتیب زنان چون در سازمان ها بیشتر در مشاغل عادی فعالیت دارند و کمتر در مشاغل پیچیده و حساس به کار گمارده می شوند، از یک سو در حوزه ای بیرون از جریان فعال امور سازمان قرار می گیرند و از سویی دیگر، عضوی متفاوت به حساب می آیند که در جمع عناصر موثر سازمان پذیرفته نمی شوند. نتیجه چنین اقدامی هم این است که زنان نمی توانند از اطلاعات و حمایت های شبکه های کاری برخوردار شده و در ساختار سازمانی در پست هایی قرار می گیرند که از نظر مدیریت، احساس بی قدرتی نموده و برای اثبات توانایی های خود مسئولیت های سنگینی را قبول می کنند.

هرچند بسیاری از محققان «نیل به موفقیت» در زنان را پایین ارزیابی می کنند، اما نتایج تحقیقات در بیش از ۵ دهه قبل نشان می دهد که عملاً تفاوت معناداری بین انگیزه مردان و زنان در نیل به موفقیت وجود ندارد. یافته های پژوهشی نشان می دهند که میان مهارت ادراکی مرد و زن تفاوت معنی داری وجود ندارد. بحث فرایند اجتماعی شدن فرهنگی که به گونه ای زنان را به سمت مشاغل غیر مدیریتی رهنمون کرده نشان می دهد که برآیند این اجتماعی شدن، تمایل کمتر آن ها به مدیریت در مقایسه با مردان است.

نتایج به دست آمده از سایر تحقیقات مختلف در ایران و در حوزه مدیریت زنان نشان می دهد که عدم حضور فیزیکی زنان در پست های مدیریتی قوه مجریه ناشی از کمبود مهارت های مدیریتی آنان نیست، بلکه به دلیل عوامل محیطی و شرایط فرهنگی موثر بر حضور زنان در پست های مدیریتی است. البته این موضوع تنها اختصاص به ایران نداشته و در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا هم وضعیت به همین منوال است. به عنوان مثال اگرچه خانم ها در سال ۲۰۱۵ ، به طور میانگین ۴۷ درصد از نیروی کار در جهان را به خود اختصاص داده بودند که می توان گفت تقریباً با تعداد مردان برابر است اما با این وجود، و بر اساس آمار و گزارش های رسانه ای در خصوص ۵۰۰ شرکت بزرگ در آمریکا، تنها ۲.۵ درصد از مدیران اجرایی، ۱۱ درصد از افرادی با بیشترین دستمزد و ۲۱ درصد از پست های مدیریتی در اختیار زنان بوده است.(www.selectinternational.com).

نیاز به حضور زنان در عرصه مدیریت

حضور زنان به عنوان یک مدیر از جهات مختلف قابل توجه و حایز اهمیت است. به عنوان مثال حضور زنان در نقش های مدیریتی و رهبری، هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ منطقی نشانگر انصاف و عدالت است. تمام موقعیت های شغلی بایستی فارغ از ویژگیهای غیر مرتبط با قابلیت های حرفه ای افراد نظیر جنسیت، نژاد، مذهب و ... برای تمام افراد به طور یکسان در دسترس باشد. با به کارگیری زنان در پست های مدیریتی، می توان شاهد این نکته بود که تمام کارمندان و به ویژه زنان جوان، خواهند دید که می توانند برای چنین موقعیت هایی تلاش کنند و منصفانه آن را به دست آورند.

مضاف بر این سمَت‌های مدیریتی، دستمزد بیشتری نسبت به سمت‌های غیرمدیریتی دریافت می‌کنند. دستمزدهای بالاتر فرصت‌های بیشتری پیش روی اشخاص و البته خانواده‌های آنها قرار می‌دهد. اگر زنان در نقش‌های کمرنگ تر باقی بمانند، دستمزدهای کمتری نیز دریافت خواهند کرد و این مساله موقعیت‌های آنان را چه به لحاظ حرفه‌ای و چه به لحاظ مالی محدود می‌کند. بر اساس مطالعات «هگه ویش» و «ویلیامز بارون»(منتشر شده در وبسایت www.selectinternational.com ) در سال ۲۰۱۶ یک زن ۸۰ درصد دستمزد یک مرد را برای همان کار دریافت می‌کند. بنابراین با ارتقای جایگاه زنان به نقش‌های مدیریتی، تغییری در توزیع سرمایه رخ خواهد داد که می‌تواند کلیت جامعه را به پیشرفت وادارد.

حضور تعداد بیشتری از زن‌ها در یک سازمان، فرصت‌های بیشتری برای رشد و پیشرفت زنان، پیش روی آنها می‌گذارد. حضور زنان در نقش‌های مدیریتی می‌تواند الگوهای مثبت زنانه و مربیان بالقوه برای زنان جوانی که به‌دنبال تثبیت جایگاه حرفه‌ای خود هستند، فراهم کند، و از این طریق تنوع بیشتری به وجود آورد. به علاوه زنان رهبر، تمایل دارند تا تبعیض در پرداخت دستمزد به زنان و مردان را به حداقل برسانند. این روند باعث خواهد شد که زنان گزینه‌های بیشتر و حقوق برابر داشته باشند. پژوهشی که توسط مدرسه کسب‌وکار هاروارد انجام شده است، می‌گوید شرکت‌هایی که زنان بیشتری در پست‌های مدیریتی دارند به‌طرز قابل توجهی بیش از شرکت‌هایی که زنانی در مقامات بالادست ندارند، در فعالیت‌های خیرخواهانه شرکت کرده‌اند. علاوه بر این، نتایج این پژوهش نشان می‌دهد شرکت‌هایی که مدیران زن بیشتری دارند، نه تنها نسبت به مسوولیت‌های اجتماعی خود متعهدترند بلکه طرح‌های اجتماعی را با کیفیتی بالاتر انجام می‌دهند.

هرچند به لحاظ شرایط ایجاد شده برای زنان طی دهه های قبل در عدم به کار گیری آن ها در پست های مدیریتی، فرهنگ سازمانی حاکم در ایران اثر زیادی داشته است اما خوشبختانه در دولت تدبیر و امید این نوع نگاه به طور کلی تغییر کرده و موجب حضور فعال تر زنان در عرصه های مدیریتی شده است. حضوری که می تواند با ادامه این روند به پیشرفت و توسعه تمامیت جامعه بیانجامد.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه