شاید این سوالی باشد که به عنوان یک مدیر برایتان به وجود بیاید، همانطور که برای من به وجود آمد. من مدیریت یک محیط کار سمی را بر عهده داشتم. محیطی که در آن فرد یا افرادی به تخریب نظام سیستم کاری مجموعه مشغول بودند.

آن ها دائما با صحبت های خود فکر کارمندان دیگر را نیز نسبت به شرکت تغییر می دادند و به نوعی آن ها را نسبت به مدیریت، اصول کاری، جریان ها و روال های کاری بد بین می کردند. این رویه ادامه داشت و من به عنوان مدیر نگران پیشبرد کارها در چارچوب استاندارد شرکت و سمی شدن روز افزون محیط کار بودم. کارمندان بهانه گیر و سرکش شده بودند و عدم اعتماد عمومی شرکت را فراگرفته بود.

با خودم می گفتم که شاید ضعف از من است و نمی توانم مسائل را به خوبی مدیریت کنم. آن روز از شرکت خارج شدم و سوار بر خودروی شخصی خود تصمیم گرفتم تا چند ساعتی را در خیابان ها فکر کرده و رانندگی کنم. نیاز به آزادی فکر و تمرکز داشتم. با خود می گفتم چه کنم که دوباره پویایی و اشتیاق را به کارمندان باز گردانم و وظیفه مدیریتم را به بهترین شکل انجام دهم. در همین فکرها بودم که یک بیلبورد تبلیغاتی نظرم را به خود جلب کرد. روی آن نوشته شده بود دوره تخصصی مدیریت کسب و کار MBA و مدیریت عالی کسب و کار DBA و نام موسسه ای که این دوره ها را ارائه می کرد، موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان بود. ماشین را در کنار خیابان نگه داشتم. شماره و نشانی موسسه را یادداشت کردم و تصمیم گرفتم با شرکت در دوره MBA این موسسه، به کابوس های خود پایان دهم.
دوره MBA موفقیت کسب و کارم را رقم زد

من خیلی زود در موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان حضور پیدا کردم و تازه متوجه شدم که چقدر اطلاعات مدیریتی اندکی دارم. دوره آموزش MBA مدیریت کسب و کار واقعا دوره بی نظیری بود. مدیران بسیاری را مانند خودم در آن جا دیدم که هم باعث خوشحالی ام شد و هم مزایای زیادی برایم داشت. مهم ترین این مزیت ها آشنایی با مدیران دیگر، ایجاد روابط بیشتر و استفاده از تجارب مدیریتی گوناگون بود که بسیار مفید بودند. در دوره MBA راهکارهای بسیاری را برای مدیریت محیط سمی کسب و کارم پیدا کردم که شاید هرگز نمی توانستم آن ها را در خارج از این دوره ها یاد بگیرم. در ادامه به شما خواهم گفت که چه تکنیک های جالبی را در این دوره MBA فراگرفتم و تا چه اندازه این دانش ها بر زندگی مدیریتی ام تاثیر گذاشتند.

نکته جالبی که در رابطه با موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان وجود داشت، آن بود که در آخر دوره هم مدرک MBA مورد تائید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را دریافت کردم که بسیار معتبر و کاربردی است. همچنین متوجه شدم که گواهینامه MBA من تائیدیه سازمان MBA کانادا را نیز دارد و من به راحتی می توانم کسب و کار خودم را در سطوح بین المللی راه اندازی کنم و پیشرفت هایم را فراتر از مرزهای کشورم ببرم. آن لحظات جزو طلایی ترین لحظات دوران کاری ام بودند. من راه را یافته بودم و خودم نیز با انگیزه و شور و هیجانی مضاعف، به فکر پیاده سازی راه حل ها در شرکتم بودم. اگر شما نیز مانند آن زمان من سردرگم هستید و نمی دانید چه بکنید، با نکاتی که من در این دوره ها یاد گرفتم و در ادامه این مطلب به شما می گویم همراه شوید.
با این روش ها خود را از گرداب افراد سمی نجات دهید

تفاوت میان کارمندان سمی و کارمندان معمولی و بی حاشیه کاملا مشخص است. افراد سمی معمولا به فکر و عملکرد مثبت دیگر نیروها لطمه می زنند، آن ها را دچار شک و تردید می کنند. دائما با دیگران ارتباطات زهرآلود ایجاد می کنند و شما شاهد پژمردگی چهره های کارمندان خوبتان هستید که در دام آن ها گرفتار می شوند. شما این رفتارهای کارمندان سمی را می بینید ولی نمی توانید آن ها را آتش بزنید، بلکه باید آتش شان را خاموش کنید.

