پیرامون طلاق توافقی

پیرامون طلاق توافقی

روزنامه همدلی در مطلبی آورد: ورود طلاق توافقی در حقوق ایران برآمده از هدف تسهیلی و به تعبیری جلوگیری از آسیب روحی و روانی بیش از حد جامعه و خانواده‌هایی است که به پایان رابطه معنوی رسیده‌اند. راه‌کار دوام و بقای یک خانواده آگاهی‌رسانی علمی و عملی با پرورش صحیح روح و جسم است که در شرع و احکام هم به آن پرداخته شده است.

روزنامه همدلی ۲۰ آبان یادداشتی به قلم هوشنگ مقبولی وکیل دادگستری منتشر کرد و نوشت: خانواده تشکیل می‌شود از پدر و مادر و فرزندان. بدون تردید نقش مادر در جهت هدایت و پرورش فرزندان و خانواده بسیار پررنگ و با اهمیت‌تر از پدر در خانواده است. بعد از پایان دوره جنبش «فمینیسم» یا ارج‌گذاری به زن در جامعه، در سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۲ میلادی، دنیا تجربه جدیدی از فطرت انسانی و نقش بی‌بدیل زن در خانواده و جامعه را احساس کرد و خانواده جایگاه ویژه‌ای در این جوامع یافت. هرچقدر خانواده‌ها بتوانند کارکردهای تربیتی، اجتماعی و اقتصادی خود را به نحو شایسته ایفا کنند به همان میزان در آینده کار دولتمردان و حاکمان در اداره جامعه تسهیل خواهد شد.

اساس شکل‌گیری یک خانواده بر مبنای اشتراکات دو موجود کاملاً متفاوت و متمایز از یکدیگر یعنی زن و مرد است. این اشتراکات می‌تواند نیازهای مادی هم باشد، ولی اساس ایجاد پیوند و رابطه در این دو موجود متفاوت گرایشات و اشتراکات معنوی است. بنابراین علاقه‌مندی و دلبستگی‌های معنوی مسبب اصلی شکل‌گیری کانون‌های خانواده هستند.

موضوع ازدواج و طلاق در حقوق خانواده از دو جنبه معنوی و مادی باید مورد ارزیابی قرار بگیرند. بر روابط معنوی و علاقه‌مندی‌های درونی زن و مرد به هیچ وجه قانون نمی‌تواند «حاکمیت» و دخالتی داشته باشد. نمی‌توان در فردی با زور و الزام قانونی دلبستگی ایجاد کرد یا با قانون مانع دلبستگی و محبت وی شد. زمانی که این علقه‌های درونی ظهور یابد قانون بر آن می‌تواند حاکم شود، یعنی حاکمیت قانون در خانواده از زمان خواستگاری شروع و بعد نکاح و طلاق به تکالیف والدین... می‌رسد. قانون و مقررات درحقوق خانواده هم از مرحله خواستگاری به بعد شامل می‌شود.

با از بین رفتن انگیزه‌های درونی و از هم گسستن دلبستگی‌ها و علاقه‌مندی‌های معنوی میان زن و مرد در خانواده این رابطه پایان یافته تلقی می‌شود (طلاق عاطفی) از این مرحله به بعد استفاده از اهرم‌های قانونی برای الزام طرفین به باقی ماندن بر عواطف و احساسات درونی قبلی نه تنها کارساز نیست، بلکه با اصرار بر ادامه زندگی می‌تواند زمینه‌ساز ارتکاب جرائم و نابهنجاری‌های بعدی شود که آثارسوء آن شامل خانواده و جامعه خواهد شد.

ورود به این حوزه جزء محدوده شخصی افراد و مخالف آزادی‌های فردی است. اگر این نوع آزادی‌ها به جامعه آسیب وارد می‌کنند، راه چاره پرداختن به پرورش و آموزش قبلی است ... طلاق توافقی برای زن و شوهری که بدون آگاهی و شناخت یک زندگی مشترک را آغاز کرده‌اند رهایی و آزادی است. الزام به مشاوره و شناخت و... در این مرحله و زمان به معنای سوختن و ساختن است و این آتش زیر خاکستر زمانی جامعه را متاثر خواهد کرد، اما طرفین با انتخاب گزینه کم‌هزینه‌تری از میان بد و بدتر می‌توانند مانع این آسیب‌های بیشتر شوند.

مطالب مرتبط

تگ‌ها

مطالب پربیننده

پربیننده
آخرین مطالب

عضویت در خبرنامه