شاید اولین چیزی که به ذهن تان می رسد این باشد که کارمند سمی را اخراج کرده و خود و شرکت را از شر آن خلاص کنید. اما نمی توان بی دلیل کسی را اخراج کرد. اخراج بدون هیچ دلیلی باعث دامن زدن به فکرهای پلیدی می شود که کارمندان سمی در ذهن کارمندان سالم قرار داده اند. یک اخراج ناعادلانه و بدون دلیل، یک مدیریت زورگو و مستبد، یک فرصت برای اثبات بی صلاحیتی مدیر و بدرد نخور بودن شرکت، این ها چیزهایی هستند که فرد یا افراد سمی می خواهند در ذهن سایرین فرو کنند و با اخراج شما فقط آن ها را به هدفشان می رسانید. اما چه چیزهایی در این دوره آموزش MBA می آموزید:
نگاه دقیق به رفتارها

اولین قدم شما به عنوان مدیر پرهیز از استخدام افراد سمی است. اما اگر چنین افرادی را استخدام کردید باید به دقت رفتار آنان را نظاره کنید. ببینید چه چیزی باعث ایجاد این حالت در آن ها شده است. از خودتان بپرسید آیا این فرد از شغل خودش ناراضی است؟ در زندگی شخصی او مشکلاتی وجود دارد؟ او فردی ناامید از همکارانش است؟ می توانید با آن ها ملاقاتی را ترتیب دهید و درباره نوع کار و محیط کار، پیشرفت شغلی و ایده هایش بپرسید. گاهی همه چیز با یک صحبت دوستانه کوچک حل می شود.
عواقب را توضیح دهید

اگر تشویق جواب نمی دهد، تنبیه را امتحان کنید. احتمال تنبیه شدن، توبیخ شدن و از دست رفتن موقعیت شغلی ممکن است انگیزه ای جدی برای درست رفتار کردن برخی را به وجود بیاورد. البته در ابتدا با تشویق و پاداش سعی کنید که کارمندان را ترغیب به انجام کار درست بکنید. اما اگر شرایط درست نشد، عواقب را خاطر نشان کنید.
قبول کنید که برخی از افراد تغییر نخواهند کرد

بر اساس تحقیقات ۴٪ از افراد به این دلیل اینکه سمی بودن سرگرم کننده است و می توانند روی دیگران تاثیر بگذارند درگیر این نوع رفتار می شوند. اگر تشخیص می دهید که نمی توانید مشکل این افراد را برطرف کنید و تغییر نمی کنند به بررسی واکنش ها و برخوردهای جدی تر برای آن ها بپردازید.
همه چیز را مستند کنید

اگر نتایج، اطلاعات، هشدارها و قوانین شرکت و هر چیزی که در شرکت جریان دارد را مستند کنید، کسی نمی تواند خلافشان را ثابت کند. قوانین واضح، شفاف و مکتوب همه شک و شبهه ها را از بین می برد و همه می دانند که روال به چه صورت است.
فرد سمی را از سایر اعضای تیم جدا کنید

اگر نمی توانید از شر یک فرد سمی خلاص شوید، "ایمن سازی" دیگران را به وجود بیاورید. شما با دور کردن فرد سمی دیگران را سالم نگه می دارید. این کار را به راحتی می توانید با جدا کردن اتاق فرد سمی از سایرین انجام دهید.
به همه توجه کنید

یک مدیر باید به همه اعضای مجموعه توجه کند. اگر فقط به افراد حامی و مثبت توجه کنید، افراد دیگر ممکن است فکر کنند که برای شما اهمیتی ندارند و شما نسبت به کار و شخصیت شان بی توجه هستید. این ها عقده های انتقام جویانه فردا را رقم خواهند زد. اهمیت دادن به صورت جمعی به کارمندان سالم و فعال بودن را القا می کند و آن ها را از اثرات رفتارهای سمی باز می دارد.